آینده انسان و جهان در روایات اسلامی
آینده انسان و جهان، و آینده اسلام در روایات اسلامی بصورت مشروح تبیین گشته و مورد شناسائی قرار گرفته است که به برخی از جوانب آن اشاره می شود
1- تداوم و بقاء اسلام
نسبت به تداوم اسلام و بقاء و حفظ دین، روایات فراوانی از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در کتب روائی شیعه و اهل سنّت موجود است.پیامبر اسلام هم دوستان را با وعده ی حق آشنا ساخت که:
اسلام ماندنی است و آینده جهان و انسان با نور اسلام روشن است
و هم به دشمنان هشدار داد که از سر راه اسلام کنار روند زیرا نمی توانند نور خدا را خاموش کنند که:
وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ (1)
خدا نور خود را به کمال می رساند گرچه کافران ناخشنود باشند.
که مولوی زیبا سرود:
مصطفی را وعده داد الطاف حق گر بمیری تو، نمیرد این سَبَق
آنچه را پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آغاز بعثت بشارت داد یاران پیامبرش از نزدیک مشاهده کردند و به عظمت اخبار غیبی آنحضرت آشنا شدند، و در تهاجمات دشمن، در جنگ ها و دفاع مداوم، در فتح مکه، و در گسترش اسلام، همواره آینده نگری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم مایه ی دلگرمی سپاه اسلام و یاران دین خدا بود.
اما آنها که باور نمی کردند، و از غیبت و امدادهای غیبی و علم غیب رسول خدا آگاهی نداشتند در برخورد با مشکلات سرد می شدند، فرار می کردند، آینده را تاریک می نگریستند
در جنگ اُحد بخاطر عدم رعایت نظم و دستورات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، دشمن توانست در چند محور تهاجم جدّی داشته باشد، بسیاری سرد شدند و دست از جنگ کشیدند، و فریب دشمن را خوردند که فریاد می زدند «پیامبر کشته شد»
عمر با دلسردی و تاریک بینی می گفت «پس از پیامبر جنگ فایده ای ندارد» و از میدان فرار کرد
و یاران آینده نگر و مؤمنان به غیب، پاسخ می دادند که:
اگر پیامبر نیست دین خدا که هست پس باید برای حفظ دین مبارزه را تداوم بخشید
رسول گرامی صلی الله علیه و آله و سلم در آغاز گسترش اسلام به دخترش فاطمه علیهالسلام بشارت آینده های دور و روشن را می داد و می فرمود:
«فاطمه جان: مهدی امّت من از تو است»
2- خط مشی روشن امامت در اسلام
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در به تداوم رهبری و امامت پس از خود می پرداخت، اسامی مقدّس امامان و تحوّلات سیاسی زمانشان را بدقّت می شناساند، و به صحابی بزرگ «جابر» فرمود:تو عمر طولانی داری و امام پنجم «باقر العلوم علیه السلام» را زیارت می کنی آنگاه خط مشی و وظیفه امامان را یک، یک مشخص فرمود، و در کتابی جداگانه در اختیارشان قرار داد.
شهادت امام علی علیه السلام را خبر داد و بر مظلومیّت او گریست.
و در حالیکه با فرزندانش حسن و حسین علیهم السلام بازی می کرد علت شهادت امام مجتبی و شهادت خونین عاشورای امام حسین علیه السلام را مطرح فرمود، و در اهداء لباس به عزیزانش متناسب با نوع شهادتشان رنگ سبز یا سرخ را بر می گزید.
و دوران امامت و تحوّلات سیاسی روزگاران هر امامی را تذکر داد، و قاتلان جبار آن پاک مردان را افشاء نمود
و بشارت داد که: امامت عترت تا دوران غیبت و پس از ظهور امام زمان (عج) و دوران رجعت «بازگشت دوباره امامان برای تداوم رهبری» تا قیام قیامت تداوم خواهد یافت
و مسئله رهبری امّت در دوران غبیت را توضیح داد، و نقش فقهاء بزرگوار شیعه را بیان فرمود
3- نقش شیعیان و ایرانیان در آینده ی روشن اسلام
در برخی از کلمات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم علیهم السلام آینده اسلام همراه با نام شیعیان علی علیه السلام در ایران انقلابی گره خورده است که فرمودنداعراب با بینش انحرافی متفرق و پراکنده می گردند
یهود و ابر قدرتها بر سرنوشت اعراب حاکم می شوند
ایران و قم پایگاه اصلی «علم و اجتهاد» و اسلام می گردد
قیام پیروز ایران به رهبری روحانیون نقش الگو و سمبلیک پیدا می کند
ایرانیان آینده سازان فردای اسلام خواهند شد
ایرانیان انقلابی مسلمان، زمینه سازان حکومت حضرت مهدی (عج) می باشند
ایرانیان انقلابی مسلمان، اعراب را بیدار می کنند، و با بیداری مسلمین، اسلام حیات دوباره می یابد
مسلمین بیدار و متّحد قبل از قیام امام زمان (عج) یهود را نابود می سازند
مراکز کلیدی ابرقدرتها بدست اسلام فتح می گردد
و ایرانیان پرچم پیروزی را فقط بدست با کفایت حضرت مهدی (عج) خواهند سپرد
اصول آینده نگری یاد شده در صدها روایت و حدیث با عنوان «علائم ظهور» یا «ذکر الملاحم» در کتب روائی ثبت شده است که جای دقت و بررسی است
1) از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم عبدالله بن عمر روایت می کند که فرمود:
یَخْرُجُ رجُلُ مِنْ ولْدِ الحُسَیْن علیه السلام مِنْ قِبَلِ المَشْرِقِ، لَوْ اِسْتَقْبَلَتْهُ الجِبالُ لَهَدَّها وَ اَتّخذَ فِیها طُرُقاً
مردی از اولاد حسین علیه السلام از جانب مشرق قیام می کند که اگر کوه ها در مقابل او قد علم کنند همه ی آنها را نابود می کند، و از درون آنها راه باز می نماید و بحرکت خود ادامه می دهد (2)
2) امام باقر علیه السلام فرمود:
در یکی از روزها عمر و ابابکر و زبیر ابن عوام و عبدالرحمن بن عوف در منزل رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جمع شدند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در جمع آنان نشست در حالیکه نعلین حضرت پاره شده بود به علی علیه السلام داد تا اصلاحش نماید، در این حالت فرمود:اِنَّ عَنْ یَمِیِنِ اللهِ عَزَّوَجَّل (اَوْ عَنْ یَمینِ العَرشْ) قُوْماً مِنّا عَلَی مَنَابرَ مِنْ نُور، وُجُوُهُهُم مِنْ نُور وَثِیابُهُم مِنْ نُور تُغْشیَ وُجوُهُهمْ اَبْصارَ النّاظِریِن
گروهی از ما در طرف راست عرش خدا بر منبرهائی از نور قرار دارند که صورتهایشان نورانی و لباسهایشان نیز نورانی است و نور چهره شان چشم بینندگان را خیره می کند
فَقال ابوبَکرُ: مَنْ هُمْ یا رَسُولَ الله؟ فَسَکَتَ
فَقال الزُّبَیرُ: مَنْ هُمْ یا رَسُولَ الله؟ فَسَکَتَ
فَقال عَبْدالرَّحمنُ مَنْ هُمْ یا رَسُولَ الله؟ فَسَکَتَ
فَقال عَلیٌ علیه السلام: مَنْ هُمْ یا رَسُول الله؟
فَقال: هُمْ قَوُمٌ تَحابُّوا بِرُوحِ اللهِ عَلَی غَیْرِ اَنسابٍ وَلااَمْوال، اُولئِکَ شِیَعتُکَ وَ اَنْتَ اِمَامُهُم.
ابابکر و زبیر و عبدالرحمن سؤال کردند اینها چه کسانی هستند؟
رسول اکرم سکوت کرد
سپس علی علیه السلام فرمود: یا رسول الله اینها چه کسانی هستند؟
فرمود آنها کسانی می باشند که بواسطه روح الله دوست هم می گردند، و متحد می شوند بدون این که اغراض مادی یا خویشاوندی داشته باشند و آنان شیعیان تو هستند و تو یا علی امام آنهائی (3)
3) در روایات دیگر با عبارت:
رَجُلٌ مِنْ اَولادییا «سَیّدٌ مِنْ اَولْادی» آمده که رهبر آن قیام پیروز قم از اولاد علی علیه السلام است (4) که رهبری قیام پیروز قم را مشخص می کند
4) به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در شب معراج فرمودند:
و خَرابُ البَصْرَةِ عَلی یَدَیْ رَجُلٍ مِن ذُرّیَتِک وَ یَتبِّعُهُ الَّزنُوجُدر آخرالزمان شهر بصره با دستان مردی از فرزندان تو ویران می شود که عاشقانی فراوان از او اطاعت می کنند (5)
5) امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود:
رَجُلٌ مِن اَهلِ قُمْ یَدعُو النّاس اِلَی الحَّقِ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبُرِ الحَدِیِد لا یَمّلِوُنَ عَنِ الحَرْبِ و لایَجْبُنُون، و لا یُجَّرِکُهُمُ الرِّیاحُ العَواصِفُ و عَلَی اللهِ یَتَوکَّلُونَ و العاقِبَةُ لِلْمُتَّقینشخصی از اهل قم مردم را به حق می خواند، و در اطراف او کسانی جمع می شوند که چونان قطعه های آهن مقاومند از جنگ خسته نمی شوند، و نمی ترسند، و هیچ باد سرکش تندی آنها را تکان نمی دهد و به خدا توکّل می کنند، و عاقبت از آنِ متّقین است (6)
در روایات یاد شده جملاتی وجود دارد که بیشتر باید مورد ارزیابی قرار گیرد، مانند:
یَخرُجُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الحُسَین
مردی از فرزندان امام حسین علیه السلام قیام می کند
مِنْ قِبَلِ المَشْرِقِ
از مشرق (ایران) است
تَحابُّوا بِروُحِ اللهِ
مردم بواسطه ی (روح الله) با یکدیگر دوست و مهربان می شوند
اُولئِکَ شِیَعتُکَ
آنان شیعیان تواند ای علی
رَجُلٌ مِنْ ذُرّیَتِکَ
مردی از فرزندان تو ای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم
رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ قُمْ
مردی از شهر قم
یعنی انقلاب اسلامی پیروز در آخرالزمان از شرق، از ایران، و از شهر قم است که جهانگیر می شود و زمینه ساز حکومت جهانی حضرت ولی عصر (عج) است که آن مردان انقلابی از شیعیان علی علیه السلام می باشند
مردم در آخرالزّمان بواسطه ی «روح الله» با یکدیگر دوست و مهربان می شوند، و در برابر دو ابر قدرت می ایستند، و انواع مشکلات را تحمل می نمایند
و چون انقلاب اسلامی ایران زمینه ساز قیام جهانی حضرت صاحب الزمان (عج) است
در شب معراج، در آغازین لحظه های بعثت به پیامبر بشارت می دهد که اسلام پس از انزوا با دست یکی از فرزندان تو بار دیگر رواج می یابد، و کانال رواج و رونق دوباره اسلام در جهان، کشور عراق است.
خرابی بصره است که در جنگ ایران و عراق، دنیا با امدادهای الهی و قدرت اعجاز ایمان و سلاح برترِ شهادت طلبی و خط شکنی با فرزندان عاشق علی علیه السلام آشنا می گردند
و خون، آبروی شمشیر و سلاح را می ریزد
و ایمان، بر انواع سلاح های مدرن می خندد
و ابراهیمیان عصرمان همواره در آتش های برافروخته شرق و غرب وارد شده و با یاد و نام خدا و فریادهای الله اکبر و زمزمه های محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، یا علی بن ابیطالب علیه السلام، یا زهرا علیهاالسلام، یا حسین علیه السلام، یا زینب علیهاالسلام، یا مهدی (عجّ) در تمام عملیاتها با عشق و خون پیروز می شدند
در این انقلاب و این جنگ بود که متفکران جهان رویارویی کفر و ایمان، خون و سلاح، نور و ظلمت، حق و باطل، قدرت مادّی، و معنوی را در عصر تمدن جدید دیدند
برخی کلمه ی «الزُّنُوج» را به «زَنْج» و در فارسی به «زنگ» و هجوم سیاهان زنگبار نسبت دادند، و گفتند چند بار سیاهان زنگبار به شهر بصرة حمله کردند، امّا باید پرسید که حمله و یورش سیاهان «زنگی» به شهر بصره، چه حادثه ی مهمّی است که باید در شب معراج به رسول خدا بشارت دهند؟
و چرا مرحوم مجلسی این روایت را جزو روایات «معراجیّه» به حساب آورد؟
بالاخره ما معنای دیگری را در کتاب لغت یافتیم و آن «تشنه ی حق» است که فراوانی آنها مانع از نابودشدنشان می گردد
«اَلزَّنُوجُ به فتح زاء» (7)
حالا اهمیّت این بشارت در شب معراج روشن می شود که:
مردانی از شرق، ایران، از قم به رهبری روح الله قیام می کنند که عاشق اسلام و یا عاشق انقلاب و امام می باشند، و چون شوق شهادت دارند و از جنگ نمی ترسند، و تعدادشان فراوان و انبوه است، از پای نمی نشینند تا دشمن را بیرون کنند، تا انقلاب را تداوم بخشند، تا زمینه ساز حکومت امام زمان (عج) باشند.
اگر این احتمال را بپذیریم راز بشارت قوّت گرفتن دین با حمله به بصره در آخرالزمان روشن می گردد.
پینوشتها:
1. صف آیه 8
2. الملاحم و الفتن ص 86 باب 159
3. بحارالانوار ج 68 ص 139
4. الزام الناصب ج 2
5. بحارالانوار ج 52 ص 278
6. الملاحم و الفتن ص 38 - و - بحارالانوار ج 57 ص 216 (زَنوُج بر وزن فَعوُل).
7. کتاب لِسان العرب: «زَنُوج» بر وزن «فَعُول» بمعنای «شِدَّةُ العطش» است - و تاج العروس ج 6 مادّه ی زنَجَ.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}