به نظر میرسد مهم‌ترین نکته راجع به استرس این است که در بسیاری از موارد، استرس مشکل را نشان نمی‌دهد بلکه در واکنش شما، استرس را نشان می‌دهد و نحوه درک شماست که موجب این واکنش می‌شود.

اگر در کار خود با وظیفه دشواری روبرو شدید با تغییر عقیده آن را به فال نیک بگیرید که از این طریق مهارت‌های شما تقویت می‌شود. می‌توان یک زندگی پر از استرس و ناراحتی را به یک زندگی پر تکاپو و مهیج تبدیل کرد.

استرس ترسناک نیست، نیرویی است که می‌توانید از آن به نفع خود استفاده کنید. لزومی ندارد از آن فرار کنید و مجبور نیستید در همایش‌های کنترل و کاهش استرس شرکت کنید تا با نحوه کنترل آن آشنا شوید. 

آیا به راستی این یک مشکل حل نشدنی به شمار می‌رود؟ آیا در این دنیای پر از جر و بحث باید با آن سوخت و ساخت؟ به هیچ وجه!

توصیه‌های پزشکی زیر نحوه مقابله و حتی غلبه بر استرس را به شما نشان می‌دهند. اگر دنیا هم بر سر شما خراب شده باشد، آرامش خود را حفظ کنید و به ادامه مطلب توجه کنید.


همدلی در چیست و چگونه حاصل می‌شود؟

همدلی واژه‌ای است که مردم در مکالمات روزمره خود از آن استفاده و به عنوان حسی مثبت از آن یاد می‌کنند. این تجربه معمولا به معنی توانایی فهم احساسات دیگران، دیدن امور و مسائل از جایگاهی که آنها می‌نگرند و گذاشتن خود به جای آنهاست و یکی از عناصر کلیدی هوش هیجانی به شمار می‌رود.

اهمیت همدلی از آن روست که محرک انجام آن نه اجبار بیرونی، بلکه احساسات و تجربه درونی انسان است.

بر اساس داده‌ها ۹۸ درصد مردم می‌توانند همدلی با دیگران را تجربه کنند و به جز مواردی خاصی مثل افراد روان‌پریش، خود شیفته و جامعه‌ستیز که قادر به درک دیگران نیستند، همدلی تجربه‌ای است که احتمال بروز آن در زندگی بسیاری از افراد وجود دارد.
 

عوامل موثر در بروز همدلی

به نظر می‌رسد همدلی ریشه عمیقی در مغز، بدن و تاریخ تکاملی ما دارد. اشکال ابتدایی همدلی در اجداد اولیه ما، مشاهده شده است. همچنین دانشمندان حدس می‌زنند که برخی از جنبه‌های همدلی را می توان در اثر نورون ها دانست، سلول هایی در مغز که نسبت به برخی از شرایط و موقعیت‌ها واکنش نشان می‌دهند.

همه افراد در هر شرایطی احساس همدلی را تجربه نمی‌کنند. همچنین بعضی از افراد ممکن است به طور کلی احساسات و همدلی بیشتری نشان دهند. در مجموع اما مردم متمایلند نسبت به برخی افراد همدلی بیشتری داشته باشند و نسبت به برخی دیگر همدلی کمتری.


برخی از دلایلی که باعث وجود چنین تمایلی بین افراد می‌شود از این قرار است:

افراد چگونه درباره دیگری فکر می‌کنند

دیدگاه افراد درباره رفتار و اخلاق دیگری چیست

افراد چه چیزی را درباره دیگری سرزنش می‌کنند


تجربیات گذشته و انتظارات

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که بین زنان و مردان نیز در تجربه و نشان دادن همدلی تفاوت وجود دارد. به طور کلی زنان در تست‌های مربوط به همدلی نمره بالاتری می‌آوردند و بر اساس تحقیقات میزان همدلی شناختی در زنان بیشتر است.

بر اساس دیگر داده‌ها به نظر می‌رسد دو عامل اصلی در ابتدایی‌ترین سطح، در توانایی تجربه همدلی موثر هستند: ژنتیک و اجتماعی شدن.

والدین ژن هایی را منتقل می کنند که در شخصیت کلی افراد سهم دارند، از جمله تمایل به همدردی، همدلی و شفقت.

از طرف دیگر، مردم همچنین توسط والدین، همسالان، گروه‌ها و جامعه اجتماعی می شوند. نحوه برخورد افراد با دیگران و همچنین احساس آنها در مورد دیگران اکثرا بازتاب اعتقادات و ارزشهایی است که در سنین کم به آنها القا شده است.


نشانه‌های همدلی

برخی رفتارها و نشانه‌هایی که همدل بودن شما را نشان می‌دهد از این قرار است:

شما شنونده خوبی برای صحبت‌های دیگران هستید

دیگران معمولا درباره مشکلاتشان با شما صحبت می‌کنند

شما در درک کردن احساسات دیگران خوب هستید

شما بسیاری از مواقع به آنچه دیگران فکر می‌کنند می‌اندیشید

اکثرا افراد برای گرفتن مشاوره به سراغ شما می‌آیند

شما معمولا ذهنتان درباره اتفاقات بد درگیر می‌شود

شما تلاش می‌کنید به دیگران که رنج می‌برند کمک کنید

شما در تشخیص زمانی که افراد صادق نیستند خوب هستید

شما در موقعیت‌های اجتماعی گاهی احساس خستگی و درگیری ذهنی می‌کنید

شما عمیقا به دیگران اهمیت می‌دهید

شما گاهی در تعیین مرز در روابط خود با دیگران مشکل دارید

این نکته اهمیت دارد که همدلی بیش از حد ممکن است تجربه مفیدی نباشد. همدلی بیش از حد باعث می‌شود شما همواره به فکر رفاه و خوشبختی دیگران باشید و از خود غافل شوید. همچنین وقتی همدلی زیادی داشته بکشید ممکن است درباره احساسات دیگران بیش از حد فکر کنید، آسیب ببینید و در آن غرق شوید.

هم دلی، راهکار اجتماعی مقابله با استرس

هم دلی سنگ بنای اخلاق است. انگیزه ها و رفتارهای اخلاقی افراد از پاسخ های هم دلانه ی آن ها نشئت می گیرد. وجود هم دلی در اشخاص باعث تعهد اخلاقی آن ها نسبت به افراد خانواده و دوستان و اطرافیان شان می شود.


هر چند در موقعیتی که افراد از لحاظ نسبی، سنی و مکانی به هم نزدیک ترند، تعهدات اخلاقی شان به دلیل وابستگی های هم دلانه ی طبیعی آن ها قوی تر است؛ اما انسان ها نسبت به افراد بیگانه هم، هم دلی می کنند.

در موقعیت های پرتنش و حاد اجتماعی، مانند سیل، زلزله، جنگ و قحطی، افراد مختلف حتی با اختلافات فرهنگی و ملیتی و نژادی متفاوت و از فواصل دور به مردمی که حتی آن ها را نمی شناسند، کمک می کنند؛ در واقع، این افراد می توانند خودشان را جای آن ها بگذارند و غم و اندوه آنان را درک کنند.

حتی در موقعیت های عادی تر بسیاری از افراد به دیدار بستری شدگان در آسایشگاه ها، کودکان بی سرپرست، بیماران و نیازمندان می روند؛ برای شان هدیه تهیه می کنند و در انجام امور شخصی شان به آن ها یاری می رسانند.

به عقیده ی برخی صاحب نظران، نقص هم دلی، دلیل اصلی شایع ترین مشکلات دنیای معاصر است. مسائل بزرگ و شدیدی مثل جنگ و تروریسم و هم مسائل ریزتری مانند طلاق می توانند در اثر کمبود هم دلی ایجاد شوند.

انسان ها وقتی به طور مناسب و کافی با یک دیگر هم دلی نکنند، در سطح روابط خانوادگی دچار تنش های بین فردی جدی مثل مشاجرات شدید، پرخاشگری های کلامی و فیزیکی و طلاق می شوند و در سطوح بالاتر تصمیم به حق کشی، خون ریزی و جنگ می گیرند.

کمبود هم دلی در مواردی حتی منجر به استفاده از سلاح های خطرناک شیمیایی و اتمی می گردد. با وجود این که مسائلی مثل توسعه، اقتصاد، تکنولوژی و تنوع فرهنگی و سیاسی، جوامع مختلف را تحت تأثیر قرار داده است، اما هم چنان در موارد بسیاری، هم دلی و تعهدات اخلاقی بر جوامع حکم فرماست.

اگر هم دلی نباشد، داد و ستد جایگزین نوع دوستی می شود و مردم فقط به این مسئله اهمیت می دهند که آن چه پیش آمده چه فایده ای برای آنها خواهد داشت. اما اگر هم دلی بین افراد یک جامعه وجود داشته باشد، مردم بدون توجه به سود و زیان، با روش های مختلف به دیگران کمک می کنند

و حتی برای شان مهم نیست دیگران آن ها را بشناسند و از آن ها تقدیر و تشکر کنند. هم دلی می تواند باعث اتحاد افراد یک خانواده، یک جامعه، یک کشور و حتی همه ی کشورهای جهان شود.

منبع مقاله:
بخش مشاوره و انجمن تحریریه پرتال فرهنگی راسخون