کشتی پهلوانی ورزشی دیرینه در ایران
کشتی پهلوانی و کشتی از قدیمی ترین ورزش ها در ایران بوده است که در طی قرن ها در فرهنگ ایران تنیده شده است.در ایران باستان از کشتی و حرفه پهلوانی و جنگاوری به عنوان نظام وظیفه عمومی نام برده اند که استادانی در سپاه
کشتی پهلوانی و کشتی از قدیمی ترین ورزش ها در ایران بوده است که در طی قرن ها در فرهنگ ایران تنیده شده است.در ایران باستان از کشتی و حرفه پهلوانی و جنگاوری به عنوان نظام وظیفه عمومی نام برده اند که استادانی در سپاه وجود داشته و جوانان را تعلیم می داده اند.جنگ تن به تن و آشنایی با فن کشتی که در میدان جنگ کاربرد داشته است از خصوصیات و مشخصه های جنگاوران محسوب می شده است.گاه سرنوشت جنگی را نیز نبرد تن به تن و کشتی دو پهلوان و یا فرماندهان سپاه تعیین می کرده است.
کشتی در لغت نامه دهخدا به معنی «زور آزمایی دو تن با یکدیگر بدون به کار بردن آلات و اسباب به قصد بر زمین افکندن هم نبرد، مصارعت، بهم چسبیدن دو پهلوان به یکدیگر و کوفتن و افکندن یکدیگر بر زمین» آمده است.
معمولاً در زورخانه ها در قدیم رسم بر این بوده است که پس از انجام حرکات ورزشی و نرمشی با وسایل زورخانه تعدادی از نفرات کشتی گیر دو به دو داخل گود شده و به تمرین و زورآزمایی می پرداختند و «کهنه سوار» یا مرشد به آموزش آنان می پرداخته است.
کشتی پهلوانی ابتدا بدون وزن انجام می شده (اکنون با وزن انجام می شود) و پوشیدن شلوار خاص کشتی که قد آن تا زیر زانو و انتهای آن تنگ است و کمر آن نیز تنگ بسته می شود، مرسوم بوده و هست.
در گذشته و برای انتخاب پهلوان، تمام مدعیان و پهلوانان به میدان می آمدند و پس از مراحل گوناگون و زمین زدن تمامی حریفان «پهلوان» انتخاب می شد.این کار معمولاً در «گود» زورخانه انجام می شد و در واقع هدف نهایی و غایی ورزش زورخانه، کشتی محسوب می شد.تاریخ ورزش های زورخانه ای ایران به زمان پس از اسلام و حمله مغول ها به ایران باز می گردد.البته نه به شکل فعلی بلکه به عنوان آمادگی رزمی برای مقابله با تجاوز متجاوزان.وسایل جنگی نیز مانند سپر، گرز و کمان که هم اکنون تبدیل به «سنگ»، «میل» و «کباده» شده اند برای آمادگی نفرات از آنها سود می بردند.
در دوران صفویه، به ورزش اهمیت بیشتری داده شد و در واقع ظهور ورزش های زورخانه ای به شکل فعلی از همان زمان رخ داد.حتی نام «کهنه سوار» نیز به «مرشد» تغییر یافت.در این دوران به تناسب شدت و ضعف علاقه سلاطین و پادشاهان وقت، ورزش های زورخانه ای و پهلوانی دچار قوت و نقصان می شد.در دوران حکومت کریم خان زند پس از دوره ای رکود باز هم در کالبد ضعیف ورزش زورخانه ای جان تازه ای دمیده شد و ظهور پهلوانانی چون اکبر اصفهانی و آقا لندره دوز از آن جمله است.
با ظهور پوریای ولی در قرن هشتم، تحول عظیمی در ورزش زورخانه ای رخ داد.پهلوان محمود خوارزمی ملقب به پوریای ولی معروف ترین پهلوان زورخانه ای ایران در ۶۵۳ ه.ق در گنجه به دنیا آمد و علاوه ی پهلوانی، شاعری توانا و عارفی دل آگاه بود.نام پوریای ولی به علت خصایص اخلاقی و معنوی و جوانمردی، همچنین قدرت پهلوانی و طبع شاعری همیشه در تاریخ ایران و ورزش های زورخانه ای جاودان مانده است.درباره این پهلوان نامی داستان های گوناگونی از جوانمردی و پهلوانی ذکر شده است.
معروفترین آنها کشتی پوریای ولی با پهلوان یکی از ولایات است که برای آنکه آبروی آن پهلوان را حفظ کند و مادر آن پهلوان دل شکسته نشود، عمداً خود را مغلوب می کند.این جوانمردی و گذشت در مردم اثر عمیقی به جا می گذارد به طوری که تا به امروز نام او را زنده نگه داشته است.
در زمان قاجاریه و بخصوص سلطنت ناصرالدین شاه ورزش کشتی پیشرفت مناسبی درکشور داشت.هر ساله میدان ارگ با حضور شاه و درباریان و هزاران تماشاچی، مهماندار کشتی گیران و پهلوانانی بود که به کشتی و نمایش پهلوانی می پرداختند.در این دوره «پهلوانی پایتخت» از مصادر درباری محسوب می شد.از بین تمامی کشتی گیران و پهلوانان سراسر کشور، پهلوانی که موفق می شد پشت تمامی پهلوانان و کشتی گیران را بر خاک ساید به عنوان «پهلوان دربار» بازوبند از شاه دریافت می کرده است.البته این رسم اززمان راه اندازی زورخانه اختصاصی دربار ناصرالدین شاه رواج یافت و «پهلوان دربار» تا زمان حفظ این عنوان حقوق و مزایا دریافت می کرده است.همچنین به کارگیری ورزشکاران و پهلوانان و انجام اعمال پهلوانی به هنگام استقبال از پادشاهان و بزرگان در موقع ورود به شهرها نیز در زمان ناصرالدین شاه رواج داشته است.
به تدریج و با پیشرفت کمی ورزش زورخانه ای در دوره ناصرالدین شاه به علت ایجاد رقابت بین خان ها و اعیان در جذب پهلوانان و راه اندازی زورخانه های خصوصی در خانه های ایشان، از جنبه کیفی این ورزش که همانا پهلوان پروری (فرد با فتوت و جوانمرد) کاسته شد و با قتل ناصرالدین شاه هم پس از تعطیلی زورخانه های بزرگان، توجه مردم به این ورزش کاهش یافت.البته در این دوران به اهتمام پهلوانانی چون ابراهیم یزدی بزرگ و پس از وی، حاج سید حسن رزاز، حاج محمد صادق بلور فروش، آقا سید محمد علی مسجد حوضی و … زورخانه های مردمی راه اندازی شد و این ورزش به جایگاه اصلی خود بازگشت.تا پایان قرن سیزدهم در تهران ۳۸ زورخانه، در اصفهان ۱۶ زورخانه، در یزد ۱۹ زورخانه، در کاشان ۱۱ زورخانه و در قم ۵ زورخانه وجود داشت.از جمله زورخانه های قدیمی تهران می توان به زورخانه بازارچه کالعباسعلی، زورخانه سقاخانه نوروزخان، زورخانه کوچه حمام، زورخانه درخونگاه، زورخانه سرتخت بربری ها، زورخانه سقاخانه آینه، زورخانه تکیه زرگرها، زورخانه ملی ابراهیم چراغ، زورخانه نیاوران، زورخانه ملک التجار، زورخانه سرچشمه، زورخانه دزاشیب، زورخانه گورارباب، زورخانه شاهزاده سیف الملک، زورخانه خانواده مرتضوی و زورخانه محله مسجد حوض اشاره کرد.
تا اواخر دوره قاجاریه کشتی به روال قدیمی خود در زورخانه ها دنبال می شد ولی با روی کار آمدن سلسله پهلوی به تدریج رنگ دیگری به خود گرفت و به علت ورود ورزش های نوین به ایران از توجه مردم به این ورزش به شکل سنتی آن کاسته شد.
از طرفی به علت تغییرات سیاسی گسترده و اتلاف انرژی حکومت رضاخان برای سرکوب مخالفان در سراسر کشور، پهلوانان محلی بیشتر نقش کلانتر محلات را بازی می کردند که با استفاده از زور بازو یا به قلدری و نوچه پروری مشغول بودند یا اینکه به ایجاد امنیت و رفع و رجوع کار مردم می پرداختند.در پی حل مشکلات داخلی و رفع مسائل و درگیری های داخلی در کشور پس از کودتای رضاخان، «امنیه» جای خان ها و لوطی های هوادار آنان را گرفت.ژاندارمری و کلانترها جایگزین «قلدرها» و «قمه کشان» در محلات شدند تا به رفع اختلاف ها بپردازند و کلانتر و امنیه و نظمیه جای آنها را در محلات، شهرها و روستاها گرفت.از اهمیت آنها کاسته شد و قدرت محلی که سال ها در دست آنان بود از دستشان خارج گردید.
از سوی دیگر نشریات که تازه پا به میدان گذاشته بودند به علت ظهور ورزش های نوین در آن زمان، بیشتر به ورزش های جدید می پرداختند.لذا جایگاه ورزش های زورخانه ای و کشتی باستانی به موضع ضعف کشانده شد.مجلات به ورزش های نوین پرداختند و جو حاکم بر جامعه آن روزها نیز طالب نو و نوآوری در ورزش شدند و نوجویی هایی که از آغاز مشروطیت شروع شده بود در زمان رضاخان ادامه یافت.حرکتی آغاز شده بود که کهنه ها را دور بیندازند و با دید نو دوره جدید را شروع و عقب افتادگی ها را با دید غربی و اروپایی رفع کنند.در همان زورخانه ها در تهران، یزد، قم، کاشان و در سایرشهرها زورخانه ها فعال بودند اما بدون هیاهو در کوران آغاز ورزش های نوین به حیات خود ادامه می دادند.
در زمان رضاخان اداره تربیت بدنی تشکیل شد و با تلاش میرمهدی ورزند، احمد ایزدپناه، امان پادگورنی و … ورزش نوین در مدارس پا گرفت.در اکثر رشته های ورزشی نیز مربیان خارجی امر تعلیم علاقمندان را بر عهده گرفتند.در این هنگام با گشایش و تأسیس ورزشگاه ها، کلوپ ها، استخرها و باشگاه های ورزشی به سرعت رونق گرفت و ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی نیز گام های خود را به سمت عقب سرعت بخشیدند.نخستین انجمن ملی تربیت بدنی به صورت رسمی و قانونی در تاریخ یکشنبه دوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۱۳ در منزل حکیم الملک تشکیل شد.در این جلسه حکیم الملک، علی اصغر حکمت، حسین علاء، امان الله جهانبانی، عیسی صدیق، سلیمان اسدی، ابراهیم شمس آور گرد هم آمدند تا تشکیلات نوین ورزش و تربیت بدنی کشور را پی ریزی کنند.
در مراسم هزارمین سالگرد تولد فردوسی، در سال ۱۳۱۳ جشن هایی در شهرهای مختلف کشور برگزار شد و در تهران پهلوانان پا به میدان گذاشتند و مسابقات کشتی برگزار کردند.همچنین در سیرک تهران در خیابان فردوسی نیز چند مسابقه کشتی بین کشتی گیران پرآوازه برگزار شد که به علت شهرت کشتی گیران مورد استقبال زیاد واقع شد.
فدراسیون کشتی در سال ۱۳۱۸ تشکیل شد و اولین دوره مسابقه های کشتی پهلوانی نیز در ورزشگاه امجدیه انجام شد و مصطفی طوسی و ابوالقاسم سخدری دیدار پایانی را برگزار کرد که طوسی به پیروزی رسید و صاحب بازوبند پهلوانی شد.در طی سال های بعد این مسابقه ها هر ساله برگزار می شد و افرادی چون طوسی، سخدری، میرقوامی، حریری، وفادار، زندی، نوری، تختی و مهدی زاده چهره های شاخصی بودند که در طی سالیان بازوبند پهلوانی را بر بازوبند پهلوانی را بر بازو بستند.
منبع مقاله:
www.akairan.com
معمولاً در زورخانه ها در قدیم رسم بر این بوده است که پس از انجام حرکات ورزشی و نرمشی با وسایل زورخانه تعدادی از نفرات کشتی گیر دو به دو داخل گود شده و به تمرین و زورآزمایی می پرداختند و «کهنه سوار» یا مرشد به آموزش آنان می پرداخته است.
کشتی پهلوانی ابتدا بدون وزن انجام می شده (اکنون با وزن انجام می شود) و پوشیدن شلوار خاص کشتی که قد آن تا زیر زانو و انتهای آن تنگ است و کمر آن نیز تنگ بسته می شود، مرسوم بوده و هست.
در گذشته و برای انتخاب پهلوان، تمام مدعیان و پهلوانان به میدان می آمدند و پس از مراحل گوناگون و زمین زدن تمامی حریفان «پهلوان» انتخاب می شد.این کار معمولاً در «گود» زورخانه انجام می شد و در واقع هدف نهایی و غایی ورزش زورخانه، کشتی محسوب می شد.تاریخ ورزش های زورخانه ای ایران به زمان پس از اسلام و حمله مغول ها به ایران باز می گردد.البته نه به شکل فعلی بلکه به عنوان آمادگی رزمی برای مقابله با تجاوز متجاوزان.وسایل جنگی نیز مانند سپر، گرز و کمان که هم اکنون تبدیل به «سنگ»، «میل» و «کباده» شده اند برای آمادگی نفرات از آنها سود می بردند.
در دوران صفویه، به ورزش اهمیت بیشتری داده شد و در واقع ظهور ورزش های زورخانه ای به شکل فعلی از همان زمان رخ داد.حتی نام «کهنه سوار» نیز به «مرشد» تغییر یافت.در این دوران به تناسب شدت و ضعف علاقه سلاطین و پادشاهان وقت، ورزش های زورخانه ای و پهلوانی دچار قوت و نقصان می شد.در دوران حکومت کریم خان زند پس از دوره ای رکود باز هم در کالبد ضعیف ورزش زورخانه ای جان تازه ای دمیده شد و ظهور پهلوانانی چون اکبر اصفهانی و آقا لندره دوز از آن جمله است.
با ظهور پوریای ولی در قرن هشتم، تحول عظیمی در ورزش زورخانه ای رخ داد.پهلوان محمود خوارزمی ملقب به پوریای ولی معروف ترین پهلوان زورخانه ای ایران در ۶۵۳ ه.ق در گنجه به دنیا آمد و علاوه ی پهلوانی، شاعری توانا و عارفی دل آگاه بود.نام پوریای ولی به علت خصایص اخلاقی و معنوی و جوانمردی، همچنین قدرت پهلوانی و طبع شاعری همیشه در تاریخ ایران و ورزش های زورخانه ای جاودان مانده است.درباره این پهلوان نامی داستان های گوناگونی از جوانمردی و پهلوانی ذکر شده است.
معروفترین آنها کشتی پوریای ولی با پهلوان یکی از ولایات است که برای آنکه آبروی آن پهلوان را حفظ کند و مادر آن پهلوان دل شکسته نشود، عمداً خود را مغلوب می کند.این جوانمردی و گذشت در مردم اثر عمیقی به جا می گذارد به طوری که تا به امروز نام او را زنده نگه داشته است.
در زمان قاجاریه و بخصوص سلطنت ناصرالدین شاه ورزش کشتی پیشرفت مناسبی درکشور داشت.هر ساله میدان ارگ با حضور شاه و درباریان و هزاران تماشاچی، مهماندار کشتی گیران و پهلوانانی بود که به کشتی و نمایش پهلوانی می پرداختند.در این دوره «پهلوانی پایتخت» از مصادر درباری محسوب می شد.از بین تمامی کشتی گیران و پهلوانان سراسر کشور، پهلوانی که موفق می شد پشت تمامی پهلوانان و کشتی گیران را بر خاک ساید به عنوان «پهلوان دربار» بازوبند از شاه دریافت می کرده است.البته این رسم اززمان راه اندازی زورخانه اختصاصی دربار ناصرالدین شاه رواج یافت و «پهلوان دربار» تا زمان حفظ این عنوان حقوق و مزایا دریافت می کرده است.همچنین به کارگیری ورزشکاران و پهلوانان و انجام اعمال پهلوانی به هنگام استقبال از پادشاهان و بزرگان در موقع ورود به شهرها نیز در زمان ناصرالدین شاه رواج داشته است.
به تدریج و با پیشرفت کمی ورزش زورخانه ای در دوره ناصرالدین شاه به علت ایجاد رقابت بین خان ها و اعیان در جذب پهلوانان و راه اندازی زورخانه های خصوصی در خانه های ایشان، از جنبه کیفی این ورزش که همانا پهلوان پروری (فرد با فتوت و جوانمرد) کاسته شد و با قتل ناصرالدین شاه هم پس از تعطیلی زورخانه های بزرگان، توجه مردم به این ورزش کاهش یافت.البته در این دوران به اهتمام پهلوانانی چون ابراهیم یزدی بزرگ و پس از وی، حاج سید حسن رزاز، حاج محمد صادق بلور فروش، آقا سید محمد علی مسجد حوضی و … زورخانه های مردمی راه اندازی شد و این ورزش به جایگاه اصلی خود بازگشت.تا پایان قرن سیزدهم در تهران ۳۸ زورخانه، در اصفهان ۱۶ زورخانه، در یزد ۱۹ زورخانه، در کاشان ۱۱ زورخانه و در قم ۵ زورخانه وجود داشت.از جمله زورخانه های قدیمی تهران می توان به زورخانه بازارچه کالعباسعلی، زورخانه سقاخانه نوروزخان، زورخانه کوچه حمام، زورخانه درخونگاه، زورخانه سرتخت بربری ها، زورخانه سقاخانه آینه، زورخانه تکیه زرگرها، زورخانه ملی ابراهیم چراغ، زورخانه نیاوران، زورخانه ملک التجار، زورخانه سرچشمه، زورخانه دزاشیب، زورخانه گورارباب، زورخانه شاهزاده سیف الملک، زورخانه خانواده مرتضوی و زورخانه محله مسجد حوض اشاره کرد.
تا اواخر دوره قاجاریه کشتی به روال قدیمی خود در زورخانه ها دنبال می شد ولی با روی کار آمدن سلسله پهلوی به تدریج رنگ دیگری به خود گرفت و به علت ورود ورزش های نوین به ایران از توجه مردم به این ورزش به شکل سنتی آن کاسته شد.
از طرفی به علت تغییرات سیاسی گسترده و اتلاف انرژی حکومت رضاخان برای سرکوب مخالفان در سراسر کشور، پهلوانان محلی بیشتر نقش کلانتر محلات را بازی می کردند که با استفاده از زور بازو یا به قلدری و نوچه پروری مشغول بودند یا اینکه به ایجاد امنیت و رفع و رجوع کار مردم می پرداختند.در پی حل مشکلات داخلی و رفع مسائل و درگیری های داخلی در کشور پس از کودتای رضاخان، «امنیه» جای خان ها و لوطی های هوادار آنان را گرفت.ژاندارمری و کلانترها جایگزین «قلدرها» و «قمه کشان» در محلات شدند تا به رفع اختلاف ها بپردازند و کلانتر و امنیه و نظمیه جای آنها را در محلات، شهرها و روستاها گرفت.از اهمیت آنها کاسته شد و قدرت محلی که سال ها در دست آنان بود از دستشان خارج گردید.
از سوی دیگر نشریات که تازه پا به میدان گذاشته بودند به علت ظهور ورزش های نوین در آن زمان، بیشتر به ورزش های جدید می پرداختند.لذا جایگاه ورزش های زورخانه ای و کشتی باستانی به موضع ضعف کشانده شد.مجلات به ورزش های نوین پرداختند و جو حاکم بر جامعه آن روزها نیز طالب نو و نوآوری در ورزش شدند و نوجویی هایی که از آغاز مشروطیت شروع شده بود در زمان رضاخان ادامه یافت.حرکتی آغاز شده بود که کهنه ها را دور بیندازند و با دید نو دوره جدید را شروع و عقب افتادگی ها را با دید غربی و اروپایی رفع کنند.در همان زورخانه ها در تهران، یزد، قم، کاشان و در سایرشهرها زورخانه ها فعال بودند اما بدون هیاهو در کوران آغاز ورزش های نوین به حیات خود ادامه می دادند.
در زمان رضاخان اداره تربیت بدنی تشکیل شد و با تلاش میرمهدی ورزند، احمد ایزدپناه، امان پادگورنی و … ورزش نوین در مدارس پا گرفت.در اکثر رشته های ورزشی نیز مربیان خارجی امر تعلیم علاقمندان را بر عهده گرفتند.در این هنگام با گشایش و تأسیس ورزشگاه ها، کلوپ ها، استخرها و باشگاه های ورزشی به سرعت رونق گرفت و ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی نیز گام های خود را به سمت عقب سرعت بخشیدند.نخستین انجمن ملی تربیت بدنی به صورت رسمی و قانونی در تاریخ یکشنبه دوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۱۳ در منزل حکیم الملک تشکیل شد.در این جلسه حکیم الملک، علی اصغر حکمت، حسین علاء، امان الله جهانبانی، عیسی صدیق، سلیمان اسدی، ابراهیم شمس آور گرد هم آمدند تا تشکیلات نوین ورزش و تربیت بدنی کشور را پی ریزی کنند.
در مراسم هزارمین سالگرد تولد فردوسی، در سال ۱۳۱۳ جشن هایی در شهرهای مختلف کشور برگزار شد و در تهران پهلوانان پا به میدان گذاشتند و مسابقات کشتی برگزار کردند.همچنین در سیرک تهران در خیابان فردوسی نیز چند مسابقه کشتی بین کشتی گیران پرآوازه برگزار شد که به علت شهرت کشتی گیران مورد استقبال زیاد واقع شد.
فدراسیون کشتی در سال ۱۳۱۸ تشکیل شد و اولین دوره مسابقه های کشتی پهلوانی نیز در ورزشگاه امجدیه انجام شد و مصطفی طوسی و ابوالقاسم سخدری دیدار پایانی را برگزار کرد که طوسی به پیروزی رسید و صاحب بازوبند پهلوانی شد.در طی سال های بعد این مسابقه ها هر ساله برگزار می شد و افرادی چون طوسی، سخدری، میرقوامی، حریری، وفادار، زندی، نوری، تختی و مهدی زاده چهره های شاخصی بودند که در طی سالیان بازوبند پهلوانی را بر بازوبند پهلوانی را بر بازو بستند.
منبع مقاله:
www.akairan.com
/م
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}