نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی




 

جلسات روان درمانی بیماران دچار اعتیاد اغلب به صورت گروهی برگزار می شوند که آن را «گروه درمانی» می نامند. در جلسات گروه درمانی چندین اتفاق مثبت رخ می دهند:
اول این که بیماران با شرکت در جلسه ای که برای درمان اعتیاد تشکیل می شود از لاکِ «انکار» و «خودفریبی» خارج می شوند. بیمار با شرکت در جلسه به طور ضمنی به خود یادآوری می کند که «من دچار مشکلی هستم که برای حل آن نیاز به کمک دارم». طبیعی است که چنین کسی دیگر نمی تواند خود را بفریبد و به خود بگوید: «مصرفِ مواد مسئله ی مهمی نیست، مصرف من کنترل شده است و تأثیر بدی روی زندگی من نمی گذارد» دوم این که در جلسات گروه درمانی بیمار با دیدن الگوهای بیمارگونه ی تفکر در سایر بیماران با چهره ی خود مواجه می شود. گفت و شنود بیماران در مورد مشکلاتی که اعتیاد برای زندگی آن ها ایجاد کرده بود و باعث «تلنگر خوردن» و به یاد آوردن مشکلاتی می شود که اعتیاد آن ها را ایجاد کرده و بیمار به لحاظ استفاده از «الگوی انکار» اغلب آن ها را نادیده می گرفته است.
در شروع جلسات، بیشتر بحث و محور گفت و گوی بیماران در مورد عوارض ترک، وسوسه ی مصرف و مسائل مربوط به اعتیاد، مصرف و قطع مصرف است. اما با طولانی تر شدن جلسات روان درمانی، کانون بحث به سوی «الگوهای روان شناختی» معطوف می شود که ممکن است به طور مستقیم با موضوع اعتیاد ارتباط نداشته باشند اما در حقیقت زمینه ساز اعتیاد هستند. مثلاً بسیاری از بیماران دچار اعتیاد کنترلی بر هیجانات خود ندارند. به سرعت دچار خشم می شوند و در زمان خشم هم اغلب به یاد مصرف مواد می افتند. بنابراین، یکی از راه های پیشگیری از بازگشت این افراد به مصرف مواد این است که به آن ها بیاموزیم چگونه خشم خود را کنترل کنند.
گاهی در بیماران لازم است شیوه ی «روابط دوستانه» مورد تجدیدنظر قرار گیرد. اغلب حیطه های صمیمیت در زندگی این افراد از حال عادی خارج شده اند. ممکن است بیمار، شب را در منزل دوستش به سر ببرد در حالی که خانواده اش از او خبری ندارند! یا ممکن است دوستانش را بدون در نظر گرفتن شرایط خانواده به خانه اش دعوت کند!
بنابراین، موضوع جلسات روان درمانی صرفاً مصرف مواد و قطع آن نیست بلکه همه ی حیطه های زندگی بیماران لازم است مورد توجه و بازنگری قرار گیرند.
منبع مقاله :
سرگلزایی، محمدرضا؛ (1386)، اعتیاد، تهران: نشر قطره، چاپ اول