نویسنده: احمد راسخی لنگرودی




 

کمبود امید از هر کمبودی کمتر احساس می شود!
«پاسکال»

شهر آرمانی در زبان متداول با عناوین مختلفی چون؛ مدینه فاضله، آرمانشهر، ناکجاآباد، هیچستان و بالاخره اتوپیا از آن یاد می شود.
مدینه فاضله گویند از آن رو که بهترین ها را در خود جمع آورده است؛ از هیأت حاکمه و نظام شهروندی گرفته تا نظام سیاسی و اجتماعی، همه و همه در مدینه فاضله در بهترین وضع خود قرار دارد. شهری که سعادت حقیقی در آنجاست.
آرمانشهر گویند از آن حیث که شهر آرمانها و آرزوهاست. همه آرزوها در این شهر تعریف شده و جایی را اشغال کرده است. هیچ چیز نیست که آرزوی بشر باشد، اما در آن نیامده باشد.
هیچستان گویند چون از همان آغاز وجهی سلبی دارد؛ یعنی هیچ کجا (1) ناکجاآباد گویند به این خاطر که نیست در جهان است. نمی توان انگشت اشاره را بدانجا نشان کرد. تصویر شهری است که در جای خاصی قرار ندارد. پرسش از کجایی در آرمانشهرها پرسش موجهی نیست، چرا که قدرت آرمانشهر در تحقق ناپذیری آن نهفته است.
به عبارت دیگر اتوپیا «یعنی جایی که اینجا نیست، مکانی دیگر که یک ناکجاآباد است. در اینجا نه فقط از لا- مکان، بلکه از لا- زمان باید سخن گفت؛ زیرا نه تنها برون- بودگی مکانی بلکه برون- بودگی زمانی را هم در آن تعین ببخشیم.»(2) اصطلاح ناکجا آباد را اولین بار شیخ شهاب الدین سهروردی به کار برد. شیخ اشراق در آواز پر جبرئیل از سالکی سخن می راند که در صحرا با ده پیر روبرو می شود. از زبان سالک خطاب به پیران اظهار می دارد:
«...پرسیدم که خبر ده که بزرگان از کدام صوب تشریف داده اند؟ آن پیر که بر کناره صفّه بود، مرا جواب داد که: ما جماعتی مجردانیم، از جانب ناکجاآباد می رسیم.
مرا فهم به آن نرسید. پرسیدم که: آن شهر از کدام اقلیم است؟ گفت: از آن اقلیم است که انگشت سبّابه آنجا راه نبرد.»
البته به زعم برخی، از یک نظر نباید اتوپیای غربی را با ناکجاآباد سهروردی اشتباه گرفت؛ چرا که آن ناکجاآباد سرزمین پیران مجرد است و از آن اقلیم است که انگشت سبابه به آنجا راه نبرد، در حالی که اتوپیا مدینه زمینی است که اهل آن، مقام و جای معین دارند و این را قانون مدینه که آن هم بشری و زمینی است، مقرر کرده است.(3)
به عبارت دیگر ناکجاآباد، مدینه فضیلت و مدینه تعالی انسانی است و نه مدینه رفاه و آسایش و توسعه که اتوپیا به دنبال آن است.
آرمانشهر در معنای کلی تر شهرهای فاضله را گویند که در عالم خیال مسکن گزیده و تاکنون در تاریخ محقق نشده اند.
اصطلاح اتوپیا یا یوتوپیا از قرن شانزدهم وارد ادبیات سیاسی شد. این واژه برای نخستین بار توسط سرتوماس مور(4)(1535-1478)، وزیر هانری هشتم پادشاه انگلستان شکل گرفت. واژه یوتوپیا از ریشه Topos یونانی به معنای مکان گرفته شده است. با افزودن حرف نفی (ou) واژه یوتوپیا ou-Topos ساخته می شود که به معنای هیچستان است. این واژه چنان که گفته شد به زبان حکیم ایرانی شیخ شهاب الدین سهروردی، ناکجاآباد گفته می شود و کنایه ای طنزآمیز eu Topos به معنای «خوبستان» است.(5)
اصطلاح اتوپیا اگر چه از آغاز قرن شانزدهم میلادی در حوزه ادبیات سیاسی جای گرفت و بر سر زبان ها افتاد، اما بشر خیلی پیشتر با مفهوم آن آشنا بوده و به نوعی با آن مؤانست داشته است.
انسان موجودی ساختارگرا و کمال جوست؛ از این رو هیچ گاه انسان از اندیشه شهر نیک فارغ نبوده است. تصور کمال مطلوب چیزی نیست که در آغاز رنسانس به ذهن بشر خطور کرده باشد. این تصور در جمهور افلاطون و یا حماسه منظوم گیلگمش (6) در 2000 سال قبل از میلاد به عنوان قهرمان بزرگترین افسانه منظوم بابلی، ردپای خود را نشان می دهد.
حماسه گیلگمش(7) تصویر یک بهشت زمینی را رقم می زند که در آن پیری و فرتوتگی رنگ باخته است. کلاغی خبر از مرگ نمی دهد. حیات ابدی پس از طوفان در اختیار گیلگمش، در نقش فرمانفرمای افسانه ای شهر اوروک یا ارک قرار می گیرد. هیچ گرگی میشی را نمی درد. حیوان قوی بدون احساس سبعیّت در کنار حیوان ضعیف می زید. جملگی در صلح و صفا تجربه ای از زندگی خوب را می آزمایند. همه در پرتو اخلاق می زیند و... در آموزه های ادیان نیز اعم از یهودیت، مسیحیت و اسلام، می توان وجهی از مدینه فاضله را یافت. آنچه که از آموزه های دینی حاصل می شود اینکه روزی ظهور یک منجی مصلحی را می توان شاهد بود که در آن روز عدالت بر جهان سایه خواهد گسترد و وضعیتی درخشان برای بشر رقم خواهد خورد. بشر در پرتو این ظهور به مطلوب خویش نائل خواهد آمد.
اگر چه کیفیت ظهور در آموزه های دینی دقیقاً پیش بینی نشده است و به درستی نمی توان نام آرمانشهر را بر آنها اطلاق نمود، اما این نوید به طرح برخی آرمانشهرهای دینی توسط متفکرین دیندار انجامید که از جمله اند شهر خدای سنت اگوستین در جهان مسیحیت و مدینه فاضله فارابی در جهان اسلام. از این رو عنوان پیش مدرن را می توان بر این گونه آرمانشهرها اطلاق نمود. آرمانشهرهای پیش مدرن آرمانشهرهایی هستند که نسبتی با مبدأ هستی دارند. در چنین آرمانشهرهایی دین کمابیش عنصر اصلی است و مقررات و قوانین مدینه بر محور خدا استوار است.
اما با ظهور عصر رنسانس مدینه های فاضله رنگ و بوی دیگر گرفت و دنیای مدرن را تجربه نمود. آرمانشهرها با ورود به عصر مدرن بر پایه انسانیت شکل گرفت. الوهیت که در مدینه های فاضله پیش- مدرن محور اصلی تلقی می شد در آرمانشهرهای عصر مدرن کما بیش رنگ باخت و جنبه انسانی به خود گرفت. بهشت زمینی جایگزین بهشت آسمانی شد. دیگر بشر از بهشت آن جهانی دل شست و فردوس خود را در زمین جست.
اندیشه دولت آرمانی حیات تازه یافت و در پیرامون آن، بحث های گسترده در گرفت. یوتوپیای توماس مور، آتلانتیس جدید، شهر آرمانی فرانسیس بیکن، شهر آفتاب توماس کامپانلا، شهر ایکاری اتین کابه، و ... در زمره این دسته از آرمانشهرها قرار می گیرند که نقد و بررسی تمامی آنها، اعم از کلاسیک و مدرن ما را هر چه بیشتر، با افق های آرمانشهر آشنا می سازد.

پی نوشت ها :

1-آیا باید از اتوپیا اعاده حیثیت کرد؟ ص 30.
2-روزنامه اعتماد، دوشنبه 31فروردین 1388، اتوپیا سیاست و تخیل اجتماعی، پل ریکور، مترجم امین حامی خواه.
3-داوری اردکانی، رضا، اتوپیا و عصر جدید، ص 33، نشر ساقی، 1379.
4-رجوع به فصل پنجم با عنوان شهر افسانه ای.
5-مور، توماس. آرمانشهر (یوتوپیا)، مترجمان داریوش آشوری، نادر افشارنادری، ص 16، انتشارات خوارزمی، 1373.
6-Gilgamesh
7-حماسه منظومه گیلگمش شامل عشق، تربیت، کوه، دشت، دریا، سیل، طوفان، راز تولد و مرگ، و... می باشد. گیلمگش نام پادشاه اوروک در جنوب بابل است که نقش وی در حال کشتن دو گاووحشی باقی است.

منبع مقاله :
راسخی لنگرودی، احمد؛ (1390)، افق های ناکجاآباد، (سیری انتقادی در مدینه های فاضله)، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ اول