نویسنده: احمد راسخی لنگرودی




 

 نگاهی به زندگی

اندیشه اتوپیایی به ما می آموزد که نه تنها تاریخ هرگز به پایان نمی رسد، بلکه همه چیز را باید دوباره ساخت.
«کریستیان گودن»
افلاطون (1) از نخستین و بزرگترین فیلسوفانی است که تاریخ فلسفه مرهون اوست. در سال 427 قبل از میلاد در آتن در خانواده ای توانگر و سرشناس زاده شد و در 81 سالگی در اثنای یک جشن عروسی و به قول سیسرون در حال نوشتن جان سپرد.
در سال 407، زمانی که 20 ساله بود، به حلقه درس سقراط (2) پیوست و هفت سال از محضر او برخوردار شد. بر اثر آشنایی با استاد از علایق گذشته خود که در ورزش و شعر خلاصه می شد، دست شست و مطابق مذاق استاد تماماً به فلسفه پرداخت؛ در افکار و آثار از او الهام گرفت. افلاطون اندیشه سقراطی را در زمینه های گوناگون گسترش داد و به سیاق استاد همه آثار خود را به شکل گفت و گوهای سقراطی عرضه داشت و در بیشتر آثار سخنگوی اصلی سقراط شد، به طوری که آثار استاد و شاگرد چنان درهم تنیده است که تمیز میان آن دو غیر ممکن است.
افلاطون در میانسالی سفرهایی را به خارج از آتن کرد؛ از جمله آنها ایتالیا و سیسیل بود. در سفر به سیسیل کوشید تا حاکم آنجا را با اندیشه های فلسفی- سیاسی خود آشنا نماید و زمینه ای برای تحقق مدینه فاضله خود در آن دیار فراهم آورد. او نیز مانند ولتر گمان می کرد حکومت سلطنتی این مزیت را بر دموکراسی دارد که اصلاحگر اجتماعی فقط باید یک نفر را قانع سازد؛ در آن صورت خیلی زود همه چیز برای اصلاح اجتماعی مهیاست. در حالی که به رغم خوش خیالی او، در این جهت نه تنها توفیقی نیافت، بلکه کم مانده بود که کشته شود. در بازگشت به آتن در سال 387 ق.م در املاک پدری مرکزی را برای فعالیت های فلسفی و آموزشی تحت عنوان آکادمی بنیاد نهاد که تا سیصد سال دوام آورد.
در آکادمی علاوه بر فلسفه، رشته وسیعی از علوم کمکی مانند ریاضیات، ستاره شناسی و علوم طبیعی به شاگردان تعلیم داده می شد. پیش شرط تحصیل در آکادمی دانستن هندسه بود. بر سر در آکادمی این عبارت هشدارگونه خودنمایی می کرد:«هر کس هندسه نمی داند، اینجا داخل نشود.»
انسان، اخلاق و سعادت محور اندیشه های او را تشکیل می دهد. او در آثار خود پیوند معرفت و قدرت را به عنوان یک طرح سقراطی دنبال کرد. بدین سان کسانی را شایسته هدایت و رهبری جامعه سیاسی می خواند که دارای بالاترین فضیلت و معرفت سیاسی اند.
موضوعات اصلی نخستین نوشته های افلاطون که شخصیت اصلیشان در سقراط است در اطراف؛ پرسش درباره ماهیت فضیلت، ماهیت علم، وحدت یا کثرت فضایل و آموختنی بودن آنها دور می زند. بخش بزرگی از نخستین نوشته های افلاطون به کشمکش با سوفسطائیان پیرامون حقیقت و اخلاق اختصاص می یابد.
افلاطون بزرگترین اثر فکری خود را در کتاب معروف «جمهور» انعکاس داده است. در این کتاب که به گونه ای فلسفه سیاسی افلاطون را شامل می شود، سرشت و ماهیت تشکیلات سیاسی مورد بررسی قرار می گیرد و اینکه مهمترین شیوه سازماندهی کدام است؟ در واقع کتاب جمهور را می توان چیزی شبیه به راهنمای دروس دانشگاهی برای آکادمی آتن شمرد.(3)
در اهمیت آثار افلاطون همین بس که وایتهد فیلسوف معاصر گفته است: تمامی فلسفه غرب شرح هایی است که بر آثار افلاطون نوشته شده است. آثار وی طی قرنها منبع الهام همه متفکران و اصیل ترین محافل فلسفی و سیاسی جهان بوده است. اگر چه از اندیشه وی پیش از دو هزار سال می گذرد، ولی تا امروز خصیصه هر فلسفه ای را هنوز به چگونگی ارتباطش با افلاطون معین می کنند؛ بیش از همه، اندیشه های فیلسوفان قرون وسطی متأثر از افکار اوست. خاصه سنت آگوستین جمهور افلاطون را در کتاب معروف خود با عنوان «شهر خدا» به زبان دین مسیحی ترجمه کرده است.(4)

پی نوشت ها :

1-Platon
2-Socrates
3-فاستر، مایکل ب، خداوندان اندیشه سیاسی، مترجم جواد شیخ الاسلامی ج1، قسمت اول، ص 38، انتشارات امیرکبیر، 1361.
4-ورنریگر، پایدیا، مترجم محمد حسن لطفی، ج2،ص695، انتشارات خوارزمی، 1375.

منبع مقاله :
راسخی لنگرودی، احمد؛ (1390)، افق های ناکجاآباد، (سیری انتقادی در مدینه های فاضله)، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ اول