نویسنده: احمد راسخی لنگرودی




 

شارل فوریه در جریان ضدیت با نظام سرمایه داری، مدینه فاضله ای را در سال 1808 طراحی نمود که در زمره سوسیالیسم تخیلی طبقه بندی می شود. طراحی مدینه فاضله او بر اجتماعات تعاونی استوار است. چرا که از نظر او در سایه تعاون است که بشر در مسیر کمال هدایت می شود و آرام می گیرد.
مدینه آرمانی فوریه تفصیلی و بسیار دقیق است. در این مدینه ابنیه اجتماعی مشخصات خاص خود را دارد؛ نمای ساختمان ها، ارتفاع و تناسب بناها نسبت به یکدیگر، عرض کوچه ها و راه های فرعی و اصلی داخل و بیرون شهر، و نیز تزئینات درون و بیرون بناها و بسیاری از مسائل شهری از قبیل: روابط و مناسبات شهروندی، امکانات شهری و... به تفصیل بیان شده است.
فوریه هدف آفرینش انسان را خوشبختی می داند و معتقد است خوشبختی هنگامی فرا می رسد که انسان نیازمندی های طبیعی خود را ارضا نماید و وظیفه جامعه چیزی جز تأمین شرایط ارضای چنین نیازمندیهایی نیست که به اعتقاد او این وظیفه به نحو احسن در آرمانشهر خود ساخته او ایفا می شود.
فوریه نام فالانستر(1) را به آرمانشهر خود می نهد و آن را کاخ اشتراکی، اهدایی به ابنای بشر توصیف می کند که در آن مزدبگیری و دادو ستد از میان رفته و هماهنگی کامل بین اعضای آن برقرار است.
فالانستر ترکیبی است از واژه «فالانژ» به معنی گروه نظامیان و «موناستر» به معنای صومعه. فالانژها زمینه ساز شخصیت کامل انسانی بوده و از مردان و زنان و کودکان به وجود می آیند.
آنچه فوریه را به طرح جوامع تعاونی موجب گشت، مشکلاتی بود که از سازمان صنعتی سرچشمه می گرفت، و تشکیل جوامع تعاونی چیزی بود که در ذهن فوریه نجات بخش بشر در دنیای پر غوغای صنعتی به شمار می آمد. لذا او پیشنهاد کرد افرادی که از سازمان صنعتی موجود ناراضی هستند باید جوامع تعاونی، یعنی همان فالانستر را تشکیل دهند. جوامع تعاونی هر کدام از چهارصد خانواده تشکیل یافته اند که در ساختمانی عمومی زندگی می کنند.
فالانستر عمارتی است مجلل که دارای سه طبقه و 162 پنجره می باشد. در مرکز یک زمین زراعی ودر مکانی خوش آب و هوا قرار دارد. وسعت آن چهارصد هکتار است. هزار و ششصد نفر جمعیت دارد و افراد آن در خودکفایی کامل بسر می برند.
فالانستر شهری مدرن شناخته می شود که به انواع امکانات، از جمله: کتابخانه، بورس، تئاتر، شورا، فروشگاه، غذاخوری، سالن های مطالعه، پژوهش، هفت حیاط داخلی و یک برج هشت طبقه، دستگاه تلگراف، پست های ارتباطی، رصدخانه، ناقوس تشریفات، معبد، برج فرمان و... مجهز می باشد.
فالانستر ضمن برخورداری از حیات تشریفات، دارای حیات زمستانی است که در آن گیاهان صمغی پرورش می یابد. مردم آن به امور کشاورزی و صنایع دستی می پردازند. آشپزخانه مرکزی شهر روزانه هفت نوع غذا تهیه می کند. صرف غذا در فالانستر به طور دسته جمعی انجام می گیرد. در صورت تمایل هر یک از اعضا می توانند غذایشان را در حریم خصوصی تناول کنند.
در جامعه مورد نظر فوریه فاصله فقرا و ثروتمندان کاهش یافته و ازدواج معنا ندارد. روابط زوج ها به گونه ای دیگر مدیریت می شود. روابط جنسی بین زن و مرد کاملاً آزاد است.
کار در شهر آرمانی فوریه همچون آرمانشهرهای دیگر از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ همه ی ساکنان فالانستر بدون استثنا بر حسب ذوق و سلیقه و استعداد خود به کار اشتغال دارند. همه داوطلبانه به نفع عموم کار می کنند. کار در این شهر جنبه خلاق دارد. رغبت و داشتن انگیزه در کار و لذت و رضایتمندی مشخصه بارز آرمانشهر فالانستر را تشکیل می دهد؛ چرا که علاوه بر تنوع کاری زمان کار در این شهر محدود بوده و در دو ساعت تعیین می شود.
در فالانستر از واسطه گری، بازرگانی، رقابت و کار کاذب و کار اجباری خبری نیست. کشاورزی و باغداری بیش از کار صنعتی اهمیت داشته و از اعتبار خاصی برخوردار است. همه ی اعضا باید قسمتی از روز را در امور کشاورزی و قسمتی دیگر را در صنایع خانوادگی و قسمتی را در استراحت و یا کارهای تفریحی بگذرانند.
فوریه تکلیف کارهای کثیف را هم مشخص کرده است. از امور شگفت انگیز شهر آرمانی او اینکه کودکان عهده دار کارهای کثیف می شوند. آنها از آنجا که اشتیاق به انجام این گونه کارها نشان می دهند پس از خروج از مهد کودک در قالب گروه های کوچک به این گونه کارها می پردازند!!(2)
طُرفه اینکه در فالانستر نان پخت نمی شود؛ هیچ کس نان نمی خورد، به جای آن میوه فراوان خورده می شود.(3)
مجموعه های صنعتی وجود دارد که در آن انواع کارگاه های پر سرو صدا همچون آهنگری، صافکاری، درودگری دیده می شود. وجود این مجموعه ها شهر را از هیاهو مصون نگاه خواهد داشت.
در فالانستر علاوه بر آپارتمان های انفرادی تالارهای عمومی دیده می شود. این تالارها نقش حلقه های اتصال را دارند که افراد را در خود جمع نموده و به یکدیگر مرتبط می سازند. روابط در این تالارها به هیچ وجه درجه بندی شده نیست.
خارجیان در فالانستر جدای از شهروندان بوده و در ناحیه ای ویژه و مستقل با امکانات خاص خود استقرار دارند. آنان نباید مرکز کاخ را اشغال کنند. درهای فالانستر به روی ثروتمندان و بینوایان باز است. هر کدام به تناسب امکاناتشان همچون هتل های بزرگ که مجهز به اتاق های کوچک و بزرگ می باشند در اتاق های بزرگ یا کوچک اقامت گزیده و از انواع غذاهای خوب یا متوسط بهره مند می شوند.
« به نظر فوریه نابرابری خواست خداست و نقش فالانستر فقط به این محدوده می شود که با عرضه خدمات جمعی یکسان به همه ی کسانی که زیر یک سقف زندگی می کنند، روح و قلب آنان را به یکدیگر نزدیک سازد.»(4)
جامعه آرمانی فوریه تأکید ویژه بر نظم و انضباط اجتماعی دارد. همچنین وجود فضای باز و سرسبز برای ایجاد رفاه و سعادت شهروندان و فراهم نمودن مسیرهای شغلی برای بانوان و افزایش ضریب مشارکت آنان در کارهای اجتماعی و در ازای آن کاهش خدمات خانگی زنان، نیز توانمند کردن کودکان برای مشارکت در کارهای اجتماعی، نبود زمینه برای وجود بیکاری و بیکاران، از جمله مواردی است که در فالانستر مورد تأکید قرار می گیرد.(5)
اگر چه در فالانستر مزدبگیری و داد و ستد از میان رفته است، اما به شهروندان به نسبتسرمایه وکار و استعداد، سود تعلق می گیرد و اگر کسانی که مایل به سرمایه گذاری باشند، بین 30 تا 36 درصد سود سهام پرداخت می شود. ثابت نیز در حدود 8 درصد تعیین شده است.
آرمانشهر شارل فوریه چندان هم که در ابتدا به نظر می آمد تخیلی نیست؛ چرا که پیوسته از سوی طراح و هواداران آن اقدامی عملی در جهت تحقق خارجی آن صورت می گرفت. شارل فوریه بسیار مایل بود قبل از مرگ، اجتماعات فالانستر را تأسیس کند. به همین رو انتظار داشت سرمایه داران او را در این مهم یاری رسانند. از قضا در سال 1835 یک نماینده مجلس فرانسه که پزشک نیز محسوب می شد، با استعفا از سمت نمایندگی و به منظور تأسیس نخستین فالانستر، چندین هکتار از اراضی جنگل رامبویه را خریداری نمود. اما به علت فقدان پول کافی عملاً موفقیتی در این راستا حاصل نکرد و اراضی خریداری شده به مزرعه کشاورزی تبدیل شد. روزنامه ای نیز به منظور نشر افکار فوریه با نام فالانستر توسط یکی از هواداران منتشر می شد.
کوششهای دیگری هم در نقاط مختلف از جمله کشورهای آمریکا، فرانسه، برزیل، اروپای شرقی در جهت تأسیس فالانستر صورت گرفت، ولی هر یک به عللی ناکام ماند، البته به رغم ناکامی ها در مراحلی پیشرفت هایی نیز داشته است. از آن جمله است: در آمریکا در حدود چهل اجتماع شبیه فالانستر در سال های 50-1840 به اشکال مختلف مذهبی و غیرمذهبی، آنارشیستی و سرمایه داری برپا شد. سال ها بعد از درگذشت فوریه جمعیت های مختلفی در هواداری از او در قالب مکتب فوریریسم شکل گرفت و فعالیت هایی در جهت تحقق مکتب او به عمل آوردند، اما نظر به اینکه نوعی نوع آوری در عالم سیاست شناخته می شد و شعائر آن در تعارض با حاکمیت قرار می گرفت بلافاصله به اتهام آشوب و اغتشاش از سوی دولت سرکوب شد. از جمله اینکه در روسیه در سال 1848 جمعیتی به هواداری از افکار فوریه به پا خاست. این جمعیت یک سال بعد توطئه گر شناخته شده و اعضای آن بازداشت و زندانی شدند. نهایتاً بیست و یک نفر از این جمعیت متهم و محکوم به اعدام شدند. داستایفسکی از نویسندگان مشهور روس در زمره محکومین بود که چند لحظه قبل از اجرای حکم اعدام مورد عفو قرار گرفت. این نویسنده روسی در دادگاه در دفاع از خود چنین اظهار داشت:« پیروی از عقاید فوریه هواداری از یک سیستم مسالمت آمیز است که به خاطر ترکیب هماهنگش روح بشر را به خود جلب می کند و قلب ها را می لرزاند. در این سیستم ذره ای حس نفرت وجود ندارد.»(6)

پی نوشت ها :

1-Phalanstere
2-تاریخ سوسیالیسم ها، ص 273.
3-همان.
4-همان، ص 274.
5-انسان شناسی شهری، صص 163و 164.
6-تاریخ سوسیالیسم ها، ص 277.

منبع مقاله :
راسخی لنگرودی، احمد؛ (1390)، افق های ناکجاآباد، (سیری انتقادی در مدینه های فاضله)، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ اول