آیه ی تطهیر و نادرستی دو دیدگاه دیگر
اثبات نادرستى دو دیدگاه دیگر
با این احادیث صحیح (اینجا) که همه مسلمانان بر آن اتّفاق نظر دارند دو نظریه دیگر درباره مقصود از «اهل بیت» در این آیه، ردّ مى شود؛ چرا که ثابت شد (اینجا) که پیامبر خدا صلى الله علیه وآله خود در گفتار و کردار، این آیه مبارکه را تفسیر کردند و افرادِ مورد نظر آن را مشخص نمودند... .با این وجود، تفسیرى غیر از این تفسیر، ارزش شنیدن ندارد، حال مفسّر هر که مى خواهد باشد، تا چه رسد به این که قائل آن، افرادى هم چون مقاتل و عکرمه باشند. آنان دیدگاه اول را مطرح مى کنند و مى گویند: مراد این آیه، همسران پیامبر صلى الله علیه وآله است.
ضحاک نیز با وجود این دلایل، مى گوید: مراد این آیه، همسران پیامبر صلى الله علیه وآله و اهل ایشان است.
هر چند در مقالات پیشین بیان کردیم که در روایات مشخص شده منظور از اهل بیت چه کسانى هستند، اما باز این دو دیدگاه مخالف را نقد مى نماییم و به آن ها پاسخ مى دهیم:
آیه تطهیر و دیدگاه نادرست عکرمه
آیا مقصود از اهل بیت، همسران پیامبرند؟
عکرمه با این حقیقت که نزول این آیه تنها درباره ی عترت پاک پیامبر صلى الله علیه وآله است از هر کسى بیشتر مخالف بود.درباره او نقل شده که در بازارها بانگ مى زد: این آیه تنها در شأن همسران پیامبر صلى الله علیه وآله نازل شده است.(1)
وى مى گفت: هر کس بخواهد با او مباهله مى کنم، زیرا حق با من است و این آیه در شأن همسران پیامبر صلى الله علیه وآله نازل شده است.(2)
اعتقاد به این که این آیه درباره ی عترت پیامبر صلى الله علیه وآله نازل شده اعتقاد همه مسلمانان بوده است، همان طور که از این الفاظ بر مى آید، حتى عکرمه نیز خودش به صراحت، این سخن را تأیید مى کند. او مى گوید: «آن چه که شما معتقدید، صحیح نیست، بلکه مقصود فقط همسران پیامبر صلى الله علیه وآله هستند».(3)
از این گذشته، پیروى از عکرمه، آن هم در چنین مقامى جائز نیست.
نگاهى به شرح حال عکرمه
عکرمه بربرى(4) از مشهورترین زندیقانى بود که براى وارد کردن خدشه به اسلام روایت جعل مى کرد. اکنون گوشه اى از زندگى نامه او را بر پایه کتاب هاى معتبر و مشهور بیان مى کنیم.(5)1 . شبهه پراکنى او در دین
نقل کرده اند که این مرد در اسلام شبهه مى افکند، دین را تمسخر مى نمود و از مشهورترین گمراهان و بدخواهان بود... .از او چنین نقل شده که مى گفت: خداوند آیات متشابه قرآن را نازل کرده تا به وسیله آن گمراه کند!
وى در موسم حج نیز گفته است: دوست داشتم امروز در موسم بودم و با نیزه اى که در دست داشتم به حاضران در موسم - از چپ و راست - حمله ور مى شدم.
او در مقابل درب مسجدالنبى ایستاد و گفت: در این مسجد، فقط مُشتى کافر وجود دارد!
گفته اند: او نماز نمى خواند، انگشترى طلا به دست داشت، نَرد(6) بازى مى کرد و به غنا و آوازه خوانى گوش مى داد.
2 . او از هواداران خوارج بود
اهل آفریقا عقیده صفریه - خوارج افراطى - را از عکرمه گرفته اند. نقل کرده اند که او این عقیده را به دروغ به ابن عباس نسبت داده است!یحیى بن معین مى گوید: مالک، نام عکرمه ذکر نکرده است؛ چرا که عکرمه عقیده فرقه صفریه را پذیرفته بود.
ذهبى درباره او مى گوید: مردم از عکرمه، به دلیل اعتقاد به باورهاى خوارج، بدگویى مى کردند.
3 . دروغ گو بودن او
عکرمه دروغى را به ابن عباس ارباب و صاحب خود نسبت داد. به همین دلیل على بن عبدالله بن عباس او را به در مستراح خانه بست.به پسر ابن عباس گفته شد: چرا با غلام خود این گونه رفتار مى کنید؟
او پاسخ داد: وى به پدرم نسبت دروغ مى دهد.
نقل شده: سعید بن مسیب به غلام خود گفت: اى برد! مبادا مانند عکرمه که به ابن عباس نسبت دروغ مى دهد تو نیز به من نسبت دروغ دهى؟!
از پسر عمر نیز نقل شده که به غلام خود گفت: آگاه باش اى نافع! تقواى خدا پیشه کن و مانند عکرمه که به ابن عباس دروغ نسبت داد، به من نسبت دروغ نده!
از قاسم نیز درباره عکرمه چنین نقل شده: او بسیار دروغ گو است.
همین موضوع از ابن سیرین و یحیى بن سعید نیز نقل شده است.
مالک نیز او را دروغ گو مى دانست.
از ابن ابى ذئب نقل شده که مى گفت: عکرمه غیر قابل اعتماد است.
مالک نقل روایت از او را حرام کرد.
مسلم بن حجاج نیز از او روى گردانده است.
محمّد بن سعد درباره عکرمه مى گوید: به احادیث او نمى شود استناد کرد.
4 . مردم جنازه او را رها کردند
به همین دلایل و دلایل دیگر، مردم جنازه او را رها کردند. گفته شده: هیچ کس جنازه او را حمل نکرد تا آن جا که چهار غلام سیاه پوست سودانى را براى این کار اجیر کردند.نگاهى به شرح حال مقاتل
مقاتل بن سلیمان بلخى نیز دیدگاه عکرمه را درباره آیه تطهیر مطرح کرده است. شرح حال او نیز همانند شرح حال عکرمه است؛ چرا که دارقطنى، عقیلى، ابن جوزى و ذهبى نام او را در شمار افرادى که از نظر نقل حدیث ضعیف هستند و نمى توان از آن ها روایت نقل کرد، آورده اند... .ما در این مجال به گفته ذهبى بسنده مى کنیم. وى مى گوید: همه علما بر ترک مقاتل بن سلیمان اتّفاق نظر دارند.(7)
آیه تطهیر و دیدگاه نادرست ضحّاک
بنا به دیدگاه دیگر، منظور از «اهل بیت» در آیه شریفه، هم اهل پیامبر و هم همسران ایشان، هستند.ابن جوزى این دیدگاه را آورده و آن را فقط به ضحّاک بن مزاحم نسبت داده است.
نگاهى به شرح حال ضحّاک
ابن جوزى، مانند عقیلى نام ضحّاک را در شمار افرادى که از نظر نقل حدیث ضعیف هستند، ذکر کرده است. ذهبى نیز به پیروى از این دو او را در شمار افرادى که از نظر نقل حدیث ضعیفند به حساب آورده و نام او را در کتاب المغنى فى الضعفاء ذکر کرده است... .آن ها احتمال این که ضحّاک، ابن عباس را دیده منتفى مى دانند، بلکه برخى از آنان گفته اند: ضحّاک حتى با یکى از اصحاب پیامبر صلى الله علیه وآله نیز گفت و گو نکرده است.
از یحیى بن سعید درباره ضحّاک چنین نقل شده است: از نظر ما ضحّاک از جهت نقل حدیث ضعیف است.
گفته اند: او تا دو سال در شکم مادرش بوده است!(8)
از این گذشته، در این که دیدگاه بالا به ضحّاک نسبت داده مى شود و دیدگاه اول به ابن السائب کلبى، محل درنگ و تردید است؛ چرا که در منابع، دیدگاه اختصاص این آیه به پنج تن آل عبا به این دو نسبت داده شده است، که ما در ردّى که بر سالوس، یکى از اساتید دانشگاه قطر، مطرح کرده ایم صحّت این نسبت را ثابت کردیم.(9)
پی نوشت ها :
1- تفسیر طبرى: 298/10، حدیث 28503، تفسیر ابن کثیر: 465/3، أسباب النزول: 198.
2- الدر المنثور: 603/6، تفسیر ابن کثیر: 465/3.
3- همان: 603/6.
4- بربر به قوم برابر که در مغرب آفریقا زندگى مى کنند منسوب است. ر.ک: فرهنگ ابجدى: 180/1.
5- براى آگاهى بیشتر در شرح حال عکرمه ر.ک: الطبقات الکبرى: 219/5، الضعفاء الکبیر: 373/3، تهذیب الکمال: 163/13، وفیات الأعیان: 265/3، میزان الاعتدال: 116/5، المغنى فى الضعفاء: 84/2 ، سیر أعلام النبلاء: 12/5 شماره 9، تهذیب التهذیب: 263/7-273
6- نَرْد: نوعى بازى است که وسیله دو طاس و سى مهره بر روى تخته نرد یا صفحه اى مقوایى انجام مى شود. ر.ک: فرهنگ معین: 3428/4
7- سیر أعلام النبلاء: 201/7، شماره 79.
8- تهذیب الکمال: 173/9، میزان الاعتدال: 446/3، المغنى فى الضعفاء: 312/1.
9- ر.ک: مع الدکتور السالوس فی آیة التطهیر شماره 18 از سلسله کتاب هاى اعرف الحق تعرف اهله از همین نگارنده.
روتون، کنت نوولس؛ (1378)، اسطوره، ترجمه: ابوالقاسم اسماعیل پور، تهران: نشر مرکز، چاپ چهارم
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}