نویسنده: محمد تقی تقی پور




 

الف. عربستان

اهمیت تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و مهمتر از همه راهبردی منطقه ی خلیج فارس موجب شده تا این حوزه ی جغرافیایی، حداقل از زمان تأسیس رژیم صهیونیستی، همواره در معرض طمع اسرائیل قرار داشته باشد. اسرائیلی ها در پنجاه، شصت سال گذشته به اَشکال مختلف، برای عادی سازی روابط با کشورهای واقع در این منطقه، گام هایی برداشته اند و در بعضی عرصه ها به موفقیت هایی دسته یافته اند.
اسرائیلی ها در تحلیل های سیاسی و اطلاعاتی خود معتقد و مدعی اند که کشورهای واقع در منطقه ی خلیج فارس، جغرافیای پیرامونی اسرائیل را تشکیل می دهند، بنابراین در محدوده ی استراتژیک اسرائیل قرار دارند.
عربستان سعودی در منطقه ی مورد نظر، در خط مقدم استراتژی اسرائیل قرار دارد. این کشور با داشتن 260 میلیارد بشکه ذخیره نفت خام به عنوان بزرگترین تولید کننده ی نفت، یکی از کلیدهای اصلی اقتصاد جهانی ارزیابی شده است.
با توجه به اهمیت مورد اشاره، صهیونیست ها در سال 1975 طرحی را برای اشغال مناطق نفتی کشورهای اطراف خلیج فارس، به ویژه از مسقط تا کویت به آمریکایی ها پیشنهاد داده اند. از دیدگاه مراکز سیاستگذاری و برنامه ریزی صهیونیست ها، به مناطق نفتی این حوزه جغرافیایی باید به عنوان اهداف نظامی نگریست.
تلاش گسترده و فزاینده ی شرکت ها و کارتل های بزرگ نفتی، بانکی، تولیدی و صنعتی یهودی، طی چند دهه ی اخیر، برای تسخیر کامل بازار معاملات کشورهای منطقه خلیج فارس را باید از این زاویه ارزیابی و تحلیل کرد. (1)
صهیونیست ها برای تحقق اهداف خود در این مناطق، حتی دست به جعل افسانه هایی زده اند و به تاریخ پردازی متوسل شده اند. به گفته ی یکی از اندیشمندان جهان اسلام، یکی از مراکز پژوهشی و مطالعاتی صهونیستی اسرائیل ادعا کرده است که:

مسأله ی برون راندن یهودی های بنی قریظه، بنی قینقاع و بنی النضیر از خیبر [مدینه] و سرزمین خیبر، نباید همینطور رها شود. لذا این مراکز صهیونیستی، یعنی «شلواح» و به خصوص «یافی» نقشه هایی را آماده کرده اند که باغ های یهودی های مدینه منوره و یهودی های خیبر یا تشکیلات قبیله ای که در آغاز اسلام داشتند را نشان می دهد. آنان هدفشان این است که در صورت برقراری روابط با عربستان سعودی [یا در زمان و شرایطی که مصالح صهیونیستی اقتضا کند]، مطالبات خود را برای بازپس گیری حقوق یهودیان شبه جزیره العرب (عربستان) آغاز کنند. (2)

اینها تماماً نشان از برنامه های پنهان اسرائیل برای منطقه ی خلیج فارس دارد، که تا کنون، تحت عنوان دکترین حاشیه ای یا استراتژی پیرامونی آن را توجیه و تفسیر کرده اند. بر پایه این ذهنیات و طرح ها، اسرائیلی ها از دیرباز درصدد برقراری ارتباط با عربستان و پیدا کردن راه نفوذ در آن سرزمین بوده اند. اسناد به جا مانده از ساواک، تنها، زوایا و گوشه هایی از این اسرار را بازگو می کنند. پیشنهاد طرح تشکیل کمیسیون چهارگانه متشکل از اسرائیل، ایران، عربستان و مصر از سوی رئیس وقت موساد به رئیس ساواک را باید از این زاویه مورد بررسی و ارزیابی قرار داد:

ژنرال خوفی: یکی از منافع مشترک ما با مصری ها مبارزه علیه کمونیزم بوده که در این مورد با مصری ها به توافق رسیده ایم. امیدواریم یک روزی بتوانیم قرارداد سه جانبه ای بین ایران - مصر و اسرائیل و یا یک قرارداد چهارجانبه بین ایران - مصر - اسرائیل - عربستان سعودی منعقد نماییم.
تیمسار ریاست: ما مدت ها درگیر کمونیست ها بودیم فکر می کنم عربسان بتواند یک روشی علیه کمونیست ها اقامه کند. وقتی که یک روزی آگاه بشود که تهدیدی علیه او است که البته خیلی زود است اما وقتی آب زیر گوشش رسید آن موضع چشمهایش باز می شود.
ژنرال خوفی: حالا که راجع به عربستان صحبت پیش آمد بد نیست بدانیم که قبلاً گفته می شد اگر ملک خالد برود فهد جای او را می گیرد ولی الان صحبت در مورد جانشینی سلطان فیصل وزیر دفاع دور می زند که آدم خیلی باهوش [است] و تحصیلات عالی دارد.
تیمسار ریاست: در این مورد خبری نداریم. خبر خیلی تازه است. چند سال پیش مشکل ما عربستان بود چون در منطقه رقیبش محسوب می شدیم. ولی وقتی نیروی دریایی ایران تقویت شد خیلی ناراحت شدند البته عرب ها با ایرانیها خوب نیستند ما را عجم می نامند. از ابتدای پیدایش مذهب اسلام بین ایران و عرب ها اختلاف بوده و خواهد بود.
ژنرال خوفی: ما هم در واقع در این امر سهیم هستیم.
تیمسار ریاست: مصری ها خودشان را عرب نمی دانند چون نژادشان غبطی [قبطی] هست و از قرار معلوم تمام شعارهای اعراب و ناصریسم را از انظار مردم برداشته اند. بدین جهت اینها خون گرم تر از اعراب هستند. (3)

اسرائیلی ها برای دست اندازی در سرزمین های مورد نظر، همواره دنبال بهانه تراشی، تاریخ پردازی و جعل دلیل و سند بوده اند. اظهارات زوی زامیر رئیس وقت موساد به رئیس ساواک درباره ی عربستان خواندنی است:

ژنرال ضمیر: [...] اطلاع حاصل نمودیم که عربستان سعودی در منطقه خلیج عقبه پایگاه تروریستی ایجاد کرده است و با توسل به پول [،] صلح با تروریستها را خریداری نموده اند البته دادن پول به تروریستها یک موضوع است و دادن پایگاه به تروریستها موضوع دیگری است. منطقه خلیج عقبه (4) برای ما اهمیت حیاتی دارد. تیمسار ریاست ساواک: اگر اطلاعات دقیقی بدهید ما هم در این مورد تحقیق خواهیم کرد. (5)

ب. اردن

کشور اردن در جنوب غربی آسیا، از شمال به سوریه و جبل دروز (بلندی های جولان) از شمال شرقی به عراق، از شرق و جنوب به عربستان و از غرب به فلسطین محدود است. تنها راه آن به دریا از بندر عقبه واقع در خلیج عقبه است.
از قرن 16 تا سال 1918 تحت قلمرو امپراتوری عثمانی بود. پس از جنگ جهانی اول، در سال 1920 جزیی از سوریه شد. پیش از آنکه به صورت فعلی درآید، جزیی از فلسطین تحت قیمومت انگلستان بود. در سال 1923 به صورت امیرنشین نیمه مستقل زیر فرمان عبدالله بن حسین هاشمی معروف به ملک عبدالله درآمد. در موافقتنامه 1928، تفوق و حق داشتن پادگان برای آن کشور شناخته شد. در سال 1946 قیمومیت پایان یافت و استقلال اردن اعلام شد. پس از اشغال فلسطین و اعلام تأسیس اسرائیل، اردن به اتفاق اعضای دیگر اتحادیه عرب وارد جنگ با اسرائیل شدند. پس از ترک مخاصمه (1949) بیشتر اراضی فلسطین تحت اشغال اسرائیل قرار گرفت.
در سال 1951-52، پس از ترور ملک عبدالله پادشاه اردن از سوی یک جوان فلسطینی، طلال در اردن پادشاهی کرد. او به بهانه اختلال مشاعر از پادشاهی برکنار شد و پدرش ملک حسین به جایش بر تخت سلطنت نشست در سال 1975 قرارداد اردن با انگلستان لغو و لژیون عرب منحل شد. (6)
اردن به دلیل همجواری با فلسطین، همواره تحت تأثیر اوضاع داخلی آن سرزمین بوده است. اردن در ردیف آن تعداد از کشورهایی است که به ادعای اسرائیل در خط مقدم محدوده استراتژیک اسرائیل قرار دارد. براساس اسناد و اطلاعات منتشر شده از سوی محافل اسرائیلی، آنها همواره با رهبران اردن، از جمله ملک عبدالله اول و ملک حسین روابط سرّی داشته اند. منابع غربی،‌ سابقه ارتباط پادشاهان سابق اردن از جمله ملک عبدالله اول را با اسرائیلی ها، سال ها قبل از تأسیس اسرائیل اعلام کرده و نوشته اند؛ موشه ساسون گفته است که پدرش در سال 1936 (1315) یعنی دوازده سال پیش از تأسیس دولت اسرائیل به دیدن [ملک] عبدالله پدربزرگ شاه حسین رفته بود. ساسونِ پسر، سفرهای مخفیانه خود به کاخ پادشاهی را در سال 1951 (1330 ش) آغاز کرد. او در تاریکی هوا از طریق گشودن حصاری که در آن زمان اورشلیم را تقسیم می کرد، از مرز اردن گذشت. راننده ای با یک اتومبیل دسوتوی قهوه ای رنگ با نشان تاج سلطنتی انتظار او را می کشید. ... در عمان در آن زمان که دهکده ای آرام به شمار می رفت، عبدالله که لباس های سفیدی بر تن داشت به استقبال ساسون آمد. به نوشته این منابع، ملک حسین پادشاه سابق اردن نیز از زمانی که به تخت سلطنت نشست با مقامات اسرائیلی در ارتباط بود. (7) اردن هم اکنون جزء معدود کشورهای عربی است که با اسرائیل روابط دیپلماتیک دارد و مأموران موساد در آن سرزمین حضور دارند. اقدام به ترور خالد مشعل یکی از رهبران جنبش فلسطینی حماس، از سوی مأموران سرویس اطلاعاتی اسرائیل، چند سال پیش، این واقعیت را برای جهانیان بیش از پیش آشکار ساخت. از آنجا که حدود نیمی از جمعیت اردن فلسطینی الاصل هستند، این سرزمین، همواره تحت نظر اطلاعاتی، سرویس های مخفی رژیم صهیونیستی قرار دارد. اما از سوی دیگر، آنها به دلیل شناخت کامل از موقعیت، روابط و جایگاه پادشاهان اردن، در دوره های مختلف، هیچ گاه از ناحیه ی آنها دچار دغدغه نبوده و احساس خطر نداشته اند. مع الوصف، این آسودگی خاطر از سوی صهیونیست ها، به معنی نادیده گرفتن تحولات داخلی و اوضاع جاری آن سرزمین نبوده است.
اسناد ساواک به خوبی نشانگر آن است که اسرائیلی ها به دلیل همجواری سرزمین فلسطین و اردن، اوضاع داخلی آن کشور را با حساسیت بالا، تحت نظر و بررسی داشته و دارند. دیدگاه ایسر هارل رئیس وقت موساد نمونه گویایی در اثبات این واقعیت است:

سئوال: چه اطلاعاتی درباره ی مسافرت اخیر ملک حسین به آمریکا دارید؟
هارل: موفقیت اصلی ملک حسین یک پیروزی معنوی بود و او خود را به صورت سیاستمداری باهوش و عاقل نشان داده و این امر برای آمریکاییها (چه سیاستمداران و چه توده مردم) غیر منتظره بود. آمریکاییها قبلاً باطناً به وضع اردن خوشبین نبودند و فکر می کردند ممکن است این کشور را وجه المصالحه نزدیکی با ناصر قرار دهند. موفقیت بزرگ ملک حسین تغییر این طرز فکر و طرفدار ساختن مقامات آمریکایی به اردن بود. و چون وی تقاضای هیچگونه کمک مادی نکرد پیروزی بیشتری بدست آورد.
اکنون آمریکاییها یک نوع امیدواری کلی نسبت به وضع اردن داشته و پی برده اند که وجود این کشور از این طرف سدّی در مقابل عبدالناصر تشکیل داده و از طرف دیگر در صورتی که عراق کمونیست شود اردن کشورهای آزاد خاورمیانه و حتی خلیج فارس را در مقابل عراق حراست خواهد کرد.
ما اسرائیلیها در مدت اقامت ملک حسین در آمریکا به طور غیر محسوسی منتهای کمک معنوی را به او نموده و سعی کردیم با تمام وسایل افکار عمومی را به سوی او جلب نماییم.
به عقیده من در این موقع که ملک حسین به ایران می آید شاید ایران بتواند وسیله ی تماس محرمانه بین اسرائیل و اردن گردد و به این ترتیب ما می توانیم توسط ایران کمک بسیار مؤثری به بقای اردن بنماییم. اسرائیل می تواند کمک های زیر را به اردن بکند:
1- در حالی که دائماً علیه شخص ملک حسین و استقلال اردن توطئه می شود ما می توانیم با تمام وسائلی که در دست داریم او را به موقع مطلع نموده و به این ترتیب وسیله ی حفظ جان پادشاه و استقلال کشور را فراهم سازیم. بخصوص که ما از فعالیتهای مخفی در میان مهاجرین فلسطینی مقیم اردن اطلاعات دقیقی داریم که دانستن آن برای ملک حسین مفید است.
2- در زمانی که ناصر ارتش خود را به قصد حمله به اردن تمرکز داده بود اسرائیل با اعلام بسیج و تذکر اینکه در صورت چنین تهاجمی ساکت نخواهد نشست عبدالناصر را از قصد خود منصرف ساخت. این مسئله به خوبی نشان می دهد که اسرائیل عامل مؤثری برای خنثی کردن مقاصد تجاوزآمیز عبدالناصر به اردن است.
3- اسرائیل با تعهد به اینکه هرگز به خاک اردن تجاوز نخواهد کرد به این کشور فرصت می دهد تا ارتش خود را از مرزهای ما فرا خوانده و در نقاط حساس داخلی کشور مستقر سازد تا بدین وسیله بتواند بهتر در مقابل هر نوع شورشی ایستادگی کند و یا اینکه مرزهای مشترک خود را با سوریه و عراق حفظ نماید.
ضمناً ما حاضریم با عقد یک قرارداد به کلی سری مرز اردن و اسرائیل را تضمین کنیم.
4- در آینده دورتری ما می توانیم به اردن اجازه استفاده ی آزاد از بندر حیفا را بدهیم تا وی نیازی به ترانزیت از راه سوریه نداشته باشد. خلاصه اینکه اسرائیل حاضر است هر گونه کمکی را به اردن بنماید. چنانچه برای مقامات ایرانی ممکن باشد پیام مرا به ملک حسین برسانند فکر می کنم برای وی مفید باشد. (8)

برخی اسناد و منابع، به طور تلوحی حکایت از آن دارند که اسرائیلی ها، به ویژه موساد در فاجعه ی کشتار فلسطینی ها در اردن، موسوم به سپتامبر سیاه، نقش اساسی، اما پنهان داشته است. به طوری که نوشته اند:

در تابستان سال 1970 در عمان، پایتخت اردن، میان فدائیان فلسطین و واحدهای ارتش اردن درگیری مسلحانه روی داد. رهبران برخی کشورهای عرب و از جمله ناصر [رئیس جمهور مصر] به ملک حسین و فلسطینیان کمک کردند تا به توافق برسند، ولی وضع در پایتخت اردن همچنان متشنج بود. در آغاز سپتامبر، اتحادیه سراسری دانشجویان فلسطین یک کنفرانس بین المللی درباره ی مسأله ی فلسطین در عمان تشکیل داد. پا به پای شخصیت های اجتماعی گرانقدری که به نیت کمک به فلسطینیان به عمان آمده بودند، شخصیت های مشکوکی نیز آمدند. اینها که گذرنامه های بلژیکی، فرانسوی و آمریکایی داشتند و خود را دوست اعراب قلمداد می کردند، در واقع برای تضعیف جنبش فلسطین و تحریک رهبران آن علیه جمهوری متحده عرب آمده بودند. آنها آشکارا به ناصر و مقامات اردنی حمله کردند. خیابان های عمان در آن روزها به گونه ای درآمد که انگار میان سربازان اردنی و چریک های فلسطینی تقسیم شده بود [...].
[به تدریج] جنگ خونین میان فدائیان فلسطینی و نیروهای دولتی اردن در عمان وارد مرحله تازه ای شد [...] در 16 سپتامبر [1970] ملک حسین و فلسطینی ها قراردادی را امضا کردند، ولی چند ساعت بعد جنگ دوباره آغاز شد. جنگ داخلی در اردن ممکن بود [و می رفت که] دخالت ایالات متحده آمریکا یا اسرائیل را پیش بکشد. روز 21 سپتامبر در واشنگتن مسأله ی دخالت آمریکا در قضیه بررسی شد. در این هنگام ناصر به برژنف دبیر کل حزب کمونیست شوروی نامه ای نوشت. در پی آن شوروی بیانیه ای صادر کرد و در مورد دخالت کشورهای امپریالیست در مسأله [درگیری فلسطینی ها و اردنی ها] هشدار داد. (9)

در آن زمان می بایست کنفرانس سران عرب در قاهره کار خود را آغاز کند، توپخانه ی اردن در مدت اقامت پادشاهان و رؤسای جمهوری عرب در قاهره، پایگاه های فلسطینی و اردوگاه های پناهندگان در قلب عمان را می کوبید. براساس اطلاعات فلسطینیان، در این بمباران حدود 20 هزار فلسطینی جان باختند. عاقبت نمایندگان حاضر در قاهره مقرر کردند که هیأتی به عمان برود و طرفین را مجبور به قبول آتش بس سازد. بالاخره در 26 سپتامبر قرارداد آتش بس امضا شد و ملک حسین و یاسر عرفات به پایتخت مصر دعوت شدند. به این ترتیب جمال عبدالناصر رئیس جمهور فقید مصر نقش میانجی را به عهده گرفت و درصدد برآمد تا میان آن دو آشتی برقرار سازد. علی رغم لجاجت و سرسختی از ناحیه پادشاه اردن و یاسر عرفات؛ ناصر ناچار شد از همه ی نفوذ خود استفاده کند تا مذاکرات به نتیجه برسد. [...]. در 27 سپتامبر جلسه ی پایانی کنفرانس تشکیل شد. ملک حسین و تعدادی از مردان او در یک طرف نشستند و عرفات در طرف دیگر. هر دو می کوشیدند بر اعصاب خود مسلط باشند، در عین حال اسلحه را از خود دور نمی کردند.
[حسنین] هیکل در خاطراتش می نویسد که به ملک فیصل، پادشاه عربستان سعودی به شوخی پیشنهاد شد که اسلحه ی آنها را بگیرد، ولی او برآشفت و گفت: جز ناصر کسی نمی تواند این کار را بکند. پس از دو ساعت بحث سرانجام طرح توافق ریخته شد. [...] کنفرانس بالاخره پایان یافت و توافق میان ملک حسین و یاسر عرفات با دخالت و وساطت جمال عبدالناصر حاصل شد. (10)

پی‌نوشت‌ها:

1. ن. ک: لیتون مک کارتنی، دوستان بلند پایه، ترجمه ی محسن اشرفی، انتشارات اطلاعات، چاپ اول 1368، صص 245 تا 253.
2. دکتر عبدالله نفیسی دبیر کل کنگره مردمی مبارزه با عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در مصاحبه با احمد منصور مجری شبکه تلویزیونی الجزیره. این مصاحبه در تاریخ 2001/1/31 با عنوان «الختراق الاسرائیل لدول الخلیج و الجزیرة العربیة» از آن شبکه پخش شده است. لازم به یادآوری است، دکتر عبدالله نفیسی متولد 1945 کویت، در سال 1967 از دانشگاه آمریکایی بیروت با مدرک کارشناسی در علوم سیاسی فارغ التحصیل شده، پس از آن در سال 1972 از دانشکده ی چرچیل دانشگاه کمبریج انگلیس، مدرک دکترای خود را اخذ کرده است. وی تاکنون در دانشگاه های مختلف انگلستان، آمریکا، امارات، چین و مسکو به تدریس پرداخته است.
گزیده تحولات جهان، ماهنامه تخصصی تحلیلی - خبری، سال اول، شماره ی 13، مرداد 1380، تهیه و ترجمه ی رضا خانیان، صص 89، 95، 96.
3. سند ساواک، متن مذاکرات تیمسار ریاست ساواک با ژنرال خوفی [هوفی] رئیس سرویس اطلاعاتی اسرائیل، تهران ششم آبان ماه 1357.
4. واقع در دریای سرخ و محل تلاقی مرز عربستان سعودی، اردن، مصر و فلسطین.
5. سند ساواک، متن مذاکرات ژنرال ضمیر [زوی زامیر] و تیمسار ریاست ساواک [نصیری]، دوشنبه 1352/4/18.
6. ن. ک: غلامحسین مصاحب، جلد اول، چاپ سوم 1381، ص 91.
7. لورا بلومن فلد، دی سایت ترجمه ی پریسا رضایی، چاپ آلمان، 5 اوت 1994؛ بررسی مطبوعات جهان، 1373/8/4، شماره ی 159.
8. سند ساواک، نظریات آقای ایسر هارل درباره ی وضع سیاسی خاورمیانه، 1339/2/9.
9. آگاریچف، زندگی سیاسی ناصر، ترجمه ی محمد جواهر کلام، شرکت نشر و پخش ویس، چاپ اول، 1368، صص 256-257.
10. همان منبع، صص 256-257.
یادآوری می شود که یک روز بعد از توافق میان ملک حسین پادشاه اردن و یاسر عرفات، یعنی در 28 سپتامبر سال 1970 جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر به طور ناگهانی و به طرز مشکوک درگذشت.

منبع مقاله:
تقی پور، محمدتقی؛ (1383)، استراتژی پیرامونی اسرائیل: اسرار عملیات مشترک موساد، ساواک، سرویس های اطلاعاتی ترکیه و اتیوپی در خاورمیانه و آفریقا، تهران: مؤسسه ی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ سوم.