نویسنده: دکتر غلامعباس توسّلی




 

جمعیت شاغل ایران در سال 1335 یعنی نخستین سرشماری نفوس و مسکن، حدود 6 میلیون نفر بود که این رقم در سالهای 1345، 1355 و 1365 به ترتیب به 7، 9 و 12 میلیون نفر رسیده است.
بر اساس نتایج مقدماتی طرح آمارگیری سال 1370، تعداد شاغلین کشور به حدود 13 میلیون نفر(یعنی 22/3 درصد جمعیت) افزایش یافته است. سهم جمعیت شاغل در کل جمعیت در سالهای مذکور به ترتیب از 31 درصد به 27 درصد و سپس به 26 درصد و در سال 1365 به 22 درصد تنزل یافته است؛ این رقم در سال 1370 تغییر محسوسی نکرده است(22/3درصد).
همچنین نسبت نیروی انسانی شاغل به جمعیت فعال(سنین 10سال به بالا) از 46درصد در سال 1335به تدریج کاهش می یابد؛ به طوری که در سال 1365 به 33 درصد می رسد که این خود نشانه ی رشد سریع و درنتیجه جوان شدن ساخت جمعیت است که حاصل آن عقب ماندن تدریجی رشد اشتغال نسبت به افزایش جمعیت است.
مقایسه نرخ رشد جمعیت و نرخ رشد اشتغال، تصویری کلی از گرایشهای بازار کار به دست می دهد. در دهه ی 1335-1345 نرخ رشد جمعیت بیش از دو برابر نرخ رشد شاغلین بوده است (یعنی 3/1درصد در برابر 1/5 درصد).
در دهه ی «1345-1355» این دو میزان به یکدیگر نزدیک می شوند؛ ‌در این سالها نرخ رشد جمعیت 2/7 درصد درصد و نرخ رشد شاغلین 2/5 درصد بوده است.
کاهش میزان رشد جمعیت نشانه اعمال سیاستهای کنترل جمعیت و افزایش رشد شاغلین نشان دهنده ی افزایش چندین برابر درآمدهای ارزی و رشد صعودی پرشتاب قیمت نفت و نیز گسترش سرمایه گذاریهای اشتغال زا بوده است.
در دهه «1355-1365» کاهش رشد شاغلین به میزان 2/3 درصد و افزایش زیاد رشد جمعیت به میزان 3/9 درصد، شکاف این دو را بیشتر و عمیق تر کرده است. از میزان3/9 درصد رشد جمعیت 5/7 درصد مربوط به مهاجران خارجی (عمدتاً افغانیها) بوده و3/2 درصد نیز رشد طبیعی جمعیت است که یکی از بالاترین میزانهای رشد جمعیت در سطح جهان است و حاکی از رها کردن سیاست کنترل جمعیت و حتی تشویق به افزایش جمعیت بوده است.
اما کاهش رشد اشتغال، ناشی از رکود فعالیتهای تولیدی و عمدتاً کاهش تولیدات صنعتی بوده است که علل آن فرار سرمایه ها در دوران انقلاب، تحریم اقتصادی بلوک غرب، جنگ و توقف بسیاری از تولیدات در مناطق جنگی، عدم گسترش سرمایه گذاریهای تولیدی-صنعتی به دلیل بلاتکلیفی بخش خصوصی و کم بها دادن دولت به آن و مهم تر از همه سرازیر شدن سرمایه های بخش خصوصی به سوی خدمات (که کم اشتغال زاست) بوده است.
پیامد کلی اختلاف این دو، یعنی رشد جمعیت و رشد اشتغال، افزایش بار تکفل و سنگینی بار جمعیت شاغل است. در سال 1335 هر فرد شاغل به طور متوسط غیر از خود 2/1 نفر را تأمین معاش می کرده است؛ در سال 1345، 2/8 نفر و در سال 1365، 3/5 نفر و در سال 1370 حدود 4/5 نفر را تأمین می کرده است.
می توان تصور کرد که اثر طبیعی این روند فشار کاری و روانی بر نیروی انسانی شاغل، گسترش چند پیشگی (کارسیاه) و به دنبال آن کاهش اوقات فراغت، ایجاد خستگی و کاهش بهره وری، از دست رفتن امکان و فرصت ارتقای مهارت و سطح آموزش نیروی انسانی، مصرف هرچه بیشتر درآمد و عدم امکان پس انداز فردی و تأثیر آن در کاهش پس انداز ملی(به عنوان یکی از منابع مهم در امر توسعه) خواهد بود.
اما افزایش فاصله بین میزان اشتغال عمومی و میزان فعالیت عمومی که به صورت پدیده ی بیکاری نمایان می شود، نشان می دهد که فرصتهای شغلی همپای تقاضای اشتغال افزایش نیافته است. در واقع، در برخی مشاغل تخصصی یا نیازمند مهارتهای پیچیده،‌ تقاضاهای برآورده نشده ای وجود داشته است. بهتر است بگوییم، فرصتهای شغلی ایجاد شده متناسب با ترکیب عرضه ی نیروی کار که عمدتاً سطح تخصص پایینی دارند نبوده است.

ساخت سنی و اشتغال

میزان اشتغال نه تنها تحت تأثیر رشد کلی جمعیت است بلکه ساخت سنی نیز وضعیت اشتغال و فعالیت را تحت تأثیر قرار می دهد. رابطه ی ساخت سنی و اشتغال و فعالیت را می توان در دو جهت ملاحظه کرد:
از یک سو، میزان فعالیت در گروههای سنی یکسان نیست. هرچه از گروههای سنی پایین به طرف بالا حرکت کنیم، میزان فعالیت افزایش می یابد؛ اما در سنین 50سال به بالا، این میزان رو به کاهش می گذارد.
در سال 1365 میزان فعالیت دو گروه سنی 12 تا 14ساله، 10/9درصد و در گروه سنی 15-19سال 30/4درصد بوده است؛ این نسبت در گروه سنی 30-33سال 54/2در گروه سنی 60-64سال به 43/9درصد رسیده است. سرشماری نشان می دهد که در گروه سنی بالاتر از 65 تنها 28/5 درصد جمعیت فعال را تشکیل می دهند.
جدول 14-7 تحول شاخصهای جمعیت و اشتغال در ایران طی پنجاه سال اخیر

منبع: نشریه نتایج آمارگیری نیروی کار، 1386، صفحه 129 و 72.
سالنامه آماری کشور، 1387.
جدول 15-7 میزان فعالیت، اشتغال و بیکاری در گروههای سنی 10 سال و بیشتر در سالهای 65 و 85

گروههای سنی

میزان فعالیت

میزان اشتغال

میزان بیکاری در کل جمعیت

میزان بیکاری در نیروی کار

 

سال 65

سال85

سال65

سال85

سال65

سال85

سال65

سال85

جمع

26

-

22/3

-

3/7

-

14/1

-

14-10

15/08

3/88

8/7

2/76

7/1

1/12

87/5

28/84

19-15

30/4

21/71

21/1

14/57

9/3

7/14

30/7

32/9

24-20

49/3

44/52

39/2

32/76

10/1

11/76

20/5

26/42

29-25

52/9

56/42

47

48

5/9

8/42

11/2

14/92

34-30

54/2

58/15

50/5

53/8

3/7

4/35

6/8

7/48

39-35

52/4

57/03

49/4

54/33

3

2/7

5/8

4/74

44-40

51/1

54/71

49/3

52/71

2/8

2

5/4

3/66

49-45

51/2

51/51

48/2

49/75

3

1/76

5/8

3/42

54-50

50/6

43/13

47/2

41/63

3/4

1/5

6/6

3/48

59-55

47/2

36/6

43/3

35/27

3/9

1/33

8/3

3/63

64-60

43/9

30/85

39/6

29/83

4/3

1/02

9/8

3/3

+ 65

28/5

22/05

23/7

21/35

4/8

0/71

21/9

3/2


از سال 65 به بعد فعالین در گروه سنی زیر10 سال محاسبه نشده است.
منبع: مرکز آمار ایران؛ نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهرماه 1365 کل کشور.
مرکز آمار ایران، دفتر آمارهای جمعیت، نیروی کار و سرشماری1385.
جدول 16-7 توزیع شاغلین در ایران بر حسب فعالیتهای عمده در سالهای 1335-1385

*منابع: نقل از: شماره هجده نشریه بخش جمعیت مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی(دانشگاه تهران).

**سالنامه آماری کشور سال 1359 ص 86 الی 93، سرشماری کل کشور 1355، ص 173.
***نتایج آمارگیری نیروی کار، 1386، صفحه 84.
به طور خلاصه، یکی از عوامل مؤثر در جمعیت فعال ایران ترکیب سنی جمعیت و نسبت افراد شاغل در سنین مختلف است. با تغییر و اصلاح ساخت سنی جمعیت و پایین آمدن نرخ باروری می توان از فقر عمومی به میزان زیادی کاست. با کاهش نرخ باروری میزان مصرف سرانه افزایش می یابد و در نتیجه میزان کارایی و بهره وری کار و سودبخشی آن نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
آثار ناشی از کاهش میزان موالید که از طریق ساختهای تغییر یافته سنی عمل می کنند، زیاد است و اثر خود را در بالا بردن سطح اقتصادی به مرور و طی سالهای متمادی نشان می دهد. البته با کاهش میزان باروری تا زمانی نسبتاً طولانی، کاهش چشمگیری در حجم نیروی کار و اشتغال به وجود نخواهد آمد. کاهش میزان باروری، آثار سوء افزایش عرضه نیروی کار را خنثی می کند حتی شاید نتایجی فراتر از آن به دست دهد.
پایین آوردن آهنگ توالد و تناسل و عرضه نیروی کار در آینده نیز فقط از طریق پایین آوردن باروری در زمان حال میسر است.
در سال 1365 بیش از 16/5میلیون نفر از جمعیت کشور زیر 10 سال و 27/6 میلیون نفر زیر 20سال بودند که به ترتیب 33/3 و 56 درصد از کل جمعیت کشور را تشکیل می دادند. هرچند در سال 1370 گروه زیر 10 سال به 31/6 درصد کاهش یافت، اما با جود این، با چنین جمعیت جوانی در آینده نزدیک معلوم است که با چه موج عظیمی از جویندگان کار روبه رو خواهیم بود و این در حالی است که امکانات موجود، در حال حاضر پاسخگوی نیازهای جمعیت خواهان شغل نیست. به نظر می رسد که با برآوردهای برنامه پنجساله دوم تا سال 1377 (پایان برنامه) جمعیت زیر 10سال به 25/6درصد کاهش یابد. اما در دو سال آخر این برنامه مجدداً قاعده هرم سنی گسترده تر خواهد شد؛ ‌زیرا چنان که گفتیم در آخر این برنامه متولدین مؤنث سالهای 1355-1365به سن باروری خواهند رسید و غلی رغم کنترل موالید بار دیگر بر تعداد موالید افزوده خواهد شد.(1)
به علاوه، جوان شدن میانگین سنی شاغلان کشور در دهه ی اخیر گویای تأثیرپذیری ساخت اشتغال از ساخت سنی جمعیت است. در سال 1355، 36/5 درصد از شاغلان در گروه سنی 20-34سال قرار داشتند؛ در حالی که در سال 1365 همین گروه سنی به 44/0درصد شاغلان افزایش پیدا می کند. مقایسه ی هرم سنی شاغلان کشور در سال 1355 و 1365 به خوبی تراکم انبوه شاغلان در گروههای سنی جوان را نشان می دهد.

ساخت جنسی و اشتغال

با توجه به ساخت جنسی جمعیت کشور مشاهده می کنیم که نزدیک به نیمی از جمعیت کشور(48/9درصد) را زنان تشکیل می دهند، ولی به دلایل فرهنگی و سنتی نقش آنها در فعالیتهای اقتصادی مزدبگیری گسترش نیافته است.
محدودیت فعالیت زنان و مشارکت آنان در فعالیتهای اقتصادی یکی از عوامل اساسی اختلاف فعالیت بین کشورهای در حال توسعه و کشورهای پیشرفته صنعتی است. میزان فعالیت زنان در امور اقتصادی از یک سو به سن، وضع تأهل، درجه ی تحصیلات و از سوی دیگر به امکانات اشتغال کشور بستگی دارد.
اگر مسئله اشتغال جمعیت کشور را بر حسب جنسیت مورد مطالعه قرار دهیم، متوجه می شویم که تمام اشتغال ایران در دهه ی اخیر عمدتاً متعلق به مردان است و اشتغال زنان در دهه ی 1355-1365به طور متوسط در هر سال 2 درصد، کاهش نشان می دهد.
جدول 17-7 نسبت اشتغال زنان در دهه ی اخیر و رشد آن

متغیرها
سال

کل شاغلان (به هزار)

شاغلان زن (به هزار)

درصد کل

نرخ رشد اشتغال زنان به طور متوسط در هر سال

1345

6/858

910

13/3

--

1355

8/799

1/212

13/7

+2/9

1365

11/002

975

8/9

-2/0

1385

20/467

2/782

13/58

--

منبع سالنامه آماری کشور، 1387.
جدول 18-7نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت 10 ساله و بیشتر به تفکیک جنس، نقاط شهری و روستایی

سال
میلادی

تعداد
اتحادیه ها

تعداد اعضای اتحادیه ها به 1000نفر

نیروی کار به 1000 نفر

تراکم عضویت به درصد

1892

1233

176

14126

112

1901

1322

2025

16101

126

1913

1269

4135

17920

231

1920

1348

8348

18469

452

1933

1081

4392

19422

226

1945

781

7875

20400

386

1954

711

9566

21658

442

1964

598

10079

23706

425

1970

540

11179

23446

477

1974

498

11755

23689

496

1975

488

11950

23502

510

 

شرح

1355

1365

1375

1376

1377

1378

1379

1380

1381

کل کشور

مرد و زن

42/6

39/0

35/3

34/7

36/5

37/0

37/2

37/2

37/2

مرد

70/8

68/4

60/8

59/2

60/8

61/9

62/1

62/1

62/8

زن

12/9

8/2

9/1

9/9

11/9

11/7

11/9

11/8

10/8

مرد و زن

37/9

38/4

33/9

33/5

34/5

35/3

35/7

35/8

36/1

نقاط شهری

مرد

63/9

66/8

58/5

57/7

59/1

60/3

60/6

60/8

61/2

زن

9/0

8/4

8/1

8/6

9/1

9/5

9/9

9/9

9/8

مرد و زن

47/2

39/7

37/6

36/4

39/3

39/2

39/3

39/1

38/8

نقاط روستایی

مرد

77/9

70/3

64/5

61/5

63/3

64/0

64/2

64/0

65/0

زن

16/6

7/9

10/7

11/8

15/7

14/6

14/7

14/4

12/0


منبع سالنامه آماری کشور، 1387.
در خلال سالهای 1355-1365سهم اشتغال زنان در کل اشتغال از 13/7 درصد به 8/9 درصد تنزل پیدا کرد؛ این در حالی است که همواره نزدیک به نیمی از اشتغال زنان به صورت کارکنان خانوادگی بدون مزد بوده است. کاهش سهم اشتغال زنان در مورد زنان روستایی بسیار حادتر است و به طور متوسط در هر سال 5 درصد کاهش داشته است.
کاهش نرخ اشتغال مردان در سال 1365 نسبت به سال 1355، 7/5 درصد بوده است؛ ولی در مورد زنان کاهش نرخ اشتغال نسبت به سال 1355، 43/5درصد بوده است. بیکاری زنان و عدم مشارکت آنان علاوه بر عدم به کارگیری کلیه ی نیروهای موجود در امر توسعه و بازسازی، بر دیگر شئون اجتماعی و فرهنگی از قبیل الگوی باروری و صلاحیتها و تجارب بیشتر برای تربیت فرزندان تأثیر منفی می گذارد. ثابت شده است که بین اشتغال زنان و کاهش تعداد فرزندان رابطه ی مستقیم و مثبتی وجود دارد و در ده سال اخیر تا حدی روشن شده است که کاهش فعالیت زنان در امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توأم با ازدیاد نفوس بوده است.
نکته دیگر اینکه میزان بیکاری زنان تحصیل کرده بیشتر از مردان است. در سال 1365 از هر 100 فارغ التحصیل مرد10نفر و از هر 100فارغ التحصیل زن 30 نفر بیکار و جویای کار بوده اند. به کارگیری بیشتر زنان - خصوصاً زنان تحصیل کرده- در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سایر زمینه های مربوط به مجموع نظام اقتصادی و برنامه ریزی کشور و پیدا کردن راه حلهایی برای مبارزه با فقر و رسیدن به رفاه نسبی و توزیع عادلانه درآمد سرانه ضرورت دارد. بنابراین، لازم است موقعیت و نقش زنان در فعالیتهای گوناگون زندگی اجتماعی و اقتصادی جایگاه شایسته ی خود را در نظام نوین اقتصادی پیدا کند.
مطابق سرشماریهای عمومی کشور از کل شاغلین زن، میزان شاغلین در بخشهای عمده ی اقتصادی به قرار زیر بوده است: در سالهای 1335، 1345 و 1355 به ترتیب 48/9 و 56/2 و 54 درصد زنان شاغل در بخش صنعت و طی همان سالها 25، 22/3 و 19 درصد آنان در بخش کشاورزی و 26/1و 21/5و 27 درصد آنها در بخش خدمات اشتغال داشته اند. نسبتهای فوق نشان می دهد که طی سالهای مذکور زنان شاغل عمدتاً در بخش صنعت به کار مشغول بوده اند. درسال 1365، 50 درصد زنان در بخش خدمات شاغل بوده اند و 27 درصد آنان در بخش کشاوری و 23درصد در بخش صنعت؛ به این ترتیب بخش خدمات در زمینه ی اشتغال زنان نقش بیشتری دارد.

جدول 19-7 میزان فعالیت اشتغال و بیکاری جمعیت 10سال و بیشتر ایران

 

شرح

آبان
1345

آبان
1355

مهرماه 1365

کل کشور

شهر

روستا

میزان فعالیت عمومی مردان و زنان

30/2

29/1

26

26/2

25/7

میزان فعالیت عمومی مردان

50/7

48/1

45/5

45/6

45/4

میزان فعالیت عمومی زنان

8/3

8/9

5/4

5/7

5/1

میزان اشتغال عمومی مرد و زن

27/3

26/1

22/2

22/2

22/3

میزان اشتغال عمومی مردان

45/8

43/7

39/6

39/4

39/9

میزان اشتغال عمومی زنان

7/5

7/4

4/-

4/-

4/1

میزان بیکاری عمومی(2) (زنان و مردان)

2/9

2/9

3/7

7/8

3/4

میزان بیکاری عمومی مردان

4/9

4/4

5/9

6/2

5/5

میزان بیکاری عمومی زنان

0/7

1/4

1/4

1/6

1/-

میزان بیکاری جمعیت فعال(3) (مردان و زنان)

9/6

10/2

14/2

15/3

12/9

میزان بیکاری جمعیت فعال مردان

9/7

9/1

12/9

13/6

12/1

میزان بیکاری جمعیت فعال زنان

9/-

16/3

25/4

29/2

20/4

بار تکفل شاغلین(خالص)

3/6

3/8

4/5

4/5

4/5

نسبت وابستگی (بارتکفل نا خالص)

99/8

92/5

94/3

84/6

107/1


منبع: مرکز آمار ایران؛ نتایج سرشماریهای کل کشور؛ به نقل از، مهاجرانی؛ بررسی نیروی انسانی در ایران؛ ص 128.
طی دهه (1355-1365)، 35 هزار (15درصد) زن شاغل از بخش صنعت کاسته و 163 هزار نفر (50درصد) به بخش خدمات افزوده می شود.

دلیل کم اشتغالی جوانان، زنان و سالخوردگان

هر چند بیکاری به هنگام بحرانها و رکود اقتصادی امری همگانی و عام تلقی می شود، اما مشاهده شده است که بعضی گروههای خاص در مجموع بیش از سایر گروهها در معرض بیکاری و عدم اشتغال قرار دارند که از جمله این گروهها می توان از جوانان، زنان و سالخوردگان نام برد. به طور معمول، بیکاری جوانان بیش از سایر گروهها محسوس است؛ زیرا گروههای سنی جوان که به طور متوالی به سن فعالیت می رسند و پس از فراغ از تحصیل به بازار کار روی می آروند تا هنگامی که کاری (احیاناً مطابق میل و سلیقه خود) پیدا کنند مدتها طول می کشد. به علاوه مشاغلی که برای نخستین بار به جوان جویای کار عرضه می شود یا در بخش خدمات است یا در بخشی از صنایع که به مهارت و تخصص زیاد احتیاج ندارد. این گونه مشاغل معمولاً با میزان بالای جابه جایی کار همراه است و غالباً شامل کارهای موقتی یا فصلی یا مشاغلی است که بدون مطالعه کافی و بر حسب تصادف به دست می آورند و به همین دلیل نیز به سرعت آن را ترک می کنند؛ از این رو جوانانی که تازه به کار می پردازند تا مدتها با بی ثباتی شغلی مواجه و در جستجوی کار جدید هستند. به علاوه، اکثر جوانانی که برای نخستین بار به کار می پردازند، تا به آن کار عادت کنند و مهارت لازم را به دست آورند و به عبارت دیگر در شغل خود «جا» بیفتند،‌ مدتی طول می کشد و در این مدت در معرض جابه جایی و بیکاری و عدم اشتغال قرار دارند.
مطالعه ای که در مورد وضعیت نیروی انسانی دستگاههای دولتی به عمل آمده است، این واقعیت را ثابت می کند. طبق این مطالعه در سطوح تخصصی پایین تر، جوانان بیشتر از افراد مسن مایل به خروج از دستگاه دولتی اند؛‌ به عبارت دیگر میزان جابه جایی آنها بیش از افراد سالخورده است. (4)
در مورد زنان نیز هرچند آمارها به درستی بازگوکننده ی وضعیت اشتغال و بیکاری آنان نیست، اما برحسب اطلاعات سرشماریها به خوبی می توان فهمید که درصد ناچیزی از زنان در امور اقتصادی خارج از منزل فعالیت می کنند. برای مثال در سال 1365، تنها 5/4 درصد زنان ایران فعال بوده اند و از هر صد نفر جمعیت فعال 89/8 درصد نفر مرد و تنها 10/2درصد نفر زن بوده اند و از کل جمعیت زنان فعال 75درصد شاغل و 25 درصد بیکار یا در جستجوی کار بوده اند. به جز آداب و رسوم اجتماعی و معتقدات و ویژگیهای فرهنگی جامعه، ‌زنان همین که در شغل خود زاید تشخیص داده شوند، آمادگی دارند که بدون هیچ گونه اعتراض یا مشکل سیاسی یا اجتماعی از صحنه کار خارج شوند و به خانواده باز گردند. در بسیاری از موارد حتی نیازی نیست که زن زاید تشخیص داده شود تا کار را ترک کند؛ زیرا زنان غالباً به عناوین مختلف مانند دوران بارداری یا وضع حمل بدون جانشین کار را ترک می کنند.
بنابراین، نیروی کار زنان همواره ممکن است بدون هیچ گونه هزینه ی اضافی از دور خارج شود. زنها هنوز به عنوان بیکار یا متضاضی کار در دفاتر اشتغال و کاریابی ثبت نام نمی کنند. عده ای معتقدند که اگر زنها نیز مانند مردان در جستجوی کار، در دفاتر اشتغال ثبت نام می کردند حداقل به اندازه 1/3 بر تعداد بیکاران زن افزوده می شد. در نبود شغل، بسیاری از زنان ترجیح می دهند که در خانه بمانند؛ بدین سان هرگز عدد واقعی زنان بیکار و عدم اشتغال آنان مشخص نمی شود. از سوی دیگر بیشتر زنها کارهای نیمه وقت را ترجیح می دهند و این در مورد زنان متأهل و پرفرزند بیشتر صادق است. در مناطق روستایی تعداد زیادی از زنان به طور پاره وقت به کارهای کشاورزی، دامداری و صنایع دستی می پردازند، بدون آنکه شاغل به حساب آیند.
به طور کلی آمار و ارقام در مورد میزان بیکاری زنان به هیچ وجه دقیق نیست و رقم واقعی اشتغال و بیکاری آنان را مشخص نمی کند. در مورد سالخوردگان –چه آنهایی که پس از 65 سالگی بازنشسته می شوند و چه آنهایی که می مانند اما تمایل و توانایی ادامه ی کار را ندارند- نمی توان تعداد واقعی و بازده آنها را در کارهای تولیدی معین کرد. کارگران مسنی که توانایی کارهای سنگین را ندارند یا از پذیرش بازنشستگی زودرس یا خروج از بازار کار وحشت دارند، در برابر بیکاری دچار آسیبهای روانی سنگینی می شوند. از چنین اشخاصی که مدت طولانی خدمت کرده اند باید با قوت حمایت کرد و از اینکه زاید اعلان شوند و یا جزء اولین گروه اخراجیها باشند باید اجتناب کرد. چنین کسانی علی رغم نیاز و امکان ادامه کار، کم تر جزء متقاضیان کار به شمار می روند. آنها نگران حفظ یا به دست آوردن کارند؛ اما دست یابی به کار را برای خود غیرممکن می دانند. به این ترتیب افراد مسن نیز از نظر کار و فعالیت جزء قشر آسیب پذیر محسوب می شوند.

پی نوشت ها :

ر.ک.: سازمان برنامه و بودجه؛ الگوی پیش بینی تحولات جمعیتی در برنامه دوم (مستندات برنامه ی دوم توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران 1373-1377)؛ آذرماه 1372.
درصد بیکاران در کل جمعیت با نرخ بیکاری عمومی.
درصد بیکاران در جمعیت فعّال با نرخ بیکاری نیروی کار.
گودرزی، محسن و اسماعیل فیض اربابی؛ بررسی اجمالی جذب متخصصان ایرانی خارج از کشور: بحثی درباره ی نیروی انسانی متخصص؛ دفتر جمعیت و نیروی انسانی، سازمان برنامه و بودجه؛ 1370، ص 23.

منبع مقاله :
توسلی، غلامعباس؛ (1375)، جامعه شناسی کار و شغل[ویراست 2]، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت)، مرکز تحقیق و توسعه ی علوم انسانی، چاپ دهم.