نویسنده: اکبر رضی زاده
منبع: راسخون



 

سبکِ شعر فارسی از اوایل قرن یازده و نخستین سالهای قرن دوازده، دنباله ی همان قالب شعری قرن دهم، یعنی سبک معروف به سبک هندی است و شعرای این دوران نیز در شعر، همان راهی را پیمودند که شاعران قرن دهم آغاز کرده اند.
یکی از نامدارترین شاعران این دوره «صائب تبریزی» است، که به لحاظ اهمیت وافری که در تاریخ ادبیات ایران دارد، در این شماره ی روزنامه به زندگی نامه ی او می پردازیم و در شماره های بعد، سایر شعرای سبک هندی را معرفی خواهیم کرد.
«محمد علی صائب تبریزی»
به رغم اسمش، اهل اصفهان بود، اما اجدادش تبریزی بودند. پدرش در زمان شاه عباس صفوی به اصفهان مهاجرت کرد، و محمد علی در سال 1010 هجری شمسی تولد یافت.
او بعد از اتمام تحصیلات، در اوایل جوانی به سفر مکه رفت و سپس عزیمت به هندوستان نمود و سفری هم به افغانستان کرد که در آن جا مورد لطف «ظفرخان» والی وقت کابل واقع شد و سپس به همراهی ظفرخان، به دربار «شاه جهان» رفت و در نزد آن پادشاه تقرب فراوان یافت. این طور که خودش گفته شش سال در کابل و هند اقامت گزیده است:

«شش سال بیش رفت که از اصفهان به هند ... افتاده است توسن عزمِ مرا، گذار»

مسافرت صائب به هند در حدود سال 1036 هجری، اتفاق افتاد. خودِ او درباره ی عامل این مهاجرت می گوید:

«بلند نام نگردد کسی که در وطن است ... زنقش، ساده بود تا عقیق در یَمَن است
دلِ رمیده ی ما، شِکوه از وطن دارد ... عقیق ما، دل پُرخونی از یمن دارد»

پس از آن، پدرش او را از هندوستان به اصفهان خواند. و چون آوازه ی سخنش در هند و ایران بلند بود، لاجرم جلب نظر شاه عباس ثانی را نمود و آن پادشاه او را بنواخت و ملک الشعرای دربار قرار داد. صائب هم آن پادشاه را مدح کرد و قصه ی جنگ او را با «شاه جهان» که در سال 1059 به وقوع پیوست، به سلک نظم (شعر) در آورد.
صائب از شاعران هم عصر خود، و نیز از گذشتگان بخوبی یاد کرده و نسبت به خواجه حافظ ارادتی به سزا داشته و سخن او را در وی تأثیری عظیم بوده است:

«زبلبلان خوش الحان این چمن، صائب ... مُریدِ زمزمه ی حافظ خوش الحان باش»

هم چنین نسبت به استاد سخن «سعدی شیرازی» توجهی وافر داشته و در استقبال این بیتِ سعدی:

«قیامت می کنی سعدی، بدین شیرین سخن گفتن ... مسلم نیست طوطی را در ایامت، شکرخائی»

صائب چنین گفته است:

«در این ایام شد ختمِ سخن برخامه ی صائب ... مسلم بود گر زین پیش بر سعدی، شکر خائی»

از خواص سبک صائب، مضمون سازی و باریک اندیشی و نازک خیالی است که آن هم در واقع از مشخصات سبک هندی است. دیگر به کار بردن صنایع و محسنات شعری نظیر «ارسالُ المَثَل» و استعمال مَجاز و مراعات النّظیر و آوردن امثالِ سایر در ضمن شعر است. برای نشان دادن شیوه ی سخنِ شاعر، چند بیت از مُفردات او نقل می شود. بطوری که مشاهده خواهید کرد، از خصوصیات اینگونه اشعار، باریکی مضمون و معنی پند و عبرت؛ و آمدن مَثل و تشبیه در یکی از دو مصراع است:

«عشقِ بی پروا، چه می داند زیان و سود را ... شعله، یکسان می شمارد چوبِ بید و عود را»
«صدای آب روان، خواب را گران سازد ... زخوش عِنانی عمر است، خواب غفلت ما»
«کثرت موج، تو را در غلط انداخته است ... ورنه در سینه ی دریا، گهرِ راز، یکیست»

صائب در سال 1088 شمسی وفات یافت. آرامگاه او محله ی عباس آباد اصفهان، در کنار جوی شاه باغی می باشد.
آثار معتبر صائب به شرح زیر است: «کلیات شمس»، «سفینه ی محمود» که کتاب اخیر الذکر او شامل معرفی 800 نفر از شعرا و نزدیک به بیست هزار بیت است.
چند بیت از اشعار او را حُسن خِتام این مقال قرار می دهیم:

«محو رُخ زیبای تو فارغ ز جهان است ... بیداری حیرت زدگان خواب گران است
پوشیدن چشم از دو جهان سود نبخشد ... مادام که دل در برِ سالک نگران است
تا دست برآورده ام ازخرقه بخرید ... بر پیکر من بند قبا بند گران است
در مشرب من خلوت اگر خلوت گورست ... بسیار به صحبت ابنای زمان است...»