زندگینامه حاج زین عطار، انصاری شیرازی
منبع: راسخون
مقدمه:
علی بن حسین بن علی بن محمد بن حسن بن محمود بن فضل الله بن مسعود بن محمد بن ابو محمد بن عبدالله انصاری، معروف به حاج زین الدین عطار، یکی از بزرگترین پزشکان و داروسازان اواخر قرن هشتم و اوائل قرن نهم هجری است که تقریبا در کلیه کتبی که در خصوص آن دوران نوشته شده، ذکری از او به میان آمده است. متاسفانه علی رغم اینکه همه منابع چه پزشکی و چه منابع تاریخی که در برگیرنده تاریخ آل مظفر هستند، از او به عنوان پزشکی بزرگ و صاحب نام یاد کرده اند ولی متاسفانه هیچ کجا در مورد حوادث دوران زندگی بخصوص دوران جوانی او اطلاعات چندانی به دست نمی دهند. بر اساس نوشته منابع دست اول و منابعی که در دورانهای پس از او نوشته شده، وی می بایست بین سالهای 729 تا 730 هـ. ق در شهر شیراز متولد شده باشد.(میر، بزرگان نامی پارس، ص425 همو در مقدمه اختیارات بدیعی، همو در کتاب پزشکان نامی پارس، ص 118 ص 4 هم چنین نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، ص 193)اصل و نسب حاج زین عطار با واسطه های که ذکر شد به عارف بزرگ قرن پنجم هجری خواجه عبدالله انصاری می رسد. (خانبابا مشار، ص 194 و پزشکان نامی پارس نوشته محمد تقی میر، ص 118) پدر وی جمال الدین حسین یکی از بزرگترین پزشکان معروف اصفهان بود که چند سال پیش از تولد حاج زین الدین به شیراز آمده و در این شهر ساکن شده بود. ( شهاب الدین دمیرچی، ص 35 و همچنین الگود، ص 409) آنچه که برای علت این مهاجرت می توان حدس زد اینست که در هرج و مرج و آشوبهای اواخر دوران ایلخانان مغول، اکثر کانونهای علمی منسجم ایران از هم پاشید و فضای امنی که به مدد همکاری برخی از وزرای دانش دوست برای ادامه کار علمی دانشمندان فراهم گشته بود، از بین رفت. تهاجم به ربع رشیدی و دیگر مراکز پزشکی هم موجب از هم پاشیدن آخرین کانون منسجم پزشکی ایران گشت، و به دنبال از هم پاشیدگی مملکت در دوران پس از مرگ ایلخان ابوسعید مغول، دانشمندان و پزشکان، از سراسر کشور به دنبال یافتن مکانی امن و حکامی دانش دوست و علم پرور بودند. در این میان سرزمین پارس و بخصوص شهر شیراز در پناه دوراندیشی و خرد اتابکان فارس و پس از آنها خاندان اینجو و آل مظفر، سرزمین امنی شده بود که آوازه آن اکثر دانشمندان و پزشکان را به سوی خود می کشید. گزارشهای موجود از تعداد مدارس و دارالشفاهای متعدد در خطه جنوب حکایت از این موضوع دارد که این منطقه و بخصوص شهر شیراز جزیره امن دانشمندان و پزشکان در قرن هشتم و نهم هجری بود. چنانکه بزرگترین مفاخر ادبی ما همچون سعدی، حافظ، عبید زاکانی و... همچنین پزشکان بزرگی چون منصور بن محمد مولف کتاب شهیر تشریح الابدان و همچنین علی بن حسین انصاری در این خطه مراحل رشد و بالندگی خود را طی کردند. (شبانکاره ای، 1363، ص 201 و همچنین ستوده، صص 272-274، همچنین حکیم نیر واسطی، ص7) به هر حال در بستر چنین حوادثی بود که جمال الدین حسین، پدر حاج زین اادین عطار که خود پزشکی نامی بود، از اصفهان به شیراز آمد.
دوران کودکی، جوانی و حوادث زندگی
در مورد اوایل زندگی حاج زین الدین و چگونگی تحصیلات و اساتید وی اطلاعی در دست نیست؛ اما آنچه مسلم است وی تحت نظر و توجه پدر دانشمندش تربیت یافته و از مکتب دانشمندان آن خطه علوم لازم را فرا گرفته است. باید حدس زد که او در سنین قبل از 30 سالگی از چنان مقام و منزلتی برخوردار بوده که در همه خطه جنوب معروف خاص و عام بوده است. به واسطه همین حسن شهرت و تبحر در فنون طبی بود که به دربار امیر مبارزالدین محمد سر سلسله دودمان آل مظفر راه یافت و طبیب مخصوص همسر سوگلی امیر، شاهزاده بدیع الجمال شد و مورد توجه خاص وی قرار گرفته و معروفترین کتاب خودش، اختیارات بدیعی را به نام او نوشت. (سرمدی، ص 46 و همچنین منزوی، فهرست نسخ خطی، ص 465 ذیل اختیارات بدیعی)در تاریخ ایران اغلب مرسوم بود که با رفتن امیری و آمدن امیر دیگر، نزدیکان امیر قبلی به شدت مورد سوظن واقع گشته و اگر دچار حوادث ناگواری نمی گشتند، حداقل محدودیت های فراوانی گریبانگیر آنان می گشت. ولی در خصوص حاج زین الدین عطار این مسئله به گونه ای دیگر بود که این خود دلیل بر حسن شهرت و اعتبار علمی او می باشد. پس از برکناری و کور و زندانی شدن امیر مبارزالدین محمد و جانشینی پسرش، شاه شجاع به جای او، نه تنها از مقام و منزلت او چیزی کاسته نشد بلکه به مدت شانزده سال، یعنی از سال 760 تا 776 هـ. ق، مقام طبابت مخصوص دربار وی را بر عهده داشت. (پزشکان نامی پارس، ص 425) از انجا که دربار شاه شجاع مکان و ماوای بزرگان و مفاخر علم و ادب بود و از آنجایی که شاه شجاع ممدوح حافظ شیرازی بوده بنا براین می توان گفت حاج زین الدین با حافظ نیز رابطه و آشنایی داشته اشت. ( سیریل الگود، ص ص409)
از سالهای زندگی او پس از دوران شاه شجاع، اطلاعات دیگری در دست نیست و همین قدر می دانیم که سالهای پیری او مقارن آشوب و دربدری خاندان مظفر و فرزندان شاه شجاع و یورشهای امیر تیمور گورکانی به خطه جنوب بود. می توان حدس زد که علی رغم برخی اقدامات سیاسی پزشکان دربار و نقشی که در اداره امور مملکتی داشتند( کتبی، 1364، ص 22-23)، نزدیکی به دربار شاه شجاع امری نبود که وجهه سیاسی به زندگی حاج زین الدین عطار داده و موجبات زحمتش را در دوران پس از قتل عام آل مظفر و استیلای قطعی تیموریان بر شیراز در سال 795 هجری، فراهم کرده باشد. دلیل این مدعا اینست که در دوران امارت خاندان تیموری بر خطه فارس، حاج زین الدین عطار همچنان در مولدش شهر شیراز زندگی میکرد و هیچ کدام از منابع، از ایجاد زحمت و دردسر برای او در دوران پیری، ذکری به میان نیاورده اند. او سالهای پیری را در شهر شیراز و در کنار دیگر پزشکان صاحب نام همچون منصور بن محمد، به ایجاد تالیفات فراوانی در خصوص علم طب پرداخت و طبق گفته فرزندش احمد در کتاب خود که در خصوص سر گذشت فیلسوفان و فضیلت علم و حکمت و توارخ حکما نگاشته است، در سال 806 هـ.ق در مولد و موطن خود در گذشت. (اختیارات بدیعی، ص5، تصحیح محمد تقی میر)
فرزندان
در خصوص تعداد فرزندان او اطلاعات چندانی در اختیار نداریم و از خلال مطالعه منابع همین مقدار به دست می آید که حاج زین الدین عطار، دو فرزند به نام های حسین و احمد داشت که هر دو همچون پدرشان آراسته به فضایل علم و دانش بودند. فرزند ارشد حسین بن علی، همچون پدرش طبیبی سرشناس بود و کتابی تحت عنوان «اصماح الادویه» به رشته تحریر در آورد. او دلیل تالیف این کتاب را تصحیح و اعراب گذاری کتاب پدرش، اختیارات بدیعی ذکر کرده است. فرزند دیگر وی احمد، نویسنده و مورخی توانا بود که در سال 760 هجری به دنیا آمد و همانگونه که فبلاً ذکر گردید کتابی در سرگذشت فیلسوفان و فضیلت علم و حکمت و تواریخ حکما نگاشته است. از جمله محاسن بزرگ این کتاب، شرحی است که از تالیفات پدرش نگاشته است. ( مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، ص 230)آثار و نوشته های حاج زین الدین عطار:
مشهورترین و معروف ترین اثر بر جای مانده حاج زین الدین عطار کتاب " اختیارات بدیعی" است. که نسخه های متعددی از آن در کتابخانه های مختلف موجود است. در اصل این کتاب همان مفتاح الخزاین می باشد که مولف ابتدا آن را در سه رساله جداگانه تحت عنوان 1) ادویه مفرده به حروف الفبا 2) ابدال و اصلاح داروها به حروف تهجی 3) مرکبات در دوازده باب، در چهاردهم ذیقعده سال 767 هـ.ق به پایان رسانده است. ( اختیارات بدیعی، به تصحیح محمد تقی میر، ص 5) سپس مولف سه سال بعد یعنی در سال 770 هـ.ق در این کتاب تجدید نظر کرده، مقاله دوم را حذف نمود و با اضافه کردن مطالبی به مقاله سوم آن را به شانزده باب تقسیم کرد و پس از آن به تصریح خود در مقدمه کتاب آن را به "عصمت الدنیا و الدین عفت الزمان و الطین، بدیع الجمال خلد الله" شهبانو امیر مبارزالدین، و مادر سلطان بایزید عثمانی تقدیم و اهدا نمود و بدین جهت به نام خانزاده بدیع الجمال" اختیارات بدیعی" نامگذاری کرده است.( پزشکان نامی پارس، ص 111)این کتاب بنا به گفته خود مولف، مشتمل بر یک مقدمه، دو مقاله و نهایتا خاتمه است. در مقدمه مختصری در کلیات و مآخذ ادویه و نگهداری آنها صحبت کرده است. مقاله اول در بیان مفردات ادویه و مقاله دوم در مرکبات مستعمله و در شانزده بخش به حروف تهجی می باشد. خاتمه این کتاب لغت نامه ای است که مولف برای تسهیل کار عطاران ترجمه لغات عربی داروها را به فارسی در آن یاد کرده است. (اختیارات بدیعی، همو، 1371، ص 5)
این کتاب که با حمد و ثنای خداوند متعال و درود بر فرستاده او حضرت محمد( ص) و ستودن خصال آل و اصحاب و اولاد وی آغاز می شود، به فارسی و با نثری ساده و سلیس و فصیح نوشته شده است، اما چون تقریباً اکثر مطالعات و منابع اطلاعاتی تخصصی وی کتب ترجمه یونانی به عربی بوده است تأثیر نحو و واژگان تخصصی عربی را غالباً در نوشته وی می توان یافت. سر مطلب نام داروهای گیاهی اغلب یونانی و داروهای حیوانی و معدنی به عربی است، اما در متن نامهای یونانی و عربی و گاهی سریانی، ترجمه شده است و مولف سعی دارد تا حد امکان نام فارسی داروها را ذکر کند. (هوشنگ اعلم، دانشنامه زبان و ادب فارسی، ذیل اختیارات بدیعی، ص221) نقل قول از طبیبان یونانی مانند جالینوی، دیسقوریدوس و اطبای قدیمی ایرانی چون شیخ الرئیس ابو علی سینا و رازی و اهوازی در کتاب بسیار به چشم می خورد. و همچنین از دو کتاب منهاج و جامع در بسیاری موارد استفاده کرده است. (محمد تقی میر، کنگره تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، ص232)
فراوانی نسخه های خطی اختیارات بدیعی حاکی از محبوبیت و رواج آن در گذشته است. از این کتاب نسخه های متعددی علاوه بر ایران در برخی کشورهای دیگر هم موجود است. برخی از اشخاص و منابعی که تعدادی از این نسخ را معرفی کرده اند، به عبارت زیر می باشند:
- احمد منزوی، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج اول، ذیل اختیارات بدیعی
- احمد منزوی، فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی، جلد چهاردهم، ذیل اختیارات بدیعی
- احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، جلد پنجم، صص3264-3269
- محمد تقی دانش پژوه در فهرست کتابخانه اهدایی آقای سید محمد مشکوت به کتابخانه دانشگاه تهران، جلد سوم، ذیل اختیارات بدیعی
- اکمل الدین احسان اغلی در فهرس مخطوطات الطب الاسلامی،1404هـ.ق- 1984م،ص 195- 197
- استوری، ج2، بخش 2، ص 1971 ص220- 222
- تعدادی نسخه خطی از متن کامل یا منتخب این اثر، نیز در ترکیه موجود است و همچنین در مؤسسه نسخههای خطﻰ آکادمی ملی علوم آذربایجان (IMANS) ( http://marashi1340.persianblog.ir/tag)
دیگر تالیفات و آثار حاج زین الدین به گفته فرزندش احمد، در کتابی که قبلاً نام آن ذکر گردید، بدین شرح می باشد:
1) تحفه السلاطین : جزوای در کالبد شناسی
2) دستور المتاکلین ( در روش به کار بردن غذاها و شربتها در سنین و مکانها و فصل های مختلف)
3) مفتاح الخزاین
4) رساله ای در زمینه صفات مردان و زنان
5) دستور الزراعه
6) دستور السعداء( در سخنان خردمندان)
علاوه بر این در کتاب فهرستواره کتابهای فارسی، آثار دیگری نیز به وی نسبت داده شده است که به شرح زیر می باشند:
1) الابنیه ( نسخه ای از این کتاب در موزه بریتانیا وجود دارد).( فهرستواره کتابهای فارسی،ص 3264)
2) اختراعات بدیعی که احتمالاً همان اختیارات بدیعی است.( همو، ص3266)
3) اسرار النکاح و النساء( در آموزشهای آمیزشی و بهداشت جنسی، در ده فصل) ( همو، ص3281)
4) باه نامه (همو، ص3301)
5) تحفه الخواتین که حاوی مطالبی در پزشکی زنان می باشد که به دستور ملک خاتون نگاشته شده و در آن داروها و درمانهایی که برای زیبایی و نیکویی اندام مفید می باشد را ذکر کرده است.( همو، ص3337)
6) دستور الاطباء عن قواعد الحکماء (در سی فصل که فصل اول باتشریح بدن انسان آغاز و در فصل سی در ابدال ادویه پایان می پذیرد.( همو، ص3451)
پینوشتها:
1- عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان
منابع تحقیق:- کتبی، محمود، تاریخ آل مضفر، به اهتمام و تحشیه عبدالحسین نوایی، انتشارات امیر کبیر، تهران، 1364
- ستوده، حسینقلی، تاریخ آل مظفر، جلد دوم، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1347
- شبانکاره ای، محمد بن علی بن ، مجمع الانساب، به تصحیح میرهاشم محدث، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1363
- اکمل الدین احسان اوغلی، فهرس مخطوطات الطب الاسلامی باللغات العربیه و الترکیه و الفارسیه فی مکتبات ترکیا، استانبول 1404/ 1984
- حکیم نیر واسطی، تاریخ روابط پزشکی ایران و پاکستان، پاکستان، راولپندی، انتشارت مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، 1353ش، 1394هـ.ق، 1974م
- دمیرچی، شهاب الدین ، اوضاع علوم پزشکی و بیمارستان ها در تمدن اسلامی، تهران، انتشارات خورشید آفرین، 1385
- سیریل الگود، تاریخ پزشکی ایران و سرزمین های خلافت شرقی، ترجمه دکتر باهر فرقانی، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1371
- نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج اول، تهران، 1344ش
- خانبابا مشار، مولفین کتب چاپی فارسی و عربی از آغاز چاپ تا کنون، تهران، 1342ش، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ،1379
- منزوی، احمد ، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج اول، نشریه شماره 14، موسسه فرهنگی منطقه یی
- منزوی، احمد ، فهرستواره کتابهای فارسی، ج پنجم، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، 1379
- منزوی، احمد ، فرهنگنامه های عربی به فارسی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،1337ش، 1959م
- منزوی، احمد ، فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی، ج چهاردهم، تهران، 1347
- میر، محمد تقی، پزشکان نامی پارس، شیراز، 1348ش
- میر، محمد تقی ، بزرگان نامی پارس، جلد اول، انتشارات دانشگاه شیراز، شیراز 1368،
- علی بن حسین انصاری، اختیارات بدیعی، تصیح و تحشیه محمد تقی میر ، ناشر شرکت دارویی پخش رازی، 1371
- مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، ج اول، به کوشش دکتر قربان بهزادیان نژاد، زیر نظر دکتر محمد فرهادی، با همکاری محمد رضا غفاری – علی باغبانزاده
- دانشنامه زبان و ادب فارسی، ج 1، به سرپرستی اسماعیل سعادت، 1384ش
- دانش پژوه، محمد تقی ، فهرست کتابخانه اهدایی آقای سید محمد مشکوه به کتابخانه دانشگاه تهران، ج سوم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،1332ش
- سرمدی، محمد تقی ، پژوهشی در تاریخ پزشکی و درمان جهان از آغاز تا عصر حاضر، ج دوم (ایران از دوره مغول تا عصر حاضر- بخش اول)، تهران، انتشارات سرمدی، 1387
http://marashi1340.persianblog.ir/tag-
- Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in British Museum, London 1966; Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio – bibliographical survey, vol. 2, pt. 2, London 1971.
/م
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}