نویسنده: دکتر مسعود کثیری (1)

منبع: راسخون





 

مختصری از زندگی خاندان خاتون آبادیها در اصفهان

محمد شریف، فرزند محمد صادق خاتون آبادی از اطبای معروف قرن دوازدهم هجری در اصفهان بود. وی به حذاقت و استادی معروف بوده و کتب چندی تالیف نموده است. در میان اسلاف و اجداد خانواده معروف خاتون آبادی در اصفهان تعداد بیشماری دانشمند، فقیه و حکیم به چشم می خورد. جد اعلای این خاندان، میرعماد الدین محمد، مدتی در خاتون آباد ساکن بوده ودرآنجا وفات یافته است. میرعماد در دامنه کوه گورت در نزدیکی خاتون آباد مدفون شده است. خاتون آباد دهی از بلوک جی از توابع اصفهان است که در قرن یازدهم هجری اهمیت شایانی داشته ودر سده دوازدهم مانند بسیاری از شهرها و قرا و قصبات آباد ایران به دست یغماگران افغانی ویران گردید (خزائن الانوار و معادن الاخبار، ص19)". از این رو او را "خاتون آبادی" می نامیدند و اعقاب او به سادات خاتون آبادی مشهور گردیدند. بعد از آن زمان شعبه هایی از این خاندان جدا شد و به نامهای مختلف از جمله خاتون آبادی، نعمت اللهی، مدرس پور، سجادی، سلطان العلمایی، امامی، شاه مرادی، امامی جمعه ایی و غیره ...در شهرهای اصفهان، تهران، مازنداران وجاهای دیگرپراکنده شدند (همان، ص20).
میرعماد الدین محمد فرزندانی داشته که یکی از آنها به نام "میر اسماعیل " صاحب تفسیر کتب از بزرگان و علمای اندیشمند زمان مرحوم علامه مجلسی بود. حضور علامه مجلسی در آن دوران موجب کمرنگ شدن اشخاصی از جمله آیه آلله میراسماعیل شده است. ایشان به تدریس مباحث معرفتی و عرفان می پرداختند. میراسماعیل در سال 1061 هجری قمری، در خاتون آباد وفات یافته است. آرامگاه ایشان در نزدیکی پدرش درگورت خاتون آباد است که در آن دوره به شاه مراد معروف می گردد (همان جا). اعقاب دو پسر میراسماعیل به نامهای میرمحمد صالح و میر محمد باقر سلسه خاتون آبادیها در اصفهان را تشکیل داده اند که عمدتا از چهره های برجسته زمان خویش بوده اند (الاغصان آلطیبه،ج1؛ وقایع السنین، صص 588-587).
در خصوص شجره نامه محمد شریف اطلاعات چندانی در اختیار نداریم و از خلال مطالعه منابع همین مقدار به دست می آید که محمد شریف، فرزند محمدصادق خاتون آبادی است که هر دو همچون بسیاری ازافراد خاندان خاتون آبادی آراسته به فضایل علم و دانش بودند. بنابراین اطلاعاتی که نشان دهد ایشان از اعقاب میرمحمد صالح یا میر محمدباقر خاتون آبادی است به چشم نمی خورد.

دوره تاریخی زندگی محمد شریف

محمد شریف خاتون آبادی در روزگار پادشاهی شاه سلیمان (1077-1105 ق) و شاه سلطان حسین صفوی (1105-1135ق) می زیست. وی بسیاری از کتابهایش را به نام دو پادشاه عصرخویش نوشته است (دایره المعارف تشیع، ج7،ص14). بطورکلی می توان گفت پزشکان در دوره صفوی منزلت والایی داشتند ودر این دوره مؤلفات علمی و دینی متعددی به زبان فارسی فراهم آمده است. دردوره زندگی محمد شریف کتابهای مشهوری بوسیله پزشکان ایرانی تالیف شد. در آن زمان تالیفات پزشکان اغلب به صورت رساله هایی مستقل درباره داروها یا خاصیت داروهای معین و ادویه های مختلف و یا در غالب ترجمه متون ، کتابها و رساله های دینی بیان می شد. گرایش به برداشت معانی باطنی از بیانات دینی، ازقدیم در میان عالمان و پزشکان شیعه وجود داشته و گرایش به حدیث و بازگشت به متون حدیثی و تدریس آنها به عنوان کتاب درسی لااقل در نیمه دوم روزگار صفویه رویکردی غالب و مقبول بوده است. افزودن این نکته در اینجا لازم است که غالب کتابهای پزشکی ایرانی و اسلامی که ارزش و اهمیت آن ها در میان مسلمین محرز گردیده بود بوسیله مترجمان بزرگ لاتین نقل شده است. در آن دوره بسیاری از کتابهای پزشکی ایرانی و اسلامی مورد استفاده پزشکان و دانشمندان این فن دراروپا قرارگرفته بود تا با تکامل فن پزشکی و ظهور روش های جدید از آنها استغنا حاصل گردد (صفا،1387).

آثار قلمی محمد شریف خاتون آبادی در باره دانش پزشکی

از آثار بر جای مانده محمد شریف خاتون آبادی نسخه های متعددی در کتابخانه های مختلف موجود است. احمد منزوی در فهرستواره کتابهای فارسی، جلد پنجم در صفحات 3334 تا 3860، آثار محمد شریف خاتون آبادی را با شرح و تفصیل بیان نموده که خلاصه آن بدین شرح است:

1- ترجمه رساله ذهبیه یا رساله طب الرضا
2- تحفه الابرار: در شرح طب النبی و طب الائمه
3- حافظ الابدان: برگرفته از دستورات پزشکی امامان
4- معدن الفیض:مشتمل از دستورات پزشکی و شرایط مقابله ، درمان و بیان اسباب ضعف آن با دستورات کلی به پزشکان
5- رساله سموم :مشتمل برانواع سموم و وجه احتراز سموم
6- شرح اربعین طیبه

مشهورترین و معروف ترین آثار وی ترجمه رساله طب الرضا است. وی یکی از مترجمین مشهور رساله الذهبیه (شرح ذهبیه) رساله طب الرضا بوده است. در کتاب ذریعه از ذهبیه به نام شرح طب الرضا یاد شده است (منزوی، ص473). اصل این رساله حدیث عربی منسوب به حضرت رضا است ( دانش پژوه و منزوی، ص413). گروه زیادی از دانشمندان، نویسندگان و پژوهشگران این رساله را ترجمه و از توان علمی و قدرت نویسندگی خود برای نگارش این کتاب تلاش کرده اند. این رساله، در ظاهر، ساده و هماهنگ با درک مردم آن زمان است، ولی در باطن، عمیق و پیچیده بوده، نیاز به بررسی‎های علمی و مباحثات طولانی دارد تا نکات و اسرار آن مکشوف و با حقایق جدید علمی سنجیده و تطبیق داده شود. امام رضا علیه السلام این رساله را در حدود سال 201 هجری، برای مأمون خلیفه عباسی فرستاد. در این زمان، دانش پزشکی برپایه اکتشافات علمی نبود و در حالت ابتدایی و اولیه و بر اساس مداومت و تجربه بود. وجود میکروب‎ها کشف نشده، از چگونگی مواد مهم غذایی مانند ویتامین‎ها آگاهی به دست نیامده بود و از اکتشافات مهم دیگر پزشکی برای مبارزه با میکروب‎ها، مانند پنسیلین و استرو مایسین و اورو مایسین و ... خبری نبود. بهمین دلیل بعد از این دوره دانشمندان و پزشکان در دوره های تاریخی مختلف به ترجمه و تفسیر این کتاب پرداختند.
محمد شریف پس از نگارش" حاشیه موجز قریشی" از پادشاه عصر خود دستور یافت که بر این رساله گزارشی بنگارد(منزوی،499). در 14 محرم 1109 در قندهار کار خود را آغاز کرد. درابتدای این رساله متن را یاد می کند و سپس آن را به فارسی بر می گرداند(همانجا). وی همچنین در پایان این کتاب از معدن الفیض خود یاد کرده است. نسخه ایی ازترجمه و شرح این رساله به فارسی به شماره 7373 در کتابخانه مدرسه سپهسالاردراصفهان نگهداری می شود. در کتاب ذریعه چهارم در صفحات 102 و 103 چهارترجمه دیگر از این رساله موجود می باشد. احمد منزوی در فهرستواره نسخه های خطی، جلد یکم به مترجمین این کتاب ارزشمند در دوره های مختلف اشاره کرده که می توان از برخی دیگر ازمترجمین این کتاب بدین شرح نام برد:

1- ملا فیض الله عصاره شوشتری: پزشک و ستاره شناس روزگار فرمانروایی فتحعلی خان فرزند واخشتو در شوشتر که در سال 1078 بدستور او این کتاب را بفارسی درآورده است.
2- سید شمس الدین محمد فرزند محمد بدیع رضوی مشهدی: وی کتاب وسیله النجاه خود را بسال 1135 بانجام رسانده است.
3- محمد مومن الموتی قزوینی : در سال 1125 این رساله را ترجمه کرده است.
4- محمد رامهرمزی: فرزند علی رامهرمزی که بنام امیر سید محمود این کتاب را ترجمه کرده است.

محمد شریف پس از پرداختن ازکتاب شرح ذهبیه به خواهش گروهی در مشهد مقدس، شرح «طب النبی» و «طب الائمه»، را در سال 1111هجری قمری آغاز کرد (همو،ص3334). در این دوره از مولف درخواست شد که شرحی بر ادویه طب النبی و طب الائمه بنگارد. ایشان بنا بر این درخواست در کتاب تحفه الابرار به تحدید دردها و درمان بیماریهایی که شارحین تا آن زمان ازعهده آن برنیامده یا بغلط رفته بودند پرداخت. وی درآغاز ودرحین انجام این کتاب بر پادشاه عصرخود شاه سلطان حسین (1105-1135 ق) دعا می کند و وجود اورا سبب پیدایش معجزات می پندارد( همان جا). مولف در آغازاز چند معجزه حضرت رضا در شفای شماری ازبیماران یاد می کند و در پی آن قواعد کلی طب و صفات طبیب رابه طور مفصل بیان می کند.
محمدشریف پس از انجام «شرح طب النبی»، «شرح طب الائمه »، «شرح طب الرضا» و «اربعین طبیه» کتاب حافظ البلدان را به فارسی به نام شاه سلطان حسین در سال 1121 هجری قمری نگاشته است (همان،ص3408). این کتاب در باب دستورات پزشکی و در شرح پاره ای احادیث مربوط به مسائل طبی که از ائمه اطهار(ع) روایت شده است می باشد(دایره المعارف تشیع؛ ج7، ص14).
یکی دیگر از آثار ایشان در دوره شاه سلیمان کتاب معدن الفیض می باشد. محمد شریف این کتاب را درباه وبرای شاه سلیمان صفوی و به نام زبده اطبا سمی ثامن الائمه(رضا) نوشته است. معدن الفیض رساله ای فارسی شامل یک مقدمه، سه فصل ویک خاتمه است (همان، ص410). این مجموعه درباره دستورات پزشکی، شرایط مواقعه و بیان اسباب ضعف آن، با دستورات کلی به پزشکان بیان شده است. این کتاب با مقدمه درشرح کلام در منی، رحم و کیفیت تولد جنین شروع شده و در ادامه در فصل اول به اثرات سومزاج که باعث ضعف باه می شود اشاره می کند. وی در فصول دوم و سوم به ترتیب به شرح و تفصیل غذاهایی که موجب قوت مجامعت و ادوی های مرکب که باعث زیادی منی می شود می پردازد. در پایان و در فصل آخر کتاب به تفسیرحسن زنان پرداخته و اوصاف آنها بیان می گردد.
محمد شریف در دوره پادشاهی شاه سلیمان، دررساله مختصردیگری به نام سموم، به پیشگیری و علاج مسمومیت ومعرفی انواع سمومات پرداخته است. این رساله برای پزشکان نوشته شده و به شاه سلیمان صفوی (1077-1105 ق) تقدیم شده است (همان،3860). رساله سموم شامل یک مقدمه، دوازده فصل و یک خاتمه است. رساله با مقدمه ای درضرورت شرح و بیان سم شروع شده ودر این مقدمه سعی شده تا ضمن شرح وبیان سموم، وجه احتراز از سموم نیز بیان گردد. محمد شریف در فصل اول به شرح انواع سموم مشربه و درمان کلی آنها می پردازد. در پایان و در فصول دوم و سوم این رساله به انواع سموم معدنی، نباتی و... اشاره شده است.

افراد بانفوذ و آثار ارزشمند دیگردردوره زندگی محمد شریف خاتون آبادی

از علماء بانفوذ این دوره می توان به ملا محمد باقر مجلسی (مت1111 هجری قمری) از علماء آخر دوره صفوی و شیخ الاسلام ایران از اواخر عهد شاه سلیمان تا اواخر عهد شاه سلطان حسین اشاره کرد. وی کتابهای متعددی در شرح مسائل مذهبی و اخلاقی شیعه به فارسی و عربی تألیف نموده است.از جمله این کتابها می توان به: «بحارالانوار»، «مشکوة الانوار»، «معراج المؤمنین»، «جلاء العیون»، «زادالمعاد»، «عین الحیات» و غیره اشاره کرد. در این دوره آثار ارزشمند دیگری در زمینه داروشناسی تالیف شد. یکی از معتبرترین و مشهورترین آنها کتاب داروشناسی حکیم مومن حسینی است که در دوران پادشاهی شاه سلیمان صفوی می زیسته است (صفا، 1387).
تشکر و قدردانی: به این وسیله از خانم زهرا کاظمی که در تدوین این مقاله از دست نوشته های ایشان استفاده شده است، تشکر می نمایم.

پی‌نوشت‌ها:

1- عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

منابع تحقیق:
منابع فارسی:
1- ارجح، اکرم– هادیان، فریده – سلطانیفر، صدیقه– چهره خند، زهرا، کتابشناسی نسخ خطی پزشکی ایران، کتابخانه جمهوری اسلامی ایران.
2- پنجاب یونیورشی، لاهور، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان، پانجویی جلد فارسی ادب (سوم)، با همکاری مدیران خصوصی سید فیاض محمود، سید وزیر الحسین عابدی ومعاون ذاکر عبدالغنی، بی جا بی تا.
3- خاتون آبادی، سید حسین، ملقب به آزاد، اغصان الطیبه، جلد اول، متعلق به مجموعه فرهنگی تخت فولاد اصفهان، بی جا،بی تا.
4- خاتون آبادی، میرمحمد رضا بن محمد مومن، خزائن الأنوارو معادن الإخبار، تصحیح و تحقیق مریم ایمانی خوشخو،درگذشته 1135 هجری قمری، انتشارات میراث مکتوب باهمکاری دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی، تهران، 1386.
5- دانش پژوه، محمد تقی– منزوی، علینقی، دبیران دانشگاه تهران، فهرست کتابخانه سپهسالار، با تصحیح و تجدید نظر بوسیله علینقی منزوی، بخش سوم، کتب خطی، آ–ث، چاپخانه دانشگاه تهران، 1340=1962
6- دانش پژوه، محمد تقی، فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1348 ش.
7- دانش پژوه، محمد تقی– افشار، ایرج، نسخه های خطی، دفترچهارم، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران،کتابخانه دکترمهدوی.
8- صدرحاج سیدجوادی، احمد – فانی، کامران– خرمشاهی،بهاالدین، دایره المعارف تشیع، جلدهفتم، خاتم – دیه، نشرسعید محبی، تهران، 1380 .
9- صفا، ذبیح الله، دانش ایرانیان-پزشکی در دوره اسلامی، تاریخ ارسال: 20/5/1384 ، نشانی دسترسی: http://www.jazirehdanesh.com/printme-9.225.323.fa.html
10- مرعشی، سید محمود، نگارش سید احمد حسینی، فهرست نسخه های خطی، جلد دوازدهم، کتابخانه عمومی حضرت آیه آلله العظمی نجفی مرعشی مد ظله العالی(ایران-قم)؛همان، جلد بیست و پنجم، کتابخانه عمومی حضرت آیه آلله العظمی مرعشی نجفی (ایران-قم).
11- منزوی، احمد، فهرستواره کتابهای فارسی، جلد پنجم، انتشارات انجمن آثار و مفاخرفرهنگی، تهران، 1379؛همو، فهرست نسخه های خطی فارسی، جلد یکم، نشریه شماره 14، موسسه فرهنگی منطقه ئی، اهدائی دکترسید فتح الله مجتبائی.
12- مهدوی، مصلح الدین، دانشمندان وبزرگان اصفهان، تحقیق، تصحیح و اضافات، رحیم قاسمی و محمدرضا نیلفروشان جلد دوم، اهدائی از طرف مجموعه فرهنگی، مذهبی تخت فولاد وابسته به شهرداری اصفهان.
منابع عربی:
1- آقا بزرگ طهرانی، محمد محسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، الجزء السادس، بیروت ص.ب25 /40، بی تا.
2- آقا بزرگ طهرانی، محمد محسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، الجزء الثالث عشر، الطبعه الاولی، طبع علی نفقه المولف و حقوق الطبع محفوظه له، مطبعه القضاء،النجف، 1278 هجری قمری،1959 میلادی.
3- آقا بزرگ طهرانی، محمد محسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، الجزء الحادی و العشرون، المستبین – المقاله، الطبعه الثانیه، بیروت ص.ب 25/40، بی تا.
4- آقا بزرگ طهرانی، محمد محسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، الجزء الثالث و العشرون، منتزع- میوه، الطبعه الثانیه، کتابخانه دایره المعارف اسلامی، بیروت ص.ب 25/40 ، بی تا.
5- نزیل سامراء، محمد محسن، الشهیر بالشیخ آغابزرگ الهرایی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، الجزء الآول، موسسه اسماعلیان، الطباعه و النشروالتوزیع، قم-ایران، بی تا.
PERSIAN LITERATURE, A BIO-BIBLIOGRAPHICAL SURVEY, C. A. Story, Volume 2, Part 2, E. Medicine, London: 1971, SV. "Published with the aid of the Wellocome Trust By the Royal Asiatic society of great Britain and Ireland sole Agents: Luzac & Company, Ltd. 46 great Russell street, London, W.C.1.