نویسنده: امیر علی امی (1)




 

عصر حاضر، دوران ارتباطات است. دراین دوران از فناوری های مختلفی برای ایجاد ابزار مناسب جهت برقراری ارتباط و تبدال اطلاعات استفاده می شود. به عنوان نمونه می توان به ساخت ماهواره ها، تلویزیون های انعطاف پذیر و کتاب های الکترونیکی اشاره نمود. اما در کنار تمامی فناوری ها و ابزار جدید، روش های قبلی و سنتی برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات همچنان مورد توجه قرار دارد.
به هر صورت با توجه به این که بشر و جوامع بشری به سرعت پیشرفت کرده و پیچیده شده اند، تصاویر و علائم به کار رفته در آنها نیز به همان صورت پیشرفت کرده اند. به طوری که تصاویر امروزی دارای پیچیدگی های بسیار زیادی هستند. به منظورجهت دادن و تداوم بخشیدن به این تغییرات، هنر گرافیک ( ارتباط بصری) به وجود آمد. با پیشرفت جوامع بشری و پیچیده شدن روابط میان انسان ها، به تعداد و میزان پیچیدگی این علائم که درمحیط اطراف ما قرار دارند افزوده می شود. اگر این علائم بخواهند با سرعت پیشرفت جامعه تغییر نمایند، در آینده ای نه چندان دور شاهد تعداد بسیار زیادی از علائمی خواهیم بود که دارای پیچیدگی های تصویری بسیاری هستند. چنین وضعیتی خود موجب می گردد تا افراد جامعه دچار سردرگمی شده و تحت تأثیر فشارهای عصبی ناشی از محیط اطراف و چنین علائمی قرار گرفته و رفتارهای ناهنجار اجتماعی از خود بروز دهند. چنین مشکلی تحت عنوان آلودگی تصویری محیط شناخته می شود. بر همین اساس دانشمندان و صاحب نظران علوم روان شناسی، جامعه شناسی، فرهنگ شناسی، شهرسازی، ارتباطات و رسانه با بررسی علل مختلف بروز ناهنجاری های اجتماعی، یکی از عوامل اصلی را وجود عدم سازگاری تصویری میان علائم و نشانه های محیط زندگی دانسته اند. راه حل این مشکل، ایجاد سیستم های هدایت بصری نظام یافته ای است که بر اساس قوانین علمی گرافیک تدوین یافته باشند. چنین کاربردی از هنر گرافیک تحت عنوان گرافیک محیطی شناخته می شود.
صاحب نظران با توجه به دامنه ی وسیع کاربردهای گرافیک ( به عنوان کاربردی ترین بخش هنرهای تجسمی) ، اهداف و ویژگی های آن، قابلیت های تکثیر و تولید مجدد و در نظر گرفتن عملکرد و کاربرد، زیر شاخه های متنوعی را برای آن در نظر گرفته اند که می توان از گرافیک تبلیغاتی، گرافیک مطبوعاتی، گرافیک فرهنگی، گرافیک سیاسی، گرافیک تلویزیونی و گرافیک محیطی نام برد. به عبارت دیگر گرافیک محیطی عبارت است از زیبایی بصری و نظم و هماهنگی مطلوب فضای اطراف ما و مطالب قابل ارائه در آن است. گرافیک محیطی نه به تنهایی هنر است نه به تنهایی علم، بلکه شامل هر دو وجه است.
طراحی در چنین فضایی باید مخلوطی از جنبه های روان شناختی اثرات محیط و طرح های خلاقانه تأثیر گذار باشد که در کنار منطق و تکنیک قرار می گیرند. نتیجه چنین ترکیبی باعث به وجود آمن علائمی می شود که به طور مؤثر با مردم ارتباط برقرار می کنند. گرافیک محیطی با علوم ارتباطات و رسانه ها پیوندی مستقیم دارد. از همین جهت است که از آن به عنوان مهم ترین روش ارتباطی نام برده می شود. هر چند که در تمامی شاخه های هنرهای تجسمی، توانایی برقراری ارتباط با مخاطب از عوامل اصلی قلمداد می شود. اما در گرافیک محیطی هدف اصلی خلق و ارائه اثر هنری است که بر این پایه استوار باشد به عبارت دیگر، یکی از ارکان گرافیک محیطی، قابلیت برقراری ارتباط جهت اطلاع رسانی است و هدف تنها خلق یک اثر هنری ماندگار نمی باشد.
به عنوان نمونه می توان به برخی از اثرات به کارگیری گرافیک محیطی اشاره نمود:
* ارتباط اجتماعی مردم را تسهیل می کند.
* به فعالیت های اقتصادی سرعت می بخشد.
* ایمنی و جریان ترافیک را بهبود می بخشد.
* مردم را از امکاناتی که در شهر در اختیارشان می گذارد آگاه می کند.
* جرائم حاصل از تشنجات عصبی مردم را کاهش دهد.
* به رفع نیازهای اجتماعی مردم با ایجاد ارتباط با محیط اطراف به وسیله مشخص کردن، راهنمایی و اطلاع رسانی کمک کند.
* با ایجاد مناظر زیبای بصری درمحیط، به سلامت ذهنی مردم یاری می رساند.

تقسیم بندی گرافیک محیطی

عرصه عملکرد گرافیک محیطی به دو بخش تقسیم می شود: گرافیک محیطی محیط های باز و گرافیک محیطی محیط های بسته، که هر کدام موارد گوناگونی را شامل می شوند.
- گرافیک محیطی محیط های باز که در کل به طراحی های گرافیکی فضای شهری در بیرون از اماکن مختلف و در فضای باز گفته می شود، خود شامل دو بخش عمده است که هر کدام زیر مجموعه های خاص خودشان را دارند.
1- گرافیک محیطی اطلاع رسان
الف- تابلوها و نشانه هایی با معنی نمادین ( پیکتوگرام ها)
ب- نشانه ها و طراحی های راهنمایی و رانندگی
ج- تبلیغات ( دیواری، بدنه وسایل نقلیه، حجم های تبلیغاتی و....)
د - تابلوهای معرفی ( فروشگاه ها نمایشگاه ها، اسامی خیابان ها و کوچه ها ، مؤسسات و...)
2- گرافیک محیطی درخدمت زیبای و عملکرد
الف- باجه ها ( ایستگاه اتوبوس، باجه تلفن، دکه روزنامه فروشی، ...)
ب- نماهای معماری ( از نظر مواد، رنگ، ابعاد، طرح...)
ج- آب نماها( و گلکاری ها)
د- نورپردازی
گرافیک محیطی محیط های بسته که می توان آن را به طور جداگانه از نظر اطلاع رسانی و زیبایی تفکیک کرد، در مجموع شامل دسته های زیر می شود:
الف- ویترین ها
ب- غرفه ها، فضاهای نمایشگاهی و فروشگاه ها
ج- محیط های اداری، آموزشی، فرهنگی و تفریحی
د- محیط های خانگی
یکی از عمده ترین تفاوت های گرافیک محیطی محیط های باز و محیط های بسته تفاوت درنحوه نورپردازی آنهاست. زیرا در محیط های بازاز نور روز و در مواردی از نور ماه در شب می توان استفاده کرد، ولی درمحیطی های بسته، الزاماً از طریق منابع نورهای مصنوعی به نورپردازی های مورد نظر دست می یابیم.

گرافیک محیطی و تأثیر آن بر روابط اجتماعی

طرح های گرافیکی که در ارتباط مستقیم با اقشار مختلف یک جامعه شهری است و هدف آن ایجاد یک فضای زندگی مساعد و دلپذیر و ایجاد هماهنگی میان سن، فرهنگ و خلق و خوی افراد آن جامعه باشد، به عنوان گرافیک محیطی شناخته می شود.
بدیهی است در صورتی که تناسب و انطباق میان محیط اطراف و افراد یک جامعه وجود نداشته باشد محیط زیست و زندگی شهروندان به صورت مکانی غیر قابل تحمل و متشنج درخواهد آمد. چرا که با ایجاد مجموعه ای متناسب از نظر شکل و رنگ می توان موجبات امیدواری افراد جامعه را برای زندگانی فراهم ساخت و موجب شور و شوق عمومی شود. رنگ در گرافیک محیطی اثر به سزایی دارد چرا که باعث ایجاد نما می شود. مثلا با دیدن اتوبوس قرمز دو طبقه یاد لندن می افتیم. درشهرهای شمالی خودمان، که فضای سبزی زیادی دارند باید از رنگ سبز استفاده کرد و رنگ مکمل آن تحریک برانگیز است. رنگ بندی محیطی می بایست با ملاحظات اقلیمی در نظر گرفته شود. به طور مثال برای عده ای که درمحیط گرمسیری زندگی می کنند نباید رنگ گرم به کار برد بلکه بهتر است از رنگ های سرد استفاده شود. همان طور که گنبدهای فیروزه ای و آبی در بافت های قدیمی کویری بسیار دلنشین است. هدف از گرافیک محیطی این است که :
1. مردم را به ساده ترین شکل راهنمایی می کند.
2. زیبا سازی از طریق کارگیری اصول فرم، طرح و هماهنگی آنها با یکدیگر و محیط پیرامون خود انجام گیرد.
3. افزایش سطح فرهنگ جامعه در قالب اهداف تبلیغاتی فرهنگی و تجاری از طریق دیوار آگهی ها، بنرها و غیره. طراحی محیطی می کوشد تا بین طرح هایی که ارائه می دهد و هر آنچه از پیش در محیط وجود دارد، هماهنگی ایجاد کند. به دلیل تأثیری که ساخت و سازهای شهری بر وضعیت گرافیک محیطی می گذارد لازم است تا ارتباط کاری بسیار نزدیکی میان مهندسین شهرساز و شهرداری ها با متخصصین گرافیک محیطی برقرار گردد. به وضوح مشخص است که نتیجه این همکاری نزدیک ایجاد فضاهایی شهری خواهد بود که در آن مردم جامعه احساس آرامش، امنیت و شادی خواهند نمود.

اجزای مورد استفاده درگرافیک محیطی

طراحی های انجام شده برای ایجاد یک اثر مناسب در قالب گرافیک محیطی می بایست دارای خصوصیاتی از قبیل تعادل، تناسب، تأکید بر تداوم، وحدت و تنوع باشند تا بتوان آن طراحی را یک طراحی محکم و اصولی قلمداد نمود. دیگر عناصر گرافیکی همانند رنگ، نور، شکل، خط، جهت، نقطه، سطح ، بافت و فضا، به کمک خصوصیات قبلی می آیند تا اثری مطلوب و زیبا ( مطابق با اصول گرافیکی) پدید آید. اگر هر دومجموعه ویژگی ها در یک اثر جمع شده و به خوبی از آن هااستفاده شده باشد، بدون شک یک اثرهنری گرافیک محیطی خلق شده و از لحاظ کاربرد بسیار مطلوب است. در ادامه این ویژگی ها شرح داده شده اند:
* تعادل: تعادل از اصول اساسی هنر است. هنر در برقراری ارتباط با مخاطب نوعی تعادل را جست جو می کند. تعادل درهنر به وسیله تقسیم بندی متوازن اجزا صورت می گیرد. رنگ، نور و بافت نیز در حفظ تعادل یا عدم تعادل نقش دارند.
* تناسب: برای انجام طراحی محیط، تناسب میان ابعاد را باید درنظر داشت. چرا که عدم توجه به تناسب باعث می گردد تا طراحی انجام شده متناسب با محیط اطراف خود نباشد و قابلیت اطلاع رسانی خود را از دست بدهد.
* تداوم در محیط: تکرار، تصاعد و تناسب سه جزء تداوم درهنر هستند و به عنوان عناصر اساسی به شمار می روند. اثر بخشی تکرار و تناوب به مناسب بودن موضوع و مهارت به کارگیری آنها بستگی دارد. چنانچه تکرار عنصری به تدریج تغییر کند، قوت اثر هنری رشد و تصاعد پیدا می کند. جهت تصاعد می تواند به سمت بالا، پایین و مایل باشد. تصاعد را در تغییر اندازه ( کوچک و بزرگ) در تغییر شکل (از چهار گوش به دایره و غیره) و در تغییر رنگ ( از کمرنگ به پر رنگ) می توان مشاهده کرد.
* تأکید درمحیط: چنانچه با کم اهمیت کردن اجزای یک ترکیب و متمایز نمودن یکی از اجزاء توجه بیننده به بخش خاصی از کار جلب بشود، آن بخش را نقطه تأکید می نامند. تأکید را می توان با استفاده از رنگ و بافت پدید آورد. اجزای بصری یکسان، نقطه تأکید کار را ضعیف می نمایند.
* ایجاد وحدت در محیط: وحدت به هر کاری انسجام می بخشد. بدون عنصر وحدت، اجزای یک ترکیب پراکنده و بدون ارتباط به نظر خواهند رسید. وحدت موجب جلب نظر می شود.
* تنوع در محیط: تنوع، نتیجه تفاوت و تضاد است. اختلاف بین شکل رنگ یا بافت عناصر تشکیل دهنده تنوع به شمار می رود. اجزای گوناگون و مختلف، چشم را به دنبال عامل وحدت در کل کار به گردش در می آورند.

پی نوشت ها :

1. کارشناس ارشد معماری.

منبع مقاله :
نشریه شهر، زندگی، زیبایی شماره 1