نویسنده: علی اکبر شعاری نژاد




 

هر معلم و مربی نیازمند است که عوامل مؤثر در انواع رشد و تکامل را به دقت مطالعه کند تا بتواند محیط مناسبی برای حفظ و ادامه رشد و تکامل طبیعی کودکان فراهم آورد که این هدف و وظیفه اساسی هر مربی است. عواملی را که در رشد بدنی کودک مؤثرند می توان چنین خلاصه کرد:

1. تغذیه

غذای کافی و مناسب، اساس رشد بدنی است. از آزمایش های مربوط، چنین نتیجه شده است کودکانی که در جاهای کثیف زندگی می کنند و از غذای مناسب و کافی بی بهره اند رشد بدنی طبیعی ندارند.

2. وضع والدین

یکی از عوامل بسیار مؤثر در رشد بدنی، وضع بدنی والدین است. کودکان بلند قد، والدین بلند قد و کودکان کوتاه قد، والدین کوتاه قد دارند. البته، گاهی دیده می شود که والدین بلند قد، فرزندان کوتاه قد و والدین کوتاه قد، فرزندان بلند قد دارند ولی این امر استثنایی است. این قانون نیز هست که فرزندان اشخاص بسیار بلند قد، کمی از خودشان کوتاه تر، فرزندان افراد بسیار کوتاه قد، کمی از خودشان بلندتر می شوند و فرزندان این نوع والدین ها، همیشه به سوی متوسط، نزدیک می شوند.

3. هوش

بیشتر مردم تصور می کنند که کودکان باهوش، کوتاه قد، لاغر و ناسالم می شوند ولی آزمایشهای متعدد نشان داده اند که وزن متوسط کودکان بسیار باهوش، بیش از کودکانی است که هوش متوسط دارند و زودتر از آنان به مرحله بلوغ رسیده اند و تندرستی شان نیز بهتر بوده است. همچنین، در مهارتهای حرکتی، کودکان کم عقل، به طور قابل ملاحظه، دیرتر از کودکان عادی، سخن گفتن و راه رفتن را یاد می گیرند و رشد هماهنگی میان چشمان و دست هایشان نیز دیرتر انجام می گیرد. به طورکلی، از چگونگی رشد و تکامل بدنی در دوره کودکی می توان نیروی عقلی کودک را پیشگویی کرد به شرط اینکه سایر عوامل نیز مورد توجه قرار گیرند.

4. فشار عاطفی

بهداشت و سلامت روانی کودک با رشد و تکامل بدنی او کاملاً بستگی دارد. مشکلات عاطفی کودک به احتمال زیاد با اختلالهای هاضمه، مشکلات دفع، کم خوابی و اختلال گردش خون همراهند. بیماری یا یک آشفتگی عاطفی، رشد بدنی کودک را به تعویق می اندازد و همین مانع رشد بدنی نیز ممکن است در تمام انواع یادگیری و سازگاریهای اجتماعی او تأثیر کند.

5. نابهنجاری های غده ای

غده های درونریز در تعیین سرعت رشد و میزان نسبی آن، سهم مهمی دارند هم چنین در هوش و بازده انرژی مؤثرند. اختلال ترشحات غدد، موجب اختلالات بدنی و روانی می شود.

رشد بدنی در نوجوانی

مرحله نوجوانی (adolescence)(1) با بلوغ (puberty) آغاز و با توقف رشد و تکامل عمومی پایان می یابد. هر دو مرحله بلوغ و نوجوانی در یک وقت آغاز می شوند لیکن نوجوانی در حدود هشت سال طول می کشد و تنها تغییرات بلوغی در بدن را شامل نیست بلکه رشد و تکامل در استعدادهای ذهنی، امیال، گرایش ها، روابط شخصی، رشد عاطفی، رغبت های شغلی و تحصیلی و توانایی ها، و رشد و تکامل دینی و اخلاقی را نیز شامل می باشد. طول مرحله نوجوانی تقریباً 7 یا 8 سال است و در افراد معمولی از 12 تا 20 سالگی ادامه دارد(2) و از مراحل حساس و دشوار زندگی محسوب می شود بطوری که می توان آن را «تولد تازه یا ثانوی» نامید با توجه به اینکه در واقع، تولد دومین وجود ندارد. زیرا هر یک از مراحل رشد، مقدمه دوره بعد و نتیجه مراحل پیش می باشد. به همین سبب در میان بعضی قبایل، ورود به این مرحله و در بعضی دیگر پایان آن، مقدس است و آن روز را جشن می گیرند زیرا در این مرحله است که پسر و دختر دوران کودکی خود را سپری می کنند و به دوره پدر و مادر شدن قدم می گذارند و دیگر ن می توان آنان را «کودک» خواند. از این رو، مطالعه این مرحله از لحاظ تربیت بسیار مهم و ضروری است.
مرحله نوجوانی به وسیله علائم خاص بدنی، عقلی، عاطفی و اجتماعی خود مشخص می شود که اینک در این قسمت جنبه های بدنی داخلی و خارجی و اثر آنها در شخصیت نوجوان و میزان سازگاری او با محیط را مورد مطالعه قرار می دهیم.
سن بلوغ برحسب عواملی از قبیل جنس، نژاد، آب و هوا، شرایط زیست و هوش فرق می کند:

جنبه های بدنی

نوجوانی اساساً یک مرحله تغییر بدنی و فیزیولوژیک است. این رشد و تکامل پایه و اساس بدنی نضج عاطفی، اجتماعی، ذهنی و اقتصادی است. همچنین، رشد بدنی تأثیر عمیقی در شخصیت و سازگاریهای اجتماعی نوجوان دارد.
در مرحله نوجوانی اعضای گوناگون داخلی، دستگاه استخوان بندی و قوای عضلانی رشد می کنند و اعمال خاصی را انجام می دهند. رشد و تکامل بدنی در این دوره از همان قانونهای عمومی پیروی می کند. بدین معنا که قسمت بالای بدن پیش از قسمت های پایین، رشد می کند چنانکه سطح پیشانی از حیث طول و عرض وسیع می شود. رستنگاه موی سر عقب می رود، بینی بزرگ می شود بطوری که نوجوان را مضطرب و ناراحت می کند، همچنین دهان او بزرگ می شود و دندانهایش کامل و محکم می شوند، فک بالا پیش از فک پایین و بازوها و دست ها قبل از پاها نمو می کنند تا اینکه فرد به نضج کامل خود می رسد.
رشد و نمو بدنی در این مرحله، مخصوصاً نیمه اول آن، بسیار سریع است بطوری که سرعت رشد بعضی از اعضا دو برابر سرعت رشد آنها در مراحل پیش می شود. این سرعت رشد در دختران در حوالی 13 سالگی و در پسران در 16 سالگی به نهایت درجه می رسد بعد تا 18 سالگی به تدریج کاهش می یابد. این رشد و تکامل سریع، به استخوانها و عضلات محدود نیست بلکه اعضای داخلی را نیز شامل می شود چنانکه عضلات قلب سفت و حجم آن به طور محسوس بیشتر می شود و قفسه سینه و شش ها بزرگ می شوند. در پسران شکل حنجره، تغییر می یابد و در نتیجه، صدای ایشان نیز عوض شده خشن و غلیظ و به اصطلاح «دو رگه» می شود بعد در مدت چند هفته از شدت آن می کاهد و به تدریج خاصیت صدای اشخاص بالغ را پیداا می کند و در 17 سالگی آخرین تغییرات صوتی نیز از بین می رود.و صدای دختر نیز تغییر می کند اما کمتر محسوس است، آهنگ آن که بلیغ تر و رساتر می شود در حدود 15 سالگی وضع ثابتی به خود می گیرد. در این مرحله، معده به شدت بزرگ می شود که نوجوان یک نوع شهوت غذا خوردن پیدا می کند و بیشتر غذا می خورد و حرص عجیبی نسبت به خوراکی های گوناگون نشان می دهد. به محاسبه معلوم شده است که جیره غذایی یک پسر 14 تا 17 ساله باید هشت د هم غذای یک مرد کامل باشد و برای دختران در همین سن، این میزان به هفت دهم کاهش می یابد زیرا غذای عادی یک زن نیز معمولاً هشت دهم غذای یک مرد است. این حالت، مدت سه یا چهار سال به نوجوان مسلط می شود و او گاهی میان افراد خانواده اش نسبت به همین حالت خود، ناراحتی احساس می کند و او گاهی میان افراد خانواده اش نسبت به همین حالت خود، ناراحتی احساس می کند، و نیز گاهی مجبور می شود که معده خود را با هر چیزی که خریدن آن بین راه ممکن باشد پر کند. وظیفه والدین و مربیان است که او را در این سن با ارزش غذایی خوراکیهای گوناگون آشنا سازند تا در انتخاب نوع غذا گمراه نشده موجب ناراحتی و از دست دادن سلامت خود نشود.
رشد دستگاه عصبی با رشد سایر دستگاههای بدنی در بعضی جهات، اختلاف دارد بدین معنا که سلولهای عصبی هنگام تولد، تقریباً از لحاظ مقدار کاملند و فقط در مراحل گوناگون، ارتباط الیاف عصبی زیاد می شود.

رشد قد و وزن

رشد قد با رشد دستگاه استخوان بندی بستگی کامل دارد سرعت رشد قد در دوره نوجوانی در پسران میان سالگی و در دختران میان سالگی به نهایت درجه خود می رسد. بازوها پیش از پاها رشد می کنند در نتیجه، تعادل فرد بهم می خورد و گاهی ظرفهایی را همینکه بدست بگیرد می شکند و این وضع در روحیه و سازگاری سالم او با محیط اثر می کند.
رشد وزن بدن به تراکم چربی در جاهای مختلف بدن و رشد عضلانی مربوط است. سرعت رشد وزن در دختران میان به نهایت درجه اش می رسد و بعد تا کمال رشد به تدریج زیاد می شود.
رشد قد و وزن فرد در دوره کودکی و نوجوانی به اختلاف جنس، مختلف می شود چنانکه قد و وزن پسر تا یازده سالگی بیش از دختر است سپس این نسبت تغییر می یابد و میان 11-14 سالگی معکوس می شود یعنی وزن و قد دختر افزایش پیدا می کند و بعد از 14 سالگی به همان حالت اولیه برمی گردد و پسر از لحاظ قد و وزن بر دختر برتری می یابد. به طورکلی، در دوران بلوغ، آخرین رشد استخوان بندی انجام می گیرد. رشد طولی در دختران، در حدود 16 سالگی متوقف می شود و بعد از بیست سالگی بسیار ضعیف است و میان 20 تا 25 سالگی کاملاً نمو خود را پایان می دهد.

رشد عضلانی و حرکتی

رشد عضلانی در بعضی قسمت ها از رشد قد عقب می ماند از این رو، نوجوانان دردهای بدنی احساس می کنند زیرا عضلات متصل به استخوانها- که در حال تطورند- از حیث رشد با استخوانها هماهنگ نمی شوند.
پسران در نیروهای عضلانی برتر از دختران می شوند و علت آن بزرگی شانه ها، درازی بازوها و بزرگی دست است. در 18 سالگی نیروی یک پسر به طور متوسط دو برابر نیروی یک دختر است.
رشد بدنی سریع- مخصوصاً در اوایل این مرحله- باعث کسالت و سستی نوجوان در نتیجه دقیق نبودن حرکات او می شود و این مرحله را «سن ناشیگری» (awkward-age) می نامند. در صورتی که کودک در دوره دبستان فعال و پر حرکت است، کمتر احساس خستگی می کند و به کار کردن تمایل بیشتر نشان می دهد زیرا رشد در مرحله کودکی، منظم و متعادل است. میان 15-16 سالگی نوجوان تا اندازه ای نضج جنسی پیدا می کند و در حرکات او نظم و هماهنگی دیده می شود و بیشتر فعالیت می کند و این فعالیت او برعکس فعالیت دوره طفولیت، به سوی هدف معینی متوجه است.

بهداشت و ارتباط آن با فعالیتهای حرکتی

یکی از مشخصات مرحله بعدی کودکی بهداشت بدن است. بیماریهایی که کودکان در این دوره مبتلا می شوند از بیماریهای معمولی کودکی می باشند. هنگامی که مرحله نوجوانی و بلوغ می رسد یک نوع تغییر عمومی در وضع بهداشتی پسر و دختر مشاهده می شود و نوجوان بیشتر حالت بیمار را دارد تا شخص سالم، و علت آن، همان سرعت رشد و تغییرات درونی همراه آن است. به همین سبب، در این دوره، مقاومت بدن در مقابل بیماریها کمتر می شود و اغلب دیده شده است که دچار شدن به بیماری سل، بویژه میان طبقات فقیر، در این دوره از دورانهای رشد بیشتر است.
بعلاوه، سرعت رشد در سالهای اول دوره نوجوانی سبب می شود که نوجوان غالباً خستگی و سستی احساس کند و به بازی بی میل شود، همان طوری که اشتها را از دست می دهد و گاهگاهی در معده (دختران) احساس درد کرده حالت عصبانی پیدا می کند، دائماً مضطرب است و از سردرد و بهم خوردن ضربان قلب شکایت می کند.
لکن در مرحله آخر نوجوانی، این حالت ناراحتی بهبودی می یابد. دیده شده است که عده کمی از نوجوانان در این مرحله، خود را بیمار می پندارند و به پزشک مراجعه می کنند. بیشتر بیماریهایی که نوجوانان پسر و دختر از آنها شکایت دارند بیماریهای خیالی هستند، بدین معنا که ایشان شکایت از بیماری را همچون وسیله دفاعی قرار می دهند تا از مسئولیت ها- به خصوص مسئولیت های مدرسه ای- بگریزند.
موجبات دیگر بیماری نوجوانان در این سن عبارتند از: عدم استقرار، یک نوع اضطراب، فزونی مشاجرات خانوادگی، ناسازگاری، میل به سرکشی در کارهای مدرسه ای و امور دیگری که او را مقید می کنند.

اثرهای روان شناختی تغییرات بدنی در نوجوانان

تأثیر رشد بدنی در شخصیت نوجوان

چنانکه ملاحظه کردیم مرحله «نوجوانی» از جمله مهمترین و حساسترین مراحل رشد و تکامل است. همین اهمیت موجب شده است که روان شناسان آن را «ولادت ثانوی» نامند. در این مرحله، تغییرات بدنی به سرعت انجام می گیرند و فشار خون بالا می رود و آثار آن به شکل حالت اغما، خستگی، سردرد، و اضطراب مشاهده می شوند. تغییرات سریعی که در اندام نوجوان پیدا می شوند باعث اضطراب و شرمندگی وی از خودش می شوند، و او نمی داند در مقابل این رشد- تقریباً نامنظم بدنی- از خود چه عکس العملی نشان دهد در نتیجه ضعیف و لاغر می شود. امری که او را بیش از هر چیز ناراحت می کند، ظهور غریزه جنسی است. ظهور این غریزه از یک طرف، و تغییرات بدنی از سوی دیگر سبب می شوند که نوجوان، تعادل خود را از دست بدهد، حرکات و رفتارش نامتناسب شوند، دقت و مهارت در کار از دستش خارج شود. چه بسا خانواده ها از این وضع نوجوانان خود، خسارت مالی بیشتری می بینند زیرا ممکن است آنان به علت پیدایش همین دگرگونی های بدنی و روانی، ظرفهایی را بشکنند یا زیانهای مالی دیگری برسانند. در این مرحله، گفتار و کردار نوجوان چندان موافق میل والدین نمی باشد. رفتار نوجوان را معمولاً به رفتار صنعتگری تشبیه می کنند که از ابتدا عادت کرده است با آلات و ابزار کوتاه کار کند و اکنون ناچار شده است که با وسایل و اسبابهای درازتر از آنها و نامأنوس بکار بپردازد و مسلماً در این هنگام، پریشان خاطر و مضطرب می شود و اشتباه بیشتری از او سر می زند. نوجوان نیازمند است شناخته شود و مورد پذیرش قرار بگیرد حتی هنگامی که رفتار ناپسندیده ای از او سر می زند.
در این موقع، خطای محض خواهد بود که والدین یا مربیان کارهای دقیقی به نوجوانان محول کنند و ایشان را به علت اشتباهات غیر ارادی، مورد سرزنش قرار دهند زیرا این مذمت، ناراحتی های روانی نوجوانان را افزایش می دهد و موجب ایجاد و تشکیل «عقده هایی» در آنان می شود که مهمتر و خطرناکتر از همه «عقده یا احساس حقارت» است بدین معنا که نوجوان، خود را ناقص و حقیر می داند و این فکر را مرتباً به خود تلقین می کند در نتیجه، اعتماد به نفس را از دست می دهد و دیگر شخصیتی به خود قایل نمی شود، و چه بسا سرزنش مداوم والدین یا مربیان، ممکن است نوجوان را به کلی از خانواده و مدرسه متنفر کند و هر دو را ترک گوید(3) در این دوره رشد و تکامل، در همه خصایص ذهنی و اجتماعی و گرایش و نظریات نوجوان نسبت به مدرسه، معلمان، والدین، همسالان و حکومت تغییراتی پیدا می شوند. میل و ذوق وی نسبت به درسهای دبیرستانی دیگر مانند دروس دبستانی نخواهد بود.
البته باید این نکته را هم به یاد داشت که همه مشکلات نوجوانی و جوانی تنها نتیجه تغییرات رشدی نیستند بلکه در تحلیل نهایی پایه اجتماعی دارند یعنی نتیجه کیفیت نظر و گرایش دیگران نسبت به شخص در حال نمو می باشد.
باید دانست که نوجوانان- که معمولاً دوره اول راهنمایی را می گذرانند- مانند کودکان نوزاد، به توجه و مراقبت بیشتر والدین و معلمان احتیاج دارند و همواره از ایشان انتظار دارند که تمجید و تحسین درباره ی خود بشنوند و به ابراز محبت از طرف دیگران بیشتر مایل می شوند. بعضی از روان شناسان می گویند: فرد در این مرحله، به یک بیمار شباهت داردکه حالش بسیار خطرناک است و به یک پرستار دقیق، مطلع و مهربان نیاز دارد و کوچکترین بی توجهی و غفلت، ممکن است موجب انحراف نوجوان بشود. هدف تربیت نیز کمک به اشخاص خردسال و نوجوان و جوان است در اینکه علم و معرفت کسب کنند. عادتها و مهارتهای خود را رشد و گسترش دهند، و توانایی ها و گرایش های لازم برای سازگاری با محیط متغیر و پیشرفت در آن را بدست آورند.
وظیفه مربیان است که:
1. کودکان را پیش از ورود به مرحله حساس نوجوانی به تغییرات بدنی و آثار آنها آگاه سازند و اطلاعات لازم را نسبت به رشد و تغییرات بدنی و گرفتاریهایی که در اثر بی احتیاطی و جهل، ممکن است ایجاد شوند در اختیار آنان بگذارند.
2. با مهر و محبت با آنان رفتار کنند تا بتوانند اعتماد کامل آنها را به سوی خود جلب کنند و در حل مشکلات روانی، که نتیجه همان تغییرات بدنی و ظهور غریزه جنسی می باشند، ایشان را با احتیاط راهنمایی کنند.
3. با میل خود نوجوانان فعالیت های تربیتی گوناگون از قبیل، ورزش، کارهای دستی، کارهای هنری، مطالعه کتابهای علمی مفید، کلوبهای پیش آهنگی و گردشهای علمی ترتیب دهند و آنان را به شرکت در آنها تشویق نمایند تا بدین وسیله اوقات بیکاری و فراغت خود را خوب صرف کنند و امکان تخیل درباره تغییرات بدنی خود و توجه به ارضای میل جنسی از طریق نکوهیده نداشته باشند.
4. به شخصیت نوجوانان احترام قایل شوند و عملاً به ایشان نشان دهند که برای بالا بردن شخصیت آنان حاضرند کمک کنند.
5. از این نکته غافل نباشند که نوجوان در شبانه روز حداقل به 8 تا 9 ساعت خواب و استراحت نیازمند است.
6. چون نوجوانان به رضایت خاطر همسالان خود بیش از بزرگتران اهمیت می دهند والدین و معلمان باید راهنمای خوبی برای نوجوانان باشند و به آن فرصت و اجازه دهند که از همنشینی با یکدیگر لذت ببرند.
7. نوجوانان معمولاً به افراد برجسته و قهرمان، علاقه زیاد دارند و به تمجید آنان می پردازند (میل قهرمان پرستی). بنابراین، بهترین وسیله تهیه سرگذشت بزرگان و تاریخنچه قهرمانان و مخترعان است تا اینکه نوجوانان با اصول صحیح اجتماع آشنا شوند.

رشد بدنی و تربیت

ساده ترین و جامع ترین تعریفی که می توان برای آموزش و پرورش کرد این است که بگوییم: تعلیم و تربیت عبارت است از کشف و پرورش استعدادهای کودکان یا کمک به رشد و تکامل افراد برای سازگاری با محیط زندگی.(4)
از این تعریف، نتیجه می گیریم که سازگاری با محیط (5) وقتی برای کودک ممکن خواهد بود که بتواند از استعدادهایش به نفع خود و جامعه اش استفاده کند. این نیز در صورتی امکان پذیر است که به وسیله یک عده رهبر مطلع و آزموده به نام معلم یا مربی راهنمایی شود. مسئولان تعلیم و تربیت وقتی می توانند وظیفه مهم خود را که عبارت از راهنمایی کودکان برای سازگاری با محیط است، انجام دهند که موضوع رهبری یا «دانش آموز» را از تمام جهات (بدنی و روانی) کاملاً بشناسند، مخصوصاً به کیفیت و آثار رشد و تکامل در هر مرحله از مراحل رشد و زندگی آگاه باشند بدون اینکه رفتارهای کودکان را به «بدنیات و نفسانیات» تقسیم کنند و یکی را بر دیگری ترجیح دهند زیرا چنانکه در تعریف روان شناسی گفته شد هیچ رفتاری، بدنی خاص یا روانی محض نیست. از طرف دیگر، مدرسه وقتی مرکز صحیح تربیتی به شمار می رود که شرایط لازم برای رشد کودکان را فراهم سازد و آنان را در امر رشد کمک کند و در تنظیم و ترتیب هر فعالیت درسی، صلاح دانش آموزان را در نظر بگیرد. هر فعالیت تربیتی نیز وقتی مفید و مؤثر خواهد شد که به رشد بدنی و عقلی کودکان کمک کند. مسأله مهمی که معلمان نباید از آن غافل باشند تربیت و بهداشت بدنی است. البته باید این نکته را هم به یاد داشت که همه مشکلات نوجوانی و جوانی تنها نتیجه ی تغییرات رشدی نیستند بلکه در تحلیل نهایی پایه اجتماعی دارند یعنی نتیجه کیفیت نظر و گرایش دیگران نسبت به شخص در حال نمو می باشد. زیرا کودک وقتی عقل سلیم خواهد داشت و فرد متفکر و درست اندیش خواهد بود که تن سالم داشته باشد یا چنانکه هربرت اسپنسر در کتاب «تعلیم و تربیت» خود می گوید: «نخستین عوامل مؤثر در موقعیت فرد در زندگی بدن سالم است و اولین شرط توفیق یک ملت در زندگی این است که افراد آن بدنهای سالم داشته باشند».
اگر تربیت را زندگی یا وسیله آماده سازی افراد برای زندگی بدانیم هرگز نمی تواند از توجه به رشد و تکامل بدنی آنان غافل و بی نیاز باشد و معلمان نیز نمی توانند خود را تنها به این موظف بدانند که مطالبی را در ذهن کودکان بگنجانند. معلم می تواند به طرق زیر به کودکان کمک کند:

1. شناخت اعمال و کنش های بدنی

والدین ها و معلمان باید «حقایق زندگی» را به کودکان بیاموزند. کودکان و نوجوانان باید اطلاعاتی درباره ی ساختمان و عملکرد اعضای تناسلی بدست آورند همچنین با تغییرات فیزیولوِژیک خود در حال و آینده آگاه باشند. بدیهی است این آموزش یا- در واقع راهنمایی باید در سنی آغاز شود که کودک یا نوجوان نیاز و آمادگی دارد وگرنه باعث انحراف فکری و اخلاقی خواهد شد.

2. شناختن تفاوتهای موجود در میزان رشد

کودکان و نوجوانان نیازمندند بدانند که هر مرحله ای از رشد و تکامل با چه نوع تغییراتی همراه است و از اینکه حالات و صفات ویژه ای در آنان پیدا می شوند نگران و ناراحت نباشند و خود را «غیرعادی» نپندارند. باید اطمینان پیدا کنند که هر فرد سرانجام به رشد و نضج می رسد. و اگر والدین ها یا معلمان- احیاناً- وضع غیرعادی در کیفیت رشد و تکامل کودک یا نوجوان احساس کردند باید بدون هرگونه تشویش یا نگران نمودن کودک یا نوجوان به متخصص مراجعه کنند.

3. ایجاد فرصت برای مقایسه بدنی میان همگنان

باید کودکان فرصت داشته باشند که رشد و تکامل بدنی خود را با همگنانشان مقایسه کنند و به اختلاف سطح نضج بدنی خود پی ببرند و آن را یک امر طبیعی تلقی کنند.

4. توجه و مواظبت فردی

والدین، معلمان و کارورزان حرفه ای باید در پرداختن و توجه به مشکلات رشد بدنی کودکان و نوجوانان با یکدیگر همکاری کنند.
بعلاوه توجه به نکات زیر معلمان را در توجه به رشد و تکامل بدنی دانش آموزان کمک خواهد کرد:
1. معلم باید اول سال تحصیلی از قد، وزن، قدرت بینایی و شنوایی دانش آموزان اندازه گیریهای لازم را بعمل آورد و این اندازه گیری را هر یک یا دو ماه تکرار کند و چنانچه اختلالی در آنها مشاهده کرد فوراً به والدین یا بهداری مدرسه اطلاع دهد تا به درمان اقدام شود.
2. کلاس درس همیشه پاکیزه باشد و نور کافی در آن بتابد.
3. در هر درس، فعالیت های گوناگون برای تربیت حواس دانش آموزان ترتیب دهد.
4. معلم باید با اصول بهداشت مدارس آشنا باشد و دانش آموزان را به رعایت آنها راهنمایی کند.
5. فعالیت های ورزشی طوری در برنامه منظور شوند که به رشد بدنی دانش آموزان کمک کنند.
6. از تکلیف دانش آموزان به انجام دادن اموری که از توانایی ایشان خارجند خودداری شود.
7. فرصت های مناسب برای رشد مهارتهای گوناگون برای دانش آموزان فراهم آورد.
8. در تنظیم جدول ساعات درس، اصول روان شناسی و آموزش و پرورش مراعات شوند.
9. وسایل اولیه بهداشت را در اختیار دانش آموزان بگذارند.
10. محیط مدرسه و کلاس، نشاط انگیز و مشوق باشد.(6)

پی نوشت ها :

1- اصطلاح (adolescence) از فعل لاتینی (adolescere) مشتق شده به معنای نزدیکی تدریجی به نضج بدنی، جنسی و عاطفی است.
2- گروهی از روان شناسان معتقدند که دوره نوجوانی در دختران از 12 تا 20 و در پسران از 13 تا 20 سالگی است به کتاب روان شناسی رشد 2: روان شناسی نوجوانی از همین مؤلف از انتشارات دانشگاه پیام نور مراجعه شود.
3- چنانکه هر روز در روزنامه ها چنین حوادثی را می خوانیم.
4- به کتاب فلسفه آموزش و پرورش از همین مؤلف مراجعه شود.
5- سازگاری با محیط به صورت هماهنگی با اوضاع مطلوب و تلاش برای تغییر اوضاع نامطلوب محیط انجام می گیرد.
6- در این مورد مطالعه کتاب مبانی روان شناختی تربیت از همین مؤلف توصیه می شود.

منبع مقاله :
شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1385)، روان شناسی رشد، تهران: نشر اطلاعات، چاپ نوزدهم 1388