نویسنده: اسماعیل شفیعی سروستانی




 

«بیت المقدس» بزرگ ترین و پرجمعیت ترین شهر و مرکز «فلسطین» است که بر کوه های «موریا» بنا شده و کوه های «صهیون» و ‍«زیتون» از شرق و غرب آن را احاطه کرده اند. این شهر محل اولین قبله مسلمانان، دومین مسجد اسلام، سومین حرم شریف (بعد از مکه و مدینه) و بنا به فرموده ای از امام علی (علیه السلام) یکی از چهار قصر بهشتی در دنیاست که این چهار قصر عبارتند از: «مسجدالحرام»، «مسجدالنّبی (صلّی الله علیه و آله و سلّم)»، «مسجد بیت المقدس» و «مسجد کوفه».
نام دیگر بیت المقدس «اورشلیم» از دو کلمه «اور» و «شلیم» تشکیل یافته است. در زبان عبری «اور» به معنای آتش، روشنایی و مقدس و «شلیم» به مفهوم شهر، صلح و آرامش است و بر روی هم به معنی شهر مقدس، شهر روشنایی، صلح و آرامش است. یهودی ها آن را «بیت همیقداش» به معنی «خانه مقدس» نیز می گویند و تا قبل از ظهور اسلام «ایلیا» نیز خوانده شده است. بعد از ظهور اسلام، به تدریج اسامی بیت القدس، بیت المقدس، قدس و مدینه مقدسه بر آن اطلاق شد.
دایرة المعارف تشیّع ذیل واژه بیت المقدس آورده است:
درباره فضایل این شهر بسیار گفته و نوشته اند:
این شهر را انبیا بنا کرده اند. داوود (علیه السلام) و سلیمان (علیه السلام)، در این شهر حکومت داشتند، خداوند زکریا (علیه السلام) را به یحیی (علیه السلام)، در همین جا بشارت داد. جبال و طیر را در بیت المقدس برای داوود (علیه السلام) مسخّر ساخت، هاجر از کوثا به بیت المقدس هجرت کرد، موسی (علیه السلام) در اینجا به نور پروردگار نگریست و در همین جا با خدا تکلم کرد، مریم عَذرا در بیت المقدس وفات یافت. عیسی در همین جا زاده شد و عروج کرد، محشر و منشر حساب روز جزا و صراط در همین جا برپا خواهد شد و اولین بقعه ای که در روی زمین ساخته شده، همان است که بر صخره بیت المقدس بنا گردیده است.
همچنین حضرت ابراهیم (علیه السلام) فرزندش اسماعیل را برای قربانی کردن به بالای صخره برد و حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز از این کوه به معراج رفتند.
بدین ترتیب با شهری روبه رو هستیم که برای هر سه دین بزرگ آسمانی، بسیار مقدس به حساب می آید.
تاریخ، بیانگر آن است که این شهرِ صخره ای، دست کم در طیّ قرون، بیست بار تحت محاصره شدید واقع شده، دو بار به دست مهاجمان به کلی ویران گشته و بر جایش شخم زده اند؛ هجده بار تجدید ساختمان شده و سه بار معبد آن بازسازی و مرمّت گردیده است و مردمش شش بار وادار به تغییر دین و مذهب خود شده اند.
دکتر مروان سعید صالح ابوالروب در سفرنامه خود درباره «بیت المقدس» می گوید:
سرزمین «فلسطین» (1) از جایگاه ویژه ای در «کتاب مقدس» برخوردار است. این منطقه، صرف نظر از تاریخچه بسیار کهن و کشمکش هایی که در طول هزاران سال، درباره آن وجود داشته است، به دلیل توجه خاص ادیان بزرگ آسمانی و وجود اماکن مقدس هر یک از این ادیان، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ اما نکته ای که از دیدگاه فرجام شناسی کتاب مقدس، این منطقه را در کانون توجهات خود قرار داده، یکی سرنوشت قوم بنی اسرائیل است، که با ادّعای آنها سرزمین موعود و موطن اجدادی شان است و دیگری که مورد نظر ماست، قرار گرفتنش به منزله عرصه نبرد نهایی بین خیر و شرّ است. در همین سرزمین است که ضدّ مسیح یا دجّال به دست عیسی (علیه السلام) یا مهدی موعود (علیه السلام) کشته خواهد شد.
از این رو شناخت آن، نه از جهات تاریخی- که بحثی بسیار طولانی را می طلبد- بلکه به جهت آشنایی با اوضاع و احوال مردمانش از ادیان مختلف و به خصوص قلب آن، شهر «بیت المقدس» یا «اورشلیم»، لازم به نظر می رسد؛ اما برای اجتناب از اطاله کلام، از ورود به گفتار بحث انگیز درباره سرزمین سوق الجیشی و تاریخی «فلسطین» صرف نظر کرده، تنها به معرفی بیت المقدس از دو دیدگاه اسلامی و غیراسلامی، یکی در توضیح اماکن مقدس این شهر به عنوان جایگاه و پایگاه سومین مکان مهم مسلمانان جهان و دیگری در قالب سفرنامه ای درباره اورشلیم، اکتفا می کنیم.

1- بیت المقدس (2)

معنای بیت المقدس را، «خانه محترم»، خانه ای که به پاکی و احترام یاد شده است، گفته اند.
همچنین در توصیف بیت المقدس-ارض المقدسه (در قرآن)- یا به اختصار، القدس (قدس)، می توان گفت، شهری است با مجموعه عبادی بزرگی در داخل آن؛ این مجموعه در نزد مسلمانان موسوم به «حرم الشّریف» است، که در بر گیرنده حدّاقل دو جایگاه مقدس اسلامی می باشد: «مسجدالاقصی» و «مسجدالقبّة».

2- حرم الشّریف

«حرم الشّریف»، بنایی چهارضلعی، تقریباً شبیه به ذوزنقه است. ابعاد این بنای چهار ضلعی، ظاهراً در منابع مختلف به صور متفاوت آمده است؛ اما کمترین ابعاد ذکر شده آن حدود 280 متر در امتداد جنوب، حدود 310متر در امتداد شمال، حدود 460 متر در امتداد شرق و حدود 480 متر در امتداد غرب است. این ابعاد، مساحتی در حدود صد و سی و هشت هزار متر مربع را در بر می گیرد که اندکی کمتر از 35 جریب است. در قسمت سکّو، ارتفاع متوسط آن از سطح دریا 730 متر است.
حرم الشّریف (3) تقریباً به شکل یک سکو و در بر گیرنده دو بنای بسیار معروف عالم اسلام است که غالباً با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند؛ «مسجدالاقصی» و (مسجد) «قبّة الصّخره».
مسجدالاقصی اغلب با مسجدالقّبة یا قبّة الصّخره اشتباه گرفته می شود؛ اما این، دو مسجد کاملاً متمایز از یکدیگرند. مسجدالاقصی همان است که خداوند در اولین آیات سوره بنی اسرائیل به آن اشاره فرموده اند.

3- مسجدالاقصی

مسجدالاقصی نخستین قبله مسلمانان، از اماکن مقدس و بسیار با اهمیّت اسلامی، واقع در«بیت المقدس»- اورشلیم- است. مسجدالاقصی دومین مسجدی است که صرفاً به خاطر عبادت و پرستش خداوند بنا شد. این مسجد در طیّ قرون و اعصار متمادی، چندین بار دچار تغییر شکل شده و ویران گشته است. هنگامی که عمربن خطّاب در سال 15 ه.ق. (594 م.) وارد شهر بیت المقدس شد، دستور داد منطقه ای را که به اعتقاد او، جایگاه مسجد بوده است، پاک سازی کنند تا عمارت اولیه مسجد آغاز شود. ساختمان آن عملاً در سال 18 ه.ق. (597 م.) آغاز و با تیرچوبی و الوار ساخته شد. عبدالملک بن مروان، آغازگر بنای «مسجدالاقصی» به شکل و ساختار نوینش بود؛ اما این پسرش ولید بود که ساختمان آن را در سال 90 ه.ق. (669 م.) تکمیل کرد.
ساختمان فعلی مسجد، اساساً از سال 424 ق. که برای آخرین بار توسط خلیفه الظاهر، مورد بازسازی قرار گرفت و شکل آن را از بنای سابقش تغییر نداد، دست نخورده باقی مانده است، او تنها از ابعاد شرقی و غربی آن کاست.
«مسجدالاقصی» بسیار پیش تر از «مسجدالقبّه» وجود داشته است، اما همان طور که گفته شد، به شکلی بدوی بود تا آنکه پس از تکمیل مسجدالقبه، به شکل امروزی خود در آمد.
مسجدالاقصی از نظر دین اسلام دارای منزلتی والا و قداستی عظیم است؛ نخستین قبله مسلمانان که پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، همه دورانی را که در «مکه» زندگی می کرد و تا هفده ماه پس از هجرت به «مدینه»، به سمت آن نماز می گزارده است. (4) این مسجد معراج حضرت خاتم الانبیا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به افق اعلی است. خداوند در «قرآن کریم» می فرمایند:
«ما پیرامون آن را مبارک گردانیدیم» و این مکان، مقرّ انبیای الهی، از ابراهیم تا عیسی (علیه السلام) و مهبط وحی و محلّ نزول کتاب های «تورات»، «انجیل»، «زبور» و دیگر صحف آسمانی پیش از «قرآن» است. نقل است در عهد داوود (علیه السلام)، طاعونی آمد و جمع بسیاری را به هلاکت رساند. داوود به اتفاق گروهی از پیروان خویش در محلّ مسجد، که محل آمد و شد ملائکه را در آنجا مشاهده نموده بود، گرد آمد، دست به دعا برداشت و از خداوند خواستار رفع طاعون گردید. دعا به اجابت رسید و طاعون برطرف شد. پس از آن تصمیم گرفت مسجدی در آنجا بسازد و این، پس از گذشت یازده سال از حکومت او بود و هنوز مسجد به اتمام نرسیده بود که خود بدرود حیات گفت و امر تکمیل مسجد را به فرزندش سلیمان محوّل ساخت. وی به مدد دیوان [جنّیان] آن را با سنگ مرمر و بعضی جواهرات ساخت و روز پایان بنا را عیدی بزرگ گرفت و قربانی کرد و قربانی اش مورد قبول حضرت پروردگار قرار گرفت. بعضی گفته اند که سلیمان، خود بنای مسجد را آغاز نمود. (5)
در حدیث امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده است که:
«مسجدالحرام، مسجدالنّبی، مسجد کوفه و مسجد بیت المقدس، کاخ های بهشتند که بر روی زمین قرار دارند.» (6)
از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که:
«نماز واجب در مسجدالحرام، مسجدالرّسول، مسجد بیت المقدس و مسجد کوفه برابر با حج است و نماز نافله در آنها معادل با عمره.» (7)
از امام صادق (علیه السلام) نیز در تفسیر آیه «اعمَلوا آلَ داوودَ شُکراً» (8) آمده است که :
«هشتاد مرد و هفتاد زن بودند که هیچ گاه محراب (بیت المقدس) را خالی نمی گذاشتند و به نوبت در آن می زیستند و همه آنها از آل داوود بودند.» (9) (10)

4- مسجدالقبّه

این مسجد توسط خلیفه اموی، عبدالملک بن مروان، به یادبود سفر بزرگ پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)؛ یعنی معراج بنا شد. بنای آن در سال 67 ه.ق. (687 م.) آغاز و در سال 71 ه.ق. (691 م.) تکمیل شد. این مسجد از قاعده ای هشت وجهی تشکیل شده است که دو راهروی هم مرکز هشت وجهی را در بر گرفته، آنها نیز به نوبه خود جایگاه مرکزی دایره ای شکل، حاوی صخره را احاطه کرده اند؛ گمان می رود این همان صخره ای است که پیامبراکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در معراج با آن به آسمان رفت. در بالای قاعده هشت وجهی و بلافاصله در بالای دایره ای که صخره را احاطه کرده است، قبّه ای دو لایه، با قطر 18 تا 20 متر و ارتفاع حدوداً 23 متر، قرار دارد.
بدین ترتیب نام این مسجد بر گرفته از این واقعیت است که گنبد (قبّه) آن، به طرز شگفت انگیزی بر کلّ ساختمان احاطه دارد. بر دیواره های درونی قاعده هشت وجهی نیز، مانند دیواره های بیرونی، آیات «قرآن کریم» نقش بسته، که مجموعاً 210 متر از فضای دیوارها را در بر گرفته است. جای شگفتی نیست که «مسجدالقبّه» مناره ای ندارد؛ زیرا در دوره امویان مناره از اجزای مساجد نبود و این بنا، بیشتر از مظاهر دوره عبّاسیان است.

5- معبد سلیمان

همان گونه که گفته شد، «بیت المقدس» در «فلسطین» واقع است. نام قدیم فلسطین «کنعان» بود و تاریخِ آن به سه تا چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح (علیه السلام) می رسد. تقریباً در قرن سوم پیش از میلاد، حضرت ابراهیم (علیه السلام) به این سرزمین آمد. فرزندان ایشان در این مکان سکنا گزیدند، تا آنکه در زمان یعقوب (علیه السلام) سیر حوادث،‌ یوسف (علیه السلام) را در «مصر» به قدرت رساند. بر اثر قحطی گسترده، پای فرزندان یعقوب برای گرفتن آذوقه به مصر باز شد. یوسف (علیه السلام) برادران را شناسایی کرد و بدین ترتیب خانواده یعقوب (علیه السلام) و فرزندان او (بنی اسرائیل) به مصر منتقل شدند.
بنی اسرائیل تا زمان زنده بودن یوسف (علیه السلام) در مصر با احترام زندگی می کردند؛ اما پس از مرگ او، وضع دگرگون شد. یوسف (علیه السلام) پیش از مرگ، همه را جمع کرد و از سختی ای که به آنان می رسد، خبر داد. او گفت که:
مردان کشته خواهند شد، شکم زنان آبستن دریده و کودکان ذبح خواهند شد تا اینکه خداوند حق را به دست یکی از فرزندان لاوی بن یعقوب ظاهر کند.
بنی اسرائیل پس از مرگ یوسف (علیه السلام)، 400 سال غیبت سختی را تحمل کردند و همواره در انتظار منجی خود بودند.
با ظهور منجی یهودیان، موسی (علیه السلام) قوم بنی اسرائیل از سرزمین مصر به مقصد «سرزمین موعود» به حرکت درآمدند. موسی (علیه السلام) به اذن خداوند دریا را شکافت و فرعونیان همه در آب غرق شدند. موسی (علیه السلام) می توانست با بنی اسرائیل به مصر بازگردند، زیرا آنان تمام نقاط مصر را به خوبی می شناختند؛ اما مأموریت ایشان استقرار در «فلسطین» و «قدس» بود تا بتوانند حکومتی تشکیل دهند و پایه گذار حکومت جهانی موحّدان شوند.
پیمودن این مسافت 40 سال به طول انجامید. ایشان 40 سال سرگردانی را به خاطر نافرمانی از دستورات پیامبرشان تحمل کردند، دچار بیماری و مرگ شدند، پیامبر خود، موسی (علیه السلام) را از دست دادند؛ در حالی که هرگز قبر او را نیافتند و سرانجام در زمان یوشع، جانشین حضرت موسی (علیه السلام)، بنی اسرائیل به «فلسطین» رسیدند. قوم فلسطین در مقابل آنان مقاومت کرد و بنی اسرائیل را مغلوب ساخت؛ لیکن پس از جنگ های فراوان، مجدداً بنی اسرائیل قدرت گرفتند و بر شهرها مسلط شدند. در حدود 1000 ق.م. حضرت داوود (علیه السلام) توانست «اورشلیم» را از دست فلسطینیان خارج کند.
چنان که گفته شد، بنای «معبد بیت المقدس» را داوود (علیه السلام) آغاز کرد؛ اما در زمان سلیمان (علیه السلام) با نام معبد یا «هیکل سلیمان» به پایان رسید. لازم به ذکر است که «بیت الله الحرام»؛ یعنی «خانه کعبه» تقریباً هزار و صد سال زودتر از بنای معبد بیت المقدس، به دست حضرت ابراهیم (علیه السلام) ساخته شد.
سلیمان تمام موقوفات پدر را به داخل خانه خدا برد و طلا و نقره و سایر آلات و ادوات را که برای خانه خدا هدیه آورده بودند، در خزاین آن جای داد. او مشایخ، بزرگان و رؤسای قوم را خواست تا در «اورشلیم» جمع شوند و تابوت عهد خداوند را که در «قرآن مجید» از آن با نام تابوت سکینه یاد شده است، از شهر داوود (علیه السلام) که بالای «کوه صهیون» بود، بیاورند.
این معبد در سال 587 ق.م. به دست بابلی ها ویران شد. معبد دوم در پی غلبه سپاهیان کوروش هخامنشی بر بابلی ها در سال 535 ق.م. مجدداً بنا شد و سرانجام در سال 70 بعد از میلاد، توسط تیتوس، امپراتور «رم»، با خاک یکسان شد.
شش قرن بعد، زمانی که سپاه اسلام در سال 638 بعد از میلاد مسیح بر روم پیروز گشت و «اورشلیم» را از بیزانس ها گرفت، مسلمانان در اورشلیم «مسجدالاقصی» را بازسازی کردند.

5-1. دیوار غربی (محل زیارت یهودیان)

«معبد سلیمان» (معبد اول)- محور اصلی عبادت و روحانیّت یهود- از زمان تأسیس آن، تحت فرمان سلیمان بوده است. اولین بار در سال 587 قبل از میلاد مسیح (علیه السلام) توسط نِبوکَد نِصَّر (بُختُ نَصَّر) تخریب شد؛ اما در اواخر قرن ششم قبل از میلاد، پس از بازگشت از تبعید یهودیان، بازسازی گردید (معبد دوم). هرود کبیر، آن را در مقیاسی پیچیده،‌ بسط و توسعه داد. آغاز این بازسازی در سال 20 ق.م. بود؛ اما هنوز تازه و به سختی احیا شده بود که با قیام یهودیان در خلال زمامداری تیتوس در سال 70 م. تخریب شد. باور یهودیان بر این است که محلّ معبد که به آن «تِمپِل موُنْت» می گویند، در بخشی از «حرم الشّریف» که دو مسجد معروف مسلمانان در آن واقع است، قرار داشته است.
بدین ترتیب می توان به دیوار غربی حرم الشریف- دیوار حایل «معبد سلیمان»- معروف به «دیوار ندبه» به دیده زیارتگاه یهودیان نگریست. این مکان تنها بخش باقی مانده از «معبد دوم» در شهر «اورشلیم» (بیت المقدس) است و به همین دلیل، مقدّس ترین اماکن یهودیان به شمار می آید. این مکان در زمان پراکندگی یهودیان، جایگاه نیایش و سوگواری بوده است و سابقاً به آن دیوار ندبه می گفتند؛ چنان که امروزه به نظر می رسد،‌ ابعاد این دیوار عبارت است از: 50 متر درازا و 20 متر ارتفاع، با این حال، دیوار تا عمق بسیار زیادی در زمین فرو رفته است. سرآغاز دعا و نیایش یهودیان در این مکان، از اوایل امپراتوری بیزانس است. در این محل، یهودیان بر ویرانی معبد سوگواری و برای بازسازی آن دعا می کنند. عباراتی از قبیل دیوار ندبه،‌ توسط مسافران اروپایی به کار رفته است، مسافرانی که شاهد شب زنده داری های سوگوارانه و زاهدانه یهودیان در برابر بقایای معبد مقدس بوده اند. (11)
در شمال حرم، خیابانی به نام «Via Dolorosa» یا خیابان غم ها که موسوم به راه صلیب نیز هست، قرار دارد. گمان بر این است که اینجا محل عبور عیسی (علیه السلام) در راه خود به «جلجتا» (12) بوده است. این خیابان به «کلیسای آرامگاه مقدس» (13) منتهی می شود. این محل، اکثراً از سوی مسیحیان مورد بازدید قرار می گیرد.

6- بیت المقدس پس از اسلام

پس از بعثت حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، در سیزده سال اول بعثت که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در «مکه» زندگی می کرد، مسجدالاقصی در «بیت المقدس» قبله اول مسلمانان بود و پس از مهاجرت به «مدینه» در سال دوم در مسجد «بنی سلمه» در شهر مدینه، به فرمان خداوند، قبله مسلمانان از مسجدالاقصی به «مسجدالحرام» (خانه کعبه در مکه) تغییر یافت که شاید خلع سلاح کردن یهود، از مهم ترین دلایل آن بوده است؛ زیرا مسلمانان را به خاطر نماز گزاردن به قبله آنان تحقیر می کردند.
پس از رحلت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، خلیفه اول، سپاهی را روانه «سوریه» و «فلسطین» کرد که با درگذشت او، در زمان خلیفه دوم، سوریه و «بیت المقدس» به دست مسلمانان افتاد و رومیان در آنجا شکست خوردند. اهالی شهر، مقاومت زیادی کردند، اما طولانی شدن محاصره و مشکل غذا و شیوع بیماری و... آنان را مجبور به تسلیم شدن کرد. خلیفه دوم با مرکب و لباسی بسیار ساده وارد شهر شد که تعجب اهالی را برانگیخت و قرارداد صلح منعقد شد. خلیفه نسبت به اهالی رفتار بسیار ملایمی داشت و از آن سال، یعنی 15 ه.ق. فلسطین در دست مسلمانان بود. در معاهده صلح، مسیحیان در اعمال مذهبی خود آزاد بودند. ساکنان این شهر را عمدتاً مسلمانان عرب تشکیل می دادند و برای مسلمانان نیز «قدس» ‌به دلیل اینکه قبله اول بود، بسیار معزّز و مقدس شمرده می شد.

7- توطئه اسرائیل

به نظر می رسد موضوع اشتباه گرفتن بین «مسجدالاقصی» و «مسجدالقّبه»، ظاهراً به دلیل نزدیکی این دو بنا و اطلاق کلی به این مجموعه است که شامل این دو مسجد و چند بنای غیرمعروف دیگری می شود که در محوطه حرم الشریف قرار دارد؛ اما دکتر مروان سعید صالح ابوالروب، این مسئله را طور دیگری می نگرد. او در نامه ای خطاب به سردبیر «نشریه الدّستور»، چنین اظهار می کند:
بین مسجدالاقصی و قبّة الصّخره (مسجدالقبّه) سردرگمی قابل توجهی وجود دارد. هرگاه در رسانه های محلی و بین المللی ذکری از مسجدالاقصی به میان می آید، عکسی از قبّة الصخره به جای آن نمایش داده می شود. دلیل اصلی این مسئله، عدم اطلاع عموم مردم، هم راستا با توطئه های اسرائیل است. در زمان اقامتم در ایالات متحده نیز کراراً با این مسئله مواجه بودم تا آنکه اطلاع یافتم که صهیونیست ها در «آمریکا» چنین تصاویری را چاپ و منتشر کرده، به اعراب و مسلمانان می فروشند، برخی اوقات با قیمت های بسیار اندک و حتی گاهی اوقات به صورت مجانی و بدین ترتیب مسلمانان آن را به تمام نقاط نصب می کنند؛‌ به دیوار منازل و دفاتر کارشان.
همین مسئله مؤیّد این قضیه است که [دولت] اسرائیل می خواهد تصویر مسجدالاقصی را از اذهان مردم پاک کند، تا یهودیان بتوانند آن را تخریب و معبد خود را پنهانی بنا کنند و اگر کسی شکایت یا اعتراضی داشته باشد، آنگاه به طور زنده تصویر قبّة الصخره را نشان داده، اظهار خواهند داشت که آنها کاری نکرده اند.
عجیب توطئه ای! هنگامی که از برخی اعراب، مسلمانان و حتی برخی فلسطینی ها پرسش کردم، دریافتم که آنها نیز قادر به تمایز بین این دو مکان مقدس نیستند.
این واقعاً باعث اندوه و ناراحتی ام شد که اسرائیلی ها چقدر تاکنون در پیشبرد اهدافشان توفیق داشته اند!

پی نوشت ها :

1. بخشی از سرزمین شام، شامل شهرهای «بیت المقدس» و «غزه» و «بیت لحم» و «حبرون» و «نابلس»، که زمینی آباد با کشت ها و درختان فراوان میوه است و قرآن در وصف آبادانی آن فرموده: « المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله» (سوره اسراء (17)، آیه 1) و نیز آن را سرزمین مقدس خوانده و فرموده: «یا قوم ادخلوا الارض المقدسه» (سوره مائده (5)، آیه 21)، مفسران «سرزمین مقدس» را به فلسطین تفسیر کرده اند. (معارف و معاریف)
2. برای تعریف اماکن مقدس شهر «بیت المقدس» یا «اورشلیم» عمدتاً از این منبع استفاده شده است:
http://www.members.aol.com,Baytol Moqaddas,Author: Taoufik Nadji.
همچنین از منابع دیگری چون «دایرة المعارف کامپتون»، «وبستر» و «بریتانیکا» و «معارف و معاریف» نیز استفاده شده است.
3. غیرمسلمانان و به خصوص یهودیان و مسیحیان به آن تمپل مونت Temple Mount، می گویند؛ کوه یا تپه ای که به ادعای آنان زمانی معبد سلیمان بر آن قرار داشته است.
4. وسائل الشیعه، ج 4، صص 298-310.
5. کامل ابن اثیر، ج 1، ص 227.
6. بحارالانوار، ج 99، ص 240.
7. وسائل الشیعه، ج 2، ص 550.
8. سوره سبأ (34)، آیه 13.
9. بحارالانوار، ج 14، ص 71.
10. معارف و معاریف، مدخل مسجدالاقصی.
11. دایرة المعارف بریتانیکا، مدخل دیوار غربی، ‌Western Wall.
12. محلی که به اعتقاد مسیحیان، عیسی را در آنجا مصلوب کردند.
13. Church of the Holy Sepulchre کلیسایی که به اعتقاد مسیحیان بر جایگاه مصلوب شدن، تدفین و دوباره زنده شدن عیسی بنا شده است.

منبع مقاله :
شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (1391)، دانشستان سرزمین های درگیر در واقعه ی شریف ظهور، ج 1، تهران: موعود عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، دوم