نویسنده: علی اکبر شعاری نژاد




 

تعریف میل:

روان شناسان، امیال را از قبیل: مجذوبیت ها، هدف جویی ها، دوست داشتنی ها و بیزاریها، و انگیزه ها تعریف کرده اند لکن اگر همه تعریف های گوناگون را به دقت بررسی کنیم می بینیم که اصطلاح میل، در روان شناسی دارای دو مفهوم است: اول اینکه میل، وضع یا حالتی است که با تمرکز دقت در مسائل یا فعالیت های معین مشخص می شود، یا تمایل به مجذوب شدن در یک تجربه (experience) و ادامه آن است مانند میل به چوگان بازی یا مطالعه شیمی یا روان شناسی که با دقت و شرکت در فعالیت های مربوط آشکار می شود. دوم اینکه میل، احساس لذتی است که از دقت مخصوص به بعضی چیزها یا از شرکت در بعضی فعالیت ها نتیجه می شود.(1) در نخستین تعریف، میل مانند یک وضع محرک، منظور شده است یعنی وضعی که فعالیت شخص را نگاهداری و رهبری می کند. در تعریف دوم، میل همچون اثر شرکت شخص در بعضی فعالیت ها است. از آزمایش های بعمل آمده درباره ی هر نوع میل، چنین نتیجه می شود که آن دو کاملاً به یکدیگر بستگی دارند. چنانکه اگر شرکت در فعالیتی موجب رضایت خاطر شخص شود او را برمی انگیزد که همان فعالیت را تکرار کند یعنی به صورت انگیزه در می آید. سرانجام، هرگاه خشنودی و رضایت خاطر تکرار شود، میل (آمادگی) رشد خواهد کرد و خود را به شکل تمایل شخص به مجذوبیت در یک فعالیت و ادامه آن آشکار خواهد ساخت.
بستگی میان رغبت ناشی از فعالیت و رغبت محرک، از لحاظ راهنمایی تربیتی و حرفه ای اهمیت بیشتری دارد زیرا این راهنمایی با رشد و تکامل امیال مواجه خواهد شد. چگونه می توان به کودکی یاد داد که به چیزی رغبت کند که مایل نیست؟ پاسخ این پرسش، کاملاً آسان و آن اینکه: مراقب باشید که شرکت کودک در فعالیت با رضایت خاطر توأم باشد. مسلماً گفتن این پاسخ، از عمل کردن به آن، بسیار آسان است و برای عملی ساختن آن می توان از تحریک های خارجی قوی استفاده کرد مثلاً می توان کودک را به وارد شدن در فعالیتی، مجبور ساخت و این وقتی خواهد بود که رضایت خاطر حاصله از آن، بیش از خشونت نخستین باشد. در این حال است که استعداد، نقش عمده ای را در رشد و تکامل میل بازی می کند. بعضی از فعالیت ها به علت رضایت خاطری که از آنها ناشی می شود به فعالیت های دیگر برتری دارد لیکن، با این همه استعداد خوب انجام دادن هر فعالیت، خود یک عامل ایجاد رضایت خاطر است. امیال همواره در فعالیت هایی پیشرفت می کنند که با موفقت توأم باشند. فرض کنیم معلمی می خواهد میل دانش آموزی را نسبت به درس حساب، رشد و پرورش دهد. برای این منظور به روشهای پسندیده ای متوسل می شود تا او را به مطالعه ی حساب و شرکت با دانش آموزان دیگر در حل مسائل ترغیب کند لکن باز هم نتایج و جوابهای او همیشه غلط می شوند زیرا او استعداد درک و فهم آن فعالیت ها را ندارد. البته این غیر از آن است که او به درس حساب مایل نیست. خلاصه، کودک به احساس موفقیت نیازمند است و باید هر فعالیتی را که آغاز می کند با استعداد و میلش سازگار و متناسب باشد تا در ابتدا موفقیت بدستن آورد وگرنه ممکن است به کلی از آن فعالیت زده شود.
از آنچه در تعریف و چگونگی میل و رغبت گفته شد می توان دریافت که نشانه ی اساسی امیال، وجود دقت است یعنی میل، دقت شخص را به آنچه مایل است برمی انگیزد و او را به فعالیت وا می دارد. وقتی کودک، فعالیتی را رضایت بخش و خوشایند می یابد ادامه اش به صورت میلی در می آید، زیرا هر میل، احتیاجی را ارضا می کند و احتیاج نیز هر قدر زیاد باشد، پیدایش میل شدید را سبب می شود. مثلاً کودکی که به دوستی و رفاقت، احتیاج زیاد دارد انرژیهای خود را در فعالیت هایی صرف خواهد کرد که موجب ارتباط او با دیگران شوند. بنابراین، می توان گفت که میل علاوه بر دقت، مستلزم انتخاب نیز می باشد. بدین معنا فرد از میان اشخاص، اشیاء و فعالیت های گوناگون آنچه را که مورد علاقه اش است برمی گزیند. همین انتخاب نیز در رفتارهای عقلی او مؤثر می شود او را به تفکر و تخیل درباره ی برگزیده اش وادار می سازد. از این رو، دانش آموزان آن فعالیت درسی را انتخاب و مورد توجه قرار خواهند داد که بدان مایلند. وقتی عامل میل این اندازه در فعالیت های فرد، مهم و مؤثر باشد هر مربی را موظف می کند که اطلاعات کافی درباره ی چگونگی رشد و تکامل امیال و اندازه گیری آنها بدست بیاورد. اینک ما نیز این دو موضوع را به اختصار مورد بحث قرار می دهیم.

ظهور و رشد امیال

میل را در کودک خردسال، از دقت او به روشنایی، صدا و برخورد می توان مشاهده کرد و او با حرکت دادن بدن یا چشم دوختن به چیزی، این میل خود را آشکار می سازد. خردسالان به تحریک حسی نیازمندند و همواره در پی این هستند که نسبت به اطرافیانشان هوشیار باشند. کودک به تدریج یاد می گیرد که به آنچه رضایت خاطر او را فراهم می آورد میل کند و به تکرار آن بپردازد و از آنچه سبب ناخشنودی او می شود اجتناب ورزد.
امیال کودکان برحسب اختلاف دوره های رشد و تکامل مختلف می شوند. به عبارت دیگر، امیال نیز با رشد کودک، تکامل و پیشرفت پیدا می کنند و از لحاظ موضوع و هدف، متفاوت می شوند و هر میلی از حیث زمان، وسعت میدان و شدت با میل های دیگر فرق می کند. جنبه های سه گانه امیال عبارتند از:

1. زمان

بعضی از امیال در دوران زندگی فرد یا تقریباً در بیشتر دوره های رشد و تکامل موجودند. گروه دیگر در مرحله خاصی آشکار شده سپس پنهان می شود مثلاً تحسین و پسندیدن قهرمانی، میلی است که در بعضی افراد، در دوره ی مخصوصی از زندگی ظاهر می شود و در عده دیگر، غالباً در همه مراحل زندگی ادامه دارد.

2. وسعت میدان

گاهی میدان میل، وسیع شده، تقریباً، یک جنبه عمومی از جنبه های فعالیت روانی غالب می شود، یا به یک جنبه خاص، محدود می شود. برای اولی می توان میل مکانیکی عمومی را مثال زد که در توجه و دقت شخص به همه آلات و ابزاری که می بیند و در میل او به فهم یا تعدیل و یا اختراع آنها آشکار می شود. دومی مانند توجه فرد به ابزارهای دقیق که ساعت های متمادی طول می کشد و این میل، بر همین امر منحصر می باشد.

3. شدت

می توان میل های هر فرد را برحسب شدت و نیرویشان مرتب ساخت. زیرا بعضی افراد میلی را بر میل دیگر ترجیح می دهند و از شدت و نیروی آن می کاهند. چنانکه مثلاً میل به مطالعه کتاب در بعضی مردم شدیدتر و نیرومندتر از میل ایشان به بازیهای ورزشی است.
از جمله مطالعات مهم و ارزشمند درباره ی امیال کودکان، مطالعات جرسیلد (Jersild) و تاسک (R.J.Tasch) است. ایشان سه هزار کودک را در نقاط گوناگون مورد آزمایش قرار دادند که یک قسمت از نتایج مطالعات آنان از این قرار است:
1-کودکان در همه مراحل زندگی به اشخاص و برقراری ارتباط با آنها مجذوب می شوند.
2-کودکان متمایلند امیال و عواطف خود را آزادانه و بنا به مفهومهای شخصی به جهان مربوط سازند.
3-کودکان، مخصوصاً در کلاسهای پایین، به هدیه هایی که می گیرند بسیار اهمیت می دهند.
4-تفاوتهای میلی میان کودکان مدارس و کلاسهای گوناگون وجود دارند که نفوذ معلمان را نشان می دهند.
5-امیال کودکان، نتیجه فرصت های یادگیری هستند.
6-کودکان به تدریج که بر سنشان افزوده می شود به انواع گوناگون اصلاح و پیشرفت خویشتن (self-improvement) از قبیل: کار، تربیت، خودشناسی و شناخت دیگران مایل می شوند.
7-کودکان معمولاً، بلکه غالباً در دبیرستان مایل می شوند هدفهای خود را از هدفهای مدرسه متفاوت ببینند و هدفهای شخصی ایشان را که مدرسه در نظر دارد نادیده می انگارند.
8-کودکان همینکه بزرگ می شوند کاهش عمومی در امیالشان مشاهده می شود.
9-مطالعات اجتماعی را به جای اینکه با نظر مساعد بنگرند کمتر مورد توجه قرار می دهند.
10- امیال اظهار شده کودکان همیشه با نیازهای واقعی آنان بستگی ندارند.
11- فعالیت های مرغوب خارج از مدرسه برای کودک، کار روزانه و وظایف کوچک هستند.
نتایج بدست آمده از مطالعه امیال، لزوم رعایت چند مسأله را در کلاس گوشزد می کند از آن جمله: امیال با فعالیت های خوشایند رشد می کنند و آنها نیز فعالیت های بیشتری را برمی انگیزند. یادگیری از همان تجارب و اطلاعات، سرچشمه می گیرد و مستقیماً تحت تأثیر ابراز احساسات یک کودک نسبت بدان کارها واقع می شود.

امیال و برنامه درسی

امروز برنامه درسی مدرسه پر از موادی است که امکانهای متعددی را برای رشد و تکامل امیال آماده می سازد. برنامه جدید دبستان یا دبیرستان، نمونه های بیشتری از اوضاع و احوال زندگی را شامل است و تصور اینکه مورد علاقه کودکان نباشد دشوار است. معمولاً کودکان به یادگیری آنها اظهار علاقه می کنند، لکن باز هم دانش آموزانی هستند که مدرسه را ترک می کنند و چنین نظر می دهند «آه» آنها همه شان چرندند. من آنها را دوست ندارم. «چرا کودک چنین می پندارد؟ چگونه می توان رغبت را در کلاس برانگیخت؟»
هر معلم، «باید به زودی امیال هر دانش آموز را در دبستان بشناسد و تربیت نیز باید از همان میل کودک آغاز شود و این در صورتی ممکن خواهد بود که امیال دانش آموزان شناخته شوند».
کودکان به چیزهایی متمایل می شوند که آنان را به جنب و جوش وادارند یا دستگاه حسی شان را تحریک کنند. معلم باید از این رغبت کودکان استفاده کند و از تحریک حسی در عمل یادگیری غافل نباشد. این نیز غالباً سبب خواهد شد که معلم از چهار دیوار کلاس بیرون شود و نمونه ها و مثالهای زندگی واقعی را در اختیار کودکان قرار دهد و یا آنها را به کلاس درس بیاورد. البته، در بعضی درسها از جمله جغرافی، این عمل امکان ندارد مثلاً معلم تهران نمی تواند کودکان را به کرمان ببرد یا زندگی مردم کرمان را به کلاس بیاورد ولی می تواند با استفاده از تصویرها، مدلها، نقشه های هوایی و سایر چیزهای واقعی، آن شهر را بشناساند و این روش سبب خواهد شد که دانش آموزان بیشتر مجذوب شوند.
کودکان وقتی اطرافیان خود را به چیزی مایل ببینند نسبت به آن علاقه نشان می دهند. بنابراین، معلمان باید همینکه دانش آموزان خود را متمایل دیدند خود نیز مایل شوند. البته، همه معلمان به همه قسمت های برنامه علاقه مند نمی شوند، از این رو، وظیفه مسئولان ادارات آموزش است که هر معلم را به تدریس آنچه دوست می دارد و علاقه مند است بگمارند. زیرا اگر معلمی موضوع درسش را دوست نداشته باشد نمی تواند یادگیری دانش آموزان را برانگیزد. در نتیجه، محصل از درس و مدرسه بیزار می شود و خستگی نشان می دهد. روی همین اصل به عقیده ی روان شناسان، اگر معلمان کلاسهای ابتدایی خانم باشند معمولاً دانش آموزان ایشان در درس حساب ضعیف خواهند شد زیرا خانم معلمان به تدریس این ماده کمتر تمایل نشان می دهند برعکس، بهداشت دانش آموزان خانم معلمان- در مقابل - بهتر از بهداشت دانش آموزانی می شود که معلمانشان مرد هستند زیرا اینان نیز به مسأله بهداشت کمتر علاقه مند می شوند.
امیال چقدر طول می کشند؟ بعضی میل ها زودگذر است و برخی در تمام عمر باقی می ماند. کینزبرگ (Cinzberg) و دیگران برای رشد و تکامل میل، سه سطح دریافته اند که به طور کلی به سن زمانی بستگی دارند: پیش از یازده سالگی، امیال زودگذر و ناپایدار می شوند، میان یازده و هفده سالگی ظاهر می شوند، و بعد از هفده سالگی پایداری و واقعیت پیدا می کنند.

شناخت و سنجش امیال

وقتی رغبت اساس فعالیت های تربیتی باشد در این صورت، تعیین و سنجش امیال برای معلمان ضروری خواهد بود. برای تشخیص و تعیین امیال کودکان راههای گوناگون وجود دارند. مثلاً از راه مشاهده اینکه کودک با چه چیزهایی بازی می کند، می خرد، جمع آوری می کند یا آنها را در فعالیت های آزادش مورد استفاده قرار می دهد می توان به امیال کودک پی برد. همچنین، میزان رغبت کودک را از طول زمانی که او در فعالیت صرف می کند، یا درباره ی لذتی که از انجام دادن یک فعالیت احساس می کند سخن می گوید می توان دریافت. لیکن، هم چنانکه جرسیلد (Jersild) اشاره کرده است: اغلب فعالیت هایی که وقت آزاد کودک را می گیرند از قبیل گوش دادن به رادیو یا تماشای تلویزیون، شدت امیال را نشان نمی دهد بلکه از نداشتن فعالیت های مهمتر حکایت می کند.
همچنین، از پرسش هایی که کودکان مطرح می کنند، آنچه که درباره ی معاصران خود می گویند، کتابهای آزادی (غیردرسی) که برای خواندن برمی گزینند، آنچه که رسم و نقاشی می کنند می توان رغبت های آنها را شناخت. یکی از بهترین روشهای شناخت رغبت های یک کودک در هر سن مطالعه آرزوهای او است. وقتی از کودکان سؤال شود که به داشتن چه چیزهایی علاقه مندند بیشترشان خواسته ها و آروزهای خود را به صراحت خواهند گفت. آرزوهای هر شخص، بطور مستقیم و غیرمستقیم نظر و گرایش او را نسبت به زندگی و آنچه را که از آن انتظار دارد آشکار می سازد.
بیشتر آرزوهای کودکان خردسال دارایی های مادی است از قبیل عروسک، پول، لباس و سایر اشیای مادی خانه. در سن ورود به مدرسه، میل کودک به اشیای مادی کاهش پیدا می کند و او مثلاً گاهی تمجید و تأیید اطرافیانش را نسبت به کاری که انجام داده است بر پاداش مادی ترجیح می دهد.

خواندنی های نوجوان

در جهان امروز مهارت خواندن از جمله مهارتهای ضروری برای زندگی به شمار می رود و چون تعداد مواد خواندنی به سرعت رو به افزایش است از این رو، یکی از مهمترین وظایف سازمانهای آموزشی هر کشور آموزش سریع خوانی به دانش آموزان است. خواندن برای نوجوان دو منظور را تأمین می کند یکی تحصیل علم و معرفت، دیگر تفریح و سرگرمی و صرف اوقات فراغت. خواندن، کودک یا نوجوان را با مسائل گوناگون زندگی مواجه می کند و سبب می شود که او دامنه ی بصیرتش را گسترش دهد و برای حل مشکلات و مسائل همانند آنها در زندگی آماده شود. خواندن به منظور کسب معرفت، به رفتار اجتماعی، مشاغل، اطلاعات فنی درباره ی مهارتهای مختلف و سلامت شخصیت فرد ارتباط دارد. خواندن برای تفریح و سرگرمی نیز از طریق مطالعه داستانهای افسانه ای، آگهی ها یا اطلاعات پراکنده روزنامه ها و مجلات، و داستانهای فکاهی انجام می گیرد. این گونه خواندنی ها وقتی بیشتر لذت بخش خواهند بود که خواننده بتواند خود را با قهرمان آنها همانند سازد. نوجوان کمتر از کودک برای تفریح و سرگرمی می خواند زیرا وقت فراغت نوجوان از کودک کمتر است و تمایل او به فعالیت های اجتماعی مانند رغبت های جنسی افزایش می یابد. (2)
تحقیقاتی که در آمریکا برای شناخت رغبت های خواندن در مرحله نوجوانی به عمل آمده اند نشان می دهند که:
الف. در یازده سالگی پسران نوجوان به خواندن داستانهای جنگی و موضوعهای مربوط به اختراع و اکتشاف علاقه مند می شوند در حالی که دختران نوجوان در همین سن به خواندن داستانهایی متمایل می شوند که درباره ی امور مربوط به زندگی خانگی و مدرسه ای و داستانهای خیالی و داستانهایی که به زبان حیوانات نقل شده اند نوشته شده باشند.
ب. رغبت پسران نوجوان در 12 سالگی به خواندن داستانهای قهرمانی، تاریخی و سرگذشت مردان و زنان مشهور مخصوصاً نوابغ آشکار می شود.
پ. در 14 سالگی می بینیم که تفاوتهای فردی در خواندن ظاهر می شوند و پسر نوجوان دیگر مانند دوران کودکی هر نوشته ای را نمی خواند بلکه از بین کتابها و نوشته ها مطالب خاصی را برای مطالعه انتخاب می کند چنانکه بعضی از نوجوانان به مطالعه اشعار می پردازند و گروهی به خواندن داستان های جنایی راغب می شوند.
ت. در پانزده سالگی پسر نوجوان به خواندن داستان های اختراعات و مخترعان، سیاحت نامه ها، سفرنامه ها و کتابهای فنی بیشتر علاقه مند می شود.
ث. نوجوان وقتی شانزده ساله می شود به خواندن حوادث روز و ورزش و معلومات عمومی رغبت می کند.
دختران و پسران نوجوان غالباً مجلات و نشریات هفتگی را می خوانند مجلاتی که موضوعهای متنوع و تصویرهای توضیحی زیاد دارند. جانسن(3) در سال 1932 به مطالعه تفصیلی موضوعهای مورد علاقه نوجوانان در مجلات پرداخت و نتایج زیر را بدست آورد:

موضوعهای مجله

سن بین 14-16 سال

پسران

دختران

داستانهای کوتاه

91%

10%

فکاهیات و موضوعهای خنده آور

72%

86%

داستانهای طولانی

65%

84%

داستانهای علمی

72%

34%

سفرنامه ها

40%

46%

آگهی ها

38%

31%

اخبار

38%

36%

مقاله های سیاسی

18%

15%

مقاله هایی درباره ی  اشخاص موفق در زندگی

8%

4%


این مطالعه نشان می دهد که موضوعهای مورد علاقه بیشتر نوجوانان 14-16 ساله داستانهای کوتاه و فکاهیات و موضوعهای تفریحی یا خنده آور هستند. در درجه بعد مقاله های علمی و سفرنامه ها قرار می گیرند و به مقاله های سیاسی یا سرگذشت اشخاص موفق کمتر از موضوعهای دیگر علاقه نشان می دهند.

رادیو و تلویزیون و سینما

علاوه بر نشریات مختلف، رادیو و تلویزیون و سینما و تئاتر نقش های مهمی در زندگی پسران و دختران امروز دارند و نفوذ آنها در رفتار ایشان گاهی بیش از نفوذ خانواده و مدرسه است. در چند سال اخیر استفاده از اینگونه وسایل ارتباطات جمعی قسمت زیادی از اوقات فراغت کودکان و نوجوانان را گرفته است از این رو، مسئولان آموزش و پرورش در هرگونه برنامه ریزی آموزشی باید به نقش وسایل مذکور در رفتار مردم توجه داشته باشند.
طبق تحقیقی که در آمریکا بعمل آمده است 11% پسران نوجوان هر روز بیش از سه ساعت به رادیو گوش می کنند و 66% بین یک و سه ساعت و بقیه که در حدود 23% می باشند کمتر از یک ساعت در روز به رادیو گوش می دهند.
معمولاً نوجوان به هر مطلبی که از رادیو پخش می شود گوش می کند ولی اگر به او اجازه دهند که برنامه ای برای رادیو بنویسد بدون شک آن را به موضوعهای خاصی اختصاص می دهد که برای نمونه نتیجه مطالعه ای را که در 1941 در آمریکا بعمل آمده است در جدول زیر نقل می کنیم: (4)

نوع برنامه

پسران (درصد)

دختران (درصد)

داستان و نمایشنامه

7/70

5/71

مطالب متنوع و فکاهیات

01/42

7/46

موسیقی

7/39

04/66

ورزش و خبرهای ورزشی

7/13

9/1

اخبار

9/8

1/8

موضوعهای آموزشی

2/4

3/3


چنانکه این جدول نشان می دهد تفاوت جنسی در گوش کردن به رادیو مؤثر است هرچند که زمان گوش کردن به رادیو تقریباً میان دختران و پسران برابر است ولی همه ایشان یک نوع برنامه را دوست نمی دارند مثلاً دختران، بطورکلی نمایشنامه، موسیقی کلاسیک و نیمه کلاسیک، بحث های میزگرد و آهنگ های رقص را ترجیح می دهند در صورتی که پسران، کمدی و واریته (variety)، نمایشنامه های پلیسی و جنایی، افسانه، خبرها و برنامه های ورزشی و مباحث سیاسی را بیشتر ترجیح می دهند.
نوجوانان تیزهوش برنامه هایی از نوع داستانی را که ایشان را به تفکر وادار می کنند ترجیح مسلسل سریال (serial)، آهنگ های رقص، داستانهای هیجانی و برنامه های کمدی و واریته را دوست می دارند.

تلویزیون

استفاده از تلویزیون به سرعت در حال گسترش است و تقریباً همه مردم شهرهایی که فرستنده تلویزیونی دارند در سنین مختلف، مدتی اوقات فراغت خود را به تلویزیون تماشا می کنند و تأثیر آن در تماشاگران بیش از رادیو است. روی هم رفته دختران بیش از پسران، تلویزیون تماشا می کنند. از جمله مطالعات جالبی که درباره ی تعیین مقدار زمانی که کودکان و نوجوانان برای استفاده از وسایل ارتباطات جمعی صرف می کنند بعمل آمده است که از دانش آموزان یک مدرسه سؤال کردند چقدر وقت را در فعالیت های مختلف، قبل و بعد از داشتن تلویزیون صرف کرده اند نتیجه زیر بدست آمد:
دقایق صرف شده هر روز در فعالیت های گوناگون

 

قبل از تلویزیون

بعد از تلویزیون

میزان تغییر

خواندن مجلات

17

10

7-

خواندن روزنامه ها

39

32

7-

گوش کردن به رادیو

122

52

70-

تلویزیون

-

173

173


در همه سطح ها پسران برنامه های اخبار، کمدی، مسابقه های ورزشی و بحث های علمی و دینی را انتخاب می کنند. دختران با وجود دوست داشتن اخبار و صحنه های کمدی، برنامه های درام و واریته را بیشتر ترجیح می دهند.

سینما

سینما یکی دیگر از وسایل ارتباطات جمعی و در شهرهای بزرگ، بهترین سرگرمی مردم بویژه نوجوانان می باشد. امروز حتی در روستاها هم بندرت افرادی را می توان یافت که با مفهوم سینما آشنا نبوده حداقل یک بار به آنجا نرفته باشند. رفتن به سینما انگیزه های مختلفی دارد از قبیل: سرگرمی، تفریح، گریز از تنهائی و ارضای امیال سرکوفته.
نوجوانان و جوانان وقتی فیلمی را در سینما تماشا می کنند به طور ناخودآگاه، دنبال شخصیت هایی هستند که بتوانند خود را با آنها همانند نمایند و یا از طریق ایشان میل ها و آرزوهای سرکوفته خویش را ارضا کنند. انجمن اولیا و مربیان ایران در بهمن ماه 1347 تحقیقی درباره ی عقاید نوجوانان و جوانان شهر تهران درباره ی سینما بعمل آورده و نتایج آن را زیر عنوان «بررسی و تحقیق وضع عقاید و رفتار نوجوانان و جوانان سینما روی شهر تهران درباره ی سینما» منتشر کرده است. در صفحه 52 این نشریه چنین می خوانیم: «.... جوانان و نوجوانان تهران با وجود اختلاف نظرهایی که در نوع فیلم و هدف از سینما رفتن دارند اکثریت در اینکه سینما بهترین و مناسب ترین سرگرمی آنان است متفق القولند... نتایج بدست آمده نشان می دهند که 4/81% از جوانان سینما و تهران را مردها و فقط 6/18% از آنها را زنان تشکیل می دهند. این نشان می دهد که عنایت پسران در تهران به سینما رفتن بیش از دختران و تقریباً چهار برابر آنها است.... در سنجش سینماروهای جوان برحسب سن آنها به این نتیجه رسیدیم که 18 سالگان بزرگان رقم سینماروها را تشکیل می دهند و سنین ماقبل و مابعد 18 سالگی (17-19) مقامهای بعدی را دارند.... درجه ی سواد نیز عامل مؤثری در گرایش جوانان به فیلم و سینما است. کسانی که از نظر سواد در سطح پایین تری هستند بیش از جوانانی که دارای تحصیلات عالی می باشند به سینما گرایش دارند... هدف جوانان از سینما رفتن در گروههای مختلف سنی، جنس، شغل و درجه ی سواد متفاوت است و روی هم رفته هدف اکثر جوانان از سینما رفتن، تفریح و سرگرمی است (32/32% سرگرمی و 7/22% تفریح)..... فیلم های مورد علاقه ی جوانان به ترتیب اهمیت عبارتند از فیلم های: اخلاقی، درام، وسترن، کمدی، تاریخی، عشقی، سکسی، پلیسی و جنایی، مستند و هنری....».
با توجه به آنچه درباره ی رغبت نوجوانان به وسایل ارتباطات جمعی گفته شد می توان اهمیت اجتماعی و تربیتی آنها را دریافت. تأثیر این عوامل وقتی مثبت و سودبخش خواهد بود که بطور غیرمستقیم هدفهای تربیتی جامعه را دنبال کنند و مطالب آنها فعالیت های مدارس (دبستان، دبیرستان، زایشگاه) را نقض ننمایند و این نیز در صورتی امکان خواهد داشت که بین اولیا و مسئولان رسمی آموزش و پرورش جامعه و مسئولان اداره ی وسایل ارتباطات جمعی(5) هماهنگی کامل موجود باشد.

ثبات رغبت های نوجوان

رغبت ها در تمام سن ها قابل تغییرند. یکی از هدفهای مدرسه این است که به دانش آموزان کمک کند امیال و رغبت های تازه ای را در خود گسترش دهند و رغبت های نامطلوب از لحاظ تربیتی و اجتماعی را ترک گویند. آزمایش های بعمل آمده درباره ی رغبت های نوجوانان نشان داده اند که رغبت های نوجوانان از 15 سالگی به بعد بتدریج ثبات پیدا می کنند. تغییرات رغبت بین 15 و 23 سالگی از این قرار است: تغییرات بین 5/15 و 5/16 سالگی رخ می دهد، دیگر بین 5/16 و 5/18 سالگی و بقیه بین 5/18 و 25 سالگی اتفاق می افتد. از این تحقیقات، چنین نتیجه می شود که معلمان و مشاوران و راهنمایان شغلی در این سن ها می توانند برای شناخت رغبت های شغلی نوجوانان از تست های رغبت شغلی استفاده کنند با توجه به اینکه این ثبات میلی در نوجوانان نسبی است.

خصایص رغبت های نوجوان

بطورکلی یکی از خصایص نوجوان این است که به ارزشهای مورد قبول بزرگسالان توجه ندارد. او در تفکرات، احساسات و اعمالش جنبه افراطی دارد و همین وظع در رغبت های او منعکس می شود. وقتی نوجوان به چیزی رغبت می کند مثلاً می خواهد موی سرش را به وضع خاصی آرایش کند، و یا در یک مسابقه ورزشی شرکت کند بیش از اندازه ارزش واقعی آن برای فرد یا گروه بدان جذب می شود.
نوجوانی، دوره ای از زندگی است که رغبت ها گسترش پیدا می کنند. در اوایل نوجوانی، رغبت ها در حال تغییرند ولی بتدریج حالت ثبات نسبی پیدا می کنند. به عبارت دیگر، با پیشرفت دوره ی نوجوانی بیشتر رغبت های کودکی کاهش می یابند و رغبت های تازه مخصوص دوران نوجوانی ظاهر می شوند و این رغبت های تازه، پایه رغبت های دوران بزرگسالی می باشند. رغبت در فعالیت های اجتماعی، خودآرایی و طرح ریزی برای آینده بتدریج افزایش و گسترش پیدا می کند.
از طرف دیگر، با پیشرفت نوجوانی، ارزشهای رغبت های متفاوت، تغییر می یابند. بدین معنا رغبت هایی که در دوران کودکی و اوایل نوجوانی برای فرد ارزش داشتند در مراحل بعد نوجوانی از ارزش آنها کاسته می شود و نوجوان به آنها اهمیت نمی دهد. مثلاً پسران در پایان مرحله ی کودکی و اوایل دوران نوجوانی به دختر رغبت و توجه نشان نمی دهد در حالی که در دوره ی بعدی نوجوانی این رغبت به شدت در او ظاهر می شود. و نیز با پیشرفت نوجوانی، رغبت های نوجوان، حالت- نسبتاً -ثابتی پیدا می کنند و اگر به شغل یا رشته ای رغبت نشان داد می توان بدان اعتماد کرد و هرچه به پایان دوران نوجوانی نزدیک می شود نسبت ثبات رغبت ها افزایش پیدا می کند. پس رغبت های نوجوانی با این چهار خصوصیت مشخص می شوند: نپذیرفتن ارزشهای مورد قبول بزرگسالان، گسترش رغبت ها، تغییر ارزشهای رغبت های متفاوت و ثبات نسبی رغبت ها.

عوامل مؤثر در رغبت های نوجوان

رغبت ها جنبه شخصی یا فردی دارند و تغییر آنها به عامل هایی بستگی دارد که مهمترین آنها از این قرارند:

1. سن

هر سالی که بر نوجوان می گذرد سبب می شود که او وظایف او مسئولیت هایی را به عهده بگیرد و بهترین وسایل ارضای رغبت هایش را انتخاب کند. رغبت به امور اجتماعی و ملی در دوران نوجوانی رشد و گسترش می یابد زیرا او وضع تازه ای پیدا می کند و نقش هایی را که ایفای آنها را جامعه از او انتظار دارد در می یابد.

2. رشد و نمو بدنی

وضع و رشد بدنی خاص نوجوان، در رغبت های او مؤثر است، مثلاً نوجوانانی که جثه ی کوچک دارند کمتر از نوجوانانی که از جثه ی بزرگ برخوردارند به ورزش علاقه و رغبت نشان می دهند.

3. جنس (sex)

تفاوتهای جنسی در رغبت ها از یک طرف به وضع بدنی و از طرف دیگر به آثار و نفوذهای فرهنگی بستگی دارند. چنانکه دختران در تفریحات خود بیشتر فعالیت هایی را ترجیح می دهند که کمتر به نیروی بدنی و زورمندی نیاز دارند در صورتی که پسران به فعالیت ها و بازیهایی رغبت نشان می دهند که مستلزم مهارت و نیروی عضلانی می باشند. دختران بیش از پسران فعالیت های منظم را دوست می دارند. همچنین، رغبت های دختران کمتر از پسران با افزایش سن تغییر می یابند.

4. هوش

تفریحات نوجوانان تیزهوش متنوعتر از تفریحات نوجوانان کم هوش است. نوجوان تیزهوش بیش از نوجوان کم هوش اوقات خود را در فعالیت های انفرادی صرف می کند. نوجوانانی که از لحاظ سطح هوشی متفاوتند از برنامه های رادیو و تلویزیونی یکسان لذت نمی برند و به همه آنها علاقه یکسان نشان نمی دهند.

5. محیط

محیط از دو راه در رغبت های نوجوان تأثیر می کند: یکی از این راه که چه چیزهایی را او می تواند دوست بدارد (تعیین چیزهای مورد علاقه) مثلاً نوجوانان شهری رفتن به سینما را دوست می دارند در حالی که این رغبت در نوجوانان روستایی بسیار ضعیف است یا شاید وجود ندارد زیرا محیط، این وسیله مورد علاقه را در اختیار ایشان نگذاشته است. نوجوانان روستایی نیز به اسب سواری بیش از نوجوانان شهری رغبت نشان می دهند.
دومین راه تأثیر محیط در رغبت های نوجوان تأثیر فشارهای فرهنگی است. جامعه ای نوجوانان خود را به دوست داشتن فعالیت های هنری وادار می کند و جامعه دیگر از نوجوانان خود انتظار دارد که شکار و شناگری را دوست بدارند زیرا اینها تفریحات عمومی آن جامعه می باشند. در بعضی از جامعه ها، فرهنگ (culture) ایجاب می کند که نوجوان به اجرای دقیق مراسم دینی و مذهبی علاقه مند باشد در صورتی که فرهنگ جامعه دیگر نوجوانان خود را به انکار آنها ترغیب می کند.

6. وضع اجتماعی اقتصادی

خانواده نوجوان نه تنها در تعیین آنچه باید دوست بدارد مؤثر است بلکه چگونگی ارضای این رغبت ها را نیز تعیین می کند. خانواده ای که وضع اجتماعی/ اقتصادی محدود و پایینی دارد نوجوانانش رغبت های محدودی خواهند داشت و ناچارند آنها را متناسب با وضع مالی خود ارضا کنند مثلاً تفریحاتی را دوست بدارند که کم هزینه هستند یا کتابها و مجلاتی را برای مطالعه انتخاب کنند که ارزانترند.

میلهای حرفه ای

از جمله عوامل مؤثر در موفقیت و آسایش شخص در زندگی ا ین است که شغلی را پیش بگیرد که خوب از عهده اش بربیاید و از آن لذت ببرد. میل انتخاب شغل و هدف پسران و دختران هنگام رسیدن به مرحله نوجوانی و بلوغ آشکار می شود باید دانست که ارزشها، سرگرمی ها، هدفهای آینده، عادتهای کار و آرزوهای حرفه ای کودکان و نوجوانان- تا حدود زیادی- از فرهنگ، طبقه اجتماعی، ترکیب خانوادگی و جنس متأثر می شوند. انتخاب شغل برای نوجوانانی که فرصت های محدودی در خانه برای انجام دادن کارهای کوچک داشته اند یک مسأله دشواری است. مراحل انتخاب شغل، در سن های گوناگون میان بیشتر کودکان و نوجوانان همانند است از این قرار:

1. مرحله انتخابهای خیالی

هنگامی است که آرزوهای حرفه ای کودک نامشخص و «غیرواقعی» هستند و کودک با کوشش های خیالی خود می خواهد کارهای بزرگسالان را انجام دهد. این دوره تا یازده سالگی ادامه دارد.

2. مرحله انتخابهای آزمایشی

که از یازده تا هفده سالگی است. در این دوره، سلیقه شغلی ابتدا بر دوست داشتنی ها و نفرت انگیزها یا امیال مبتنی است. پس از آن، استعداد و لیاقت، اساس انتخاب می شود و سرانجام ارزشها و ایده آلهای شخصی جانشین آنها می شوند.

3. مرحله انتخابهای واقعی

که بعد از هفده سالگی آغاز می شود و فرصت های حرفه ای و سایر واقعیت ها مورد توجه قرار می گیرند.

عوامل مؤثر در انتخاب شغل

نوجوان در انتخاب هدف زندگی و شغل آینده اش از عوامل زیر متأثر می شود:

1. خصایص روان شناختی

هر فرد برحسب چگونگی هوش، امیال، شخصیت، ارزشها و احتیاجات خودش شغل انتخاب می کند.

2. خصایص تنکارشناختی

از قبیل قد، وزن، سلامت عمومی، محاسن یا معایب اختصاصی بدنی.

3. تجارب شخصی

از قبیل کیفیت تربیت و سرگذشت شخص و شرایط کار.

4. والدین

کودک خردسال معمولاً نقشه والدین خود را درباره ی آینده اش می پذیرد. در سالهای اولیه کودکی، والدین در طرز تفکر و راهنمایی شغلی کودک بیش از هر عامل دیگر مؤثرند. این تأثیر والدین دو جنبه دارد: یکی اینکه بعضی شغل هایی را که خود دوست می دارند به فرزندان خود تأکید می کنند. دوم اینکه در فرصت های گوناگون، کارهایی را که دوست نمی دارند نزد فرزندان خود نکوهش و تقبیح می کنند تا به این وسیله آنها را از اشتغال به آن کارها باز دارند. نتیجه این است که کودک پیش از رسیدن به مرحله نوجوانی، میدان انتخاب شغلش محدود می شود.

5. وضع اجتماعی

وضع اجتماعی خانواده کودک و نوجوان، در میل حرفه ای او تأثیر می کند. بدین معنا که بعضی خانواده ها، شهرت شغل را مهمتر و پیشتر از میل فرزند خود می دانند و از این رو، او را به کاری که شهرت داشته باشد تشویق می کنند اگرچه وی رغبتی برای آن نداشته باشد. چنانکه امروز بیشتر بلکه همه والدین ها فرزندان خود را به ادامه تحصیلات متوسطه و دانشگاه وادار می کنند زیرا خوشبختی خود و ایشان را در آن می دانند.

6. دوستان و خویشاوندان

نوجوان در انتخاب نوع شغل از طرز تفکر و شغل دوستان و خویشان خود متأثر می شود. چه بسا تلقین یک دوست سبب می شود که او به شغلی متمایل شود و سعادت خود را در آن پندارد، مثلاً چون دوستانش را می بیند که همگی به تحصیل پزشکان مشغولند او نیز بدون توجه به استعداد و میل خود همان راه را در پیش می گیرد.

7. مدرسه

دیگر از عوامل مؤثر در انتخاب شغل، مدرسه است. دانش آموز از چگونگی توجه معلمانش به شغل های گوناگون متأثر می شود. از این رو، مدرسه در راهنمایی حرفه ای نوجوانان، مسئولیت بزرگی به عهده دارد.
استفاده از اطلاعات حرفه ای در کلاس درس سبب می شود که میدان دید دانش آموزان درباره ی دنیای کار، وسیع تر شود. این عمل را می توان به چند شکل انجام داد:
1. خواندن متن هایی درباره ی انواع گوناگون شغل ها.
2. معلم می تواند جنبه های حرفه ای موضوع و ماده درس را مورد بحث قرار دهد.
3. از صاحبان یا نمایندگان حرفه های مربوط به واحد کار و مطالعه مخصوص دانش آموزان می توان دعوت کرد که درباره ی کار خود برای دانش آموزان بحث کنند.
4. مشاهده کارگاههای گوناگون هنگام کار.
5. استفاده از فیلم و فیلم مقطع (filmstrip) یا سایر وسایل برای نشان دادن اجرای مهارتها و اطلاعات مفید درباره ی آنها که در واقع یک نوع آموزش حرفه ای خواهد بود.
نکته ای که همواره باید به وسیله معلمان به دانش آموزان نوجوان توصیه شود این است که در انتخاب هر شغل باید چهار عامل: استعداد، رغبت، هدف و محیط زندگی مورد توجه قرار گیرند. بدین معنا هر فرد وقتی در شغل خود موفق خواهد شد که استعداد ذهنی و بدنی لازم و میل اشتغال به آن شغل را دارا باشد. از طرف دیگر، بداند برای چه هدفی آن کار را در پیش می گیرد و در چه محیطی زندگی می کند و امکانات و احتیاجات آن در چه حدودند. مدرسه می تواند به روشهای زیر دانش آموزان را در این امر مهم یاری کند:
1- به قدر امکان، موضوع خودشناسی را در کلاس مورد بحث قرار دهد.
2- امکانهای اجتماعی مناسب فراهم کند تا دانش آموزان در ارتباط با دیگران خود را بشناسند.
3- تربیت بدنی و عقلی نیز به دانش آموزان کمک می کند که قدرت و ضعف خود را دریابند و راههای جبران ضعف و استفاده مؤثر از نیرومندی خود را یاد بگیرند.
4- ترتیب دادن کنفرانس های دانش آموزان نیز به رشد و تکامل خودشناسی ایشان یاری می کند.
البته، معلم می تواند به ابتکار شخصی، روشهای دیگری پیدا کند که دانش آموزان بتوانند استعدادهای ذهنی و بدنی و امیال خود را بشناسند.

8. وضع عمومی

علاوه بر عوامل نامبرده، وضع مالی، جغرافیای محلی و دین و مذهب نیز در انتخاب شغل مؤثرند.

عوامل مؤثر در تفاوتهای ذهنی

تفاوتهای عقلی یا ذهنی موجود میان افراد بشر نتیجه فعل و انفعال میان عوامل سرشتی و محیطی است زیرا زندگی انسان به عوامل ارثی و محیط طبیعی و اجتماعی بستگی دارد و چون این عوامل برای همه یکسان نیستند بنابراین، دو فرد را نمی توان یافت که از لحاظ عقلی یا ذهنی هم سطح باشند. مهمترین عوامل مؤثر در تفاوتهای ذهنی را می توان چنین خلاصه کرد:

1. سن زمانی

سن زمانی تأثیر مستقیمی در تفاوتهای عقلی موجود میان مردم دارد و این تفاوتها برحسب افزایش سن، فزونی می یابند بطوری که هر اندازه فرد از کودکی دور شده به نوجوانی و جوانی نزدیک می شود، امکان تعیین و تشخیص استعدادهای تحصیلی و حرفه ای و راهنمایی وی به شغل مناسب بیشتر می شود. هم چنین، رشد ذهنی در افراد ضعیف عقل یا کوته خرد زودتر از افراد متوسط و در اینان نیز زودتر از اشخاص پرهوش متوقف می شود. حتی به عقیده بعضی از روان شناسان، ماههای تولد نیز موجب تفاوتهای عقلی می شوند. مثلاً به عقیده بعضی از دانشمندان، کودکان متولد در ماههای بهمن، اسفند و فروردین با کودکانی که در ماههای دیگر سال به دنیا می آیند تفاوت عقلی دارند. بدین صورت که نسبت نوابغ و هوشمندان و کوته خردان میان متولدان سه ماه نامبرده بیش از سایر کودکان است.

2. جنس

دیگر از عامل های مؤثر در تفاوت های ذهنی میان مردم، نر و مادگی است چنانکه رشد و تکامل عقلی تا دوران نوجوانی در دختران بیش از پسران است و در این دوره، پسران دختران را پشت سر می گذارند. سپس سطح عقلی، به ویژه هوش در هر دو جنس به هم نزدیک می شود.

3. خانواده

از بعضی مطالعات روان شناسی چنین برمی آید که سطح عقلی کودک از سن والدین متأثر می شود. نخستین نتایج این مطالعات تأیید می کرد که سطح عقلی کودکان والدین جوان کمتر از کودکان اشخاص سالمند است. لکن آزمایش های بعدی نشان دادند که این تفاوت بیش از اینکه به سن والدین مربوط باشد با وضع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی خانواده بستگی دارد و اختلاف سن والدین در سطح عقلی کودکان چندان مؤثر نیست.
تعداد کودکان یک خانواده نیز در سطح عقلی آنها مؤثر است چنانکه سطح عقلی خانواده های بزرگ و پر اولاد کمتر از کودکان خانواده هایی است که شماره فرزندانشان محدود است. همچنین، از مطالعات مربوط نتیجه می شود که سطح عقلی پدران پر فرزند کمتر از پدران کم فرزند است. یعنی میان هوش پدران و شماره فرزندان ایشان همبستگی وجود دارد و این همبستگی در برتری کودکان خانواده های کم فرزند نسبت به اطفال خانواده های پر فرزند مؤثر است.

پی نوشت ها :

1- تعریف های گوناگون «میل» را در کتاب فرهنگ اصطلاحات علوم رفتاری از همین مؤلف می توان مطالعه کرد.
2- در این مورد به کتاب اصول ادبیات کودکان از همین مؤلف مراجعه شود.
3. Johnson B.M. (1932) Children's reading interests as related to sex and age.
4. Wittyetal. (1941) A Study of radio interest among High School students.
5- امروزه اصطلاح «رسانه های گروهی» بکار می برند که هنوز مورد تأیید و تصویب اکثر متخصصان زبان و ادبیات فارسی قرار نگرفته است.

منبع مقاله :
شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1385)، روان شناسی رشد، تهران: نشر اطلاعات، چاپ نوزدهم 1388