توضیح مدعای نظریه قبض و بسط
از جمله گونه های نسبی گرایی، گرایش به «نسبیت معرفت دینی» است: برخی می گویند ما نیز قبول داریم که دین ثابت و مطلق است و ارزش های دینی نیز تابع مصالح و مفاسد واقعی و نفس الأمری و ثابت هستند و واقعیت دین را مطلق
پرسشی از محضر علامه مصباح یزدی
پرسش:
نظریه ی «نسبیت معرفت دینی» یا «قبض و بسط شریعت» را به اختصار توضیح دهید.پاسخ:
از جمله گونه های نسبی گرایی، گرایش به «نسبیت معرفت دینی» است: برخی می گویند ما نیز قبول داریم که دین ثابت و مطلق است و ارزش های دینی نیز تابع مصالح و مفاسد واقعی و نفس الأمری و ثابت هستند و واقعیت دین را مطلق و ثابت می دانیم. اما ما به دین واقعی و مطلق دسترسی نداریم و چیزی که در دسترس و در اختیار ماست معرفت و شناخت ما از دین است و آنچه را ما به عنوان دین به دیگران ارائه می دهیم، در واقع شناخت و برداشتی است که ما از دین داریم و ممکن است دیگران شناخت و برداشت دیگری از دین داشته باشند. بنابراین، معتقدیم که کسی نباید شناخت و برداشت دینی خود را مطلق بداند و فکر خود را بر دیگران تحمیل کند.مروّجان این نگرش در کشور ما که عنوان «قبض و بسط شریعت» را برای آن برگزیده اند، تقریباً دو دهه است که هر روزه در سطح فزاینده تر و گسترده تری در روزنامه ها و مجلّات به رواج دیدگاه خود می پردازند و بر اساس آن چنین وانمود می کنند که شناخت همه ی مردم نسبت به دین یکسان نیست: ممکن است کسی بر اساس اعتقاد خود بگوید: نماز صبح دو رکعت است و دیگری نیز بر اساس اعتقاد و شناخت خود از دین بگوید: نماز صبح سه رکعت است؛ و در عین حال هر دو معتبر و مقبول باشد! و طبق این گرایش ما وقتی خودمان معتقدیم که نماز صبح دو رکعت است حق نداریم از دیگران نیز بخواهیم که دو رکعت بخوانند. بر اساس شناخت و قرائت ما از دین نماز صبح دو رکعت است، ممکن است برداشت دیگری از دین این باشد که نماز صبح سه رکعت است. آن هم شناخت و قرائتی از دین است و تفاوتی بین قرائت ها از جنبه ی ارزش گذاری وجود ندارد و قرائت هر کس برای خودش محترم است و هیچ کس حق ندارد قرائت خود از دین را مطلق کند و از دیگران بخواهد همان گونه که او دین را می شناسد و فهم می کند، آنها نیز فهم و درک کنند. گرچه بین دو قرائت تضاد و یا تناقض وجود داشته باشد. چون معرفت ها و شناخت ها قبض و بسط دارند و فراخ و وسیع یا محدود و تنگ می گردند، تا آنجا که ممکن است یکی از قرائت ها و شناخت ها در یک طرف باشد و قرائت دیگری در طرف نقیض قرائت اول قرار گیرد. مثلاً: یک قرائت از اسلام این باشد که «خدا یکی است» و یک قرائت دیگر هم این باشد که «خدا یکی نیست» بلکه دو تا، سه تا و یا هزار تاست!
ممکن است امروز کسی یک گزاره ی دینی را اثبات کند و فردا دیگری همان گزاره ی دینی را نفی کند، منشأ این تفاوت ها این است که دین واقعی در اختیار ما نیست و آنچه در اختیار ماست، معرفت ما از دین است و این معرفت ها و قرائت ها نیز قابل تغییر هستند و نسبت به افراد نیز مختلف و متفاوت می گردند.
منبع مقاله :
مصباح یزدی، محمد تقی؛ (1391)، پاسخ استاد به جوانان پرسشگر، قم: انتشارات مؤسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سرّه)، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}