محقق حلی و مستأمنین
عقد امان یکی از عقودی است که مسلمانان مجازند با کفار غیر کتابی منعقد کنند؛ بدین معنا که هر یک از مسلمانان می توانند تعدادی از کفار حربی را به امان خود در آورند. قبل از این که کفار حربی به اسارت سپاهیان اسلام در آیند هر
نویسنده: روح الله شریعتی
عقد امان یکی از عقودی است که مسلمانان مجازند با کفار غیر کتابی منعقد کنند؛ بدین معنا که هر یک از مسلمانان می توانند تعدادی از کفار حربی را به امان خود در آورند. قبل از این که کفار حربی به اسارت سپاهیان اسلام در آیند هر یک از مسلمانان می توانند تعدادی از آنان را پناه دهند در این صورت، هم بر پناه دهنده و هم بر دیگران واجب است به پیمان امان که فرد مسلمانی منعقد کرده است - گر چه امان دهنده منزل اجتماعی بالایی نداشته باشد (1) - احترام گذارنده و کفار امان داده شده را از هرگونه تعرضی مصون دارند. ناگفته نماند امان دهنده ای که صبغه امان را می خواند باید شرایط عامه تکلیف ( بلوغ، عقل و اختیار) را داشته باشد. نکته دیگر این که امان دادن باید قبل از پیروزی و اسارت کفار باشد و بعد از آن صحیح نیست. البته اگر لشکر اسلام بر کفار مسلط شده پیروزی و اسارت کفار باشد و بعد از آن صحیح نیست. البته اگر لشکر اسلام بر کفار مسلط شده و پیروزی نزدیک باشد در صورت وجود مصلحت امان صحیح است.
چنان که ذکر شد هر یک از مسلمانان تنها می توانند به تعدادی از کفار امان دهند. امان دادن به اهل یک منطقه یا عموم کفار از سوی افراد مسلمان صحیح نیست و تنها امام یا نماینده منصوب از طرف ایشان می تواند به عموم کفار یا اهل منطقه ای امان دهد. نکته دیگر این که وفا بر عقد امان واجب است و همه افراد باید به این امان وفا کنند. البته درصورتی که وفا متضمن امری نباشد که مخالف احکام دین اسلام است؛ برای مثال، اگر کافر امان داده شده بخواهد آشکارا شراب خواری کند وفا به امان او واجب نیست. (2)
نکته ی دیگر شبهه امان است؛ بدین معنا که کافر به خیال این که در امان فرد، یا افراد و یا حاکم است به کشور اسلامی وارد شود، مثل این که دیوان یا نابالغی وی را امان داده باشد و یا این که با شنیدن الفاظی از یک مسلمان خیال کند که به وی امان داده شده در حالی که صیغه امان نبوده است در این صورت، امان منعقد نشده است ولی کافر به مأمن خود برگردانده می شود؛ یعنی تعرض به او تا وقتی که به مأمن خود باز نگشته ممنوع است و بعد از بر گشت، در حکم دیگر کفار است.
نکته ای که تذکر آن لازم است این که اگر به کافری امان داده شد همان گونه که جانش در امان است اموالش نیز در امان است و هر یک از مسلمانان اگر تعرضی به اموال وی کردند به باز گرداندن آن ملزم اند حتی اگر وی برای اقامت به دارالحرب بر گشت باز امان بر اموالش باقی است و بعد از فوت وی به ورثه اش می رسد، محقق می گوید:
اذا عقد الحربی نفسه الأمان لیسکن فی دالارسلام دخل ماله تبعاً، و لو التحق بدارالحرب للاستیطان انتقض امانه لنفسه دون ماله؛ (3)
هنگامی که کافر حربی برای جان خود امان گرفت تا در کشور اسلامی ساکن شود مال وی نیز به تبع جانش در امان است، و اگربرای اقامت به دارالحرب رفت امان از جانش برداشته شده، ولی از مالش برداشته نمی شود.در این عبارت محقق تصریح کرده است که کافر حربی می تواند با امان در کشور اسلامی ساکن شود و در صورتی پناهنده شدن به کشوری که با مسلمانان در جنگ است هیچ یک از مسلمانان و حتی حاکم حق ندارند به اموال وی تعرض کنند. گرچه امان از جانش نقش شده باشد.
پینوشتها:
1. مختصر النافع ، ص 136.
2. شرایع الاسلام، ص 238 و 239.
3. همان، ص 239.
/م
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}