آیا زن و شوهر جنس مخالف یکدیگرند؟
استفاده از واژه ی « جنس مخالف» از جمله مواردی است که شناخت و ترسیم حریم زناشویی را با مشکل مواجه می کند و نه تنها ممکن است به روابط زن و شوهر صدمه بزند، بلکه در سطح جامعه نیز موجب ایجاد یک بازخورد منفی
نویسنده: دکتر لیلا خواصی
استفاده از واژه ی « جنس مخالف» از جمله مواردی است که شناخت و ترسیم حریم زناشویی را با مشکل مواجه می کند و نه تنها ممکن است به روابط زن و شوهر صدمه بزند، بلکه در سطح جامعه نیز موجب ایجاد یک بازخورد منفی بین زن و مرد می شود. متأسفانه این اصطلاح نادرست در ایران کاربرد زیادی دارد و تقریباً همه ی مردم با هر سطح از سواد، فرهنگ و نگرشی حداقل در کلام از این عبارت استفاده می کنند و به غیرهم جنس خود، جنس مخالف می گویند.
این مفهوم ( جنس مخالف)، بالقوه تداعی کننده ی یک تضاد و ناهمگونی بین دو جنس زن و مرد است که هیچ گونه تساوی، همسانی و همگونی ای میان آن ها برقرار نیست و اگر غیرممکن نباشد، لااقل یافتن تشابه بین شان بسیار سخت و دور از ذهن خواهد بود. در نتیجه در چنین تضادی تعریف هر زوجی از ارزش ها و باورهایش و... از ریشه با یک دیگر متفاوت است و تضادهای زیادی بین آن ها وجود دارد.
گاهی حتی برخی از زنان و مردان نگاه سرسختانه تری به این مسئله دارند و یک دیگر را با عنوان نژاد زن و نژاد مرد خطاب می کنند. این دسته از افراد بر این باورند که حتی با غیرهم جنسی که ریشه در یک خاک، سرزمین و فرهنگ دارند، متفاوت و غیرهم سان هستند و میان باورها، ارزش ها و حتی نیازهای شان هیچ گونه شباهتی وجود ندارد. مثلاً در میان صحبت های شان می گویند: « طایفه ی شما زن ها یا مردها!» یا حداقل هر دو طرف از واژه ی « شما زن ها» یا « شما مردها» استفاده می کنند. این همان نگرش ها و باور نادرستی است که باعث می شود هر یک از افراد جامعه، همواره خودی و غیرخودی بودن را در ذهن شان بپرورانند و میان افراد دسته بندی و خطکشی قایل شوند. در حالی که هر یک از ما پیش از آن که زن باشیم یا مرد، یک انسان هستیم و ارزش و ماهیت یکسانی داریم. هیچ یک از ما به دلیل تفاوت های ذاتی و آن جهانی نیست که زن یا مرد خلق شده ایم.
شاید اساس خلقت آدمی بر مبنای تفاوت میان زن و مرد باشد اما هرگز بر پایه ی تضاد میان آن ها نیست، بلکه هر یک از ما در خانواده های مان، زن یا مرد تربیت می شویم و متأسفانه چون خانواده ها کم تر به این فکر می کنند که فرزندشان قبل از آن که دختر باشد یا پسر، انسان است، بحث جنسیت و تفاوت های آن را خیلی اصیل و پررنگ می بینند.
این نگاه غیرانسانی و ارزشی به جنسیت ها حتی زبان و گویش ما را تحت تأثیر خود درآورده و کاربرد مفاهیم را با مشکل مواجه کرده است. مثلاً در فرهنگ ایرانی صفت « جوانمردی» به کسی داده می شود که خصایص مثبت انسانی در او بارز و به همین دلیل از محبوبیت و ارزش بالایی نزد عامه ی مردم برخوردار است. اما آیا می توان به زنی که به همین صفات آراسته است واژه ی جوانمرد را اطلاق کرد؟!
برعکس این نیز صادق است، به طوری که اگر مردی ارزش های انسانی و اخلاقی را زیر پا بگذارد و آن ها را نادیده بگیرد، می گویند: «فلانی از زن هم کمتر است!» این عبارت جز تحقیر و کوچک شمردن زنان چه معنایی دارد؟ و آیا جز آن که می خواهد مخالفت این دو جنس را حتی در ذات و ماهیت آشکار کند، کارکرد دیگری هم دارد؟
چنین نگرش هایی سبب می شود حتی زن و شوهر در بیان محبت شان به یک دیگر با مشکل مواجه شوند و گمان کنند در صورت ابراز علاقه به یک دیگر احساس کنند به دشمن خود امتیاز داده اند و در این مبارزه تاریخی - به قول معروف - کم آورده اند! و فکر می کنند ابراز علاقه کردن طرف مقابل را « پررو» می کند؛ در حالی که همسر ما جنس مکمل یا فقط غیرهم جنس ما است و تضاد عمیق و جدی ای بین ما وجود ندارد.
با درک این واقعیت به راحتی می توانیم در کنار هم و برای هم زندگی کنیم، زیرا خواست و اراده ی خداوند نیز بر این است که زن و مرد مکمل یک دیگر و مایه ی آرامش هم باشند.
منبع مقاله :
خواصی، لیلا؛ (1389)، معنای حریم همسران در ازدواج های موفق، تهران، نشر قطره، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}