نویسنده: جورج کلوسکو
مترجم: خشایار دیهیمی



 

در طول تمامی قرون وسطا، تعالیم عهد جدید تأثیری قاطع بر اندیشه ی سیاسی و اجتماعی داشت. عهد جدید مجموعه ای است از بیست و هفت نوشته ی مقدس که در اوایل تاریخ کلیسا گردآوری شده است. اجزای اصلی این مجموعه متشکل هستند از چهار انجیل مرقس، لوقا، متی، و یوحنا؛ اعمال رسولان؛ و مجموعه ای از رساله ها، که سیزده تایشان رساله های پولس رسول و بقیه رساله های آبای نخستین، یعقوب، پطرس، و یوحنا هستند. واپسین قطعه مکاشفه ی یوحناست. از نظر ترتیب تاریخی، نخستین نوشته ها رسال های پولس رسول هستند که احتمالاً در حدود سالهای پنجاه تا شصت میلادی نوشته شده اند. در طول زندگی عیسی، گزارشهای شفاهی از تعالیم و اعمال او میان پیروانش سینه به سینه می گشت. اناجیل از این مطالب برآمدند. نخستین انجیلی که نوشته شد انجیل مرقس، مربوط به حدود 68 میلادی، و در دوران تعقیب و آزارهای نرونی بود. (1) محققان به این نتیجه رسیده اند که نویسندگان اناجیل لوقا و متی، که هر دو در حوالی اواخر قرن اوّل میلادی نوشته شده اند، اتکایشان به انجیل مرقس و مطالب شفاهی اضافی بوده است. انجیل یوحنا احتمالاً چند سالی بعدتر، در فاصله ی 100 تا 125 میلادی نوشته شده است. به دلیل
شباهتهای زیادی که اناجیل مرقس، لوقا، و متی دارند به این اناجیل «اناجیل هم نظر» نام داده شده است.
مطالب عهد جدید به قلم نویسندگان مختلف، در دوره های مختلف، و برای مقاصد مختلف است. علاوه بر این، پولس رسول، که بسیار فرهیخته بوده و دانش فلسفی عمیقی داشته است، درک متفاوت و ممتازی از عیسی و مأموریت او داشته است. در چشم او، دو واقعه ی بزرگ در رسالت عیسی مرگش و رستاخیزش بودند، که به واسطه ی آنها عیسی مردمان را از بند گناه رهانید. درک خاص پولس از این وقایع لزوماً منطبق بر نظر سایر نویسندگان عهد جدید نیست. امّا، از منظر تاریخ فلسفه ی سیاسی، اختلافات احتمالی میان نویسندگان عهد جدید اهمیت چندانی ندارد. اگرچه اینکه دقیقاً چه فهمی از عهد جدید وجود داشت حائز اهمیت بسیار است، امّا این مربوط به کلیّت عهد جدید است و نه مربوط به رابطه ی میان قسمتهای مختلف آن. متفکران بعدی، عهد جدید را مجموعه ای منسجم از نوشته ها می دانستند که حاصل وحی الاهی و واجد انسجام درونی بود. چون اعتقاد بر این بود که نوشته های مقدس کلام خداوند است، به ناسازگاریهای آشکار میان نوشته های مختلف توجه چندانی نمی شد، و در عوض قطعات منفردی به آسانی از بستر تاریخی شان منفک می شدند و اهمیت زیادی بر آنها بار می شد.
عهد جدید واجد یک فلسفه ی سیاسی ساخته و پرداخته نیست. عیسی و آبای نخستین کلیسا در اکثر موارد عمیقاً ضد سیاسی بودند. فقط با زحمت زیاد می توان دیدگاه های سیاسی آنان را استخراج کرد و به نوعی وصله پینه کرد. اما به هر روی آنها دیدگاه سیاسی منسجمی را از خود بروز می دهند که نه تنها نظریه پردازیهای بعدی را شکل داد، بکله از جهات بسیار مهمّی تفاوتهای اساسی با اندیشه های سیاسی یونانیان داشت.
در طول قرون وسطا، نوشته های مقدس برای اظهارنظرهای خاص در مسائل سیاسی و اجتماعی زیر ذره بین قرار گرفتند. بسیاری از این قطعات را در این فصل خواهیم آورد. امّا، کار تفسیر این قطعات، بدون اعتنا به انسجام کلّی آنها، از نیروی حتی اظهارنظرهای صریح درباره ی موضوعات جدلی می کاست.

پاورقی ها

1. برای اطلاع بیشتر از منابع و تواریخ اناجیل رجوع کنید به:
F.C. Grant, the Gospels: Their Origin and Their Growth (New York, 1983).

منبع مقاله :
کلوسکو، جورج، (1390)، تاریخ فلسفه سیاسی، ترجمه خشایار دیهیمی، تهران: نشر نی، چاپ دوم