نقش پژوهش در تولید برنامه های مستند تلویزیونی
نقش پژوهش در موفقیت فیلم مستند، در هیچ یک از گونه های سینمایی و قالب های رایج برنامه سازی تلویزیونی، تا این حد بنیادی و تعیین کننده نیست. به همین علت، پژوهش غالباً پیش شرط اصلی در مستندسازی است، زیرا
نویسنده: دکتر احمد ضابطی جهرمی
این مقاله به پرسش های زیر پاسخ می دهد:
1. چرا و از چه جنبه هایی پژوهش در تولید فیلم مستند نقش بنیادی دارد؟
2. برای تولید یک فیلم مستند زیبا، معتبر و تأثیرگذار به چه عناصری نیاز داریم؟
3. بسته به نوع فیلم مستند، پژوهش چه رابطه ای با فرایند تولید دارد؟
4. پژوهشگر فیلم مستند چه ویژگی ها و چه مهارت هایی باید داشته باشد؟
5. چه تعریفی از پژوهش در فیلم مستند می توان ارائه کرد؟
مفاهیم کلیدی
پژوهش، شیوه های پژوهش، پژوهش برای فیلم مستند، ویژگی های پژوهشگر، فیلم سازی مستند (مستندسازی)، فیلم مستند.نقش پژوهش در موفقیت فیلم مستند، در هیچ یک از گونه های سینمایی و قالب های رایج برنامه سازی تلویزیونی، تا این حد بنیادی و تعیین کننده نیست. به همین علت، پژوهش غالباً پیش شرط اصلی در مستندسازی است، زیرا مستندسازی معمولاً عرصه ی کاوش و اکتشاف است. مستندساز جست وجوگر حقایق و اسناد و اغلب مفسر آن ها است. کار مستندساز، تفسیر کردن وقایع عینی دنیای در حال تغییر، زندگی در حال گذر و تاریخ است که تحول می پذیرد. می توان گفت که مستندساز نه فقط شاهد زندگی و تاریخ، که شارح آن است.
مستندساز صاحب نگرش نمی شود مگر این که اهل پژوهش (جست و جو، کاوش و تعمق) در پدیده ها و حقایق باشد. در عرصه ی پژوهشگری است که او نگرش خود را با طرح یک یا چند پرسش و یا ارائه ی کشفی در اثرش، به ما نشان می دهد. در نتیجه، مهم ترین وظیفه ی یک مستندساز و اصلی ترین هدف او دادن شناخت، ارائه ی دانش، رساندن اطلاعات و انتقال مفاهیم به مخاطب است. کار عمده ی او کشف پدیده ها، ضبط آن ها و آن گاه بررسی و کالبدشکافی آن هاست. این است که مستندساز ما را در درک نو و متفاوتی از جهان مشارکت می دهد.
از دو جنبه، پژوهش برای فیلم مستند امری حیاتی یا اساسی است:
1. از جنبه ی اعتبار محتوا یا مضمون فیلم ( دادن اطلاعات معتبر، موثق، صحیح و کارشناسی شده از موضوع)؛
2. از جنبه ی طراحی ساختار هنری اثر (خلق فرم و جلوه های زیبایی شناسی).
از لحاظ محتوا چون نخستین کاربرد (هدف) فیلم مستند این است که شناخت و اطلاعات بدهد و این اطلاعات یا شناخت لزوماً باید درست و معتبر (یعنی تحقیق شده) و کارشناسانه باشد، نقش پژوهش در فیلم مستند برای ارتقای سطح دانش و تغییر ذهنیت مخاطب و گاه ایجاد قابلیت و مهارت خاصی در او، نقشی بنیادی و اساسی است.
از لحاظ ساختار، تولید تعداد قابل توجهی از انواع فیلم مستند (مانند مستندهای بازسازی، مستند مردم شناسی، مستند گزارشی و مستند آرشیوی) مقدمتاً به پژوهش متکی است. به عبارت دیگر، پژوهش- یعنی شناختی که مستندساز از موضوع فیلم خود دارد و یا شناختی که خود ابتدا طی پژوهش از موضوع به دست می آورد و آن گاه آن را به مخاطب می دهد- این امکان را به او می دهد که آن چه در نظر دارد با دقت و با تأثیری هنرمندانه به مخاطب منتقل کند.
خلق ساختار فیلم مستند از یک سو مرتبط با شناختی است که مستندساز از موضوع اثر خود دارد (یا طی پژوهش به دست می آورد) و از سوی دیگر به میزان تسلط مستندساز بر رسانه و مهارت او در به کارگیری روش های مختلف بیانی و تکنیک های تصویری-صوتی هنر فیلم سازی مربوط می شود که عمدتاً ناشی از شیوه های مختلف تصویربرداری، تدوین و به کارگیری انواع صداها است. از آن جا که در فیلم مستند، صرف دادن اطلاعات و انتقال شناخت به مخاطب کافی نیست و مستندساز در مقام خالق هنر، ناگزیر باید اصلی ترین یا مهم ترین جنبه ی پژوهش یا شناخت خود را هنرمندانه و به زبان سینمایی و با خلق جلوه های زیبایی شناسی به مخاطب انتقال دهد، او اطلاعات را باید به زبان هنر تنظیم کند تا تأثیرگذار باشد و بتواند عواطف زیبایی شناسی را در بیننده برانگیزد. بر این اساس، در هنر فیلم سازی مستند اندیشه و نگرش یا دیدگاه هنری (زیبایی شناسی) نسبت به موضوع، اصلی ترین حیطه ی فعالیت هنری یا شرط لازم برای خلاقیت است.
از آن جا که مستندسازی شکلی از هنر فیلم است و هر فیلم مستند (جز گروه مستندهای خبری ژورنالیستی) برای تأثیرگذار بودن الزاماً باید دستاوردهای هنری یا زیبایی شناسی داشته باشد، تا شناخت اولیه فراهم نشود، از شناخت ثانویه (مهارت های تکنیکی و بیان هنری فیلم سازی مرتبط با کیفیت شناخت او از رسانه اش) کاری ساخته نیست. بر این اساس، تا مستندساز صاحب شناخت نشود، نمی تواند شکل یا ساختار مناسب و مؤثری برای اثر خود طراحی کند.
البته باید در نظر داشت که فیلم مستند از دو طریق می تواند بر مخاطب تأثیر بگذارد: یکی تأثیری که مشاهده ی خود موضوع دارد و دیگری کیفیت مشاهده ی آن. به فرض، فردی که معتقد است در دادرسی مورد ظلم بزرگی قرار گرفته و بی آبرو شده است، در مقام اعتراض و در مقابل چشم جمعیتی که در مقابل ساختمان دادگستری گرد آمده اند، اقدام به خودسوزی می کند و جان می دهد. ضبط چنین صحنه ای، بدون دقت در جوانب فنی تصویربرداری و تدوین، برای اغلب بینندگان فیلم، ناراحت کننده و تأثرانگیز است، حتی اگر این واقعه از فاصله ای نسبتاً دور، بدون نماهایی از جزئیات عمل یا واکنش های حاضران در صحنه تصویر شده باشد. در چنین حالتی آن چه روی نوار فیلم ضبط می شود، به خودی خود تأثیرگذار است. حال می توان به نحو دیگری این صحنه را نمایش داد و به فرض با انتخاب زاویه و فاصله ی مناسب دوربین و میکروفن و آن گاه تدوین سنجیده ی نماهای جمعیت و مراحل اقدام به خودسوزی، دامنه و عمق تأثیر عاطفی را در مخاطب تشدید (و حتی تضعیف) کرد. در حالت اخیر، نحوه ی نمایش و کیفیت پرداخت تصویری- صوتی یا چگونگی دیدن و شنیدن رویداد، سطح کیفی تأثیر بر مخاطب را تعیین می کند و در حالت نخست، خود موضوع با کم ترین تأثیر ناشی از فنون رسانه ای، بر بیننده ی فیلم مؤثر واقع می شود. بنابراین، در مستندسازی بین ضبط ساده ی یک رویداد (مانند فیلم های خبری) و نحوه ی تنظیم هنری آن ( نحوه ی برخورد دوربین، تدوین و صدا)، تفاوت اساسی وجود دارد و هر یک از این دو نوع تأثیر، کیفیت های متفاوتی دارند. در یکی دوربین از واقعیت رونوشت برمی دارد و در دیگری آن را بیان می کند. ضبط کردن (و حتی نشان دادن) با «بیان»کردن تفاوت اساسی دارد. در یکی نگرش وجود ندارد، بنابراین برداشت یا توصیفی از موضوع در کار نیست و در دیگری چون دیدگاه یا نگرشی وجود دارد اصول هنر بر بیان یا بر شکل بیان حاکم است. به عبارت دیگر، در دومی شکل بارز است و در اولی نیست. به همین سبب مستندهای ژورنالیستی، به ویژه مستندهای خبری، در مقایسه با مستندهای توصیفی و بیان گرا، به لحاظ شکل هنری یا ساختار سینمایی، تکامل نیافته و عقب مانده اند.
به طور کلی چنین می توان نتیجه گرفت که جدا از تأثیر عواملی چون بودجه، زمان، امکانات فنی و نیروی انسانی لازم برای تولید، یک فیلم مستند موفق (زیبا و مؤثر از لحاظ ساختار) و معتبر (از جنبه ی محتوا) به این عناصر نیاز مبرم دارد:
1. اندیشه و نگرش (دیدگاه): حاصل شناخت و شعوری است که مستندساز طی پژوهش یا جست و جو و تعمق در جوانب مختلف موضوع به دست می آورد. پژوهش در نهایت به او کمک می کند که به درک چگونگی (کیفیت)، چرایی (علل) و چیستی (ماهیت) موضوع نایل آید و با تبدیل آن به ادراک سینمایی (بیان تصویری-صوتی) به صورتی هنرمندانه به تبیین و توضیح موضوع اقدام کند.
2. ساختار: از کیفیت و میزان شناخت مستندساز از شیوه های مختلف بیانی و تکنیک های سینمای (فنون متنوع پرداخت تصویر، تدوین و به کارگیری صدا) ناشی می شود. در این جنبه از مستندسازی، که عرصه ی خلاقیت هنری است، اصل بر ابداع است و معیار ابداع کیفیت تشخیصی است که مستندساز برای بیان تصویری-صوتی محتوای فیلم خود دارد.
طراحی ساختار فنی- زیبایی شناسی به این دلیل برای فیلم های مستند بیان گرا و توصیفی مهم است که بتواند آن چه مستندساز در نظر دارد، با دقت و تأثیر به مخاطب انتقال دهد و این هدف تحقق نمی یابد مگر این که مضمون و به طور کلی محتوای فیلم، به زبان هنر سینما تنظیم و بیان شود. بدون ساختار فنی- هنری مناسب نباید انتظار داشت که اندیشه و دیدگاه و مقدم بر آن، مطالب یا مضامین فیلم، به خوبی و با تأثیر مطلوب به مخاطب انتقال یابد.
با برخورداری از این دو عنصر، فیلم مستند می تواند در عین زیبایی، با دادن اطلاعات و شناخت، مخاطب خود را در درک نو و متفاوتی از جهان سهیم کند. بر این اساس، مستندساز مقدمتاً در جایگاه پژوهشگر قرار می گیرد و فیلم مستند به صورت ابزار پژوهش درمی آید. مستندساز در مقام پژوهشگر همواره می خواهد به پرسش هایی پاسخ دهد، چیزی را به ما بشناساند، چگونگی و چرایی آن را توضیح دهد و ما را در جوانب و کیفیت آن به تعمق وادارد. همچنین تلاش می کند که توجه ما را نسبت به خودمان، محیط مان، رفتارمان، فرهنگ و تاریخ مان جلب کند.
مستندساز در صورتی می تواند اصلی ترین یا ابتدایی ترین نیاز مخاطب را تأمین کند که با دادن شناخت تازه، ذهنیت قبلی وی را نسبت به یک موضوع یا پدیده ی خاص تغییر دهد، بر دانش او بیفزاید و یا دست کم دیدگاه متفاوت و نگرش تازه ای در مورد موضوع فیلم ارائه دهد. در نتیجه، مستندساز خود مقدمتاً باید دارای شناخت (پژوهش و نگرش) باشد. چنان چه پس از تماشای فیلم مستندی دامنه ی شناخت و آگاهی مخاطب تغییر نکند و یا ذهنیت و کیفیت تلقی قبلی او از موضوع دستخوش تغییر نشود، مسلماً آن فیلم برای وی فایده ای دربرنخواهد داشت.
حال می توان به این پرسش که پژوهش در فیلم مستند چه تعریفی دارد و هدف از انجام آن چیست، پاسخ داد:
به دست آوردن شناخت از موضوعی معین و مجهول، به شیوه ای خاص یا به شیوه های مختلف، به نحوی که طی فرایند خلاقه ی فیلم سازی بتوان آن مجهول را به شیوه ای دیداری- شنیداری معلوم کرد و در نهایت ذهنیت مخاطب فیلم را تغییر داد. پس نقطه ی آغاز خلاقیت در هنر مستندسازی، تفکر مبتنی بر پژوهش برای رسیدن به آگاهی و یا شناخت یک پدیده یا یک امر واقعی است. در حیطه ی کسب شناخت، کلیه ی روش های تهیه و گردآوری اسناد، اطلاعات و به طور کلی تمامی ابزارها و روش هایی که امکان مطالعه و بررسی را برای تجسم دیداری- شنیداری یک پدیده یا یک امر واقعی فراهم می آورند، سنگ بنا و شالوده ی پژوهش در فیلم مستند است.
همچنین، در عرصه ی پژوهش است که فیلم مستند مقدمتاً طبیعتی متفاوت و ماهیتی متمایز از فیلم های تخیلی و غیرمستند می یابد، زیرا پژوهش فیلم مستند، پژوهش در امور واقعی و محسوس است، گرچه غالباً برخورداری از عناصری چون موضوع واقعی، مکان واقعی و شخصیت حقیقی برای تعیین ماهیت یا ویژگی فیلم مستند در نظر گرفته می شود اما نخستین وجه تمایز فیلم مستند، امکان (ضرورت) پژوهش در یک «امر واقعی» است، یعنی موضوع فیلم مستند جنبه ی خیالی ندارد، در عالم واقع وجود دارد و محسوس است. پژوهش در مورد چیزی، امری یا پدیده ای امکان دارد که یا موجود است و یا آثار، نشانه ها و بقایایی از موجودیتش در دسترس است.
علاوه بر این ها، پژوهش معتبر و کارشناسانه یک فیلم مستند نه فقط خود می تواند به جای یک منبع علمی قابل مراجعه باقی بماند، بلکه فیلم را نیز می تواند به صورت یک سند یا یک مرجع معتبر درآورد. این نکته به ویژه در مورد مستندهای علمی، آموزشی و مردم شناسی مصداق زیادی دارد. البته همیشه نمی توان (و نباید) انتظار داشت که هر فیلم مستند هنرمندانه و خوش ساختی دارای یک پژوهش مدون و مکتوب باشد، زیرا موارد بسیاری را در تاریخ سینمایی مستند و مستندهای تلویزیونی می توان نام برد که صرف مشاهده ی دقیق یک پدیده و تأثیر آنی جوانبی از آن، بر نگرش هنری و عواطف یک مستندساز، بدون پژوهش متعارف قبلی، به خلق مستندهای فی البداهه ی جالبی منجر شده است، همچنان که گاه نیز پژوهش میدانی- مشاهده ای صرف، به چنین نتیجه ای انجامیده است. نمونه ی کلاسیک مورد اخیر، نخستین ساخته ی رابرت فلاهرتی نانوک شمالی (1922) است. در دنیای مستندسازی، برخورد، مشاهده و دقیق شدن (از لحاظ دریافت هنری) در جزئیات یک موضوع یا یک پدیده، و تلقی هنری (درک سینمایی) از آن، خود به خود می تواند نوعی پژوهش قلمداد شود.
به طور کلی چنان چه بخواهیم پژوهش فیلم مستند را مرتبط با فرایند تولید آن (فیلم) بررسی کنیم، به دو تقسیم بندی می رسیم:
1. در مواردی که موضوع فیلم مستند ایستا و در اختیار مستندساز است. برای مثال، ساختن مستندی در مورد یک شیء باستانی موجود در یک موزه، یا بنای تاریخی و یا فعالیت روزمره ی یک کارخانه، توضیح طرز کار یک ماشین و نظایر این ها که امکان پژوهش و مدون کردن آن ها به صورت نوشتاری و تصویری وجود دارد. چنین مستندهایی (عمدتاً مستندهای بازسازی، داستانی و آموزشی) می توانند فیلم نامه، دکوپاژ و برنامه ی پیش تولید داشته باشند. بنابراین در این گروه از مستندها، پژوهش بر مرحله ی تصویربرداری مقدم است (گاه از این نوع مستندها، به اقتضای شیوه یا طبیعت تولیدش، با عنوان مستند کلاسیک یا متعارف یاد می شود، زیرا مانند فیلم داستانی روش مند و دارای برنامه ای با مراحل تعیین شده و متعارف در فرایند ساخت است. در این قبیل مستندها، پژوهش نیز خود زمان بندی، برنامه ریزی و به طور کلی تعریف و تولید می شود).
2. زمانی که موضوع فیلم مستند پویاست، به اراده ی مستندساز تحقق نمی یابد و در اختیار یا کنترل او نیست. برای مثال، موضوعات یا حوادثی که قابل پیش بینی نیستند، بیش از یک بار روی نمی دهند یا تکرارپذیر نیستند: وقایعی چون زلزله، سقوط هواپیما، نبرد در جبهه، سیل، تظاهرات خیابانی، آتش سوزی یک ساختمان و نظایر آن ها. در این قبیل مستندها امکان پژوهش، به طور معمول و متعارف، پیش از تصویربرداری وجود ندارد و پژوهش عمدتاً به برخوردهای موردی، مشاهدات میدانی، پُرس و جو در سر صحنه و تکمیل آن در مواردی پس از تصویربرداری (در مرحله ی تدوین) محدود می شود.
در مستندهایی که به شیوه ی متعارف یا کلاسیک تولید می شوند (مستندهایی با موضوعات ایستا) امکاناتی که پژوهش برای تولید و به طور کلی فیلم فراهم می آورد، به شرح زیر است:
1. برخورداری از اعتبار علمی و کارشناسی (به لحاظ محتوا یا مضمون اثر) به نحوی که پیش از تصویربرداری این اعتماد را در تهیه کننده و کارگردان به وجود آورد که فیلم در نهایت، شناخت معتبر و درستی از موضوع به مخاطب خواهد داد.
2. امکان طراحی ساختار هنری یا فرم زیبایی شناسی- فنی پیش از تصویربرداری و حتی طراحی شیوه ی تدوین نماها و صداها، که انجام این کار عمدتاً در حیطه ی خلاقیت های کارگردان است.
3. امکان طراحی برنامه ی تولید (برنامه ریزی مراحل تصویربرداری) پس از مکان یابی و بازبینی های حاصل از پژوهش میدانی و پیش بینی های مرحله ی پس تولید که انجام این کار عمدتاً در حیطه ی کار تهیه کننده ی اجرایی و یا مدیر تولید است.
4. در مواردی که از گفتار متن برای فیلم استفاده می شود، پژوهش می تواند مرجع یا منبع مناسبی برای نویسنده ی گفتار در دادن برخی اطلاعات و یا توصیف و تفسیر صحنه ها باشد.
چنان چه بخواهیم کاربردی ترین و مؤثرترین شیوه های پژوهش را برای یک فیلم مستند معرفی کنیم، می توانیم بر سه شیوه ی زیر انگشت بگذاریم. با توجه به این که در یک فیلم مستند اغلب به ضرورت، ترکیبی از شیوه های پژوهشی زیر به کار می رود و گاه نیز یکی از آن ها قویاً برتری دارد:
1. پژوهش کتابخانه-آرشیوی: در انواع منابع مکتوب و اسناد تصویری و صوتی (کتاب ها، مقالات، یادداشت، طراحی ها، عکس، نقاشی، فیلم، موسیقی، گفت و گوها و دیگر صداهای ضبط شده بر نوار). این منابع و اسناد می توانند مستقیم یا غیرمستقیم در فیلم مستند به کار آیند.
2. پژوهش تاریخی: این شیوه ی پژوهش معمولاً زمانی به کار می آید که واقعه یا موضوع فیلم مستند به لحاظ زمانی (تاریخی) پشت سر پژوهشگر است یعنی در مقطع زمانی دور و حتی نزدیک به زمان حیات او اتفاق افتاده است. چنین مستندهایی عمدتاً به بازسازی، شبیه سازی و یا نمایشی کردن موضوع متکی اند و گاه برای استناد به حقیقت موضوع از مواد تصویری و صوتی آرشیوی (عکس، فیلم و صدا) و اشیا یا آثار باقی مانده در کنار بازسازی ها و یا شبیه سازی ها استفاده می کنند. منابع، خاطرات بازماندگان، گزارش های شاهدان، اشیا و مواد به دست آمده از نتایج پژوهش به شیوه ی اول، می تواند مبنای بازسازی و یا شبیه سازی قرار گیرد. مستندساز در بازسازی موضوع یا واقعه، سعی می کند به حقیقت آن نزدیک شود و آن را بر پایه ی مستندات بازنمایی کند. به همین سبب شیوه ی پژوهش تاریخی برای تولید یک فیلم مستند، اغلب به شیوه ی پژوهش نوع اول متکی است. نه فقط گفت و گو و ضبط خاطرات شاهدان، بازماندگان و افراد مطلع، بلکه استفاده از نقاشی، عکس و یا فیلم (بسته به مراحل تحقق مکانی- زمانی موضوع در تاریخ) شیوه ای متعارف و معمول است.
3. پژوهش میدانی: شناختی که در نتیجه ی این نوع پژوهش از موضوع فیلم حاصل می شود، عمدتاً بر پایه ی مشاهده، دقت در جزئیات، کسب تجربه و نتیجه گیری از یکسان سازی شرایط برای تکرار مشاهده ی یک پدیده، یک موضوع، یک فرایند و یا یک عمل است. این نوع پژوهش می تواند در شرایط کنترل شده (آزمایشگاهی) مشابه طبیعت و یا در یک محیط غیرقابل کنترل انجام شود (به فرض، پژوهش در طرز عمل سیستم های بسته و باز در طبیعت و در صنعت، برای فیلم های مستند علمی، صنعتی و مطالعه ی حیات وحش). همچنین زیر نظر گرفتن و دقیق شدن در نحوه ی انجام یک عمل یا یک فرایند تکرارپذیر در طبیعت یا در فضای واقعی، در یک کارگاه توسط کارگران یا ماشین ها و یا دنبال کردن مراحل تکوین یک فرایند برگشت پذیر مانند تولید یک محصول ماشینی و یا تکرارپذیر مانند دگردیسی یک حشره، نحوه ی بال زدن یک پرنده، نحوه ی برداشت محصول به فرض برداشت خرما به روش سنتی از نخل در اواخر تابستان یا اوایل پاییز هر سال و یا مشاهده ی یک آیین یا یک سنت در مکان و زمانی خاص مانند مراسم قالی شویان در مشهد اردهال کاشان که هر سال در نخستین جمعه ی مهرماه برگزار می شود.
حال این پرسش اساسی مطرح می شود که پژوهشگر فیلم مستند باید از چه نوع دانش و مهارت های اختصاصی برخوردار باشد؟
1. او باید صلاحیت علمی پژوهش را (به مفهوم عام و کلی خود) داشته باشد، یعنی نه فقط شیوه های گوناگون پژوهش را بشناسد و بداند، بلکه دارای نیروی ذهنی تحلیل، مقایسه و نتیجه گیری از اطلاعات و یافته ها باشد.
2. با زبان سینما آشنا باشد و بداند که چه مفاهیمی در قالب تصویر و صدا قابل نمایش اند. بخشی از این دانش به شناخت رسانه، زبان آن و اصول علم ارتباطات و مخاطب شناسی مربوط است.
3. با فیلم مستند، انواع آن، تاریخ، مکاتب، نظریه ها و روش ها و کاربردهای آن آشنا باشد.
4. نحوه ی استفاده و قابلیت های کاربردی اسناد تصویری و صوتی مانند عکس، فیلم، نوشته، نقاشی، موسیقی و صدا را بداند و از تکنیک هایی چون استفاده از نقشه، نمودار، گرافیک، مدل یا ماکت، انیمیشن و طراحی آگاه باشد.
5. بتواند از متون، منابع و مراجعی چون دانش نامه ها، فرهنگ ها، کتاب ها، مقاله ها، گزارش ها، پرونده ها، نامه ها، یادداشت ها، دستنوشته ها، اسناد شخصی، آرشیوها، موزه ها، آلبوم ها، خاطرات و نوار گفت و گو با اشخاص، مفاهیم و نکاتی را که با هم همبستگی و ارتباط دارند یا مؤید، مکمل و یا ناقض یکدیگرند بیابد و اعتبار این متون و منابع را (به منظور استناد و یا کاربرد در فیلم) تعیین و طبقه بندی کند.
6. با روش ها یا فنون مختلف استفاده از مراجع و منابع انسانی برای استناد، تشریح یا توضیح موضوع پژوهش، مانند استفاده از حضور کارشناسان یا متخصصان یک رشته ی خاص یا شاهدان عینی یک واقعه و یا بومیان مطلع و دارای تجربه نسبت به موضوع، همچنین نحوه ی استفاده از مجری، گزارشگر، راوی یا گوینده ی فیلم، آشنا باشد.
7. از مراحل مختلف تولید فیلم مطلع باشد، دست کم به طور کلی بداند که در هر مرحله از تولید چه کارهایی از لحاظ فنی و هنری و توسط چه کسانی انجام می شود.
8. پژوهشگر فیلم مستند باید ویژگی های شخصیتی، ذهنی و روحی خاصی داشته باشد. مثلاً توان هدایت و مدیریت پژوهش را در زمان پیش بینی شده برای تولید فیلم (بر اساس بودجه، امکانات و افرادِ در اختیار) داشته باشد و بتواند پژوهش را در زمان تعیین شده به نتیجه ی روشن و مشخصی برساند. در کار خود دقیق و بردبار باشد، حوصله ی پیگیری برای سندیابی و کسب اطلاعات را داشته باشد، در امانتداری مفاهیم صادق باشد و اجازه ندهد مطلب کذب یا جعلی وارد پژوهش (و در نتیجه وارد فیلم) شود.
9. مهم تر از همه، به موضوع پژوهشی که انجام آن را می پذیرد، علاقه مند باشد.
در انتها باید گفت بر پایه ی پژوهش است که مستندساز در آغاز کار، طرح کلی فیلم خود را می ریزد. او با تأکید بر یافته های پژوهشگر، مخاطب را طی فیلم یا در انتهای آن به پاسخ پرسش یا پرسش هایی می رساند که در آغاز پژوهش (و گاه در آغاز فیلم) مطرح شده است.
مستندساز بر اساس پژوهشی که در اختیار او قرار می گیرد باید مشخص کند که مخاطب در پایان فیلم به چه اطلاعاتی دست خواهد یافت، یافته های او از فیلم چه مفهومی دارند و این مفاهیم، عملاً به شناخت او از زندگی، تاریخ، طبیعت و به طور کلی هستی، چه کمکی می کنند.
منبع مقاله :
ضابطی جهرمی، احمد(1387)، سی سال سینما: گزیده ی مقالات سینمایی(1355-1385)، تهران، نشر نی، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}