نویسندگان:دکتر نهله غروی نائینی / فاطمه همدانیان
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس/ کارشناسی ارشد مطالعات زنان



 

ازدواج موقت (متعه)

یکی از احکام اسلامی و سنت اجتماعی رسول خدا ازدواج موقت (متعه) است که توسط ائمه اطهاراستمرار یافت.
بسیاری ازمردان یا زنان مشکلات و محدودیت های اجتماعی فراوانی دارند که نمی توانند درازدواج دائم باشند و از طرفی، نمی خواهند دچار گناه شوند. تنها راه حل شرعی مشکلات جنسی آنان، ازدواج موقت است. ازدواج موقت یکی از سنت های ارزشمند الهی است.
امامان معصوم به این سنت الهی عمل کردند و مؤمنان جامعه اسلامی به آن توجه داشتند.
رویکرد با درایت امام حسین در ازدواج موقت حاکی از آن است که مسیری که امام در آن گام بر می دارد احیاگر سیره نبوی است. در واقع، این نوع از ازدواج، یک ضرورت اجتماعی است و برای جلوگیری از روابط نامشروع و عدم سقوط در ورطه زناست.
راوی ازامام کاظم درباره متعه سؤال کرد. امام فرمود: متعه بدون هیچ قید و شرطی حلال و مباح است برای کسی که خداوند او را به ازدواج دانم بی نیاز نکرده است. او باید به وسیله متعه، عفاف خود را حفظ کند و اگر به وسیله ازدواج دائم، از متعه بی نیاز شد، در صورتی که متعه برای او مباح است که از همسر خود (به واسطه سفر و...) غایب باشد.(1)(مجلسی، 1393 ق، ج8، ص 478)
نیز حضرت به بعضی از موالی خود نوشتند : اصرار بر متعه نکنید، برشماست که اقامه سنت کنید. به وسیله متعه، خود را از همسران دائمی بازندارید....(2)(همان)
امامان معصوم ما ضرورت ازدواج موقت (متعه) را درجهت حلیت و مشروعیت متعه دیده و تصریح فرموده اند: متعه نسیم رحمت است که خداوند برامت محمد وزانده و اگر از آن نهی نمی کردند، هیچ کس محتاج به زنا نبود، مگر افراد بدبخت.(3) (همان، ص 455)
البته عمل زنا، احتیاج طبیعی نیست، بلکه طبق بعضی از روایات، زاییده شقاوت و انحراف است و شبیه احتیاجی است که شخص معتاد به الکل و هروئین دارد.
در واقع، لحن ادله تشریع ازدواج موقت، نمایانگر گشایش راهی در تنگناهای زندگی است و چنین به نظر می رسد که ازدواج موقت، برزخی است میان تجرد و تأهل.
امام صادق (ع)نیز درراستای حفظ این سنت نبوی و ضرورت اجتماعی آن می فرمایند: من نمی پسندم که مردی بمیرد و یکی از برنامه های پیامبرخدا را به جا نیاورد. پرسیدند: پیامبر خدا متعه کرده؟ فرمودند : آری.(همان، ص 507)
وانگهی، وقتی اسلام، تمام کوشش خود را از لحاظ برنامه ریزی زندگی خانوادگی و مسائل تربیتی و اخلاقی متوجه تحکیم خانواده و دوام و بقای آن کرده، چگونه ممکن است به گونه ای با مسئله ازدواج موقت برخورد کند که نتیجه اش سست شدن پایه های خانواده و ایجاد دافعه میان زوجین باشد؟!
اسلام برای دلبستگی های زن و شوهر به یکدیگر زمینه سازاست و برای پیدایش گریز و بی میلی در میان آنها مانع است و به همین دلیل، پیامبر عظیم الشأن فرمودند: «هر گاه یکی از شما متوجه زنی زیبا بشود، باید به سراغ همسر خود برود و نیاز و هیجان خود را دفع کند که در واقع هر دو یکی هستند.» یکی پرسید: اگر همسر ندارد، چه کند؟ فرمودند : «به
درگاه خداوند خواسته اش را بگوید که آن وجود عظیم الشأن اجابت کننده است.» (4) مجلسی، 1403، ج8، ص 345)

امام حسین و مسئله تعدد زوجات

تعدد زوجات در میان مردمانی همچون مصری ها، هندوها، فارس ها و حتی رومی ها و یونانی ها رواج داشته است و بیشتر این تعدد زوجات در میان قبایل و خاندان هایی که زندگی شان قبیله ای است، نظیر ده نشینان و کوه نشینان اتفاق می افتد. این تعدد زوجات به دلیل مقتضیات و شرایط زندگی آنان بوده که این گونه می طلبیده است.(میرچا، 1381، ص 104)
اما اسلام قانون ازدواج با یک زن را تشریع کرده و با بیشتر از یک همسر، یعنی تا چهار همسر، در صورت تمکن با رعایت عدالت در میان آنها، موافقت نموده و فرموده : «و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف» (بقره : 228)؛ یعنی : مردنی که توان و قدرت و امکانات مالی و شرایط اخلاقی مناسبی دارند و می توانند عدالت را رعایت کنند، نگذارند زنانی در جامعه اسلامی بی شوهر بمانند.
اگر این فرهنگ با تمام شرایط و مقرراتش در جامعه اسلامی به صورت یک ارزش مطرح شود، ریشه های روابط نامشروع خشکانده خواهد شد.
رسول گرامی و امام معصوم به این سنت ارزشمند اجتماعی عمل کردند. دراین حیطه، حضرت اباعبدالله نیز، هم کلام و هم عملکردشان، حایز توجه می باشد.
روزی جمعی از دوستان وارد منزل امام حسین شدند؛ فرش ها و پرده های نو مشاهده کردند، گفتند: در منزل شما چیزهایی می نگریم که در خانه رسول خدا نبود.
امام حسین (ع)فرمودند: ما با زنانی ازدواج کردیم، و عادت ما آن است که مهریه زنان را بعد از ازدواج به آنها می پردازیم و چون همسران ما امکانات مالی پیدا می کنند برای خود لوازم خانه می خرند؛ اینها به ما تعلق ندارد.(5)(حرعاملی، 1403، ج3، ص 586 / کلینی، 1367، ج6، ص 486، ح1)
در کلام و عمل امام چند نکته حول تعدد زوجات حایزاهمیت است:
1. قایل شدن به مسئولیت دادن مهریه همسر سریعاً پس از عقد ازدواج : با توجه به اینکه اکثر زوج ها مهریه زن را تنها به عنوان تزیینی و چیزی که وجود داشته، فرض کرده و در صدد عمل به آن نیستند، امام تأکید دارند مهریه زن را پس از عقد ازدواج باید به وی داد.
2. قایل شدن استقلال مالی برای همسر و زن : این عملکرد امام، تأکیدی برحفظ استقلال مالی زن و منبعی مالی برای او (مهریه) اوست، حال آنکه در کشور شیعی ما بسیاری ازافراد حتی برای زنان و همسران شاغل خود استقلال مالی قایل نیستند و آنان را تحت فشار قرار می دهند.
3. حفظ کرامت و استقلال شخصیتی برای همسر و زن : با اینکه امام بزرگوار از تعدد زوجات برخوردارند (پنج همسر)، اما این حرکت ایشان درسی است برای همه مردان مسلمان، بلکه همه مردان جهان که جایگاه زن و همسر باید به عنوان یک انسان با تمام
درجات خود محفوظ بماند. امام با عظمت و شکوه خود آن قدر به همسر خوش اهمیت و ارزش می دهند که نه در خرج مهریه همسر اعمال نظر می نمایند(در واقع،برای سلیقه همسر خویش ارزش قایلند) و نه پس از ارائه مهریه به همسر، آن را دیگر از آنِ خود می دانند.

نتیجه

حسین آبروی همیشه تاریخ است. حسین وسعت نظری ژرف دارد و این وسعت نظر در حیطه مسائل مربوط به ازدواج هم خود را نشان داده است. با بررسی کلام و عملکرد امام در ابعاد مختلف مسئله ازدواج، می توان نتیجه گرفت: عظمت و ابهتی که ایشان به عنوان یک انسان کامل و در جایگاه یک همسر و یک مرد برای زن قایل هستند بی نظیر است و در کمال احترام، چه با همسران خود و چه با زنان درجامعه، برخورد می نمایند و تحمل کوچک ترین بی احترامی نسبت به ساحت زن در قالب ازدواج را ندارند و این را در برخورد خود با یزید در رابطه با مسئله ارینب و خواهر زاده خویش ام کلثوم نشان دادند. امام به عنوان انسان کامل، ازدواج را دراخلاق، ایمان، سادگی و تسریع در آن زیبا می بینند و حق و حقوق زن را در ازدواج محترم می شمارند و تلاش شان در تداوم سیره نبوی و احیای آن است؛ حتی در حیطه مسائل مربوط به ازدواج.
منابع تحقیق:
* قرآن کریم
* تلمود، کتاب مقدس، ترجمه فارسی، انجمن پخش کتب مقدسه درمیان ملل.
1. ابن عساکر، علی بن حسن؛ تاریخ ابن عساکر (در زندگانی امام حسین)؛ [بی جا] : المحمودی، 1356.
2. ابن هشام؛ سیره النبویه؛ تهران : شرکت سهامی خوارزمی، 1361.
3. اربلی، علی بن عیسی؛ کشف الغمه؛ ایران : دارالطباعه کربلایی محمد حسین طهرانی، 1294 ق.
4. اصفهانی، ابوالفرج؛ الاغانی؛ قاهره : وزاره الثقافه و الارشاد القومی، 1963م.
5ـــــــــــــــ؛ مقاتل الطالبین؛ دارالاحیاء الکتب العربیه، 1368ق.
6. بابازاده، علی اکبر؛ مسائل ازدواج و حقوق خانواده؛ [بی جا]: بدر، 1370.
7. بروجردی؛ جامع احادیث شیعه؛ [بی جا]:‍[بی نا]، 1380 ق.
8. بهشتی، احمد؛ داستان زنان قهرمان؛ تهران : آیین جعفری، 1351.
9. پطرس، فرماج؛ ایضاح التعلیم المسیحی؛ [بی جا] : مطبعه الاباء المرسلین الیسوعیین، 1882 م.
10. پیچ، ریموند؛ ما و فرزندان ما؛ تهران : امیرکبیر، [بی تا].
11. تمیمی، نعمان بن محمد؛ دعائم الاسلام؛ قاهره : دارالمعارف، 1382 ق.
12. جوادی آملی، عبدالله؛ زن در آیینه جمال و جلال؛ تهران : مرکز نشر فرهنگی رجاء، 1369.
13. حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه؛ لبنان : دارالاحیاء التراث لبنان، 1403 ق.
14. دریایی، تورج؛ شاهنشاهی ساسانی؛ ترجمه مرتضی ثاقب فر؛ تهران : ققنوس 1383.
15. دشتی، محمد؛ فرهنگ سخنان امام حسین؛ قم : نشرامیرالمؤمنین، 1388.
16. ـــــــــــــ؛ دائره المعارف نوین جهان اسلام؛ قم : کنگره : 1388.
17ـ راوندی، قطب الدین؛ الخرائج و جرائح؛ قم : للمطبوعات، 1411 ق.
18. س.سکری سرور، محمد؛ نظام الزواج فی الشرایع الیهودیه و المسیحیه؛ [بی جا] : دارالفکرالعربی، [بی تا].
19. شهیدی، جعفر؛ زندگانی علی بن حسین؛ [بی جا] : دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1365.
20. صفری، محمد علی؛ زن و شوهر (ازدواج و انتخاب همسر)؛ مشهد : هاشمی نژاد، 1371.
21. طبرسی، فضل بن حسن؛ ترجمه مکارم الاخلاق؛ [بی جا] : فراهانی، 1355.
22. طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ طبری؛ تهران : اساطیر، 1368.
23. عطاری کرمانی، عباس؛ امام حسین آبروی همیشه تاریخ؛ تهران : آسیم، 1382.
24. فلسفی، محمد تقی؛ گفتار جوان؛ تهران: نشر معارف، 1375.
25. فیض کاشانی، ملا محسن؛ محجه البیضاء؛ تهران :مکتبه الصدوق، 1339ق.
26. فیشلر، کورت؛ امام حسین و ایران؛ ترجمه ذبیح الله منصوری، تهران: بدرقه جاودان، 1380.
27. قمی، شیخ عباس؛ منتهی الآمال؛ تهران : علویون، 1387.
28. کلینی، یعقوب بن اسحاق؛ اصول کافی؛ ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی؛ تهران : علمیه اسلامی، 1367.
29. کلینی، محمد بن یعقوب؛ فروع کافی؛ ج5، تهران : علمیه اسلامی، 1367.
30. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار؛ لبنان: دارالاحیاء التراث لبنان، 1403ق.
31. مجلسی، محمد تقی؛ روضه المتقین؛ تهران : بنیاد فرهنگ اسلامی، 1393ق.
32. مشکینی، علی؛ ازدواج در اسلام؛ قم : الهادی، 1366.
33. مطهری، مرتضی؛ حقوق زن در اسلام؛ تهران: صدرا، 1381.
34. مظاهری، حسین؛ خانواده در اسلام؛ تهران : شفقی، 1375.
35. میرچا، الیاده؛ رساله ای در تاریخ ادیان؛ ترجمه جلال ستاری؛ تهران : سروش، 1381.
36. میشل، توماس؛ کلام مسیحی؛ ترجمه حسین توفیقی؛ تهران : مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1377.
37. مهاجرانی، عطاءالله؛ پیام آور عاشورا؛ تهران : اطلاعات، 1371.
38. نجفی، محمد حسن؛ جواهرالکلام؛ مکتبه الاسلامیه، 1365، ج29.
39. نوری طبرسی، حسین؛ مستدرک الوسائل؛ تهران : علی اصغر خوانساری، 1321، (چاپ سنگی ).
40. واضح احمد بن؛ تاریخ یعقوبی؛ تهران : بنگاه ترجمه ونشرکتاب، 1356.

پی نوشت ها :

1 ـ هِی حلال مباحُ مُطلَقِ لمَن یغنِهِ اللهُ بِالتَزویجِ فَلیستَعفِف بِالمِتعَه، فإن إِستَغنی عَنها بِالتزویجِ فَهِی مُباح لَه إذا غابَ عَنها.
2 ـ لا تَلخوا عَلی المُتعَهِ، إنمّا علیکم إقامه سنَّه، فلا تَشتَغِلوا بِها عَن فَرشِکم و حَرائِرِکم.
3 ـ ما کانَتِ المُتعَهُ الّارَحمهَ رَحِمَ اللهُ بِها أمَّهَ مُحَمَدٍ لَولا نَهیهُ عَنها ما إِحتاجَ إلی الزِّنی الّاشَفاً.
4 ـ اشاره دارد به آنکه هر فردی برای ازدواج باید از خداوند استجابت همسری مناسب نماید تا خداوند از فضل خود او را برخوردار سازد.(ر.ک به : نساء:173)
5 ـ انّا نتزوَّج النساء فَنُعطیهِنَّ مُهورَهُنَّ فَیشتَرینَ بِها ماشِئنَ لَیسَ لَنا فیهِ شَیءٌ

منبع مقاله :
نشریه بانوان شیعه، شماره 20