تعیین درآمد ملی در اقتصاد سه بخشی و چهاربخشی
1- تعیین درآمد ملی در اقتصاد سه بخشی– نقش دولت
سه بخش مورد مطالعه ما در این قسمت به ترتیب عبارتند از: خانوارها، بنگاه های تولیدی و دولت. دولت در سیستم اقتصاد مختلط یعنی سیستمی که در آن فعالیت بخش خصوصی و بخش دولتی مجاز باشد، می تواند از طریق اخذ مالیات و انجام مخارج عمومی از قبیل جاده سازی، سد سازی و غیره بر سطح درامد ملی اثر بگذارد. اقدامات مربوط به چگونگی اخذ مالیات ها و انجام مخارج عمومی مجموعاً سیاست های مالی دولت را تشکیل می دهند. در این بخش اثر مخارج دولت را یکبار بدون وجود مالیات ها و بار دیگر با در نظر گرفتن مالیات ها مورد بررسی قرار می دهیم. اثر افزایش مخارج دولت بر درآمد ملی بدون افزایش مالیات ها با اثر افزایش مخارج دولتی همراه با افزایش مالیات با هم اختلاف خواهند داشت. از طرف دیگر مالیات هایی که بدون رابطه با تغییرات درآمد وضع می شوند در مقایسه با مالیات هایی که با تغییرات درآمد رابطه دارند، دارای اثرات مختلفی خواهند بود.الف- اثر مخارج دولت بر درآمد ملی
با اضافه کردن مخارج دولتی به مخارج (تقاضای) کل، تحلیل ما به صورت دیگری درخواهد آمد. در این صورت منحنی تقاضای کل جدید شاملI, C وG (مخارج دولت) خواهد شد. لذا در این حالت برای تعیین درآمد در حال تعادل بایدI وG را بر تابع مصرف اضافه کنیم. محل تلاقی منحنی C + I + G با خط 45 درجه (شکل 8) درآمد در حال تعادل را نشان می دهد. در این شکل منحنی C + I + G خط 45 درجه را در نقطه X قطع می کند. درآمد در حال تعادل در این نقطه مساویمخارج دولتی و سرمایه گذاری در این تحلیل نقش مشابه ای دارند. مخارج دولتی و سرمایه گذاری به صورت یکسان موجب افزایش تکاثری درآمد خواهند شد. ضریب تکاثر مخارج دولتی مشابه ضریب تکاثر سرمایه گذاری بوده که هر دو مساوی
ب- اثر مالیات ها بر درآمد ملی
دو قسم مالیات را می توان از یکدیگر تفکیک کر. اول مالیات هایی که مستقل از درآمد هستند (مالیات به میزان ثابت). دوم مالیات هایی می باشند که رابطه مستقیم با درآمد افراد دارند. مالیات بر درآمد افراد را می توان به دو صورت ثابت و متغیر اخذ نمود. دیدیم که مصرف انفرای تابع درآمد قابل تصرف است. واضح است که وضع و برقراری مالیات ها، درآمد قابل تصرف افراد را کاهش داده و در نهایت منجر به کاهش سطح مصرف خواهد شد. نتیجه اینکه اگر مالیات ها را در نظر داشته باشیم می توان گفت که برقراری آنها موجب انتقال تابع مصرف به طرف پائین خواهد شد.اثر مالیات بر درآمد را می توان از طریق نمودار نشان داد. ابتدا فرض کنیم که مالیات ها مستقل از درآمد باشند. اگر مالیات وجود نداشته باشد درآمد در حال تعادل به وسیله تلاقی منحنی مخارج کل با خط 45 درجه به دست می آید. این نقطه در شکل 9 نقطه E است. در این جا محور افقی بیان کننده درامد ملی است و نه درآمد قابل تصرف. اگر فرض کنیم که مالیاتی به اندازه ثابت 20 ریال وضع گردد می دانیم که بلافاصله درآمد 20 ریال کم می شود و در نتیجه مخارج مصرفی کاهش پیدا می کند. میزان کاهش در مخارج مصرفی بستگی به MPC دارد. اگرMPC مساوی 8/0 باشد، در هر سطحی از درآمد، مصرف 16 ریال کاهش پیدا می کند. بنابراین مصرف به جای کاهش 20 ریال به میزان 20× 8/0 ریال کاهش می یابد. با انتقال منحنی مصرف به طرف پائین، منحنی مخارج کل به طرف پائین انتقال یافته و خط 45 درجه را در سطح درآمد پائین تری قطع می کند.
نکته ی مهم در این تحلیل این است که وضع مالیات به موازات انتقال تابع مصرف بر درآمد اثر خواهد گذاشت. اثر بر درآمد در عکس جهت تغییرات مالیات ها می باشد. اکنون ببینیم که ارزش ضریب تکاثر مالیات چیست؟ می دانیم که:
ولی همانگونه که قبلاً ملاحظه شد ضریب تکاثر براساس کل مبلغ مالیات عمل نمی کند بلکه براساس کاهش مصرف ناشی از وضع مالیات (که مساوی مالیات ضربدر MPCمی باشد) بر درآمد ملی اثر خواهد نمود. اگر تغییرات در مالیات را با
تا کنون در این تحلیل مالیات هایی را در نظر گرفتیم که مستقل از درآمد بودند. اگر مالیات تابعی از درآمد باشد، درآمد قابل تصرف در سطوح درآمدهای مختلف، یکسان کاهش پیدا نمی کند. فرض می کنیم مصرف تنها تابع درآمد قابل تصرف و MPCنیز مساوی 8/0 باشد. اگر باز هم فرض کنیم مالیاتی با نرخ نهایی مالیات به میزان 10 درصد وضع گردد بدین ترتیب به ازاء هر ریال افزایش در درآمد، درآمد قابل تصرف 9/0 ریال افزایش پیدا می کند، چون 10 درصد از یک ریال یعنی 1/0 ریال بابت مالیات پرداخت می شود. چون میل نهایی به مصرف 8/0 فرض شد لذا مصرف به میزان 72/0 = 9/0 × 8/0 ریال افزایش پیدا خواهد کرد. در این صورت وضع مالیات بر درآمد باعث کم شدن ضریب تکاثر خواهد شد. اگر مالیاتی وضع نگردد، درآمد قابل تصرف مساوی درآمد خواهد بود. بافرض اینکه MPCمساوی 8/0 بوده و مالیاتی نیز وجود نداشته باشد، ضریب تکاثر مساوی 5 خواهد بود. ولی با وضع مالیات بر درآمد (مالیات بر درآمد که تابع میزان درآمد باشد) ضریب تکاثر:
می باشد. در مثال ما مساوی:
خواهد بود.
پ- اثر مالیات ها و مخارج دولتی بر درآمد ملی (به موازات یکدیگر)
اکنون برای پیدا کردن اثر کل، اثر مالیات ها و مخارج دولتی را مجموعاً در نظر می گیریم. مخارج دولتی را می توان به طرق مختلفی از قبیل وضع مالیات، نشر پول و یا قرضه های عمومی تأمین نمود. ما در این بخش تأمین مالی مخارج دولتی را از طریق مالیات ها مورد بررسی قرار می دهیم. با فرض اینکه مالیات ها مستقل از درآمد بوده و MPCمساوی 8/0 باشد می خواهیم اثر افزایش مخارج دولتی را به میزان 10 ریال که از طریق وضع مالیات ثابت به مبلغ 10 ریال تأمین می شود، بررسی کنیم.بودجه متعادل
بودجه سندی است که در آن درآمدها و مخارج دولت برای یک سال ذکر شده است. حسب تعریف بودجه ای را متعادل گویند که در آن مخارج دولتی از طریق اخذ مالیات تأمین شود، یعنی در حقیقت مالیات ها و مخارج دولتی در بودجه متعادل با یکدیگر برابر هستند. در مثال عددی که ارائه شد دیدیم که بودجه متعادل (تأمین 10 ریال مخارج دولتی از طریق اخذ 10 ریال مالیات) باعث افزایش درآمد مساوی مخارج عمومی (10 ریال) خواهد شد. ازاین بحث نتیجه می گیریم که ضریب تکاثر بودجه متعادل مساوی یک است. اثبات این امر ساده است. قبلاً دیدیم که اثر افزایش مالیات بر درآمد مساوی2- تعیین درآمد ملی در اقتصاد چهار بخشی
- نقش اقتصاد خارجی
تاکنون چگونگی تعیین درآمد ملی را در اقتصاد سه بخشی متشکل از خانوارها، بنگاه های تولیدی و بخش دولتی مورد بررسی قرار دادیم. اکنون بخش چهارم یعنی فعالیت های اقتصاد خارجی را در نظر گرفته و اثر فعالیت در این بخش بر روی درآمد ملی را نیز مورد مطالعه قرار می دهیم. می توان گفت که نتیجه فعالیت در بخش چهارم یعنی بخش اقتصاد خارجی در صادرات و واردات کالاها، خدمات و ارز خلاصه می شود. چنانچه صادرات و وادات را دو متغیر مستقل فرض کرده و بخواهیم اثرات آن ها را بر درآمد ملی مورد بررسی قرار دهیم می توانیم به طور خلاصه اثر مجموع آن ها یعنیX – M
واردات= M ، صادرات X=
را بر درآمد ملی تعیین نمائیم. برای تعیین درآمد ملی در حال تعادل در اقتصاد چهاربخشی باید X – M را نیز به تابع مخارج کل (تقاضای کل) اضافه کنیم. در این صورت درآمد در حال تعادل به صورت زیر تعیین خواهد شد.
Y = C + I + G + (X – M(
سطح درآمد در حال تعادل را می توان به صورت نموداری در شکل 11 نمایش داد.
خلاصه
مخارج دولتی در مدل تعیین درآمد دارای نقشی شبیه نقش سرمایه گذاری می باشد. مخارج دولتی به همان اندازه که سرمایه گذاری ها موجب افزایش تکاثری درآمد می گرداند، باعث افزایش درآمد ملی می شود. ضریب تکاثر مخارج دولتی شبیه ضریب تکاثر سرمایه گذاری خواهد بود. نتیجه اینکه اگر درآمد در حال تعادل کمتر ازدرآمد در حال اشتغال کامل باشد، از طریق افزایش مخارج دولتی می توان به سطح مطلوب درآمد ملی رسید.افزایش مالیات ها منجر به کاهش درآمد ملی کل می گردد. اثر مالیات ها بر درآمد از طریق انتقال تابع مصرف به پائین تجلی پیدا می کند. ضریب تکاثر مالیات بر کل مبلغ مالیات اثر نکرده بلکه بر مبلغی مساوی مالیات ضربدر میل نهایی به مصرف اثر خواهد کرد.
اگر مخارج دولتی به وسیله وضع مالیات ها تأمین شده باشد (بودجه متعادل) اثر انبساطی مخارج دولت در درآمد ملی به وسیله اثر انقباضی مالیات، متعادل می گردد. چون اثر انقباضی مالیات ها بر درآمد کمتر از اثر انبساطی مخارج دولتی می باشد، بودجه متعادل موجب افزایش درآمد ملی به اندازه افزایش مخارج دولتی خواهد گردید.
چنانچه صادرات بیش از واردات باشد، درآمد ملی می تواند در نتیجه تجارت خارجی به صورت تکاثری افزایش پیدا کند.
پی نوشت ها :
1-ضریب تکاثر مخارج دولتی را می توان به طریق ذیل استخراج نمود:
Y = C + I + G
اگر سرمایه گذاری تغییر نکند
اگر طرفین رابطه فوق را بر
2-این در حالتی است که مالیات مستقل از درآمد باشد. در حالتی که مالیات تابع درآمد باشد، ارزش ضریب تکاثر بودجه متعادل کوچک تر از یک است. برای اطلاع بیشتر به مدل دوم در ضمیمه ب آخر کتاب مراجعه فرمائید.
3- ضریب تکاثر بخش اقتصاد خارجی را می توان براساس رابطه زیر به دست آورد.
میل نهایی به مصرف = MPCف = MPC
میل نهایی به واردات = MPI
محتشم دولتشاهی طهماسب (1390) مبانی علم اقتصاد: اقصاد خرد، اقتصاد کلان تهران: چاپ سی و یکم، ویراست ششم (1390)
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}