چگونه بوی خانهتان باعث میشود حالتان بد شود
جون بنت به سندروم ساختمان بیمار اعتقاد نداشت. وی که متخصص سموم کپک است حتی در دادگاه به نفع شرکتهای بیمه شهادت داد و ادعای صاحب خانههایی که مدعی بودند بر اثر سموم موجود در خانههای کپک زدهشان بیمار
ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع: راسخون
منبع: راسخون
جون بنت به سندروم ساختمان بیمار اعتقاد نداشت. وی که متخصص سموم کپک است حتی در دادگاه به نفع شرکتهای بیمه شهادت داد و ادعای صاحب خانههایی که مدعی بودند بر اثر سموم موجود در خانههای کپک زدهشان بیمار شدهاند را رد نمود.
سپس طوفان کاترینا به وقوع پیوست و خانهی بنت را سیل فرا گرفت و در نتیجه وی مجبور به تخلیهی خانهاش شد. وی میگوید: "یک ماه بعد در اثر نوعی فرآیند ناخوداگاه روان شناختی تصمیم گرفتم به خانهام بازگردم و جهت یافتن کپک نمونه گیریهایی انجام دهم." خانهی بنت بوی بسیار بدی میداد، بدتر از هر بوی کپکی که تا آن زمان استشمام کرده بود. وی ماسک، دست کش و لباس محافظ پوشید اما باز هم احساس گیجی، سر درد و کسالت میکرد. وی از خانه بیرون رفت و حالش بهتر شد. سپس این موضوع به ذهنش خطور کرد که: "فکر کنم توی این کپک بد بو چیز وحشتناکی هست."
اما وی هم چنان به استدلال خویش بر علیه تئوری سندروم ساختمان بیمار باور داشت . او میدانست که ما معمولاً در معرض چه میزان از سموم کپک موجود در غذا قرار داریم و میدانست که این مقدار بسیار بیشتر از مقدار سموم کپکی است که از طریق هاگهای موجود در هوا استشمام مینماییم.
اما بوی کپک موضوع دیگری بود. بیشتر چیزهایی که ما میتوانیم ببوییم ترکیبات آلی فرّار (VOC) هستند و مشخص گردیده است که برخی از این ترکیبات باعث بد حال شدن فرد میشوند. بنت میگوید: "میدانستم که یکی از تئوریهای ثانویه این است که سندروم ساختمان بیمار ممکن است در اثر ترکیبات آلی فرّاری رخ دهد که باعث میشوند قارچها بوی کپک دهند." وی سپس میاندیشد: "شاید هم چیزی به نام سندروم ساختمان بیمار وجود داشته باشد و شاید هم این سندروم به سموم قارچی که در تمام طول عمرم مورد بررسی قرار دادهام ربطی نداشته باشد!"
همان موقع بود که حرفهی تحقیقاتی بنت دچار دگرگونی شد. وی در جریان طوفان نه تنها خانه بلکه تمام نمونههای ژنتیکی و منجمد شدهی قارچهایش را از دست داد، زیرا پودر بستهی نمونهها بیرون ریخته بود و نمونهها از حالت انجماد خارج شده بودند. وی مجبور بود دو باره از اول شروع کند و این بار قصد داشت تئوری جدیدش را ثابت کند.
وی برای انجام بررسیهای خود به یک جانور ساده نیاز داشت و در این راستا کرم و مگس میوه را در نظر گرفت. بنت میگوید: "فکر کردم بهتر است از کرم استفاده کنم، زیرا کرمها کوچکتر و سادهتر هستند. اما کرمها از مقابل قارچها فرار میکنند و ما حتی نمیتوانستیم اجساد کوچک آنها را پیدا کنیم. یک سال از وقتمان با کار بر روی کرمها تلف شد."
وی سپس به استفاده از مگس میوه روی آورد. بنت مشاهده نمود که هنگامی که مگس میوه الکل قارچ را استشمام میکند به شکل عجیب و غریبی حرکت میکند. این مگسها میلرزیدند، آهسته حرکت میکردند، روی زمین میافتادند و فاقد هماهنگی بودند. آنها شبیه حشراتی بودند که به بیماری پارکینسون مبتلا شده باشند.
بنت میدانست ابتلا به پارکینسون میتواند به خاطر قرار گیری در معرض مواد شیمیایی مانند حشره کش باشد. پس این سؤال مطرح میشد که آیا الکل قارچ هم میتوانست چنین اثری داشته باشد؟ آیا مگسهای میوه هم به پارکینسون حشرات مبتلا شده بودند؟
میان مگس میوه و انسان تفاوتهای بسیاری وجود دارد. بنا بر این، بنت و تیم تحقیقاتیاش سلولهای انسانی را نیز مورد آزمایش قرار دادند. البته سلول انسانی در درون لولهی آزمایشگاه نمیتواند در پی ابتلا به بیماری پارکینسون دچار رعشه شود، اما بنت دریافت که الکل قارچ برای سلولها یک مادهی سمی محسوب میشد و برخی از آنها را میکشت. وی یافتههای خود را اخیراً در نشریهیProceedings of the National Academy of Sciences منتشر نموده است.
به گفتهی بنت، ترکیبات آلی فرّار متعلق به کپک ممکن است یکی از عوامل کلیدی ابتلا به بیماری پارکینسون باشند. این موضوع یک معمای قدیمی را روشن میسازد: هر مادهی سمی که تاکنون مشخص شده است که باعث بروز بیماری پارکینسون میشود ساختهی دست انسان است و نسبتاً جدید است، حال آن که بیماری پارکینسون هزاران سال است که وجود دارد. بنت معتقد است انواع گوناگون سموم عصبی- یعنی الکل قارچ و هم چنین دیگر ترکیبات آلی فرّار - ممکن است باعث ابتلا به این بیماری شوند.
چارلز وسچلر، متخصص در زمینهی کیفیت هوای درونی از دانشگاه راتگرز، میگوید: "همیشه فکر میکردم الکل قارچ یک ترکیب نسبتاً بی ضرر است. اما مقالهی چاپ شده دربارهی این مادهی شیمیایی نظر مرا کاملاً تغییر داد. مطمئناً از این به بعد سعی میکنم خود را کمتر در معرض این ماده قرار دهم."
الیوت هارنر محقق کیفیت هوای درونی از شرکت UL واقع در آتالانتا میگوید تعجب نکرده است از این که شنیده است یک ترکیب آلی فرّار قارچی بر کار کرد فیزیولوژیکی حیوانات اثر میگذارد. به گفتهی وی، مدتهاست این ظن و گمان وجود دارد که ساختمانهای کپک زده از طریق ترکیبات آلی فرّار و هم چنین سموم قارچ، ریزگردها و مواد آلرژی زا باعث بد حالی افراد میشوند. اما وی میگوید برخورداری از یک مدل حیوانی که محققان را قادر سازد اثرات این ترکیبات آلی فرّار را مطالعه نمایند یک "گام بزرگ به سمت جلو" به شمار میرود.
طنز ماجرا این جاست که علی رغم این که سندروم ساختمان بیمار باعث شد بنت تحقیقات فوق را انجام دهد، اما وی میگوید قصد ندارد آن جنبه از تحقیقات خود را در آینده مورد تأکید قرار دهد، زیرا این امر خوشایند مؤسسات ملی بهداشت نیست، یعنی همان ارگانی که تحقیقات بنت را تأمین مالی میکند. بنت میگوید: "متقاعد شدهام که یک واقعیت در این باره نهفته است. ای کاش میتوانستم بعضی از سازمانهای تأمین کنندهی هزینههای مالی تحقیقات را متقاعد نمایم."
اما حتی اگر وی تحقیقات خود را در راستای بررسی سموم عصبی انجام دهد و اشارهای به ساختمانهای عامل بد حالی نکند، با این حال باز هم به مطالعه بر روی ترکیبات آلی فرّار تولید شده توسط کپکها ادامه میدهد. به گفتهی بنت، "قارچها مواد فرّار فراوان و گوناگونی تولید میکنند. ما بسیاری از این موارد را جهت آزمایش در اختیار داریم."
سپس طوفان کاترینا به وقوع پیوست و خانهی بنت را سیل فرا گرفت و در نتیجه وی مجبور به تخلیهی خانهاش شد. وی میگوید: "یک ماه بعد در اثر نوعی فرآیند ناخوداگاه روان شناختی تصمیم گرفتم به خانهام بازگردم و جهت یافتن کپک نمونه گیریهایی انجام دهم." خانهی بنت بوی بسیار بدی میداد، بدتر از هر بوی کپکی که تا آن زمان استشمام کرده بود. وی ماسک، دست کش و لباس محافظ پوشید اما باز هم احساس گیجی، سر درد و کسالت میکرد. وی از خانه بیرون رفت و حالش بهتر شد. سپس این موضوع به ذهنش خطور کرد که: "فکر کنم توی این کپک بد بو چیز وحشتناکی هست."
اما وی هم چنان به استدلال خویش بر علیه تئوری سندروم ساختمان بیمار باور داشت . او میدانست که ما معمولاً در معرض چه میزان از سموم کپک موجود در غذا قرار داریم و میدانست که این مقدار بسیار بیشتر از مقدار سموم کپکی است که از طریق هاگهای موجود در هوا استشمام مینماییم.
اما بوی کپک موضوع دیگری بود. بیشتر چیزهایی که ما میتوانیم ببوییم ترکیبات آلی فرّار (VOC) هستند و مشخص گردیده است که برخی از این ترکیبات باعث بد حال شدن فرد میشوند. بنت میگوید: "میدانستم که یکی از تئوریهای ثانویه این است که سندروم ساختمان بیمار ممکن است در اثر ترکیبات آلی فرّاری رخ دهد که باعث میشوند قارچها بوی کپک دهند." وی سپس میاندیشد: "شاید هم چیزی به نام سندروم ساختمان بیمار وجود داشته باشد و شاید هم این سندروم به سموم قارچی که در تمام طول عمرم مورد بررسی قرار دادهام ربطی نداشته باشد!"
همان موقع بود که حرفهی تحقیقاتی بنت دچار دگرگونی شد. وی در جریان طوفان نه تنها خانه بلکه تمام نمونههای ژنتیکی و منجمد شدهی قارچهایش را از دست داد، زیرا پودر بستهی نمونهها بیرون ریخته بود و نمونهها از حالت انجماد خارج شده بودند. وی مجبور بود دو باره از اول شروع کند و این بار قصد داشت تئوری جدیدش را ثابت کند.
آزمایش بویایی
بنت بر روی یک ترکیب آلی فرّار به نام "الکل قارچ" متمرکز شد که از اجزای اولیهی بوی کپک به شمار میرود. این ماده مخصوصاً هنگامی شکل میگیرد که کپکها اسید لینولئیک میبلعند. این امر هم در بسیاری از سلولهای بیولوژیکی و هم در مصالح ساختمانی هم چون رنگهای روغنی رخ میدهد.وی برای انجام بررسیهای خود به یک جانور ساده نیاز داشت و در این راستا کرم و مگس میوه را در نظر گرفت. بنت میگوید: "فکر کردم بهتر است از کرم استفاده کنم، زیرا کرمها کوچکتر و سادهتر هستند. اما کرمها از مقابل قارچها فرار میکنند و ما حتی نمیتوانستیم اجساد کوچک آنها را پیدا کنیم. یک سال از وقتمان با کار بر روی کرمها تلف شد."
وی سپس به استفاده از مگس میوه روی آورد. بنت مشاهده نمود که هنگامی که مگس میوه الکل قارچ را استشمام میکند به شکل عجیب و غریبی حرکت میکند. این مگسها میلرزیدند، آهسته حرکت میکردند، روی زمین میافتادند و فاقد هماهنگی بودند. آنها شبیه حشراتی بودند که به بیماری پارکینسون مبتلا شده باشند.
بنت میدانست ابتلا به پارکینسون میتواند به خاطر قرار گیری در معرض مواد شیمیایی مانند حشره کش باشد. پس این سؤال مطرح میشد که آیا الکل قارچ هم میتوانست چنین اثری داشته باشد؟ آیا مگسهای میوه هم به پارکینسون حشرات مبتلا شده بودند؟
از حشرات تا انسانها
برای یافتن پاسخ این سؤالات بنت و همکارانش به مگسهای میوه ال- دوپا خوراندند. این دارو اثرات بیماری پارکینسون در انسان را معکوس میسازد. مگسها به دنبال مصرف این دارو طبیعیتر حرکت میکردند و این امر نشان میداد که الکل قارچ نیز مانند مواد شیمیایی فوق الذکر عمل میکند.میان مگس میوه و انسان تفاوتهای بسیاری وجود دارد. بنا بر این، بنت و تیم تحقیقاتیاش سلولهای انسانی را نیز مورد آزمایش قرار دادند. البته سلول انسانی در درون لولهی آزمایشگاه نمیتواند در پی ابتلا به بیماری پارکینسون دچار رعشه شود، اما بنت دریافت که الکل قارچ برای سلولها یک مادهی سمی محسوب میشد و برخی از آنها را میکشت. وی یافتههای خود را اخیراً در نشریهیProceedings of the National Academy of Sciences منتشر نموده است.
به گفتهی بنت، ترکیبات آلی فرّار متعلق به کپک ممکن است یکی از عوامل کلیدی ابتلا به بیماری پارکینسون باشند. این موضوع یک معمای قدیمی را روشن میسازد: هر مادهی سمی که تاکنون مشخص شده است که باعث بروز بیماری پارکینسون میشود ساختهی دست انسان است و نسبتاً جدید است، حال آن که بیماری پارکینسون هزاران سال است که وجود دارد. بنت معتقد است انواع گوناگون سموم عصبی- یعنی الکل قارچ و هم چنین دیگر ترکیبات آلی فرّار - ممکن است باعث ابتلا به این بیماری شوند.
چارلز وسچلر، متخصص در زمینهی کیفیت هوای درونی از دانشگاه راتگرز، میگوید: "همیشه فکر میکردم الکل قارچ یک ترکیب نسبتاً بی ضرر است. اما مقالهی چاپ شده دربارهی این مادهی شیمیایی نظر مرا کاملاً تغییر داد. مطمئناً از این به بعد سعی میکنم خود را کمتر در معرض این ماده قرار دهم."
الیوت هارنر محقق کیفیت هوای درونی از شرکت UL واقع در آتالانتا میگوید تعجب نکرده است از این که شنیده است یک ترکیب آلی فرّار قارچی بر کار کرد فیزیولوژیکی حیوانات اثر میگذارد. به گفتهی وی، مدتهاست این ظن و گمان وجود دارد که ساختمانهای کپک زده از طریق ترکیبات آلی فرّار و هم چنین سموم قارچ، ریزگردها و مواد آلرژی زا باعث بد حالی افراد میشوند. اما وی میگوید برخورداری از یک مدل حیوانی که محققان را قادر سازد اثرات این ترکیبات آلی فرّار را مطالعه نمایند یک "گام بزرگ به سمت جلو" به شمار میرود.
طنز ماجرا این جاست که علی رغم این که سندروم ساختمان بیمار باعث شد بنت تحقیقات فوق را انجام دهد، اما وی میگوید قصد ندارد آن جنبه از تحقیقات خود را در آینده مورد تأکید قرار دهد، زیرا این امر خوشایند مؤسسات ملی بهداشت نیست، یعنی همان ارگانی که تحقیقات بنت را تأمین مالی میکند. بنت میگوید: "متقاعد شدهام که یک واقعیت در این باره نهفته است. ای کاش میتوانستم بعضی از سازمانهای تأمین کنندهی هزینههای مالی تحقیقات را متقاعد نمایم."
اما حتی اگر وی تحقیقات خود را در راستای بررسی سموم عصبی انجام دهد و اشارهای به ساختمانهای عامل بد حالی نکند، با این حال باز هم به مطالعه بر روی ترکیبات آلی فرّار تولید شده توسط کپکها ادامه میدهد. به گفتهی بنت، "قارچها مواد فرّار فراوان و گوناگونی تولید میکنند. ما بسیاری از این موارد را جهت آزمایش در اختیار داریم."
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}