نویسنده: دکتر شکوفه موسوی




 


ما در طول زندگی عملاً تصمیم های متعددی می گیریم. این تصمیم ها کوچک و بی اهمیت یا بزرگ و مهم هستند. تصمیم هایی مثل: « پوشیدن این یا آن لباس»، « رفتن از این یا آن مسیر»، « گذراندن اوقات فراغت به این یا آن روش»، « رفتن به این یا آن مدرسه»، « انتخاب این یا آن رشته ی تحصیلی»، « ادامه دادن یا قطع کردن دوستی با کسی» و .... حتی وقتی نمی دانیم چه کار باید بکنیم هم عملاً یک تصمیم گرفته ایم. ممکن است تصمیمات ما درست یا غلط باشند. ممکن است تصمیمات ما علی رغم جنبه های منفی و ناراحت کننده ای که دارند عملاً بهترین تصمیم ممکن باشند. در این صورت در وضعیتی به سر می بریم که دلخواه ما نیست و این که مجبور هستیم و این شرایط به ما تحمیل شده است، ما را ناراحت می کند و به ما احساس درماندگی می دهد، اما باید به یاد داشته باشیم که این، بهترین انتخاب ما بوده است.
شاید بپرسید: « چه فرقی می کند؟ و چه فایده ای دارد که ما از روش حل مسئله استفاده کنیم و به همان تصمیمی برسیم که همین الان هم در آن قرار داریم؟»
فایده ی استفاده از روش حل مسئله این است که به جای « درماندگی»، « احساس تسلط» می کنید و به جای این که از « اجبار داشتن» احساس بدی در شما ایجاد شود، از این که « حق انتخاب» داشته اید، احساس خوبی به شما دست می دهد. این تفاوت بسیار مهم است.
« دکتر ویکتور فرانکل» که یک روان پزشک بود، در زمان جنگ جهانی دوم، برای مدتی در اردوگاه های نازی ها اسیر بود، پدر و مادر و همسر جوانش توسط نازی ها کشته شده بودند و خود او در اردوگاه، شرایط سختی را می گذراند و می دید که زندانیان دیگر جلو چشمش می میرند. به این فکر افتاد که: « چرا در اردوگاه بعضی می میرند و بعضی زنده می مانند؟ با آنکه شرایط برای همه یکسان است».
او نقطه نظر جالبی را مطرح کرد که: « تفاوت در « معنای ذهنی» افراد است.»
« معنای ذهنی» افرادی که می مردند این گونه بود: « وضعیت موجود در اردوگاه، خشونت بار، منفی و تحمیلی است، و من مجبورم این جا را تحمل کنم و چاره ای هم ندارم». ولی در همان شرایط « معنای ذهنی» افرادی که زنده می ماندند این گونه بود: « من حق انتخاب و بر اوضاع تسلط دارم و در این وضعیت هم می توانم زنده بودن را انتخاب و به خودم کمک کنم». و همین احساس نتایج را تغییر می داد.
دکتر فرانکل زنده مانده و بعد از جنگ، روشی از درمان را بنا نهاد، به نام « معنی درمانی»، یعنی ما حتی در سخت ترین وضعیت ها حق انتخاب داریم که « معنی ذهنی» خاص خود را داشته باشیم. کتاب او با عنوان: « انسان در جست و جوی معنا» که یکی از کتاب های بسیار ارزشمند است، افکار او را راجع به مسئله ی « معنای ذهنی» بیان می کند.
در بسیاری از شرایط ناخوشایندی که در زندگی با آن ها مواجه می شوید، با استفاده از روش « حل مسئله» بهترین راه را انتخاب کنید و به خاطر داشته باشید که شما این را انتخاب کرده اید و به خاطر داشته باشید که انتخاب « معنی ذهنی» در حیطه ی تسلط شما است. پس:
به جای احساس « درماندگی» احساس « تسلط» داشته باشید!
منبع مقاله: موسوی، شکوفه؛ (1386) موفقیت تحصیلی برای دانش آموزان و دانشجویان، تهران: نشر قطره