زمینه پیدایش

مردی عقیده داشت که خدا روزی‌رسان است و بدون انجام کاری روزی مقدر او را می‌رساند، ولی عده‌ای از یارانش مخالف با این عقیده بودند تا اینکه روزی با آنها روی عقیده خود شرطی کرد و به مسجدی رفت و در یک گوشه به امید رسیدن روزی مقدر خود دراز کشید. یک روز گذشت. روز دوم رسید و چیزی برای او نرسید. عصر روز سوم بود که ناگهان سه نفر دهاتی وارد مسجد شدند. سفره خود را گستردند و نان و پنیری با هم خوردند و اضافه آن را جمع کردند و در سفره بستند. همین که خواستند بروند مردک دید اگر اینها با هم بروند از گرسنگی خواهد مرد. به ناچار خود را به سرفه انداخت. اِهن و اِهنی کرد و دهاتیان متوجه او شدند و چون رنگ پریده و حال زار او را دیدند بر او رقت آوردند و سفره خود را باز کرده و بقیه نان و پنیر خود را به او دادند و رفتند. پس از آنکه مردک شکمی از عزا درآورد نزد رفقای خود رفت و با کمال صداقت به خطای خود اعتراف کرد و بعد از نقل داستان خود گفت: «آری خدا روزی‌رسان است، ولی اِهنی هم می‌خواهد».(1)

پیامها

1. خداوند به بندگانی روزی می‌رساند که کار و تلاش بکنند.
2. فرد و جامعه‌ای که تلاش نکند به پیشرفت و تعالی نمی‌رسد.
3. توحید افعالی به معنی نفی اختیار و نقش انسان در سرنوشت خویش نیست.
4. نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.
موارد کاربرد: 1. در مورد کسی که بدون کار و تلاش انتظار مال و ثروت و مانند آن را دارد. 2. در مورد کسانی که با بیکارگی و به کار نگرفتن استعدادها و موهبت‌های خداوند از روند حرکت زندگی و تنگدستی گله‌ها دارند. 3. در مورد توکل‌کنندگان ناشی که در خانه نشسته و انتظار روزی دارند.

ضرب المثل های هم مضمون

ـ از تو حرکت، از خدا برکت.
ـ اسب دونده، جُوِ خودش را زیاد می‌کند.
ـ چریدن را چمیدن باید.
ـ خدا به آدم روزی می‌دهد اما نان را با زنبیل از آسمان نمی‌فرستد.
ـ خر خوابیده جو نمی‌خورد.
ـ روزی، به قدر همت هر کس مقدر است.
ـ روزی به قدم است.
ـ شتر که علف می‌خواهد، گردن دراز می‌کند.
ـ هر که چَرَد خورد و هر که خُسبد خواب بیند.(2)

اشعار هم مضمون

باز، کز آشیان برون نَپَرد * بر شکارش ظفر کجا یابد(3) (ابن یمین)

ریشه های قرآنی حدیثی

امام علی(علیه السلام): «اُطلُبُوا الرِّزقَ فَاِنَّهُ مَضمُونٌ لِطالِبِهِ؛ روزی را بجویید؛ زیرا روزی برای جوینده آن ضمانت شده است.»(4)
امام صادق(علیه السلام): «لا تَدَع طَلَبَ الرِّزقِ مِن حِلِّهِ؛ از طلب روزی حلال دست مکش».(5)

لغات

دهاتیان: روستاییان.
خسبد: بخوابد.
ظفر: پیروزی.

پی‌نوشت‌ها:

1. حسن ذوالفقاری، داستان‌های امثال، تهران، مازیار، چ 2، 1385، ص 443.
2. غلامرضا حیدری ابهری، حکمت‌نامه پارسیان، قم، نشر جمال، چ 1، 1385، ص 370.
3. همان.
4. ارشاد مفید، ج 1، ص 303.
5. امالی مفید، ترجمه: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ص 172.

منبع مقاله: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما