نویسنده: عاقله صابری(1)




 

چکیده

تربیت، بدون آگاهی بخشی و آموزش غیر ممکن است و اگر ممکن باشد، نمی توان آن را تربیت نامید. معصومان (علیه السّلام) سوره های کاملی برای بشریت هستند که انسان ها می توانند با اقتدا به ایشان و پیروی از روش آنان، دنیا و آخرت خویش را تامین کنند. شیوه های تربیتی، و اصول و فنون و آدابی که آنها به کار می برند، به گونه ای است که بیشترین تاثیر را در مخاطب می گذارد؛ زیرا برخاسته از شناخت حقیقی انسان و روابط انسانی است.
الگوها سازنده اند و افراد را آگاهانه به سوی خود می کشانند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت طاهرینش (صلی الله علیه و آله و سلم) مظهر کامل اسلام برای پیروان حقیقت هستند، در این رهگذر، فاطمه (علیها السّلام) برترین الگوست؛ زیرا ائمه (علیه السّلام) همه در روش و سلوک خود به آن بانو تاسی می کردند و او را سرمشق خود قرار می دادند.
از این روی، در این مقاله برآنیم تا رفتار حضرت زهرا (علیها السّلام) را در عرصه های گوناگون زندگی بررسی کنیم؛ زیرا فاطمه زهرا (علیه السّلام) تنها زن معصوم در امت اسلامی است که نقش رهبری دارد و به عنوان حجت و اسوه برای مردم معرفی شده است و اطاعتش نیز
واجب می باشد. بنابراین باید ابعاد فکری و زندگی ایشان کاملاً شناخته شود و پیروان ایشان نیز بدانند که زنان نمونه - در مسائل تربیتی و پرورش فرزندان - از چه شیوه هایی استفاده کنند.

مقدمه

فاطمه (علیها السّلام) کوثر است. فاطمه (علیها السّلام) نور است. فاطمه (علیها السّلام) ثمره چهل روز عبادت است. فاطمه (علیها السّلام) قبل از آسمان و زمین و آدم (علیه السّلام) خلق شد. او مادر یازده امام است. فاطمه (علیها السّلام) در عبادت پاهایش ورم بست. فاطمه (علیها السّلام) عاشق نماز، و نماز همراه او بود. ایشان حامی ولایت، و شهید راه ولایت بود.
فاطمه (علیها السّلام) الگوی زنان و مردان است. فاطمه (علیها السّلام) وجودش از عبادت و نماز است؛ هنگامی که در محراب عبادت می ایستاد، هفتاد هزار فرشته مقرب بر او درود و سلام می فرستاند.
بیشتر مردم براین باورند که وجه احترام و شکوه حضرت زهرا (علیها السّلام) به این دلیل است که او دختر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ در حالی که از مقام معنوی و عظمت روح این بانوی سترگ اسلام، و مقام ولایت کبرای ایشان غافلند. فاطمه (علیها السّلام) از نور آفریده شد، با نور زندگی کرد و از نورش جهان را تا ابد روشن کرد.
زندگی حضرت زهرا (علیها السّلام) - علی رغم کوتاهی عمر شریف شان که حتی به دو دهه هم نرسیده است - آیینه تمام نمای یک زندگی کامل و جامع دینی است. مطالعه در روش زندگی ایشان، هر انسان حقیقت جویی را به حقیقت زندگی رهنمون می سازد.
فاطمه زهرا (علیه السّلام) یکی از حجت های خدواندی و یک الگو و رهبراست. ائمه اطهار (علیه السّلام) ایشان را برخود مقدم می شمردند و اعمال آن حضرت را سرمشق خویش قرار می دادند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز می فرماید: «خدواند متعال علی، همسر و فرزندانش را حجت خود در میان مردم قرار داده است». فاطمه زهرا (علیه السّلام) تنها زن معصوم در امت اسلامی است که نقش رهبری دارد و به منزله حجت و اسوه برای مردم معرفی شده و اطاعتش نیز واجب
است. بنابراین ابعاد فکری و زندگی ایشان باید کاملاً شناخته شود.
تربیت، بدون آگاهی بخشی و آموزش ممکن نیست. محتوی آموزش در بخش های گوناگون تربیت مانند تربیت دینی، اجتماعی و سیاسی متفاوت است و به بررسی و تحلیل نیاز دارد. از مسائل مهم تربیت اسلامی، کشف اصول، فنون و روش های آموزش در سیره معصومان (علیه السّلام) است. آیا آنان اصول، روش ها، فنون، شیوه ها و آداب ویژه ای را در آموزش احکام و معارف دینی به کار برده اند؟ اگر به کار برده اند، کدامند؟ زیرا معصومان(علیه السّلام) اسوه های کاملی برای بشریت هستند که انسان ها می توانند با اقتدا به ایشان و پیروی از روش آنان، دنیا و آخرت خویش را تامین کنند. ایشان بیشترین تلاش خویش را صرف تعالی روح و آبادسازی آخرت می کنند، ولی از دیدگاه آنان، زندگی این جهان نیز بخشی از حقیقت است که باید برای آخرت از آن بهره جست. چنان که امام صادق (علیه السّلام) فرمود: «لیس منا من ترک دنیاه لاخرته و لا آخرته لدنیاه»؛ کسی که دنیایش را برای آخرتش و آخرتش را برای دنیایش ترک کند، از ما نیست. بنابراین شیوه های آموزشی آنان و اصول، فنون و آدابی که در آموزش به کار می برند، به گونه ای است که از نظر علمی و روانی بیشترین تاثیر را در مخاطب می گذارد؛ زیرا برخاسته از شناخت حقیقی از انسان و روابط انسانی است.
با توجه به اهمیت آگاهی و تربیت و ضرورت انتخاب الگوی مناسب در این خصوص، در این مقاله کوشیده ایم سیری کوتاه در سیره فاطمه زهرا (علیه السّلام) در باره آموزه های علمی، تربیتی و معیارهای ایشان داشته باشیم، زیرا فاطمه (علیها السّلام) در مقام الگوی امامان معصوم (علیه السّلام)، کامل ترین الگوی انسانیت است.

مفهوم شناسی

آموزش: کلمه آموزش معادل واژه انگلیسی instruction یا Teaching است. این واژه در انگلیسی به معنای آموزش، تعلیم و تدریس آمده است. آموزش در اصطلاح به چند
معناست: تحریک و راهنمای یادگیری؛ هنر کمک کردن به یادگیری دیگری؛ فراهم آوردن شرایطی که یادگیری را برای دانش پژوه آسان می سازد؛ آموزش غیر از یادگیری است؛ یادگیری، هدف آموزش است. (2)
سیره: سیره بر وزن فعله از «سیر» مشتق شده است. در لغت برای سیره چندین معنا ذکر شده است: 1. رفتار؛ 2. سنت؛ 3. طریقه؛ 4. هیئت و حالت؛ 5. چگونگی رفتار. (3)

رفتار، سنت، طریقه

از آنجا که معنای دوم و سوم تفاوتی با هم ندارند، می توان گفت که سیره در لغت به چهار معنا به کار می رود.
در عرف مسلمانان و متون اسلامی، سیره در معنای دیگری نیز به کار رفته است که دقیقاً معادل معنای سنت و عبارت است از مجموعه رفتار و گفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهلیت (علیه السّلام).
سیره به معنای راه و روش یا سنت، سه جزء اساسی دارد که عبارت اند از: گفتار، کردار و چگونگی آن دو. سیره به معنای راه و روش یا سنت عام است. بنابراین سیره به این معنا را به هرکسی می توان نسبت داد. اما سیره در معنای پنجم فقط به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیه السّلام) اختصاص دارد و به شخص دیگری قابل اطلاق نیست.
در مطالعه سیره و رفتار، دو موضوع اهمیت دارد. نخست تعیین نوع سیره در یک موقعیت خاص و برای رسیدن به یک هدف خاص و دوم چگونگی انجام کار. تمام تاکید ما بر سیره از همین جا ناشی می شود. بسیاری از نکات و مطالب تربیتی وجود دارد که در سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیه السّلام) بیان نشده است، اما در سیره و روش تربیتی آنان پنهان است.(4)
تربیت: از ماده «ربو» به معنای افزودن و رشد و نمو دادن است. تعلیم و تربیت عبارت است از مجموع اعمال یا تاثیرات عمومی هدف دار در یک انسان مربی به منظور اثرگذاری بر شناخت ها، اعتقادات، احساسات و رفتارهای انسان بر اساس برنامه ای سنجیده.
سیره تربیتی: سیره تربیتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عبارت است از رفتارهایی که ایشان در مقام تربیت دیگران انجام می دادند. بنابراین هر رفتاری که به منظور اثرگذاری بر شناخت، باورها، عواطف یا رفتارهای دیگران انجام داده اند، سیره تربیتی ایشان را تشکیل می دهد.
تربیت دینی: دین در زبان فارسی به معنای کیش، آیین و طریقت است. در زبان عربی نیز به معنای اطاعت و انقیاد آیین و شریعت آمده است. با توجه به معنای دو واژه تربیت و دین، می توان گفت: تربیت دینی عبارت است از مجموع اعمال عمدی و هدف دار به منظور آموزش گزاره های معتبر یک دین به افراد دیگر به نحوی که آن افراد در عمل و نظر به آن آموزه ها پایبند گردند.
ساختار دین اسلام: معارف اسلام و گزاره های معتبر اسلام عمدتاً در سه مقوله کلی قرار می گیرد: اعتقادات، اخلاقیات و احکام. با توجه به گستره اسلام، تربیت اسلامی نیز سه بخش دارد: تربیت اخلاقی، اعتقادی و احکامی. از آنجا که اعتقادات و عبادات مهم ترین و برجسته ترین بخش تربیت اسلامی است، از آنها به منزله تربیت دینی تعبیر کرده اند.

ضرورت و اهمیت بحث از آموزه های تربیتی حضرت زهرا(علیه السّلام)

اسلام برای حفظ منافع بانوان و رشد و ترقی آنان احکام، قوانین و برنامه های خاصی دارد. یکی از راه هایی که می توان به وسیله آن، بانوی شایسته اسلام و آثار و نتایج درخشان تربیت اسلامی را مشاهده کرد، این است که بانوان صدر اسلام و تربیت یافتگان مکتب وحی را به طور کامل بشناسیم و جزئیات زندگی آنان را مورد بررسی و کنجکاوی قرار دهیم.
حضرت زهرا (علیها السّلام) بی شک در رأس تمام بانوان اسلام قرار دارد؛ زیرا او تنها بانویی است که پدرش معصوم، همسرش معصوم و خودش نیز معصوم بوده است. محیط پرورش و زندگی ایشان محیط عصمت و طهارت بوده است. دوران کودکی خویش را در خانه
شخص اول اسلام یعنی پیغمبر برگزیده ای که تحت تربیت مستقیم پروردگار جهان قرار داشت، طی کرد. دوران خانه داری و بچه داری را در خانه دومین شخصیت ممتاز جهان اسلام حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیه السّلام) گذراند. در این دوران کوتاه، حسنین (علیه السّلام) را تربیت کرد و دو دختر شجاع و فداکار - حضرت زینب و ام کلثوم (علیه السّلام) - به اسلام تحویل داد. به طور قطع در چنین خانه ای می توان نتایج درخشان احکام و برنامه های اسلامی را مشاهده نمود و بانوی شایسته و نمونه اسلام را پیدا کرد. بحث درباره بانویی است که نقش های متعددی را در زندگی ایفا کرده است. با اینکه ایشان عمر کوتاه و محدود دارد، تاریخ حیاتش به گونه ای است که هر ورقی از آن برای ما و آیندگان درس زندگی است؛ درسی که هر بار خواندنش نکات تازه ای به ما می آموزد.
مطالعه درباره بانویی است که لحظه لحظه حیاتش آموزنده و عاملی برای اصلاح وضع جامعه است؛ زیرا ما عقیده داریم اگر در جامعه ای زن اصلاح شود، افراد آن اصلاح شده و اجتماع سامان می یابد.
بحث از فاطمه (علیها السّلام)، در حقیقت بحث در باره مادر است. مادر سرمنشا اقدام برای اصلاح است. اوست که فرزندانی سالم و متعهد می پرورد و به جامعه می دهد؛ اوست که رهبری و راهنمایی نسل را عهده دار است و خدمت گذارانی به جامعه تحویل می دهد، و البته گاهی هم خائنانی.
بحث در باره فاطمه (علیها السّلام) و معرفی چهره حیاتش برای همگان راهگشاست. ما معتقدیم که اگر زنان، فاطمه شناس شوند و راه او را به کار بندند، خواهند توانست حیاتی نو در کالبد جامعه بدمند و ابعاد تازه ای از حیات را ارائه کنند. فاطمه (علیها السّلام) شأنی دارد عظیم که در عصر خود و حتی در عصر ما نیکو شناخته نشده است.

پیشینه ی بحث

الگوها سازنده اند و افراد را آگاهانه به سوی خود می کشانند. الگوهایی که برای مردان یا زنان جامعه معرفی شده اند، وضعی ابهام آمیز داشته اند. اما محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السّلام) دو الگوی راستین اسلامند و نشان دهنده راه؛ آنچنان که قابلیت دارند. الگوی همه جهان باشند. فاطمه (علیها السّلام) و زینب (علیه السّلام) می تواند الگوی همه زنان آزاده و حق طلب باشند. اگر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، علی (علیه السّلام) و فاطمه (علیها السّلام) و ائمه اطهار (علیه السّلام) الگو هستند؛ برای عمل و رفتار ما در همین جهان الگو هستند نه برای جهان دیگر. ما در همین جهان باید از آنان سرمشق بگیریم، روش آنان را در پیش گیریم و برنامه شان را به کار بندیم؛ نه اینکه تنها به آنها تقدس بخشیده، رهایشان کنیم.
اگر مسلمانی و شیعه ای در رفتار و خط مشی خود گم شود، سرزنش بر او رواست؛ زیرا الگوهای او در جهان خارج موجود و کردار و رفتارشان قابل تعقیب است. ما در مکتب خود الگوهای برجسته ای چون محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السّلام) را داریم؛ بانوان نمونه ای چون فاطمه زهرا (علیه السّلام) و زینت کبری (علیه السّلام) داریم. کودکان آنها برای کودکان ما الگو هستند و دختران شان الگوی دختران ما. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت طاهرینش (علیه السّلام) مظهر کامل اسلام برای پیروان حقیقت هستند و در این رهگذر فاطمه (علیها السّلام) برترین الگوست؛ زیرا ائمه (علیه السّلام) همه در روش و سلوک خود به آن بانو تأسی می کردند و او را سرمشق خود قرار می دادند. چنان که احادیث مختلفی به این مطلب اشاره دارد.
امام باقر (علیه السّلام) می فرماید: «اطاعت فاطمه (علیها السّلام) برای تمام مخلوقات عالم از جن و انس، پرندگان و حیوانات، حتی برای انبیا و ملائکه واجب گردیده است». (5)
این اطاعت تکوینی است نه تشریعی، ولی عظمت فاطمه (علیها السّلام) را به سایر مخلوقات جهان حتی انبیای پیشین در بردارد. امام حسن عسکری (علیه السّلام) نیز می فرماید: ما برای مخلوقات حجت هستیم و فاطمه (علیها السّلام) حجت ما می باشد. (6)
در حدیث شریف دیگری از توقیع عبارت امام زمان (علیه السّلام) در مورد مادرش فاطمه (علیها السّلام) آمده است: «در حالات و رفتار فاطمه دختر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای من سرمشق خوبی وجود دارد».(7)
بنابراین ما هم کوشیده ایم با تأسی از ائمه (علیه السّلام)، آموزه های علمی و تربیتی سیره حضرت را بیابیم و در سایه عنایت بانوی معظم و استعانت از درگاه خدا با مطالعه و تفکر در آن، این درس های ارزشمند را در زندگی الگو قراردهیم.

فصل اول: آموزه های تربیتی - اجتماعی

فاطمه برترین بانو

بی شک پافشاری قرآن کریم در ترسیم و شناسایی سیمای انسان های کامل، برای بیان تاریخ و داستان سرایی نیست؛ زیرا قرآن کریم کتاب تاریخ و قصه نیست. قرآن کتاب هدایت، نور و روشنگری است و غرض آن از بیان سیمای انسان های کامل و ملکوتی برای الگوپذیری دیگران است تا با پیش گرفتن راه و روش آنان، طریق تکامل را پیموده، به مقصد برسند. اگر قرآن کریم سیمای انسان کامل را ترسیم کرده، می فرماید: «وَ إِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ‌ »، (8) انگیزه و فلسفه این ترسیم را نیز بیان می فرماید: «و لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ». (9)
معرفی اسوه، برای پیروی از سیره و روش انسان کامل است، تا با الگو قرار دادن او از صراط مستقیم حق منحرف نشوند.
قرآن کریم، ثقل اکبر و عترت، ثقل اصغر، سیمای عترت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را که زهرا (علیه السّلام) از زمره آنان است؛ نمایان ساخته، این دو را متمسکی می نامد که انسان را به قله کمال می رسانند و به سوی مقصد نهایی راهبری می کنند. پس بر ماست که با تمسک جستن به عروه الوثقی، خود را از بیراهه جهل و ضلالت نجات دهیم.
حضرت زهرا (علیها السّلام)، یگانه الگوی زن مسلمان و مقتدای هر زن در راه رسیدن به کمال و فضیلت است. او همیشه به باطن واقعیات توجه داشت و به ماورای این جهان می اندیشید و برای کسب رضایت الله حرکت می کرد. اینک برخی از روایات را که بر برتری فاطمه (علیها السّلام) برزنان عالم دلالت دارد بیان می کنیم.
از امام صادق (علیه السّلام) درباره فرمایش رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) سوال شد که فاطمه (علیها السّلام) سرآمد زنان بهشت است یا سرآمد زنان عصر خویش؟ حضرت فرمودند: «آنکه سرآمد زنان عصر خودش بود مریم بود؛ اما فاطمه (علیها السّلام) سرآمد همه زنان بهشت از اولین تا آخرین است». (10)
همچنین از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است: «فاطمه سرآمد همه زنان عالم است. وقتی در محراب عبادت می ایستد، هفتاد هزار ملک از ملائکه مقرب بر او سلام می کنند و با او سخن می گویند. آن چنان که با مریم سخن می گفتند که خداوند تو را پاک گردانید و برهمه زنان عالم برتری بخشید».(11)
این نظر وحی و ثقل اصغر است که گوشه ای از اسرار غیب و فضایل حضرت زهرا (علیها السّلام) را آشکار کرده است. اگر اشارت وحی نبود، چه کسی را توان بیان فضایل فاطمه (علیها السّلام) بود. زهرای مرضیه (علیه السّلام)، شخصیت شایسته ای بود که با آیات آسمانی وحی آشنایی دیرینه ای داشت. سیره و سخن رسول خدا را از اعماق وجود خود پذیرفته بود و در گفتار و رفتار، صمیمی، مهربان، صادق، ساده و مودب بود؛ به گونه ای که افراد بسیار در نخستین مرحله شیفته شیوه و مجذوب اخلاق او می شدند.
عظمت و عزت پدر در نگاه همگان، زمینه ساز شخصیت رویایی و نگرش آن بانوی بصیر نشده بود تا خود را برتر و بالاتر از دیگر زنان تصور کند؛ بلکه هر چه مقام و موقعیت خود را بالا و والا می یافت بر حفظ احترام دیگران، همدلی و همراهی با دیگران و ادب در
گفتار و رفتار خویش می افزود تا هرگز غبار غرور و خودپسندی از شیوه زندگی وی بر دل ها و دیده های اطرافیان ننشیند، و رسالت انسانی وی در جلوه های مختلف زندگی فراموش نشود. آنچه تعجب فراوان دوستان و آشنایان را از خلق وخوی آن اسوه همیشه سعادت افروز، بیش از پیش می نمود، وجود ادب و آراستگی اخلاقی از اوان طفولیت تا آخرین لحظات حیات آن حضرت بود. به گونه ای که چون با رحلت فاطمه بنت اسد(علیه السّلام)، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سرپرستی دخت بزرگوار خود را به عهده ام سلمه گذاشت روزی ام سلمه زبان به سخن گشود و گفت: اودب فاطمه (علیها السّلام) و هی أدب منی؛ «من فاطمه را تربیت می کردم، در حالی که او از من با ادب تر بود».(12)
اکنون که زمان زرین، مجال گفت و گو در باره جلوه های ماندگار ادب فردی، اجتماعی و آموزه های تربیتی این بانوی معظم را پدید آورده است، کوشیده ایم به طور اجمالی آموزه های تربیتی حضرت زهرا(علیه السّلام) را در سه محور اجتماعی، و ارزشی و خانوادگی بررسی کنیم. باشد تا شیرینی و دلنشینی هر یک از این ابعاد را نصیب خود سازیم و درس آموزیم.

گفتار اول: سلام، سنت نیکوی اسلامی

سلام، سنت پسندیده و تاثیرگذاری است که ابتکار آن از سوی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و خاندان آن حضرت انجام شد، و پس از سال های بسیار، روان شناسان این شیوه برخورد را اصل سلامت بخش و آرامش آفرین زندگی تفسیر می کنند. سلام به معنای صلح، صفا، سلامت و دوستی، پیوند پایدار با آیین اسلام، به معنای تسلیم در برابر حق و صلح و دوستی دارد تا محفل خانواده و جامعه همیشه و در هر حال بر ایمنی و آسودگی خاطر نسبت به آسیب ها و گزندهای گوناگون استوار باشد و این ویژگی اختصاصی اسلام است.
پیشوایان پاک سرشت این آیین، همانند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با تأکید بسیار در گفتار و رفتار خویش بر این شیوه شایسته، درصدد فرهنگ سازی این سنت حسنه بوده اند تا خداجویان به جای خشونت، همواره از رویی گشاده، برخوردی مهرپرور و بیانی لبریز از صفا و سلامت و صلح یعنی سلام بهره مند باشند.
گویی پیش از هرکسی، خداوند، خود چنین مشعل تابناکی را روشن کرد و نام خود را «سلام» (13) نهاد. شیوه بهشتیان را سلام کردن و تهنیت گفتن به همدیگر معرفی کرد و پاکان و صالحان را که در سراسر فردوس زندگی می کنند دارای چنین صفت برجسته ای دانست که هرگز سخن لغو و بیهوده بر زبان جاری نمی کنند، بلکه همه گفتارشان سلام است. (14)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز با اقتدا به چنین سیره قدسی می فرمود: «تا زنده هستم سلام به کودکان و خردسالان را ترک نخواهم کرد تا پس از من رسم و عادت شود». (15) دیدار خویشاوندان نزدیک و سلام کردن به آنها، مرتبه ای از صله رحم قرار داده شده است. (16) افشای سلام و بلند گفتن آن، تامین کننده سلامت، امنیت و آسایش اجتماعی است. (17) در بهشت، مقرها و غرفه هایی است که درون آنها از بیرون پیدا و نمای خارجی و بیرونی آنها از درون آشکار است و از امت من کسانی در آنجا سکونت دارند که پاکیزه تن باشند، افشای سلام کنند و هرگز از بیان سلام به مسلمانان بخل نورزند. (18) مسلمانان باید به همدیگر سلام کنند و با هم دست بدهند و وقتی جدا می شوند برای همدیگر طلب مغفرت و آمرزش کنند. (19)

سلام در سیره ی فاطمی

حضرت زهرای اطهر(علیه السّلام) نیز به تبعیت از خدا و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) همواره در زندگی خویش این سنت حسنه اسلامی را پاس می داشت و خود را از برکات و حسنات آن محروم نمی کرد. در یکی از شب های جمعه، هنگام سحر، جبرئیل، میکائیل و اسرافیل بر آن بانوی بزرگوار نازل شدند و حضرت را مشغول نماز یافتند. همه ایستادند تا نماز تمام شد. آنگاه با سلام به حضرت زهرا (علیها السّلام) عرض کردند: خداوند بزرگ بر شما سلام می فرستد. زهرای مرضیه (علیه السّلام) پاسخ داد: لله السلام و منه السلام و الیه السلام و علیکم یا رسل الله السلام. (20)
افزون بر سلام فاطمه (علیها السّلام) به خدا و رسول، آن بانوی بصیر و بیدار در آخرین لحظه حیات، پس از آنکه همسر بزرگوار خود را به خداوند بزرگ می سپارد می فرماید: اقرأ علی ولدی السلام الی یوم القیامه؛(21) به فرزندانم تا روز قیامت درود و سلام بفرست.

گفتار دوم: دعا و جایگاه آن در اسلام

دعا، خواستن و خواندن موجودی محدود پرنیاز است از نیروی بی کران و بی نیاز. دعا سلام انبیا(علیه السّلام)، کار و پیکار اولیاء و سیره عارفان و شیوه همیشه فرشتگان است. دعا نیاز فطری و خواسته درونی قلمداد شده است؛ به گونه ای که پروردگار مهربان، خود فرمان دعاگویی به بندگان داده است: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم» (22). افزون بر این، شیوه پیدا و پنهان بودن دعا و بیان گوناگون آن را گوشزد می کند و دعا را گنجینه گشایش مشکلات و راه رهایی از اندوه و غم معرفی کرده است و آن را نشان روشنگر بندگان صالح خود نامیده است.
چنین سخنان سبحانی، موجب شده است که پیشوایان اسلام نیز نگرشی عرشی نسبت به دعا، شرائط و لوازم اجابت آن از خود نشان دهند. رسول مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در گفتاری گرانبها،
دعا را مغز عبادت و موجب دوری از هلاکت و تباهی می دانند. (23) امام علی (علیه السّلام) دعا را کلید رحمت و چراغی در ظلمت معرفی می کند. (24) و در جای دیگر می فرماید: «دعا شایسته ترین اعمال نزد خداوند است».

ارزش و اهمیت دعا در نگاه فاطمه زهرا(علیه السّلام)

از نظر بانوی معظم اسلام نیز دعا جایگاهی ارزشمند دارد و محبوب تر از دنیا و آن چه در دنیاست شمرده شده است.
روزی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رو به فاطمه زهرا (علیه السّلام) فرمودند: دخترم آیا دوست داری دعائی به تو بیاموزم که هیچ کس آن را نمی خواند مگر اینکه خواسته هایش تحقق می یابد. حضرت زهرا (علیها السّلام) بی درنگ پاسخ دادند: «پدرجان! چنین دعایی از دنیا و آنچه در آن است نزد من محبوب تر است». (25)
روزی دیگر پس از رحلت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت زهرا (علیها السّلام) رو به زنان عزادار در اعتراض به ارزش های جاهلیت آنان فرمود: «ای زنان عزادار! دست از نمایش افتخارات و صفات بردارید و به دعا و راز و نیاز بپردازید». (26)

زمان و مکان استجابت دعا در سیره فاطمه (علیها السّلام)

آنچه در استجابت دعا تاثیر بسیار دارد و گاهی در ردیف شرایط و آداب دعا قرار گرفته است، استفاده از زمان و مکان مناسب به هنگام لب گشودن به دعا است. این نگرش درس آموز در آموزه های زندگی حضرت زهرا(علیه السّلام) به خوبی نمایان است. از این روی، آن حضرت پس از جنگ احد هر پینج شنبه بر سر قبر جناب حمزه (علیه السّلام) به دعا و
نیایش می پرداخت؛ یا در زمانی دیگر به دنبال ظلم غاصبان به امام علی (علیه السّلام) و اهل بیت (علیه السّلام)، مرقد مطهر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را به عنوان محل راز و نیاز انتخاب می کند.
دیدگاه قدسی آن بانوی بزرگ در باره زمان دعا به گونه ای بود که همیشه به روز مبارک جمعه و ساعات پایانی و هنگام غروب آفتاب آن توجه داشت، و از جانب پدر می فرماید: «در روز جمعه ساعتی است که هر خواسته نیکویی در آن ساعت به اجابت می رسد. پرسیدم یا رسول الله! آن کدام ساعت است؟ فرمود: آنگاه که نصف قرص خورشید در افق پنهان شود». (27)

دعا برای همه

حضرت زهرا (علیها السّلام) در هنگام اجابت دعاهاو عبادت، نخست دیگران را بر زبان می راندند و با مطرح ساختن آنان، تقاضای پذیرش دعای خویش را برای امت می کردند. اسماء بنت عمیس، همسر جعفر طیار(علیه السّلام) می گوید در لحظه ی پایانی عمر حضرت زهرا(علیه السّلام) متوجه آن بزرگ زنان عالم بودم، او ابتدا غسل نمود و سپس لباس هایش را عوض کرد. آنگاه مشغول دعا و راز و نیاز با خدای خود شد. جلو رفتم؛ آن حضرت را دیدم که رو به قبله نشسته است و دست ها را رو به آسمان بلند کرده، چنین دعا می کند: پروردگارا! به حق کسانی که آنان را برگزیدی و به سرشک دیدگان فرزندانم حسن و حسین در فراق من! از تو می خواهم گنهکاران شیعیان من و شیعیان فرزندانم را ببخشی. (28)

تقاضای دعا از دیگران

حضرت زهرا (علیها السّلام) نیز در مشکلات زندگی خود از برخی تقاضای دعا می کردند تا از این طریق سریع تر به هدف اجابت نایل شود. روزی آن حضرت ضمن التماس دعا گفتن به
پدر، عرض کردند: «ای رسول خدا! از خدواند بخواه تا فرزندت را شفا دهد». (29) [در آن زمان امام حسن(علیه السّلام) دچار بیماری شده بودند.] از حضرت زهرا(علیه السّلام) دعاهای متعددی در منابع حدیثی نقل شده است.

گفتار سوم، غدیرخم راز رفتارها و گفتارها در سیره حضرت زهرا(علیه السّلام)

با نگرش ناب به مجموعه آموزه های زندگی حضرت زهرا (علیها السّلام)، به روشنی می توان آشنایی آن حضرت را با حقایق پایدار هستی دریافت. حضرت زهرا (علیها السّلام) حکومت و هدایت انسان ها را بدون امام، سکون و هلاکت می دانست و زمامداری نا اهلان را باعث دور ماندن مردم از صراط مستقیم هدایت در امتداد زمان ها می دید. از این روی، دفاع و حمایت از مقام امامت و امام راستین را سرلوحه مسئولیت های خویش قرار داد و با تمام توان به ارائه رهنمودهای شایسته و مبارزه با زمامداران زورمحور پرداخت. ایشان کتاب فضایل امام علی (علیه السّلام) را در پنج محور ارائه کرد تا همگان با مطالعه گفتار محکم وی، پی به حقایق هستی برند و راه را از بیراهه بشناسند.
در فصل نخست، امام علی (علیه السّلام) را در برابر خداوند عبد تمام عیار معرفی می کند که بسیاری از شب ها از شوق عبادت و زهد بر روی خاک نخلستان ها مدهوش می افتد.(30)
در فصل دوم، او را نسبت به رسول خدا می سنجد و می فرماید: «علی(علیه السّلام) بهترین جانشین پیامبر (علیه السّلام)،(31 ) برادر، امام، برگزیده و دوست بی همانند رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است».(32)
در فصل سوم، سخن از مقام امامت و ولایت امام علی (علیه السّلام) نسبت به امت اسلام به میان می آورد و او را امام ربانی و الهی، آفریده ای روشن و نورانی و دارای جایگاه اصیل و
بنیادین امامت پیشوایان الهی معرفی کرده است.(33)
گاه سخن از جلوه های جاودان شخصیت می شد، با شناختی روشن و دور از احساسات، او را بهترین زوج (34) و برترین شوهر (35) معرفی می کرد که همدل و همراه در مسئولیت های خانوادگی است.(36)
در فصل دیگر، مقام بلند مرتبه شیعیان علی (علیه السّلام) در امروز و فردای حیات از سوی یاس یاسین بیان شده است. آن بانوی معظم، با اعتقاد راسخ، سخنان پدر را بازگو می کرد و علی (علیه السّلام) و شیعیان او را اهل بهشت برین می دانست. ماجرای شب معراج رسول خدا را نقل می کرد که بر پرده ای زیبا نوشته شده بود: مبارکباد، مبارکباد، چه کسی همانند شیعه علی است؟(37)
گاهی شعاع شخصیت امام را آشکار می کرد و ولایت امام را کیمیای سعادت می شمرد و می فرمود: «همانا حقیقت سعادت در کسی است که علی (علیه السّلام) را در دوران حیات و پس از آن دوست داشته باشد».(38) به راستی با معرفتی چنین فراوان، هدایت امت در هر مکان و هر زمان و حمایت از امام با مطرح ساختن غدیر خم رسالتی سنگین محسوب نمی شود؟

گفتار چهارم: دنیا و دنیاخواهی و دنیاجویی در سیره ی فاطمی

دنیاخواهی و دنیاجویی در معارف ما دارای دو جلوه مختلف است. در یک سو دنیا خانه برتر پرهیزکاران و مددکار دست یابی به سرای جاودان نام گذاری شده است. اما در سوی
دیگر، پست ترین اشیا و بازار ضرر و زیان و مایه خواب و خسران معرفی شده است؛ به گونه ای که با آن همه عزت و عظمت در نگاه ظاهربینان، پیشوایان ما آن را تکه گوشتی ریز و رنج آور در بین دندان ها و یا پست تر از عطسه حیوان و بی ارزش تر از لنگه کفش فرسوده معرفی کرده اند.
بانوی معظم اسلام نیز با چنین بینشی هنگامی که شیوه بسیاری از افراد را پرستش دنیا می دید، با صراحت می فرمود: «من دنیای شما دنیاپرستان را دوست ندارم».(39) اما در سخن دیگر چون نسبت بهره گیری از دنیا برای آخرت مطرح می شود، آن بانون عظمی سه راهکار بیان می کند و می فرمایند: «از دنیای شما سه چیز نزد من محبوب است: تلاوت قرآن، نگاه به چهره رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و انفاق در راه خدا». بصیرت آسمانی آن حضرت در این گفتار به خوبی نمایان است؛ زیرا کمال تکامل انسان در سه جلوه پدیدار است: 1.ارتباط با خدا که تلاوت قرآن هنگام گوش دادن به سخنان پروردگار و نماز هنگام گفت و گوی بندگان با خداست؛ 2.ارتباط با نبوت و ولایت و بهره گیری از سخن و سیره رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و پیشوایان پاک (علیه السّلام)؛ 3.ارتباط با توده مردم که در احسان و انفاق تجلی می یابد، و این شیوه همیشگی پیشوایان معصوم (علیه السّلام) در طول تاریخ بوده است؛ زیرا حضور در فضای فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه و رسیدگی به مستمندان و دلجویی از آنان شرط هدایت و رهبری جامعه می باشد.

سخنوری:

سخنوری فاطمه (علیها السّلام) با زیباترین و پرمعناترین کلمات و گزیده ترین معانی بدون خواندن از نوشته ای و در جمع بی شماری از مردم مدینه در خطبه فدکیه، گواه این مطلب است. خطبه فدکیه با ویژگی های گوناگون ادبی، سیاسی و فرهنگی به درستی «خطبه الهی» نام گرفته است.

فصل دوم: آموزه های تربیتی - ارزشی

ارزش های زندگی در بینش ناب فاطمی

نگاه فاطمه زهرا (علیه السّلام) نگاهی روشن و روشنگر بود که همواره عبرت ها و درس های بسیار داشت و همگان را از زلال معرفت خویش بهره مند می ساخت. این نگاه حضرت زهرا (علیها السّلام) به زندگی چنان بود که برای پیروان آن بانوی بزرگ، برای همیشه شهدی شیرین از شناخت عطا کرد تا برای امروز و فرداها بماند تا سرشار از بیداری و هوشیاری گردند، و هرگز غبار غفلت به جامه ی جان و آیینه وجودشان پدید نیاید. در اینجا جرعه ای از ارزش های ناب فاطمی را بررسی می کنیم و از یکایک آموزه های آن بانوی معظم بهره می گیریم.

گفتار اول: ضرورت حجاب در سیره فاطمی

حجاب از نگاه حضرت زهرا (علیها السّلام) دارای ارزش و ضرورت والایی است که با گفتار و عمل خویش بارها اهمیت آن را اعلام کردند. روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بهترین را برای بانوان سوال کردند. حضرت زهرا (علیها السّلام) در پاسخ عرضه داشتند: «بهترین برای زنان آن است که نه آنان مردان نامحرم را ببینند و نه مردان بیگانه آنان را بنگرند».(40)
در جای دیگر، ایشان حضور زنان را در خانه - غیر از زمان های ضروری و تاثیرگذار در عرصه های اجتماع - موجب عبادت و تقرب به پیشگاه خداوند بزرگ می داند و می فرماید: «آن هنگام که زن در خانه می ماند، از همه حالات به پروردگارش نزدیک تر است».(41)
روزی دیگر، برتر از همه موارد، به لطافت و ظرافت زن توجه کرد. و چون همراه نابینایی را با پدر می بیند، خود را می پوشاند و به پدر عرض می کند: «اگر او مرا نمی بیند، من او را می نگرم، و او بوی مرا استشمام می کند».(42)

تعادل و تنظیم روابط در سیره فاطمی

بی گمان تعادل و تنظیم روابط، پی آمدهایی چون حضور پرنشاط و سالم برای مردان و زنان در عرصه های مختلف خانواده و جامعه را به همراه خواهد داشت. همان گونه که حضرت زهرا (علیها السّلام) از یک سو خود را در برابر دیگان نامحرم می پوشاند و از لطافت و مایه وجودی زنان سخن می گفت و از سوی دیگر، با پاک سیرتانی چون سلمان، عمار و مقداد به گفت و گو می پرداخت و آنان چنان انس و الفتی با محیط سالم و ملکوتی زندگی حضرت زهرا (علیها السّلام) داشتند که در پاره ای از زمان ها به کمک ایشان در کارهای منزل می شتافتند.(43)
فراتر از این جلوه، ابعاد حضور حرکت آفرین حضرت زهرا (علیها السّلام) در عرصه های سیاسی است که نشانگر نگاه نو و بینش کامل و زمان شناسانه ایشان است.

دقت نظر و حساسیت:

دقت نظر و حساسیت ستودنی حضرت در حجاب و پوشش آن زمان نمود کاملی پیدا می کند که در آخرین لحظات حیات به اسماء فرمود: «ای اسماء! من این شیوه را که نسبت به بانوان انجام می شود و پارچه ای روی جنازه نمی اندازند و حجم جسد نمایان است، نمی پسندم. اسماء گفت: آیا چیزی را که در سرزمین حبشه دیده ام به شما نشان دهم؟ سپس چوب های تری فراهم کرد آنها را خم نمود و تابوتی ساخت و پارچه ای را روی آن انداخت. حضرت زهرا (علیها السّلام) با دیدن آن فرمود: چقدر خوب است. هر گاه من جان سپردم، تو و علی مرا غسل دهید و هیچ کس بر من وارد نشود و پیکر مرا بپوشانید».(44)
آن اندوه و این احساس مسئولیت برای پس از مرگ در صورتی است که همه می دانیم با پایان حیات هیچ فقهی برای انسان وجود ندارد. اما حضرت زهرا (علیها السّلام) به بانوان نسل ها و عصرها درس حجاب و عفاف را تا آخرین لحظه حیات می آموزد و این اندوه تلخ و مقدس خود را با لبخندی شیرین پایان می دهد؛ زیرا با دیدن تابوت، اولین و آخرین تبسمش را بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به لب آورد.

گفتار دوم: ارزش های عبادی

جلوه های اطاعت و عبادت عبد نسبت به خدای خویش، بیانگر میزان و معیار هویت و شخصیت حقیقی انسان است. این ارتباط، ما را از یک سونگری نجات می دهد و مددکار آدمی در لغزشگاه هلاکت بار مادیات می شود. نگاهی از سر بصیرت به فرازهای فروزان زندگی حضرت زهرا (علیها السّلام)، سیره و سخنان آن بانو، رهاوردی حیات بخش برای امروز و هر روز ما در پی خواهد داشت تا همیشه و در هر حال احساس عزت و سربلندی کنیم و عظمتی والا به دست آوریم.

اخلاص:

محافظت و حراست ارزش های عبادی از آسیب های مختلف اخلاقی، پرسشی است که برای همه ما پدید آمده و می آید. چنان که مجموعه عبادات انسان مثل ظرفی لبریز از شهد شیرین عسل دانسته شده است که با اندکی بی احتیاطی یا عصیان و نسیان - که چون سرکه ای تلخ و تند است - بی اثر و نابود می شود. حضرت زهرا (علیها السّلام) نیز اخلاص را مطرح کرده، ارتباطی دو سویه بین اخلاص بندگان با مصلحت خداوند ترسیم می نماید. ایشان می فرماید: «کسی که عبادت خالص خود را به سوی پروردگار بالا فرستد، خداوند برترین مصلت خویش را به سوی او می فرستد».(45)

گفتار سوم: ارزش های اجتماعی

انفاق:

حضرت زهرا (علیها السّلام) در باره ارزش های اجتماعی، انفاق را در گفتار و رفتار خویش نمایان می سازد و بخل را ناپسند می شمارد. او به شیعیان خود آموخت که برای رسیدن به خوبی ها، باید از خوشی ها گذشت. ایشان در شیوه خود این حقیقت را برای همه شکوفا کرد که ملاک انفاق دارایی ها نیست، بلکه توانستنی هاست و با انفاق، اموال انسان از دست نمی رود، بلکه به دست می آید. دخت رسول خدا به یکایک انسان ها - جدای از باورها و بینش های اعتقادی - آموخت که با دارایی اندک هم می توان با گذشتن از پیراهن عروسی، یا بخشش گلوبند یا طعام و قرص نان مورد نیاز، دل ها و دیده هایی را به سوی آیین خود هدایت کرد و با معارف الهی پیوند زد.
حضور هدفمند، سالم و موثر در جامعه، ویژگی دیگر حضرت زهرا (علیها السّلام) در ارائه ارزش های اجتماعی است؛ به گونه ای که سیره و سخن آن حضرت انس و احساس پاک رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را نسبت به وی بیش از پیش می کرد. تا جایی که فاطمه (علیها السّلام) را پاره تن خویش معرفی می کرد. آن بانوی عفیف و دقیق در امور ارزشی؛ فردی و خانوادگی در زمانهای مختلف که جامعه مسلمانان حضور فعال، موثر و مفید زنان را می طلبید، نه تنها در عرصه خدمات سازنده اجتماعی، بلکه در جبهه جهاد و جنگ حضور می یافت و به درمان مجروحان خط مقدم نبرد می پرداخت و برای پشتیبانی رزمندگان به پخت و بردن نان برای آنان مشغول می شد.(46) ارزنده تر از آن، روحیه رشادت آفرین در وجود اوست که با نگرش بیرون از احساس و عاطفه و سرشار از خرد و اندیشه، جهاد در راه خدا را چنین توصیف می کند: «خداوند جهاد را باعث عزت و عظمت اسلام قرار داد».(47) خود حضرت نیز در زمان ضرورت و نیاز، در دفاع از ارزش های الهی - اجتماعی حضوری ارزنده در سطح جامعه
یافت. او پس از رحلت رسول خدا که مسیر امامت را در سراشیبی سقوط خلافت و سلطنت می دید و معیارهای ارائه شده از سوی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را فراموش شده می یافت، بی هیچ ملاحظه ای - مانند حفظ جان و عافیت طلبی - وارد میدان مبارزه با غاصبان شد.
حسن خلق: حضرت زهرا (علیها السّلام) یکی از عوامل دست یابی به بهشت را حسن خلق، خوشرویی و برخورد شیرین و دلنشین در عرصه های اجتماعی می دانست.

آداب بهداشتی - اجتماعی:

این ویژگی جلوه ای دیگر از شخصیت کامل آن حضرت است. اهمیت این نکات در نگاه حضرت زهرا (علیها السّلام) از این روست که شیعیان و مومنان همواره خواسته یا ناخواسته در نشست ها و برخاست های اجتماعی مورد توجه دیگران هستند. بی توجهی به کمترین اصول و آداب رفتاری، بزرگترین ضربه را به شخصیت عموم مسلمانان وارد می کند.
حضرت در گفتاری دیگر، آداب غذا خوردن، بهداشت عمومی و اجتماعیی را ترسیم کرده است و می فرماید: درباره نشستن بر سرسفره غذا دوازده دستورالعمل ارزشمند وجود دارد که سزاورا است هر مسلمانی آنان را بشناسد. چهار دستور واجب، چهار دستور مستحب، و چهار دستور نشانه ادب و بزرگواری است. اما چهار دستور واجب: 1.شناخت پروردگار و معرفت نسبت به آفریننده نعمات؛ 2. راضی بودن به نعمت های الهی؛ 3. گفتن نام خدا در آغاز غذا؛ 4.شکر و سپاس گذاری در آغاز و پایان غذا.
چهار دستورالعمل مستحب: 1.وضو قبل از غذا؛ 2.نشستن به چپ؛ 3.در حال نشسته غذا خوردن؛ 4.خوردن غذا با سه انگشت.
و چهار دستورالعمل که نشان بزرگواری و ادب است: 1. از آنچه پیش روی شماست غذا بخورید؛ 2.لقمه را کوچک بردارید؛ 3.غذا را به خوبی جویده و نرم کنید؛ 4.کمتر به صورت و غذای دیگران نگاه کنید.(48)

گفتار چهارم: ارزش اعتقادی در سیره و سخن فاطمی

بینش های شفاف حضرت زهرا (علیها السّلام) در باره ارزش های الهی و اعتقادی در گفتار و رفتار آن حضرت به خوبی آشکار بود. حفظ ارزش های بنیادین اعتقادی در نگاه حضرت به زندگانی چند روزه دنیوی محدود نمی شد، بلکه استمرار حسنات آن از امروز تا فرداها نیز ترسیم شده است؛ چنان که می فرماید: «اگر مردم اطاعت کنند، پیشوایان و رهبران دلسوز الهی آنان را از عذاب جاویدان نجات می دهد و اگر همراه و یاورشان باشند، نعمت های خداوند را ارزانی می دارد».(49) بی دلیل نبود که حضرت زهرا (علیها السّلام) پس از انحراف مسیر امامت و رهبری، از لحظه لحظه عمر خود استفاده می کرد تا صراط هدایت را بار دیگر در برابر افراد جامعه قرار دهد و آنان را از دنیا و آخرتی ارجمند بهره مند سازد. به یقین، حضرت لغزشگاه ها و پرتگاه های رو به روی جامعه را می دید و برای آن با تمام وجود افسوس می خورد و اشک می ریخت.

گفتار پنجم: ارزش های اخلاقی

جلوه های اخلاق در سیره فاطمی

الف) اخلاص، انفاق، ایثار:

انفاق در بینش فاطمه (علیها السّلام) خرج نبود، بلکه دخل به شمار می آمد و یا ایثار و چشم پوشی از خواست خود، از دست رفته محسوب نمی شد، بلکه به دست آمده انگاشته می شد.

ب) صداقت، رضایت، خشیت:
v زندگی زهرای مرضیه بهترین گواه بر صداقت، رضا و خشیت این بانوی الهی است. دوستان و دشمنان آن حضرت همگی بر این باور بودند که حضرت زهرا (علیها السّلام) در گفتار و رفتارش همسو است. از این روی، آن بانوی بی نظیر را صدیقه می نامند. فرازی دیگر از ارزش های اخلاقی حضرت، رضایت ایشان است که در جای
جای زندگی ایشان به وضوح آشکار است. در زمانی که خبر و کیفیت شهادت امام حسین (علیه السّلام) را دانست، با اندوه فراوان راضی به رضای خدا شدند. خشیت و خوف آن بانوی عابد و زاهد در زندگی، برگ دیگری از دفتر معرفت آن بانوی معظم است که بلندای عظمت و شخصیت ایشان را ترسیم می کند.

ج) نرم خوبی، احترام به زنان و سنجیده گویی:

آن حضرت به طور گویا و کوتاه فرموده است: «بهترین شما کسی است که بیش از همه نرم خوتر است و بهتر از بقیه به زن خود احترام می گذارد».(50) سنجیده گویی و پرهیزکاری در اعمال و گفتار، فراز دیگری از تعالیم اخلاقی حضرت زهرا (علیها السّلام) است. ایشان در این باره می فرماید: «پدرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمود: بدترین امت من کسانی هستند که از نعمت های فراوان الهی تغذیه می کنند، لباس های رنگارنگ می پوشند و بی پروا سخن می گویند.

د) رأفت و مهربانی با زیردستان:

از نمادهای گویای صفات برجسته حضرت آن بود که همیشه مهمان را بر خود و خانواده خویش ترجیح می داد و از گرفتاری و در بند بودن انسان ها به منزله برده، غلام و کنیز رنج می برد و می فرمود: «هرکس بنده مومنی را آزاد کند، در مقابل هر عضو از اعضای او، برای وی آزادی از آتش جهنم به بار خواهد آمد».
خوش رویی و مهربانی با مردم: حضرت زهرا (علیها السّلام) - که دل و دیده اش کاملاً با آیات قرآن و سیره و سخن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) آشنا شده بود و به خوبی چنین شیوه ای را آموخته بود - مهربانی نسبت به خوبان و بدان امت رسول خدا در سرلوحه افکارش قرار داشت، و همواره با توده های مردم همنشین و بر آنان غمخوار و دلسوز بود؛ تا آنجا که پس از آگاهی نسبت به مقدار مهریه خود، رو به پدر عرض کرد: «ای فرستاده خدا! از تو می خواهم درهم و دینار مهریه من قرار ندهی، بلکه از خدا بخواهی تا مهریه مرا شفاعت
گناه کاران از امت شما قرار دهد».(51)
ایشان در سخنی سراسر شور و عشق نسبت به ارزش های اخلاقی و عشق به مردم چنین می فرماید: «خوشرویی در برابر مومن، انسان را به بهشت می برد و گشاده رویی در مقابل انسان های ستیزه جو و کینه توز، موجب دوری از آتش دوزخ می گردد».(52)
و) همسایه داری: حضرت زهرا(علیها السّلام) با وسعت نظر و سعه صدر، بینش بسیار و حوصله الهی و سیره حسنه خویش، حقوق همسایه را در نظر داشتند تا جایی که چون فرزند دلبند آن بانو، امام حسن(علیه السّلام) وقتی مادر را دید که هنگام مناجات با خدا همواره برای همسایگان و دیگران دعا می کند پرسید مادرجان! چرا برای خودمان دعا نمی کنی؟ آن حضرت پاسخ داد: الجار ثم الدار؛ (53) اول همسایه سپس خانه».

پی نوشت ها :

1.دانش آموخته ی حوزه علمیه خواهران(جامعه الزهرا) قم.
2. سیره تربیتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیه السّلام)، ج4، ص23.
3. المنجد فی اللغه ذیل ماده سار یسیر.
4. سیره تربیتی اهل بیت (علیه السّلام)، ج2، ص22.
5. محدث بحرانی، عوالم، ج11، ص190.
6. تفسیر اطیب البیان، ج13، ص235.
7. شیخ طوسی، الغیبه، ص173.
8. قلم، 4.
9. احزاب، 21.
10. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص22.
11. همان؛ ص21.
12. ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعه، ج2، ص25؛ علی بن عیسی اربلی؛ کشف الغمه، ج1، ص347.
13. سوره حشر، 23.
14. نحل، 32؛ مریم، 62.
15. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج76، ص10.
16. بحارالانوار، ج74، ص104.
17. همان، ج76، ص11.
18. همان، ج76، ص2.
19. همان، ص5.
20. محمدبن جریر طبری، دلائل الامامه، ج28؛ محدث بحرانی، عوالم، ج11، ص190.
21. محمدبن جریر طری، دلائل الامامه، ج420؛ قاضی نورالله حسینی مرعشی تستری، احقاق الحق، ص454.
22. غافر، 60.
23. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج93، ص300.
24. همان، ج93، ص294.
25. همان، ج9 ، ص404.
26. شیخ صدوق، الخصال، چ2، ص759.
27. همو، معانی الاخبار، ص113.
28. احمدبن عبدالله طبری، ذخایر العقبی، ج1، ص96، محمدمهدی حائری، کوکب الدری، ج1، ص254.
29. محمدباقرمجلسی، بحارالانوار، ج59، ص104.
30. شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص116، محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج84، ص196.
31. محمدمهدی حائری، کوکب الدری، ج1، ص125؛ الصراط المستقیم، ج2، ص123.
32. محدث بحرانی، عوالم، ج11، ص487، شیخ عباس قمی، بیت الاحزان، ص146.
33. ریاحین الشریعه، ج1، ص93.
34. علاءالدین متقی هندی، کنز العمال، ج3، ص166.
35. محمد مهدی حائری، کوکب الدری، ج16، ص166؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص133.
36. احمدبن حنبل، مسند احمد، ج6، ص298.
37. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج68، ص76.
38. مقتل الحسین، ص46.
39. علامه صفوری شافعی، نزهه المجالس، ج2، ص226؛ علامه امینی، الغدیر، ج2، ص318.
40. ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء، ج2، ص40.
41. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص93.
42. همان، ص91؛ همان، ج101، ص38.
43. محدث بحرانی، عوالم المعارف، ج11، ص130.
44. علی بن عیسی اربلی، کشف العمه، ج2، ص67؛ سنن الکبری، ج4، ص34.
45. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج67، ص349؛ همان، ج68، ص184.
46. احمدبن عبدالله طبری، ذخایر العقبی، ص47.
47. سید مرتضی، الشافی، ص231؛ القدس، ص393.
48. محدث بحرانی، عوالم المعارف، ج11، ص629.
49. همو، تفسیر البرهان، ج3، ص245.
50. محمدبن جریر طبری، دلائل الامامه، ص7.
51. سید محمدحسین میرجهانی، الجنه العاصمه، ص179؛ اخبار الدول، ص188.
52. محدث بحرانی، عوالم المعارف، ج11، ص628.
53. ملامحسن فیض کاشانی، منهج الصادقین، ج5، ص602.

منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان، (1388)، مجموعه مقالات همایش تربیت دینی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پرورشی امام خمینی (رحمه الله).