مترجم: معصومه ثانی




 

ریشه های شکل گیری شبه نظامیان افراطی در آفریقا
یکی از مهم ترین ابزارها در روابط بین الملل برای فهم رویدادهای اخیر منطقه آفریقا، بررسی ریشه ها و چگونگی پدید آمدن فعالیت های گروه های شبه نظامی بر مبنای مؤلفه های نظری در مورد تروریسم بین المللی است. بر اساس نظریه های موجود، فعالیت های شبه نظامی کنونی در قاره آفریقا پدیده ای است که در چرخه ای معیوب همچنان که خود معلول توسعه نیافتگی و ناامنی است به گسترش این روند نیز دامن می زند. در واقع فقر فزاینده در قاره آفریقا زمینه را برای فعالیت گروه های خشونت طلب در این قاره فراهم کرده است. به نظر برخی تحلیلگران، ضعف ساختاری، عدم تطابق مرزهای ملی با مرزهای فرهنگی، قومی و مذهبی در کنار دولت های ورشکسته به گسترش خشونت های اعمال شده توسط شبه نظامیان وابسته به گروه های سلفی در آفریقا منجر شده است. در یادداشت زیر دکتر ترج استبو، استادیار گروه مطالعات دینی در مرکز مطالعات آفریقای دانشگاه فلوریدا به بررسی چگونگی قدرت گیری بنیادگرایان سلفی در قاره سیاه و راهکارهای روبه رو شدن با این مسأله می پردازد. این مقاله در پایگاه اینترنتی مرکز مطالعات استراتژیک آفریقا در تاریخ پنجم نوامبر سال 2012 منتشر شده است.
بروز تشنج و تنش در بیش از نیمی از خاک کشور مالی، ظهور شبه نظامیان افراطی بوکو حرام در نیجریه و فعالیت گروه های سلفی در سومالی نشانه ای از پدیدار شدن نوع جدیدی از ستیزه جویی و بروز درگیری های خشونت آمیز در قاره آفریقاست. در روند درگیری های خشونت آمیز بین گروه های شورشی مسلح و دولت ها در ساحل و شاخ آفریقا، افزایش عضو گیری و فعالیت سازمان های شبه نظامی، حملات تروریستی علیه غیر نظامیان، بمب گذاری انتحاری، نابود کردن بقعه ها و مکان های مذهبی دیگر گروه ها از جمله علائم گسترش خشونت در این قاره است که به آوارگی و مرگ هزاران غیر نظامی به صورت مستقیم و غیر مستقیم انجامیده است. در واقع یکی از مهم ترین چالش های امروزه قاره آفریقا، رشد گروه های افراطی و بی ثباتی ناشی از فعالیت های آنان در این منطقه است. این موضوع که خود برآمده از شرایط نامناسب اقتصادی و چالش های اجتماعی و سیاسی در جوامع مختلف آفریقایی است، در کنار توانایی شبه نظامیان برای در دست گرفتن و کنترل قلمروی وسیع به مدت طولانی، چالش های جدیدی را در برابر نظام های سیاسی نه چندان قدرتمند کشورهای آفریقایی پدید آورده است. به عنوان نمونه تنش های مذکور، روند دولت سازی در سومالی را مسدود کرده یا به تشدید بن بست سیاسی در مالی منجر شده و نیز به بی ثباتی طولانی در بخش هایی از صحرای بزرگ آفریقا و منطقه ساحل دامن زده است. از سوی دیگر، این روند پتانسیل بروز موج جدیدی از تنش و گسیختگی را به همراه دارد. در واقع گسترش فعالیت و نفوذ گروه های شبه نظامی افراطی در قاره آفریقا گویای شرایط شکننده و پیچیده سیاسی در این منطقه است. به طور کلی می توان یکی از دلایل افزایش ستیزه جویی در آفریقا را انتخاب واکنشی برآمده از اصول ایدئولوژیک برخی گروه های بومی به مشکلات ناشی از پیچیدگی های سیاسی موجود در این قاره دانست، به گونه ای که برخی از این گروه ها بازگشت به ارزش های فرهنگی و برخی دیگر، خوانش خاص از اسلام یا مسیحیت را به عنوان راهگشای خود برای غلبه بر پیچیدگی های این قاره برگزیده اند. از سوی دیگر، در میان گروه های تجدید نظر طلب با دو گرایش بازگشت به فرهنگ یا اصول مذهبی، گروه هایی پدید آمده اند که با انتخاب راهکارهای سخت افزاری و ایجاد گروه های شبه نظامی تلاش می کنند به اهداف خود دست یابند. بر اساس آمارها در میان گروه های شبه نظامی موجود در عرصه سیاسی این قاره، شبه نظامیان افراطی عمدتاً به مبانی فکری گروه های بنیادگرای سلفی و وهابی مانند القاعده گرایش دارند از جمله این گروه ها می توان به القاعده برای مغرب اسلامی، الشباب بوکو حرام اشاره کرد.

ویژگی های ایدئولوژیک گروه های شبه نظامی افراطی

در حالی که در بررسی ویژگی هر پدیده ای در عرصه سیاسی آگاهی از عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مهم است اما این واقعیت که گروه هایی مانند القاعده برای مغرب اسلامی یا بوکوحرام، بر تعریف هویت خود بر مبنای قرائتی خاص از مذهب تأکید دارند، تشخیص و بازیابی محتوای ایدئولوژیک این گروه ها برای فهم دقیق تر شرایط موجود در آفریقا را ضروری می کند. در یک بررسی اجمالی شاید بتوان ادعا کرد که ستیزه جویی سلفی در آفریقا بخشی از یک جریان ایدئولوژیک گسترده تر جهانی مبتنی بر اندیشه های بنیادگرایانه و پیکار جویانه است، به گونه ای که برخی از گروه های مورد اشاره، پیوندهای عمده ای با سازمان های همفکر خود در خارج از قاره آفریقا از جمله طالبان و القاعده دارند. در این مورد باید اذعان کرد دیدگاه سلفی گری، همواره چشم انداز مبهمی از سیاست و قدرت سیاسی ارائه کرده و گروه های شبه نظامی به کمک همین ابهام در تعریف مفاهیم و ترسیم شرایط ایده آل، به تهییج نیروهای خود به ویژه جوانان برای تشکیل حکومت بنیادگرایانه پرداخته اند.
با نگاه به سیر تاریخی ترویج و رشد سلفیه باید گفت که اگر چه این جریان در آغاز مدعی بود جنبشی مذهبی و معمولاً مسالمت آمیز برای ایجاد تعهد در رسیدن به دینداری فردی و اخلاق دینی در جوامع است اما از ابتدای دهه 80 میلادی، حرکت های شبه نظامی مبتنی بر اندیشه های سلفی در سومالی و نیجریه متأثر از اندیشه های وهابی نضج می یابند و رهبران این جریان در طول دهه 90 میلادی شمال کشور مالی و برخی دیگر از کشورهای آفریقایی، پایگاه هایی برای تحرکات مسلحانه خود جست و جو کردند. یکی از نمونه های این مورد، حضور رهبر گروه شبه نظامی انصار دین فعال در مالی، در عربستان پیش از تأسیس این گروه در سال 2000 است. نکته حائز اهمیت در این مورد تفاوت دیدگاه سیاسی و مذهبی بسیاری از مسلمانان با شیوه رادیکال و تند گروه های شبه نظامی این قاره که عمدتاً وابسته به پایگاه های فکری القاعده و سلفی در خاورمیانه عربی هستند، است.
نکته مهم بعدی، پایگاه اجتماعی شبه نظامیان آفریقایی است که عموماً در میان گروه های فقیر و جوانان ناراضی کشورهای آفریقایی که در جست و جوی مدل نوینی از حکومت داری برای رفع مشکلات موجود هستند، قرار دارد.
به نظر می رسد رفع فقر، بستر سازی برای رسیدن به توسعه پایدار، برقراری تعاملات محلی بین سران گروه های درگیر و حکومت های مستقر، پاسخگویی به اولویت های محلی برای برانگیختن و تضمین مشارکت محلی و نیز از بین بردن نارضایتی های قومی و مذهبی می تواند ابزارهای مؤثری برای جلوگیری از افراطی گری و تحرکات خشونت آمیز در قاره آفریقا باشد. راهکار مؤثر دیگر، بهره گیری از توانایی های گروه های اسلامگرای میانه رو است تا با استفاده از ظرفیت های تاریخی و اشتراک های فرهنگی خود بتوانند به ایجاد، پیشبرد و تثبیت روند صلح در این منطقه کمک کنند.
منبع مقاله: همشهری دیپلماتیک، شماره 69، اسفندماه 1391