نویسنده: علی خالقی




 

الف) اصول دین

از این کتاب، با عنوان های مختلفی چون: اثبات واجب، اصول دین و اثبات امامت یاد شده است که ظاهراً همه ی آن ها، نام های یک کتاب، یعنی اصول دین است. خود محقق نیز در تألیفاتش از این کتاب با عناوین اثبات واجب، اثبات امامت، رساله فارسیه و بعض الرسائل یاد کرده و گاهی مطالبی را از آن نقل کرده است که همه ی آن موارد در کتاب اصول دین آورده شده است.(1)
این رساله، برای اولین بار از سوی کنگره مقدس اربیلی در 144 صفحه به کوشش آقای محسن صادقی به زیور طبع آراسته شده است. همان طور که از عنوان رساله برمی آید، موضوع بحث آن کلامی است و در چهار باب تنظیم شده است:
باب اول به اثبات واجب تعالی و صفات باری تعالی اختصاص یافته است. مؤلف در این باب در سه فصل درباره ی اثبات واجب تعالی، قدرت، علم، حیّ بودن، اراده، مدرک بودن، سرمدیت، کلام، صادقیت و نیز صفات سلبی، هم چون مرکب بودن، جسمانیت، حدوث، رؤیت، نیازمندی و فعل قبیح و شریک بحث کرده است.
در باب دوم، وی ضمن تعریف نبی به « کسی که بدون وساطت هیچ آدمی، از خدای تعالی خبرداده باشد» (2) به وجوب اطاعت از پیامبر و چگونگی صدق ادعای نبوت و شمول نبوت پیامبر اسلام بر همه ی زمان ها و نیز خاتمیت نبوت پیامبراکرم(ص) اشاره کرده است.
در باب سوم، وی با تعریف امام به « کسی که مانند پیامبر(ص) از جانب خداوند متعال بر امور دینی و دنیوی مردم حاکمیت داشته باشد» (4) تنها فرق او با پیامبر را در با واسطه بودن نقل ایشان می داند.
از نظر مؤلف، امام نیز باید همان صفات پیامبر را که عصمت مهمترین آن ها است، دارا باشد و مثل او به ارشاد بندگان و تبیین احکام الهی بپردازد، چرا که او جانشین پیامبر و حافظ شریعت او است، پس چنین امامی باید از سوی خدا و پیامبر تعیین شده باشد و او نیست مگر حضرت امیر(ع) و فرزندان ایشان و دلایل عقلی و نقلی بسیار برای اثبات امامت ایشان، نزد شیعه و اهل سنت وجود دارد. بحث معاد پایان بخش این کتاب است.

ب) الحاشیة علی الهیات الشرح الجدید للتجرید

خواجه نصیرالدین طوسی( متوفای 672 ق) کتاب تجرید الاعتقاد را در تحریر عقاید امامیه به رشته ی تحریر درآورد و این کتاب متقن مورد توجه علمای این فن قرار گرفت به حد که شروح و حواشی بسیاری بر آن نوشته شده است، که شمارش آن ها دشوار است. یکی از این شروح، شرح الجدید فاضل قوشچی ( متوفای 879ق) است که مورد توجه و ارزیابیِ نقادانه ی محقق اردبیلی قرار گرفته است و محقق شرح مفصلی بر بخش الهیات آن نگاشته است. این کتاب اخیراً به همت کنگره ی بزرگداشت آن مرحوم، به صورت مستقل به چاپ رسیده است.
مؤلف در حاشیه ی مطالب مقصد سوم کتاب تجرید خواجه که به اثبات صانع- جلّ جلاله- و صفات خداوند تعالی پرداخته است، ضمن توضیح مطالب خواجه برخی از توضیحات و شروح قوشچی را مطرح نموده و بررسی کرده است. از جمله ی مباحث قابل توجه در این مقصد، « اثبات حسن و قبح عقلی» و تبیین افعال خداوند متعال از طریق آن است. وی در ذیل کلام خواجه در مورد مستند بودن افعال انسان به خود او، بحث مفصلی را به فاعلیت انسان اختصاص داده و این امر را یک موضوع عقلی می شمارد. موضوعات دیگری که در این مقصد مطرح شده است، عبارتند از:
قضا و قدر، هدایت و ضلالت، حسن تکلیف، لطف، آلام و آجال.
در مقصد چهارم، درباره ی نبوت و حسن عقلی بعثت انبیا و وجوب آن از باب لطف الهی و لزوم بعثت در زمان های مختلف بحث شده است.
مقصد پنجم، عبارات خواجه و قوشچی را در مورد وجوب نصب امام، که ریاست عامه را در امور دینی و دنیوی بر عهده دارد، بررسی کرده است. محقق، امامت را یکی از اصول دین شمرده و در پاسخ به قوشچی و اهل سنت که آن را از فروع شمرده اند، به دلایل مختلف تمسک کرده است. وی یکی از دلایل اصولی بودن بحث امامت را چنین بیان کرده است که امامت- همانند نبوت- عبارت است از ریاست عامه بر مکلفین در امور دینی و دنیوی. پس معنا ندارد که از فروع عملی قرار داده شود. اگر امامت از فروعات باشد، تقلید در آن جایز می گردد و هر کسی می تواند به امامت شخصی خاص اعتقاد داشته باشد و او را امام بداند و از او اطاعت کند و روشن است که در این صورت چه فساد عظیمی پیش می آید.(4)
وی در همین مقصد به ارائه دلایل عقلی وجوب نصب امام از سوی خدا و رسول(ص) پرداخته و می گوید: یکی از ادله، همان است که حکما برای اثبات نبوت بدان استدلال کرده اند.
دلیل دیگر، آن است که نصب امام موجب رفع ضرر و جلب منفعت برای مردم می گردد و امور مربوط به مبدأ و معاد آنان را انتظام می بخشد؛ و از آن جا که آؤای مردم در خصوص امام مختلف است و مصالح و مفاسد بر آن ها مجهول و نامعلوم است و جز خداوند متعال کسی به مصالح و مفاسد امور آگاه نیست، پس فقط بر عهده ی او است که امام را تعیین کند و نیز کسی را که از جانب خداوند بر امور معرفت پیدا می کند. بنابراین، تعیین و نصب امام فقط از عهده ی خدا و رسول برمی آید. محقق سپس به بررسی وجوب عصمت امام و افضلیت او نسبت به دیگران و نیز امامت بلافصل حضرت امیر(ع) بعد از پیامبراکرم(ص) پرداخته و دلایل اثبات آن را تبیین نموده است؛ دلایلی هم چون آیات ولایت و حدیث غدیر، منزلت، اخوه، ظهور و معجزه به دست امام(ع) و سابقه کفر دیگران و ادله ی حاکی از عدم امامت غیر حضرت امیر(ع). ایشان در ادامه به ایرادات رازی در مورد افضلیت امام علی(ع) و امامت ایشان و دلایل امامت ابی بکر از نظر رازی پرداخته و به آن ها پاسخ داده است.
در پایان مقصد ششم به بحث امر به معروف و نهی از منکر از نظر خواجه و قوشچی پرداخته و نظریات آنان را نقد و بررسی نموده است.
چنان که از پایان کتاب برمی آید، محقق این کتاب را برای استفاده ی فرزندش، ابوالصلاح تقی الدین محمد نگاشته و در تاریخ 986ق. به پایان رسانده است.

ج) حدیقة الشیعه

موضوع کتاب حدیقة الشیعه، مبحث امامت و فضایل ائمه(ع) می باشد. این کتاب از شهرت و مقبولیت به سزایی برخوردار است. ظاهراً این کتاب شامل دو جلد بوده است که جلد اول آن در شرح حال زندگانی پیامبر اکرم(ص) بوده و جلد دوم که اینک در دسترس قرار دارد، در مورد امامت است. از جلد اول آن، نسخه ای به دست نیامده است و برخی بر این باورند که اصلاً وجود نداشته است. پیرامون نسبت این کتاب به محقق اردبیلی مباحث مفصلی صورت گرفته است. عده ای از علما نسبت آن را به محقق اردبیلی بعید دانسته و معتقدند که برخی از مخالفان متصوفه، این کتاب را نوشته اند و برای استفاده از نام و مقام محقق اردبیلی، آن را به ایشان نسبت داده اند. در مقابل جمع کثیری از علما حدیقة الشیعه را از محقق اردبیلی دانسته و شهرت آن را مانند اشتهار خورشید می دانند. نویسندگان آثاری چون: الامل الآمل، معارف الرجال، فوائد الرضویه، ریاض العلماء، ریحانة الادب، حدائق و مستدرک الوسائل بر این نظر تأکید دارند.
براساس تحقیقات انجام شده از سوی برخی از نویسندگان کنگره ی مقدس اردبیلی نیز این کتاب از آثار محقق محسوب می شود و قرائن موجود در کتاب نیز مرید این نظر است. به نظر می رسد در سال های پس از تألیف حدیقة الشیعه، شخصی به نام معزالدین اردستانی در سال های (1058 ه.ق) با کم و زیاد کردن عبارات کتاب حدیقة الشیعه مرحوم محقق اردبیلی، آن را با نام کاشف الحق تحریر نموده است.
قدیمی ترین نسخه ی حدیقة الشیعه را در کتابخانه ی مجلس، به شماره ی 5730 دانسته اند. نسخه های دیگری نیز از آن در کتابخانه ها موجود است. آن چه در دسترس نگارنده است، از سوی انتشارات کتابخانه ی شمس تهران انتشار یافته است.
مؤلف در اول کتاب، آن را به عنوان « شمّه ای از مناقب حضرت امیرالمؤمنین(ع) و فضایل ائمه معصومین(ع) و هم چنین دلایل امامت ایشان و بطلان امامت غیر ایشان معرفی کرده است.
در مقدمه ی این کتاب، به تعریف امام و ضرورت وجود امام اشاره شده و آمده است: « امام در لغت عرب به معنای پیشوا، سردار و مقدم در کارها است ... و در اصطلاح فرقه ی ناجیه ی اثنی عشریه، شخصی را گویند که از جانب خداوند تبارک و تعالی به خلافت و نیابت رسول الله (ص) تعیین شده باشد.» (5)
بیان مؤلف در باب ضرورت وجود امام- هنگامی که رسول خدا (ص) در میان امت نباشد- این است که:
« همان طور که مقتضای رحمت خداوند برانگیختن و فرستادن نبی و رسول است تا اوامر و نواهی را بدون نقصان و زیادت به بندگان برسانند و بندگان خدا نیز برای فهم مصالح و مفاسد امور به ایشان رجوع نمایند، همان غرض الهی بعد از رحلت پیغمبران نیز به حال خود باقی است. به حکم خداوند، هر پیغمبری را بعد از آن که از دار دنیا رحلت کند، نایب و جانشینی در کار است که احکام شریعت او را پاسداری نماید تا زیادت و نقصان بدان راه نیابد و رهزنان ایمان و شیاطین جن و انس به آن احکام خللی وارد نسازند.»(6)
وی هم چنین به بیان صفات لازم در امامت، از جمله، عصمت پرداخته و پس از بیان مقدمات، در باب اول، ضمن دوازده فصل دلایل اولویت حضرت امیر و سایر ائمه(ع) برای امامت را مطرح کرده است؛ بدین ترتیب:
فصل اول: لطف بودن نصب امام؛ فصل دوم: لزوم افضلیت امام؛ فصل سوم: ضرورت نصب امام از جانب خداوند و رسول؛ فصل چهارم: بلا فصل بودنِ امامت حضرت امیر(ع) بعد از رسول(ص)؛ فصل پنجم: ادله ی دال بر امامت حضرت امیر(ع) و افضلیت او؛ فصل ششم: مطاعنی که اهل سنت در حق خلفای ثلاثه نقل کرده اند؛ فصل هفتم: مطاعنی که اهل سنت در باب خلیفه ی اول نقل کرده اند؛ فصل هشتم: مطاعنی که اهل سنت درباره ی خلیفه دوم نقل کرده اند؛ فصل نهم: مطاعنی که اهل سنت درباره ی عثمان نقل کرده اند؛ فصل دهم: آیات و احادیثی که اهل سنت و مفسران و محدثان آنان در حق صحابه و در مناقب معاویه و بنی امیه روایت کرده اند؛ فصل یازدهم: بعضی از معجزات و خوارق عادت و قضایا و احکام صادره از امیر(ع)؛ فصل دوازدهم: عدد اوصیای بعد از انبیا، یعنی دوازده امام(ع) و نیز اسامی و القاب و کنیه ی هر یک از ایشان.
در فصل اخیر، به لحاظ انتقال دولت از بنی امیه به بنی عباس، این مباحث نیز مطرح شده است: قیام ابومسلم خراسانی و مذمت او؛ فرقه های گوناگون صوفیه، احادیث وارد شده در مذمّت متصوفه و علل گمراهیِ آنان.
و رسائل زیر که در مجموعه شماره 4 کنگره مقدس اردبیلی به چاپ رسیده اند:

د) رساله دوازده امام
ه) رساله تهلیلیه

پی نوشت ها :

1- محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان ج3، ص213 و 219، حدیقة الشیعه ص3، 480 و 487 و حاشیه علی الهیات الشرح الجدید للتجرید.
2- محقق اردبیلی، اصول دین، ص252.
3- همان، ص257.
4- محقق اردبیلی، الحاشیة علی الهیات الشرح الجدید للتجرید، ص179.
5- محقق اردبیلی، حدیقة الشیعه، ص3.
6- محقق اردبیلی، حدیقة الشیعه، ص4.

منبع مقاله :
خالقی، علی؛ (1345)، اندیشه سیاسی محقّق اردبیلی، قم: موسسه بوستان کتاب( مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ دوم