از پشت، خنجر زد
هنگامی که ذونواس، پادشاه یمن را کشت و به قدرت رسید، امت مسیح را شکنجه کرد. او ظلم را به حدی رساند که پادشاه حبشه ـ که مسیحی بود ـ درصدد رویارویی برآمد و یکی از سرداران نامی خود به نام اریاط را با هفتاد هزار سپاه به
زمینه پیدایش
هنگامی که ذونواس، پادشاه یمن را کشت و به قدرت رسید، امت مسیح را شکنجه کرد. او ظلم را به حدی رساند که پادشاه حبشه ـ که مسیحی بود ـ درصدد رویارویی برآمد و یکی از سرداران نامی خود به نام اریاط را با هفتاد هزار سپاه به کشور یمن اعزام کرد. در جنگ بین این دو، ذونواس شکست خورد و اریاط، زمام امور یمن را در دست گرفت. مدت زیادی از امارت اریاط نگذشته بود که یکی از سرداران سپاه او، موسوم به ابرهه ـ که نسبت به وی حسادت میکرد ـ لشکری فراهم آورد و عازم صنعا، پایتخت شد. از آنجا که اریاط، مردی شجاع بود و ابرهه، توان مقابله با او را نداشت، به غلام خود، غنوده، دستور داد که در میدان کارزار او را به جنگ مشغول دارد تا وی از پشت به او حمله کند و او را بکشد. زمانی که ابرهه و اریاط مقابل یکدیگر قرار گرفتند، اریاط چنان با شمشیر بر فرق ابرهه کوبید که نزدیک ابروی وی شکاف عظیمی برداشت. در همین هنگام، غنوده از پشت به اریاط خنجر زد و او را به قتل رسانید. سرانجام، ابرهه زمامدار شد اما بعدها در واقعه عام الفیل و حمله به مکه شکست خورد و بر اساس آیات قرآن: «از جانب خداوند، پرندگانی از سوی دریا فرا رسیدند و با سنگریزههایی که به منقار داشتند، به لشکریان ابرهه هجوم بردند و آنها را هلاک کردند.» غنوده نیز به سرنوشت شومی دچار و به وضع فجیعی کشته شد.(1)پیامها
غالباً در مورد افراد منافق و دورو به کار میرود.(2)ضرب المثل های هم مضمون
ـ درون مُردار و بیرون، مشک و کافور.(3) (سعدی)ـ ظاهر و باطن یکی باش.(4)
ـ آن نمای که آنی.(5) (خواجه عبدالله انصاری)
اشعار هم مضمون
یک دل و یک جهت و یک رو باش * از دورویان جهان یک سو باش(6) (جامی)ای بسا ریش سفید و دل چو قیر * ای بسا ریش سیاه و دل مُنیر (7) (مولوی)
قالب تو رومی و زنگی است * رو که نه این شیوه یکرنگی است(8) (جامی)
نکوهیده باشند در هر زمان * به هر قوم دَرْ مردمِ دو زبان(9) (ادیب پیشاوری)
به مارماهی مانی، نه این تمام و نه آن * منافقی چه کنی؟ مار باش یا ماهی(10) (سنایی)
ریشه های قرآنی حدیثی
امام علی(علیه السلام): «ما اَقْبَحَ بِالْاِنْسانِ باطِناً عَلیلاً و ظاهِراً جمیلاً؛ چه زشت است که آدمی، باطنی بیمار و ظاهری زیبا داشته باشد.»(11)امام کاظم(علیه السلام): «بِئسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ یَکُونُ ذا وَجْهَیْنِ وَ ذا لِسانَیْنِ؛ بد بندهای است آن که دو چهره و دو زبانه باشد».(12)
لغات
مُنیر: نورانی، روشن.پی نوشت ها :
1. ریشههای تاریخی امثال و حکم، ج 1، صص 41 و 42.
2. همان، ص 41.
3. ابراهیم شکورزاده بلوری، دوازده هزار مثل فارسی، ص 515.
4. احمد بهمنیار، داستاننامه بهمنیاری، ص 448، انتشارات دانشگاه تهران، چ 3، 1361.
5. دوازده هزار مثل فارسی، ص 61.
6. امثال و حکم دهخدا، ج 4، ص 2034.
7. دوازده هزار مثل فارسی، ص 168.
8. امثال و حکم دهخدا، ج 2، ص 1154.
9. امثال و حکم، ج 4، ص 1828.
10. همان، ج 1، ص 462.
11. تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح 9661.
12. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 395.
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}