آش رشته، آن طرف رودخانه هم میآید
درباره ریشه این مثل آوردهاند که: زنی به آش رشته علاقه زیادی داشت و هر روز همین غذا را میپخت. شوهرش برخلاف او از آش رشته خوشش نمیآمد و زن هم حاضر نبود جز آن، غذایی تهیه کند. مرد یک روز برای فرار از خوردن
زمینه پیدایش
درباره ریشه این مثل آوردهاند که: زنی به آش رشته علاقه زیادی داشت و هر روز همین غذا را میپخت. شوهرش برخلاف او از آش رشته خوشش نمیآمد و زن هم حاضر نبود جز آن، غذایی تهیه کند. مرد یک روز برای فرار از خوردن آش رشته از محل و ده خود به دهی که دوستش آنجا بود و رودخانهای حد فاصل این دو تا ده بود رفت. چون وقت صرف غذا رسید، سفره پهن شد و آن مرد دید باز اینجا آش رشته در کار است. با تعجب گفت: این آش چطور از این رودخانه پهناور عبور کرده و اینجا آمده؟! زن صاحبخانه دانست که آن مرد به آش رشته میل ندارد به مهمان گفت: من خیلی سعی کردم که چیزی تهیه کنم که شما دوست داشته باشی یادم آمد که همیشه در خانه شما دیگ آش کشک برپاست. فکر کردم آش رشته برای پذیرایی شما بهترین باشد.(1)پیامها
پیام این ضرب المثل این است که از قسمت و تقدیر نمیتوان فرار کرد.و موارد کاربرد: در توجه دادن به حاکمیت سرنوشت بر زندگی انسانها به کار میرود.
ضرب المثل های هم مضمون
ـ اگر دنیا را گندم بردارد، خوراک کبک ریگ است.(2)ـ العبد یُدَبِّر، والله یُقَدِّر؛ یعنی بنده تدبیر میکند و خداوند تقدیر میکند.(3)
درمانده تقدیر، هم عارف و هم عامی.(4)
اشعار هم مضمون
رفتنی میرود و آمدنی میآید * شدنی میشود و غصه به ما میماند(5) با قضا، کارزار نتوان کرد * گله از روزگار، نتوان کرد.(6)هرچه دلم خواست، نه آن میشود * آنچه خدا خواست، همان میشود(7)
ریشه های قرآنی حدیثی
قرآن کریم: «قُل لَّن یُصِیبَنَا إِلاَّ مَا کَتَبَ اللّهُ لَنَا؛ بگو هیچ حادثهای برای ما رخ نمیدهد، مگر آنچه را که خداوند معیّن کرده است. (توبه: 51)امام علی(علیه السلام): «اِذا حَلَّتْ المَقادیر بَطَلَتِ التدابیرُ؛ چون مقدّرات فرود آیند، تدبیرها باطل و بیاثر میشوند».(8)
لغات
عامی: مردم عوام.کارزار: جنگ.
گِله: شکایت.
پی نوشت ها :
1. امین خضرایی، فرهنگنامه امثال و حکم فارسی، شیراز، نوید شیراز، چ 1، 1382، ص 558.
2. همان، ص 919.
3. امثال و حکم دهخدا، تهران، امیر کبیر، چ 4، 1357، ج 1، ص 258.
4. ابراهیم شکورزاده بلوری، دوازده هزار مثل فارسی، مشهد، آستان قدس رضوی، چ 2، 1384، ص 511.
5. امثال و حکم دهخدا، ج 2، ص 680.
6. همان، ج 1، ص 366.
7. ابراهیم شکورزاده بلوری، دوازده هزار مثل فارسی، ص 988.
8. تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، آمدی، تحقیق: سید جلال الدین محدث، تهران، دانشگاه تهران، چ 3، 1360، ح 4037.
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}