زمینه پیدایش

پدری منکر آن بود که پسرش با شعور و آدم شود. از قضا آشوبی در مملکت به پا شد و در آن واقعه، پسر به سرکردگی و حمایت اشرار به سلطنت رسید. چون به تخت نشست، فرمان داد پدرش را با خفّت به حضورش آورند. چون پدر را در تعبِ بند و زنجیر نگریست، گفت: نه تو آن بودی که مرا می‌گفتی آدم نمی‌شوی؟! ببین به چه مقام رسیده‌ام! پدرش جواب داد: اکنون نیز همان گویم که گفتم. من گفتم: آدم نمی‌شوی، نگفتم شاه نمی‌شوی! اگر آ‌دم بودی، خود را این‌چنین معرفی نمی‌کردی.(1)

پیامها

شرافت و ارزش آدمی به مقام و ثروت نیست.
کسب کمالات انسانی به مراتب، سخت‌تر از مال و مقام دنیوی است.
کاربرد: این ضرب‌المثل در نکوهش کسانی که به مقامات دنیوی رسیده‌اند، ولی هیچ بهره‌ای از انسانیت و اخلاق نبرده‌اند، به کار می‌رود.

ضرب المثل های هم مضمون

بزرگی جز به دانایی مپندار.
زینت مرد دانش است و هنر، پول را بار خر هم می‌کنند.
توانگری نه به مال است نزد اهل کمال.
خر از جُلّ اطلس بپوشد، خر است.
سگ را سگی از قلّاده کمتر نشود.
آدم را به جامه نشناسند.
آفتابه اگر از طلا هم باشد، باز جایش توِیِ خلاست.
اگر سبزی، اگر سرخی بپوشی، همان کنگر کن و کنگر فروشی.
پارسایی به خرقه‌پوشی نیست.
خوردن گندم، گاو و خر را آدم نمی‌کند.
قَلَندری به درازی مو نیست.
کار، شمشیر می‌کند نه غلاف.
ملایی به عبا و دستار نیست.
نه هر که به قامت مِهتر، به قیمت بهتر.
هر کس دو بال غاز به دوش بندد، فرشته نمی‌شود.(2)

اشعار هم مضمون

ـ خشم و شهوت جمال حیوان است * علم و حکمت کمال انسان است (سنایی)
ـ مردم ز علم و فضل شرف یابد * نز سیم و زر و از خز طلا رونی (ناصرخسرو)
ـ قارون گرفتمت که شدی در توانگری * سگ نیز با قلاده زرین همان سگ است (سعدی)
ـ اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی * چه میان نقش دیوار و میان آ‌دمیت (سعدی)
ـ اگر از خرقه کش درویش بودی * رئیس خرقه‌پوشان میش بودی
ـ بزرگ آن نباشد که شاه و سترگ * بزرگ آن‌که نزدیک یزدان، بزرگ (اسدی)
ـ به صورت، آدمی کرده است نقاش * اگر مردی، به معنی آدمی باش (پوریای ولی)
ـ تن آدمی شریف است به جای آدمیت * نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
ـ صورت زیبای ظاهر هیچ نیست * ای برادر، سیرت زیبا بیار!(3) (سعدی)

ریشه های قرآنی حدیثی

قرآن کریم: «وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ؛ قسم به عصر که همانا انسان در زیان و خسران است مگر کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‌اند». (عصر: 1 ـ 3)
امام جواد(علیه السلام):‌ «اَلشَّریفُ کُلُّ الشَّریفِ مَنْ شَرَّفَهُ عِلْمُهُ؛ شرافتمند کامل و حقیقی کسی است که دانش او، شریف و گرامی‌اش گرداند».(4)
حضرت علی(علیه السلام): «اِنَّمَا الشَّرَفُ بِالْعَقْلِ وَ الْاَدَبِ لا بِالْمالِ وَ الْحَسَبِ؛ همانا شرافت به عقل و ادب است، نه به مال و نسب».(5)
حضرت علی(علیه السلام): «اَلْمَرْءُ بِفِطْنَتِهِ لا بِصُورَتِهِ؛ ارزش ‌آدمی به هوش اوست، نه به شکل و شمایلش».(7)

پی‌نوشت‌ها:

1. حسن ذوالفقاری، داستان‌های امثال، تهران، مازیار، 1385، چ 2، ص 739.
2. غلامرضا حیدری ابهری، حکمت‌نامه پارسیان، قم، نشر جمال، 1385، چ 1، صص 431 ـ 435.
3. همان، صص 431 ـ 433.
4. ابوالحسن اربلی، کشف الغمة، ترجمه: سید هاشم رسولی محلاتی، بیروت، دارالکتاب الاسلامی، 1401 هـ.ق، چ 1، ج 3، ص 140.
5. مصطفی درایتی، تصنیف غررالحکم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چ 1، ح 5109.
6. شیخ طوسی، امالی طوس، قم، مؤسسه بعثت، 1414 هـ.ق، چ 1، ص 536.
7. تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه: سید جلال الدین محدث، تهران، دانشگاه تهران، 1360، چ 3، ح 2167.

منبع مقاله :
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما