نویسنده: دکتر رامین خدابخشی




 

 

 

- دوست دارم که هر دوی شما با هم در زندگی من مشارکت داشته باشید، حتی اگر نزدیک من زندگی نکنید. به من نامه بنویسید، تلفن بزنید و در مورد این که چگونه و با چه کسی اوقاتم را سپری می کنم، سؤال کنید. وقتی هر دوی شما در زندگی ام مشارکت ندارید، فکر می کنم که برای تان مهم نیستم و احساس می کنم که واقعاً مرا دوست ندارید.
- لطفاً جروبحث های تان را کنار بگذارید و برای مصالحه میان خود کوشش کنید. سعی کنید در مورد نیازها و مشکلات مربوط به من به توافق برسید. وقتی سر من دعوا می کنید، فکر می کنم که کار خطایی انجام داده ام که این باعث احساس گناه در من می شود.
- سعی می کنم هر دوی شما را دوست داشته باشم و از زمانی که با هر کدام از شما می گذرانم لذت ببرم. لطفاً در زمانی که با هر کدام از شما هستم از من حمایت کنید. وقتی به والد دیگرم حسودی می کنید یا از دست او ناراحت هستید، احساس می کنم که باید از شما فاصله بگیرم و آن یکی را دوست داشته باشم.
- لطفاً به طور مستقیم با والد دیگرم ارتباط برقرار کنید تا مجبور نشوم که میان شما پیغام ببرم و بیاورم. دوست دارم که خودتان با هم به طور مستقیم حرف بزنید تا پیام های تان در مسیر درستی انتقال یابند و من هم این وسط خراب نشوم.
- وقتی با والد دیگرم حرف می زنید، لطفاً فقط حرف های خوب بزنید یا چیزی نگویید. وقتی نامهربانانه راجع به والد دیگرم حرف می زنید، احساس می کنم که مرا حساب نمی کنید و می خواهید که طرف شما را بگیرم.
- لطفاً به خاطر داشته باشید که من می خواهم هر دوی شما را برای زندگی ام داشته باشم و برای بزرگ شدنم، آموزش هایی که باید بگیرم و رهایی از مشکلات روی هر دو شما حساب می کنم (لیون و کل2004).

منبع مقاله: خدابخشی، رامین؛ (1388)، سرپرستی پس از جدایی (تلاشی آگاهانه برای جبران خطاهای خودآگاه و ناخودآگاه)، تهران: نشر قطره، چاپ اول