نویسنده: حجة الاسلام دکترسیدعلی دلبری




 

 


یکی از راهکارهایی که می تواند در شناسایی آسیبهای فهم احادیث به کار آید، مسائل قطعی عقلی است. مواردی که عقل به طور قطعی حکمی دارد و کسی در بدیهی بودن یا منتهی به بدیهی بودن آن تردیدی ندارد، ملاک تشخیص وجود آسیب در حدیث قرار می گیرد و یا ملاک فهم صحیح که با استناد به حکم عقل، مراد جدی حدیث را از مراد استعمالی آن باز می شناسیم و از ظاهر آن دست برمی داریم؛ مانند احادیثی که در ظاهر، ممکن است بر جسمانی بودن ذات خدای متعال دلالت کند.
عقل انسان، قوه ی تشخیص درست از نادرست و معیار ارزیابی او در خصوص اقوال و افعال خود و دیگران است. همان گونه که عقل در مباحث کلامی و اعتقادی و نیز فقهی، حجیت و نقش تعیین کننده دارد، در زمینه ی شناخت درستی و نادرستی روایات نیز همین گونه است؛ چه این که شرع و عقل، هر دو به دنبال حقیقت هستند و باید موافق هم باشند و اگر در مواردی حدیث مخالف قطعی عقل باشد یا باید راهی برای توجیه آن و خارج شدن آن از تعارض با حکم عقل پیدا کرد و آن را تأویل برد و یا آن را کنار گذاشت. (1)
بلی! ممکن است، حدیثی برای عقل قابل درک نباشد و به تعبیر دیگر «فوق عقل» باشد. چنین احادیثی مدّنظر نیست، بلکه تنها آن روایاتی مدّنظر است که عقل، با دلیل قطعی مسلم محتوایش را نمی پذیرد، یا تأویل می گردد، و یا کنار نهاده می شود. (2)
شیخ مفید رحمه الله به روشنی اعلام می کند که اگر حدیثی برخلاف احکام عقلی باشد، مبنای حکم قرار نمی گیرد: «اِن وَجَدنا حدیثاً یُخالِفُ احکامَ العقولِ طَرَحناه لقضیةِ العقولِ بفسادِه». (3)
قرآن در موارد متعدد به استفاده از عقل سفارش کرده است. (4) نیز روایات متعددی از معصومان علیهم السلام در ستایشِ عقل و ارزش آن نقل شده و در پاره ای روایات معیار تشخیص صحت و سقم احادیث مطرح شده است که خود دلالت بر اهمیت حکم عقل در جهان بینی اسلامی دارد، چنان که: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «اذا أتاکم عنّی حدیثٌ فاعرضِوه علی کتابِ اللهِ و حجّةِ عقولِکم فان وافَقَهما فاقبِلوه و الّا فاضرِبوا به عرض الجدارِ؛ (5) هرگاه سخنی از من به شما رسید، آن را بر کتاب خدا و خردهایتان عرضه بدارید. اگر با این دو هماهنگ بود آن را بپذیرید وگرنه آن را بر سینه ی دیوار بکوبید».
همچنین فرمود: «إنَّما یُدْرَکُ الخَیْرُ کُلُّهُ بِالْعَقْلِ وَ لا دِینَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَه؛ (6) تمام خیر و خوبی با عقل درک پذیر است و کسی که عقل ندارد، دین ندارد».
امام صادق علیه السلام نیز فرمود: «پیامبر، حجت خدا بر بندگانش است و حجت بین بندگان و خداوند، عقل است». (7)

نمونه ی حدیثی

چندین نمونه از روایاتی که به دلیل ناسازگاری با مبانی عقلی باید طرح یا تأویل گردند، بدین قرار است:
1. در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: «إِنَّ المَیِّتَ لَیُعَذَّبُ بِبُکاءِ الحَیِّ عَلیه». (8) مرده به خاطر گریه ی بازماندگان بر او عذاب می بیند».
وهابیان برای عدم عزاداری و تکریم قبور، این حدیث را دستاویز خویش قرار داده اند. در جواب و نقد این حدیث باید گفت علاوه بر مخدوش بودن سند آن به واسطه ی مغیرة بن شعبه که حدیث پژوهان - چنان که سید مرتضی گفته (9) - به گفته های او چندان وقعی نمی نهند (10) - اگر بر فرض، عمل عزاداران خلاف شرع باشد - مؤاخذه ی مردگان نه تنها خلاف عقل است، بلکه خلاف نص قرآن نیز می باشد. (11) وانگهی بی توجهی راوی به سبب صدور حدیث و نقل به معنای آن زمینه ی برداشت نادرستی از حدیث را فراهم ساخته است. (12)
2. شیخ طوسی رحمه الله حدیث سهو النبی صلی الله علیه و آله و سلم را خلاف حکم عقل قطعی قلمداد نموده است. وی می نویسد: «مَعَ أَنَّ فِی الحَدِیثَیْنِ الأوَّلَیْنِ ما یَمْنَعُ مِنَ التَّعَلُّقِ بِهِما وَ هُوَ حَدِیثُ ذِی الشِّمالَیْنِ وَ سَهْوِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلم وَ هَذا مِمّا تَمْنَعُ العُقُولُ مِنْه». (13)
3. روایاتی که می گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مسحور و سوره ی «معوذتین» در دفع جادوزدگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد. (14)
4. روایاتی که دلالت دارد، خداوند متعال جسم است؛ مانندِ روایاتی که دلالت می کند، خداوند دیده می شود؛ روایاتی که دلالت دارد خداوند دارای اعضاست (15) و در روز رستاخیز ساق پای خود را نشان می دهد. (16)
از آنجا که دلیل عقلی با ظاهر این روایات مخالف است - اگر قابل توجیه نباشد - مردود است. از این قبیل روایات در صحیح بخاری و مسلم زیاد به چشم می خورد. مؤلف کتاب سیری در صحیحین و کتاب نقش ائمه در احیاء دین، به نقد این گونه روایات پرداخته اند. (17)
5. روایاتی که گناهانی را به انبیا نسبت می دهند، که در شأن آنها نیست و از ساحت قدس آنان دور است، موضوعه اند. این تهمتها از اسرائیلیات است. برای نمونه ابوهریره از پیامبر نقل می کند که فرمود: «لم یکذِب ابراهیمُ النبیُ الامّیُ إِلا فی ثلاثِ کذباتٍ، ثنتین فی ذاتِ‌ اللهِ قوله: «انی سقیمٌ» و قوله: «بل فعله کبیرهم» و واحدةٍ فی شأنِ سامری». (18)
حضرت رضا علیه السلام این دسته احادیث را در مناظره با مأمون به شدت رد و تکذیب می فرماید که تفصیل آن را می توان در کتب کلامی و روایی شیعه یافت. (19)
نیز مواردی مانندِ انتساب گناه به دو فرشته ی الهی به نام هاروت و ماروت، (20) انتساب گناهان کبیره به پیامبران، (21) انتساب لغزشهایی به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، (22) افسانه ی غرانیق، (23) روایات دالّ بر تحریف قرآن، (24) از جمله روایات مخالف با مقتضیات عقل است. علامه طباطبایی نمونه هایی از این قبیل را در تفسیر المیزان آورده است. (25)

پی نوشت ها :

1. ر. ک: مهدی مهریزی، امام خمینی و فقه الحدیث، مجله علوم حدیث، ش 14؛ شادی نفیسی، معیارهای نقد متن در ارزیابی حدیث، مجله مقالات و بررسی ها، دفتر 70، زمستان 80، ص 13-44.
2. مهدی مهریزی، درآمدی بر شیوه های ارزیابی اسناد حدیث، علوم حدیث، ش 1، ص 98.
3. ابوالقاسم گرجی، تاریخ فقه و فقها، ص 244.
4. روم 30: 24؛ نحل 16: 12؛ عنکبوت 29: 43.
5. حسین بن علی رازی، روض الجنان و روح الجنان، ج 5، ص 368.
6. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 54؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 74، ص 160، ب 7، ح 143؛ عبدالحسین امینی، الغدیر، ج 1، ص 197.
7. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، ص 25، ح 22: «عَنْ أَبِی عَبْدِاللهِ علیه السلام قالَ حُجَّةُ اللهِ عَلَی العِبادِ النَّبِیُّ وَ الحُجَّةُ فِیما بَیْنَ العِبادِ وَ بَیْنَ اللهِ العَقلُ».
8. سید مرتضی علم الهدی، الأمالی، تحقیقِ سید محمد بدر الدین نعسانی حلبی، ج 2، ص 17: «و مثل ان المیت یعذب فی قبره بالنیاحة علیه»؛ همو، تنزیه الأنبیاء علیهم السلام، ص 123.
9. سید مرتضی علم الهدی، الأمالی، ج 2، ص 17.
10. علی نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج 7، ص 470، ش 15124؛ عبدالحسین امینی، الغدیر، ج 6، صص 137 و 138؛ ج 9، ص 117؛ ج 10، ص 165.
11. سید مرتضی علم الهدی، الأمالی، تحقیق محمد بدرالدین نعسانی حلبی، ج 2، ص 17؛ نیز ر. ک: نجم 53: 38: (و لاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی).
12. «عَنْ عَمْرَةَ أَنَّها سَمِعَتْ عائِشَةَ وَ ذَکَرَ لَها أَنَّ عَبْدَاللهِ بْنَ عُمَرَ یَقُولُ إِنَّ المَیِّتَ لَیُعَذَّبُ بِبُکاءِ الحَیِّ فَقالَتْ عائِشَةُ یَغْفِرُ اللهُ لِأَبِیِ عَبْدِالرَّحْمَنِ أَما إنَّهُ لَمْ یَکْذِبْ وَلَکِنَّهُ نَسِیَ أَوْ أَخْطَأَ إِنَّما مَرَّ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم عَلَی یَهُودِیَّةٍ یُبْکَی عَلَیْها فَقالَ إِنَّهُمْ لَیَبْکُونَ عَلَیْها وَ إِنَّها لَتُعَذَّبُ فِی قَبْرِها». سید ابن طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج 1، ص 208.
13. محمد بن حسن طوسی، تهذیب الأحکام، ج 2، ص 181؛ همو، الإستبصار، ج 1، ص 371، ب 215: باب السهو فی صلاة المغرب: «مَعَ أَنَّ فِی الحَدِیثَیْنِ ما یَمْنَعُ مِنَ التَّعَلُّقِ بِهِما وَ هُوَ حَدِیثُ ذِی الشِّمالَیْنِ وَسَهْوِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلم وَذَلِکَ مِمّا تَمْنَعُ مِنْهُ الأدِلَّةُ القاطِعَةُ فِی أَنَّهُ لایَجُوزُ عَلَیْهِ السَّهْوُ و الْغَلَط».
14. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج 4، ص 91؛ ج 7، ص 30؛ محمد بن ادریس شافعی، کتاب المسند، ص 382؛ محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 18، ص 70؛ ج 1، ص 30.
15. برای بررسی و نقد ر. ک: مرتضی عسکری، نقش ائمه در احیاء دین، ج 1 - 4، ص 367؛ ج 7، ص 79؛ محمد صادق نجمی، سیری در صحیحین، ص 108.
16. ر. ک: روایات ذیل آیه 42 سوره ی قلم: «یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساق»؛ نیز: محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 19، ص 389؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج 30، ص 416.
17. محمد صادق نجمی، سیری در صحیحین، صص 108-307؛ مرتضی عسکری، نقش ائمه در احیاء دین، ج 4 - 1، ص 365؛ ج 7، صص 79-225.
18. محمد بن احمد قرطبی، الجامع للاحکام، ج 11، ص 300. ابراهیم پیامبر در سه مورد دروغ گفت، دو مورد درباره ی ذات خدا (من بیمارم؛ بزرگشان این عمل را انجام داد) و یک مورد درباره ی سامری.
19. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 11، ص 76 و ج 12، ص 54.
20. احادیثی که در ذیل آیه: 102 سوره ی بقره وارد شده، که در جریان هاروت و ماروت به این دو فرشته الهی نسبت زنا، شرب خمر و قتل نفس می دهد. ر. ک: محمد بن جریر طبری، جامع البیان، ج 1، ص 364؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج 1، ص 56؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج 1، ص 97؛ عبد علی بن جمعه حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 110؛ ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 206؛ رشید الدین میبدی، کشف الاسرار، ج 1، ص 295؛ محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 1، ص 239.
21. جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج 4، ص 13؛ ج 5، ص 300؛ محمود زمخشری، الکشاف، ج 2، ص 457؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج 2، ص 230؛ محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 11، ص 133.
22. محمد هادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج 3، ص 444؛ جعفر سبحانی، الحدیث النبوی بین الروایة و الدرایة، صص 353 و 590.
23. روایاتی که بر تعظیم پیامبر نسبت به بتهای عرب دلالت دارد. ر. ک: جلال الدین سیوطی، لباب النقول، ص 150؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج 2، ص 75؛ احمد بن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج 8، ص 439؛ محمد هادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج 1، ص 59.
24. محمدهادی معرفت، صیانة القرآن عن التحریف، ص 123؛ محمد صادقی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج 1، ص 44.
25. ر. ک: محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج 2، ص 439، روایات ذیل آیه 284 سوره ی بقره که دلالت دارد بر اینکه خداوند خطورات قلبی خارج از اراده انسان را نیز محاسبه می نماید، با آنکه تکلیف ما لایطاق است. ج 3، ص 185، آیات 35-41 از سوره ی آل عمران؛ ج 15، ص 369، آیات 15-44 از سوره ی نمل؛ ج 19، ص 390، آیات آخر سوره ی قلم.

منبع مقاله :
دلبری، سیدعلی(1391)، آسیب شناسی فهم حدیث، مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی، معاونت پژوهشی، دفتر پژوهش، چاپ اول