نویسنده: غلامرضا نور محمدی




 

1. عوامل زمینه ساز درونی

این عوامل، برانگیختگی و شعله ورسازی میل جنسی را از درون در فرد ایجاد می کنند و او را در پرتگاه لغزش های جنسی قرار می دهند. اینک به مهم ترین این عوامل می پردازیم.

یک. روحیه شهوت پرستی(1)

در لغت «شهوت» اشتیاق فرد به چیزی است که بدان علاقه دارد. در اصطلاح نیز شهوت، میل و خواسته ای است که شدت آن از حد معمولی فراتر می رود و سایر میل های آدمی را تحت الشعاع قرار می دهد و تمام توجه فرد را تنها به موضوع خود جلب می کند.
خداوند میل جنسی را در انسان آفریده تا از آن به شکل مناسب بهره گیرند، اما هنگامی که فرد تمام توان خود را درخدمت شهوت جنسی قرار دهد، به نوعی بیماری روحی ـ روانی دچار می گردد. و از دیدن حقیقت باز می ماند؛ چنان که امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید: «هوا پرستی دشمن خردمندی است.»(2)
انسان هواپرست تنها به اشباع شهوت جنسی خویش می اندیشد و آن قدر درشهروت خود فرو می رود که از همه حقایق هستی دور می ماند. شهوت در دل این افراد چنان جای می گیردکه حتی آن گونه که در روایات آمده، اینان به آخرت نیز کفر می ورزند و نمی خواهند در باره آن چیزی بدانند؛ چراکه آن را مانعی بر سر راه شهوت پرستی خویش می دانند.

دو. مجرد زیستن

در اوایل سنین بلوغ با افزایش ترشح هورمون های جنسی که بیش از 50 برابر می گردند، گرایش به جنس مخالف در فرد پدیدار می گیردد. باتوجه به فرهنگ دینی، سه نوع رفتار جنسی در بین افراد مجرد (نوجوانان و جوانان) مشاهده می شود:
1. کسانی که بر پایه فرهنگ دینیـ مذهبی خود وبا هدایت خانواده، تا هنگام ازدواج پاک و عفیف می مانند و از هر گونه روابط جنسی پیش از ازدواج اجتناب می ورزند. این گروه کاملاً از آسیب های ناشی از انحرافات جنسی ـ به ویژه بیماری های آمیزشی ـ در امان اند. پژوهش های متعدد نشان می دهد در میان جوانانی که والدین متدینی دارند، میزان آلودگی پیش از ازدواج بسیار کم است.
2. این گروه بر خلاف گروه اول به تقلید از انگاره های غربی، لذت طلبی جنسی را به گونه ای افراطی می پذیرند. از نگاه اینان، خوشبختی زمانی آغاز می شود که اساس قوانین اجتماعی دست و پاگیر و مقررات اخلاقی و تعالیم دینی فرو ریزد. آنان هیچ گونه آداب و رسوم فرهنگی و مذهبی را بر نمی تابند و به همین رو در صدد حذف تمامی قیودند. بدیهی است که این افراد کامجویی و ارضای بی حد میل جنسی را بدون در نظر گرفتن نتایج شوم آن سر لوحه خویش قرار داده اند. جان دیویی دراین باره می گوید:
برخی اشخاص هستند که اصول اخلاقی و مقررات اجتماعی را به منزله ی مانعی در راه پیشرفت تمایلات واستعدادهای انفرادی تلقی می کنند. این افراد عدم آزادی در ارضای تمایلات و شهوات خویش را محدود کردن پرورش شخصیت فردی خویش می دانند. همان اندازه که حرکات و رفتارشان زننده ونامطلوب است، خود به همان اندازه احساس می کنند که باید بیش از پیش از شهوات، احساسات و افکار خویش پیروی نمایند و به مقررات و اصول اجتماعی بی اعتنا باشند. به طور کلی درنظر آنان، بهترین اخلاق پشت پا زدن به اصول و مقررات اخلاقی است که مانع آزادی آدمی میگردد.(3)
این افراد، دوستانی از جنس مخالف بر می گزینند و مواد مخدر و الکل مصرف می کنند و احتمال ارتباطات جنسی پیش از ازدواج نیز برای آنان وجود دارد. متأسفانه به دلایل متعدد، این گروه رو به گسترش اند. اما جالب اینکه، امروزه در غرب پژوهشگران علوم اجتماعی بر این باورند که جوامع دین گریز نمی توانند روندهای اجتماعی و خانوادگی رو به زوال را بهبود بخشند، بلکه فقط مذهب می تواند این وضع را تغییر دهد؛ حال آنکه برخی مسلمانان اصرار دارند که الگوی رفتاری خویش را بر اساس جوامع غربی قرار دهند.
3. این افراد نه مانند گروه اول محدودند ونه همچون گروه دوم آزاد و بی قید و بند. این گروه را افرادی تشکیل می دهند که چندان به مسائل تربیتی و دینی پایبند نبوده و از سوی دیگر در پی روابط آزاد جنسی نیز نیستند، بلکه ممکن است که گاه به لذت طلبی جنسی بپردازند.
این گروه نیز درمعرض استفاده از مواد مخدر وخطر ارتباطات نامناسب جنسی قرار دارندکه متأسفانه به دلیل پیش رو داشتن زمینه های انحراف فراوان، تعدادشان رو به گسترش است.
در هر حال، مجرد زیستن نه تنها نوجوانان ، بلکه حتی جوانان و میان سالان را آماده می سازد تا به شیوه های گوناگون به ارضای نیاز جنسی روی آورند. از همین روست که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «به راستی که پست ترین مردگان شما، افراد بی همسر و مجرد هستند.»(4)

سه. عدم کنترل فرد بر میل جنسی خویش

افرادی که در هر زمان و مکان به دنبال آن اند که غریزه جنسی خویش را به هر شیوه ای ارضا کنند، بی آنکه نگران نتایج کار خویش باشند، اگر تحت تربیت جنسی صحیحی قرار نگیرند و با هنجارها و ارزش های دینی و فرهنگی آشنا نگردند، نمی توانند به شیوه مناسبی این میل را دراختیار گیرند. علی (علیه السلام) می فرماید:
هر کس هوای نفس وی بر عقلش چیره گردد، رسوایی زیادی برای او پدیدار می گردد.(5)
هر کس مغلوب خشم و شهوت خود واقع شود، در ردیف حیوانات قرار می گیرد.(6)
از شهوت رانی های فاصله بگیرید؛ زیرا شهوت رانی شما را به سوی ارتکاب گناهان وهجوم به همه لغزش ها و ناپاکی های می کشاند.(7)
بنده ی شهوت، اسیری است که اسارت از او جدا نمی گردد.(8)

چهار. زیبایی چهره

یکی از نعمت های الهی، برخورداری از زیبایی ظاهری است که فرد را در نظر دیگران جذاب می نمایاند. این امر ممکن است زمینه لغزش دیگران را فراهم آورد که نمونه بارز آن در جریان داستان یوسف و زلیخا بیان گردیده است. از سوی دیگر، پاره ای افراد باداشتن اندامی متناسب و زیبایی ظاهری، مغرور می گردند و به سوی انحرافات جنسی کشیده می شوند و حتی از این زیبایی برای اغراض هوس آلود سوء استفاده می کنند. از اینگونه افراد نمونه هایی نیز درتاریخ وجود دارد.(9)
در روایات نیز به صراحت بدین موضوع اشاره گردیده است؛ چنان که امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید: «زکات زیبایی، پاکدامنی است».(10)
امام صادق(علیه السلام) نیز می فرماید:
زن زیبایی را روز قیامت می آورند. این زن در دنیا فریفته جمال و زیبایی خود بوده است. میگوید: «پروردگارا! مرا زیبا روی آفریدی و این زیبا رویی چه بر سر من آورد! پس حضرت مریم (علیه السلام) را می آورند و از آن زن می پرسند که «تو زیباتری یا این زن؟ او را زیباترین آفریدیم، ولی او فریفته جمال خود نشد.»
مرد زیبارویی را که در دنیا فریب جمال خود را خورده می آورند آن مرد می گوید: خداونداً مرا زیبا روی آفریدی و زنان مرا گمراه کردند. پس حضرت یوسف (علیه السلام) را می آورند. خداوند متعال می پرسد: تو زیباروتری یا یوسف؟ او را زیبایی دادیم، ولی او فریب زیبایی خود را نخورد.(11)

آزار دل خلق مجو بی سببی ... تا بر نکشد آه دل نیم شبی
بر مال و جمال خویشتن غره مشو ... کان را به شبی برند، این را به تبی(12)

پنج. ایجاد زمینه های تحریک فردی

نقش دو عامل مکان و زمان نیز در ایجاد زمینه های تحریک جنسی کاملاً روشن است. در آموزه های دینی از فرد خواسته شده که حتی در محیط خصوصی که فردی در آنجا نیست، از برهنگی کامل خویش خودداری کند؛ چراکه این حالت موجب تحریک جنسی او می گردد. امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید: «پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) [مردم را] از برهنه شدن در شب و روز نهی نمودند.»(13)
هم چنین در روایاتی چند به برخی از مواردی که زمینه ساز تحریک جنسی است، اشاره گردیده است. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
حمام، بدمکانی است؛ زیرا پوشش را می درد [و فرد را برهنه می سازد] و شرم گاه را نمایان می سازد.(14)
امیر مؤمنان (علیه السلام) نیز در بیانی می گوید: «عامل انجام زشتی ها و گناهان، [در] خلوت بودن است.»(15)

خیالات نادان خلوت نشین ... به هم بر کند عاقبت کفر و دین.(16)

شش. میگساری

نوشیدن مشروبات الکلی واعتیاد به آن فرد را از فهم درست دور می کند و وی را آماده هر گونه رفتار جنسی تجاوزکارانه می سازد. برای مثال در آمریکا 50% از افرادکودک آزار هنگام ارتکاب جرم تحت تأثیر شدید الکل بوده اند. و در 34% موارد تجاوز به عنف نیز الکل نقش داشته است.(17) درزنای با محارم نیز یک عامل مهم، اعتیاد به مصرف مشروبات الکلی است.
بنابراین شراب خواری افزون بر آثار فراوان جسمی، زمینه ساز بسیاری از آسیب های خانوادگی و اجتماعی نیز هست. در واقع از همین روست که در روایات، شراب خواری کلید تمام بدی ها شمرده شده است. (18) امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
فرد شراب خوار اگر از [دختر] شما خواستگاری نمود، به وی زن ندهید؛ زیرا کسی که دخترش را به شراب خوار بدهد، گویا او را به زنا کشانده است.(19)
امام باقر (علیه السلام) نیز می فرماید:
مشروب را خداوند به خاطر آثار و فسادش حرام نموده است. نوشیدن شراب فرد را وادار می کند که بر تجاوز به محارم خود جسارت پیدا کندـ مانند این که با آنان زنا انجام دهد ـ به طوری که فرد در امان نیست [ وهمواره این خطر او را تهدید می کند] که هر گاه مست کند، به محرم خود تجاوز نماید، درحالی که این کارِ خود را نمی فهمد.(20)

2. عوامل زمینه ساز بیرونی

یک. معاشرت ناباب

اینکه انسان ها باید با یکدیگر درارتباط باشند، امری بدیهی و بلکه ضروری است. بی شک در دوره نوجوانی که فرد اوقات فراغت بیشتری دارد و استقلال نسبی به دست آورده، تمایل شدید برای تشکیل گروه همسالان و معاشرت با آنان به چشم می خورد. گروه همسالان دراین دوره بر اساس نقاط مشترک و البته بر پایه معیارهای خاص شکل میگرد. ازاین رو باید بدانیم ملاک های معاشرت مناسب و درست چیست. بی گمان معاشرت و تفریح نه تنها سلامت جسمانی، بلکه سلامت روانی فرد را نیز تضمین می کند. آدمی باید با کسانی بیامیزد و همنشین گردد که راه انسانیت و بزرگواری را به رویش بگشایند، نه آنه موجب آلودگی و تباهی وی شوند. بر طبق نظریه «پیوند افتراقی» ادوین سادرلند، رفتار انحرافی و بزهکاری های جنسی از طریق معاشرت با دوستان ناباب انتقال می یابد.(21) به همین دلیل در روایات معیارهای متعددی برای معاشرت ناباب بیان شده است. برای مثال، فردی از امیر مؤمنان (علیه السلام) پرسید: کدام دوست وهمراه برای تو بدتر است؟ ایشان فرمود: «کسی که گناه خداوند را برای تو زیبا جلوه دهد.»(22)
آن حضرت در روایت دیگر می فرماید: «بزرگ ترین حماقت و نادانی، دوستی با افراد زشت کار است.»(23)
در رهمنودهای دینی بر تأثیر رفاقت های نامناسب بر رفتار فرد تأکید بسیار شده است. ا ز این رو برخی روایات با بیان شاخص های دوستی ناباب در صدد ایجاد آگاهی اند. برای نمونه در روایتی از امیر مؤمنان(علیه السلام) می خوانیم:
برای فرد مسلمان شایسته است که از دوستی با سه دسته افراد بی حیا، نابخرد و دروغگو اجتناب ورزد؛ زیرا فرد بی حیا کار [زشت] خودش را برای تو آراسته و زیبا جلوه می دهد و دوست دارد تو نیز مثل او باشی وتو را بر امر دینی و آخرتت یاری نمی کند. همنشینی با وی جفا و سنگدلی است و رفت و آمد او با تو مایه ننگ است.(24)

ای فغان از یار ناجنس ای فغان... همنشین نیک جویید ای مهان(25)

دو . بی بند و باری جنسی(26)

بیشتر مردم اروپا و آمریکا که پیروان آیین کلیسایند و قرن ها از محدودیت و محرومیت روابط جنسی رنج می بردند، پس از شهرنشینی گسترده و صنعتی شدن که موجب تغییر سبک زندگی آنان شد، با به دست دادن نظریات جدید مانند نظریه روان کاوی فروید، به افراط گراییدند. به واقع افراط در شهوترانی و آرزوی ایجاد روابط جنسی نامحدود در غرب واکنشی به سخت گیری ها و ناکامی های روزگار گذشته آن دیار است. روش افراطی در غرب به گونه ای شد که برخی به تدریج خود را از هر نوع قید و بند اخلاقی و اجتماعی رها نمودند که بعدها آنان را «لومپن» (27) نامیدند؛ یعنی شخصی که هیچ گونه قید و بندی ندارد.
در دوران جدیدِ غرب تلاش وسیعی صورت گرفت تا همه موانعی که بر سر راه اشباع میل جنسی است، برداشته شود. امروزه بیشتر نوجوانان و جوانان آمریکایی به گونه ای افسار گریخته، از میل جنسی خود تنها برای تفریح بهره می گیرند. پدیده بی بند و باری جنسی که امروزه به ویژه در میان دختران نوجوان آشکار گردیده، نه به قصد ارضای جنسی، بلکه برای کنار آمدن با انواع مشکلات درونیِ ناشی از بحران هوست است. آلن کوتا(28) درکتاب سرمایه داری در تمام کشورها در باره منطق نظام امریکا میگوید:
بی شک اوج گیری فساد پس از پیشرفت فعالیت های پولی و اسطه ای، امری است اجتناب ناپذیر.
در نظامی که همه چیز در آن خرید و فروش می شود، نه تنها فساد، بلکه فحشا نیز از شکل انحراف های فردی به در می آید تا به قوانین زیر بنایی نظام بدل گردد. بنابراین فحشای حرفه ای آشکارترین تصویر در غرب است.(29)
البته به جز کشورهای غربی، برخی کشورهای شرقی نیز به دلیل کم رنگ شدن پاره ای هنجارها و ارزش ها و عدم جایگزینی هنجارهای مناسب و یا جایگزینی عادت و ارزش هایی که در فرهنگ آن جامعه ریشه ندارد، با نوعی تعارضات فرهنگی روبه رو شدند که موجب تنش بین فرد وجامعه شد.
تأسف اینکه برخی دختران و پسران جوان برای توجیه بی بند و باری جنسی خویش و تصحیح رفتار خود، به آرای عمومی جهانی و روش های علمی و نظریه های روان شناسان غربی استناد می جویند؛ استنادی که ناشی از خودباختگی است. درهر حال امروزه آثار مخرب بی بند و باری جنسی در غرب خودباختگی است. درهر حال امروزه آثار مخرب بی بند و باری جنسی در غرب آن چنان آشکار شده که دانشمندانِ غربی را واداشته تا برای نجات از این آسیب های راهکارهای مناسبی بیندیشند.
کارن هورنای، روانکاو معروف آلمانی می نویسد:
در اجتماعاتی که روابط جنسی آزاد است، بسیاری از احتیاجات روانی افراد به شکل میل جنسی بروز می کند و به صورت عطش جنسی در می آید [و] گاهی نیز در اثر تعارض موجود در محیط خانواده، به شکل درهم شکستگی زندگی خانوادگی، فقدان مشارکت، احساس تنهایی و شرایط نامناسب زندگی در می آید. این شرایط نه تنها فرد را به انحراف می کشاند، بلکه او را آماده به انحراف کشاندن دیگران [نیز] می سازد.(30)
البته ترویج بی بند و باری جنسی به عنوان حربه، در تهاجم فرهنگی دشمن نیز مطرح است که البته این موضوع در گذشته های دور نیز دیده می شود؛ چنان که گفته اند:
بلعم بن باعورا به فرعونیان سفارش نمود: زنان و دختران خویش را آرایش کنید و به بهانه خرید و فروش، آنان را میان سپاه موسی روانه سازید تا از این طریق، آنان به فساد کشیده شوند و به بیماری های واگیردار مبتلا گردند.(31)
درپروتکل به اصطلاح اندیشمندان یهود آمده است:
ما باید کاری کنیم که اخلاق در همه جا ویران شود تا راه سیطره ی ما را بگشاید. فروید از ماست و به زودی روابط جنسی زن و مرد چنان آشکارا انجام می شود که در نظر جوان دیگر هیچ چیزِ مقدس مفهوم نداشته باشد و پیوسته همت او به اشباع غریزه شهوانی خودش مشغول باشد. در آن صورت است که اخلاق فرو می ریزد.(32)
بر این بنیاد، روابط آزادِ پیش از ازدواج به عنوان بخشی از برنامه ویران سازی اخلاق، درکنوانسیون های جهانی مطرح می شود. به همین دلیل ضرورت دارد جوانان از پوچ بودن فرهنگ غرب و نقش آن در ویرانی فرهنگ بومی آگاه شوند. در این راستا نخستین وظیفه، شناساندن تکنیک های انحرافی و ترفندهای وسایل ارتباط جمعی است که به غرب قدرت می دهند تا از طریق ایده فریبنده مدرنیته، برتری خود را ادامه دهند. در روایات نیز به تلاش برای وارونگی ارزش ها و نابودی اصول اخلاقی در برهه هایی از تاریخ بشر اشاره شده است: امام صادق(علیه السلام) در باره علایم «آخر الزمان» می فرماید:
هر گاه دیدی که حق و اهل حق از میان رفتند و دیدی که دین وارونه شده ـ چنان که ظرف آب وارونه می شودـ و دیدی که اهل باطل بر حق چیره شدند و دیدی شر و بدی آشکار است و از آن نهی نمی شود و بد کاران را معذور می دارند و دیدی که فسق و گناه آشکار شده و مردان به مردان و زنان به زنان بسنده می کنند و دیدی که کار بد و زشت ستایش می شود و به آن لبخند می زنند و گفته آنان را رد نمی کنند و دیدی که با پسر بچه ها همان کنند که با زنان کنند ودیدی که زنان با زنان ازدواج می کنند و دیدی که کافربه آنچه [از سختی و آزار] درمؤمن ببیند، شاد است و به آنچه از فساد بر روی زمین بنگرد، خوشحال است و دیدی آشکارا شراب می نوشند و کسانی که از خداوند نمی ترسند، برای آن شراب نوشیدن محفل تشکیل می دهند ودیدی که امر کننده به معروف خوار است و دیدی که فاسق و گناهکار به آنچه خداوند دوست ندارد، نیرومند و تواناست و مورد ستایش قرار می گیرد و دیدی که مردان خود را برای استفاده از مردان دیگر آماده کنند و زنان خود را نیز برای زنان دیگر، و دیدی امرار معاش مرد از راه همجنس گرایی اوست و زن نیز از راه فاحشه گری است و دیدی که زنان [برای همجنس گرایی] محفل تشکیل دهند ـ چنان که مردان محفل تشکیل دهند ـ و دیدی که حرام حلال گشته و حلال نیز حرام شمرده شده است و دیدی که افراد محرم با هم ازدواج کنند و به یکدیگر بسنده نمایند و دیدی که مردی بر آمیزش با زنان سرزنش شود و دیدی که مرد از در آمد زنش از راه زنا می خورد و دیدی که مرد زنش و دخترش را اجازه می دهد و به خوارک و نوشیدنی پشت هم راضی است و هیچ کس دیگری را از آن منع نکند و هیچ کس جرئت نکند جلوی آن رابگیرد و دیدی که مردم چون چهار پایان و حیوانات بر هم جهند و کسی نیز از ترس مردم نتواند زشتی آنان را نکوهش کند و دیدی که نهایت همت مردم شکم و شرم گاه آنان است و باکی ندارند که چه بخورند و با چه کسی آمیزش کنند.(33)

سه. شیوه روابط زن و مرد

به ظاهر درنیمه دوم قرن بیستم تلاش جهانی برای از بین بردن تبعیض میان زنان و مردان آغاز گردید که نمونه بارز آن در سند پکن و کنفوانسیون رفع تبعیض علیه زنان دیده می شود. درماده دهم این کنوانسیون آمده است:
محو هر نوع مفهوم تقلید و کلیشه ای از نقش زنان و مردان در تمام سطوح و در تمام اشکال مختلف آموزشی با تشویق آموزش مختلط پسر و دختر.
ماده یک و سه کنوانسیون نیز جوامع انسانی را از اعمال هر گونه محدودیت بر ضد زنان ـ به بهانه ی تمایزات وتفاوت های جنسیتی ـ برحذر داشته و این گونه محدودیت ها را تبعیض ناروا علیه زنان شمرده است.در بند الف از ماده ی پنجم نیز لغو رسوم و روش های سنتی، تبعیض آمیز و کلیشه ای در روابط زن و مرد را توصیه می کند. اسلام هر گونه استفاده ابزاری و بهره وری جنسی از روابط زن و مرد را خارج از حریم خانواده به شدت نکوهیده است؛ چرا که بی تردید بخشی از مفاسد اجتماعی، بر اثر اختلاط زن و مرد بدون رعایت حریم خاصی ایجاد میگردد. شهید مطهری در باره اختلاط زن و مرد به نکته جالبی اشاره دارد:
اسلام با اختلاط مخالف است، نه با شرکت زنان در مجامع، ولو با حفظ حریم. اسلام می گوید نه حبس و نه اختلاط، بلکه رعایت حریم.(34)
آیت الله جوادی آملی نیز می نویسد:
دنیای اسلام زن را در صحنه می آورد تا جامعه را مسخر عواطف زن کند، نه مسخر غریزه ی جنسی زن.(35)

پی‌نوشت‌ها:

1ـ در روایات گاه تعبیر هوای نفس وهوا پرستی نیز آمده است.
2ـ نهج البلاغه، خطبه 265.
3ـ جان دیویی، اخلاق و شخصیت، ص 23.
4ـ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 384، ح 4351.
5ـ تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 307، ح 7046.
6ـ همان، ص 302، ح 6874.
7ـ همان، ص 305، ح 6972.
8ـ همان، ح 6972.
9ـ مانند هر دوش یا هیرودیس، پادشاه بیت المقدس در زمان حضرت یحیی که عاشق دختر برادر خویش گشت و آن دختر نیز به خاطر زیبایی چهره مغرور گشت و درخواست سر بریدن حضرت یحیی را به عنوان شرط ازدواج مطرح نمود.
10ـ تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالحکم، ص 255، ح 5409.
11ـ کلینی، کافی، ج8، ص 228، ج 291.
12ـ ابراهیم عاملی، تفسیر عاملی، ج4، ص 392.
13ـ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج4، ص 10، ح 4971.
14ـ همان، ج 1، ص 115، ح 239.
15ـ تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 462، ح 10598.
16ـ اسماعیل حقی، تفسیر روح البیان، ج9، ص 445.
17ـ نلسون، چکیده طب کودکان، ترجمه بهرام قاضی جهانی، ص 28.
18ـ کلینی، فروع کافی، ج6، ص 403، ح 3.
19ـ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 571، ص 4955.
20ـ همان، ص 345، ص 4218.
21ـ رحمت الله صدیق، آسیب شناسی اجتماعی، ص 16 و 17.
22ـ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج4، ص 338، ح 5836.
23ـ تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم ، ص 418، ح 9558.
24ـ کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 376، ح 6.
25ـ مولوی، مثنوی معنوی، دفتر ششم، ص 1052.
26ـ Sexual Promiscuity.
27ـ Lumpen.
28ـ Alain cotta.
29ـ روژه گارودی، آمریا پیشتاز انحطاط، ص 22.
30ـ کارن هورنای، روان شناسی زن، ص 83.
31ـ مجلسی، بحار الانوار، ج 13، ص 373.
32ـ علی محمدی آشتیانی، حجاب در ادیان الهی، ص 196.
33ـ کلینی، کافی، ج8، ص 37، ج 7.
34ـ مرتضی مطهری، مسئله حجاب، ص 240.
35ـ عبدالله جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، ص 372.

منبع مقاله: نورمحمدی، غلامرضا؛ (1390)، مهارت های زندگی اجتماعی، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها،دفتر نشر معارف، چاپ دوم