نویسنده: دکتر محمد پارسا




 

چگونگی هشیاری

هشیاری (1) (2) یا خودآگاهی به معنای پی بردن به احساس و اندیشه ای است که در زمان معینی به فرد دست می دهد. این پدیده ادراک ذهنی و مجردی را تشکیل می دهد که هم محیط فیزیکی و هم جهان درونی و فراخنای توجه فرد را دربرمی گیرد که برای دیگران مشهود نیست.
هشیاری در قرن هفدهم برای نخستین بار در زمینه مسائل روان شناسی مطرح گردید. اما بعدها، به ویژه در قرن بیستم جای خود را به مکتب رفتارگرایی واگذاشت. این مکتب در نیمه ی نخست این قرن رفتار را فقط با نظریه های مختلف محرک - پاسخ در زمینه های طبیعی و شرطی و به صورت رابطه ی علت معلول بررسی می کرد و به حالتهای مختلف فرد و تأثیر محیط و موقعیتها بر رفتار اهمیت نمی داد.
همچنین، روان شناسان رفتارگرا به توجیه عشق و محبت و عواطف عالی انسانی، همبستگیهای فرهنگی و قومی و نقش زبان و تأثیر غیر مستقیم آنها بر رفتار نیز توجهی نداشتند، فقط معتقد بودند که محرک طبیعی و شرطی چگونه و با چه شرایطی در ایجاد رفتار تأثیر می گذارند.
چنانکه مشاهده می شود رفتارگرایان تنها به نتایج رفتارهای عینی و مشهود علاقه نشان می دادند و به مسائل ذهنی و روانی و حالتهای دگرگون شده ی هشیاری هیچ گونه توجهی نداشتند و حتی تجربه ها و گزارشهای شخصی را که بعضیها در شرایط خاصی به دست آورده بودند نمی پذیرفتند. علتش آن بود که به پنداشت آنان به شیوه های علمی حاصل نشده بودند. اما در این جهان پیچیده و پر رمز و راز مگر می توان همه ی مسائل و واقعیتها را به شیوه علمی بررسی و حل و فصل نمود؟ تجربه ها و گزارشهای شخصی نیز خود نوعی رفتار واقع بینانه به شمار می آیند و نمی توان آنها را به کلی نادیده گرفت.
اما از سال 1960 به بعد که در دانش اعصاب پیشرفتهای چشمگیری پدید آمد و ارتباط فعالیتهای مغزی با حالتهای گوناگون روانی، مانند بیداری، خواب مصنوعی (3) یا هیپنوتیسم، رؤیا و تأثیر داروها بر رفتار روشن گردید، موضوع هشیاری و چگونگی آن دوباره جای خود را در دانش روان شناسی باز کرد. زیرا، روان شناسان رشته های مختلف به اهمیت شناخت و فرایندهای روانی در ایجاد رفتارهای گوناگون پی برده بودند.
امروزه بیشتر روان شناسان هشیاری را آگاهی از خود و محیطی می شناسند که ما را دربرگرفته است، زیرا وقتی که مفهوم پیچیده ای از رفتار، مانند رانندگی را می آموزیم هشیاری ما به کار با اتومبیل، قانونهای رانندگی و تخلفهای آن متمرکز می گردد و حضور ذهن پیدا می کند.
گاهی ذهن آدمی واقعیتها را به روشنی و درستی درک می کند و گاهی هم مخدوش و مبهم با آنها رو به رو می شود. در مورد نخست هشیاری را بهنجار و در مورد دوم آن را نابهنجار یا حالت دگرگون شده هشیاری (4) نامیده اند. این پدیده بیشتر زمانی رخ می دهد که از یک رؤیا بیرون می آئیم، یا بر اثر یک داروی روان گردان (5) و توهم زا احساس می کنیم که کارکرد هشیاری از نظر کیفی تفاوت کلی پیدا کرده است. در واقع، آنچه بیش از همه در توضیح رفتار اهمیت دارد چرخه های زیستی (6) است.

چرخه های زیستی

رفتار موجودهای زنده از چرخه های زیستی گوناگونی شکل می گیرند. بعضی از آنها مانند طپش قلب با فاصله های زمانی کم و بعضی دیگر مانند عادت ماهانه بانوان دارای فاصله های زمانی طولانی تری هستند. چرخه ی زیستی بیداری - خواب در هر شبانه روز یا هر 24 ساعت یک بار رخ می دهد. این چرخه ها دارای فراز و نشیبی هستند که دانشمندان و کارشناسان با آگاهی از آنها، مانند بی خوابی یا خواب طولانی، بالا و پایین رفتن دمای بدن و یا کم و زیاد شدن هورمونها رفتارهای دگرگونه ای را پدید می آورند. به عقیده ی لمبرگ (7) چرخه های شبانه روزی نیز در کشف بیماریها و تنظیم برنامه های درمانی با دارو از اهمیت بالایی برخوردار است. در واقع نتایج آزمونهای پزشکی به این موضوع وابسته اند که آزمون در چه زمانی داده شود و دارو در چه ساعتهایی مصرف گردد.
به طور کلی خود آگاهی یا هشیاری به صورتهای مختلف رخ می دهد. ما نه تنها به شکل بهنجار و طبیعی می بینیم، می شنویم، استدلال می کنیم و به یاد می آوریم، بلکه با حالتهای دگرگون شده رؤیای خواب و رؤیای روز، حالتهای خواب مصنوعی و تأثیر داروهای هذیان آور و دگرگون ساز رو به رو می شویم و در هر مورد رفتار متفاوتی نشان می دهیم.

هماهنگیهای خواب و بیداری

خواب و بیداری که هر روز به طور مرتب انجام می شود یک سازمان هماهنگ زیستی است. افراد آدمی و بسیاری از جانوران از این چرخه ی زیستی بهره می برند. دلیل اینکه خواب و بیداری چرا به این ترتیب حدود 8 و 16 ساعت در هر شبانه روز صورت می گیرد معمایی است که هنوز به طور قطع و یقین حل نشده است.
ما خواب را یک سازمان آرامش بخشی می دانیم که دور از فشار و شتابِ کارهای روزانه با خیال راحت سر به بالین می گذاریم. اما اگر نگاه دقیقی به خواب بیندازیم معلوم می شود که یک رشته رخدادهایی در خواب انجام می گیرد.
بیشتر معلومات ما از خواب به وسیله ی موج نگار مغزی (8) به دست آمده است که فعالیت الکتریکی مغز را هنگام خواب مشخص می سازد. وقتی ماشین موج نگار مغز به کاسه سر و صورت کسی که در خواب است وصل شود مشاهده می گردد که مغز در طول خواب شب به فعالیت ادامه می دهد و امواج منظمی را به صورت بار الکتریکی پخش می کند که دامنه (ارتفاع) و بسامد (سرعت) آن به ترتیب منظمی تغییر می یابد. ابزارهایی که تحریک عضلانی و حرکات چشم را اندازه می گیرند فعالیتهای بدنی را نیز روشن می سازند.

مرحله های خواب

بررسیهای تجربی نشان داده اند، همچنانکه شخص شب به استراحت می پردازد، چهار مرحله ی معین تشخیص داده می شود. این مرحله ها با چرخش تقریباً هر 90 دقیقه آمد و شد می کنند. هر یک از این چهار مرحله با الگوی خاصی از امواج مغزی ارتباط پیدا می کند که در شکل [1] دیده می شود.
وقتی افراد آدمی به خواب می روند نخست از حالت بیداری، که در آن با چشمان بسته آرامش می یابند، به مرحله ی 1 خواب منتقل می شوند. این حالت را می توان مرحله انتقال بیداری به خواب نیز نامید. از ویژگیهای این مرحله ولتاژ سریع و پایین امواج مغزی است که گاهی تصویرهایی ظاهر می شوند، مانند اینکه به مشاهده ی عکسهایی می پردازند، اما رؤیای واقعی در این مرحله پدید نمی آید.
هنگامی که خواب عمیقتر می شود انسان به مرحله 2 راه می یابد. از ویژگیهای این مرحله امواج منظم و کندتر مغزی است که گاهی گسیخته و به شکل دوک نیز درمی آیند. در این حالت بسیار دشوار است که شخص را از خواب بیدار کنیم.
در مرحله ی 3 خواب امواج مغزی کندتر می شوند و با فراز و نشیبهای کمتری انجام می گیرند. زمانی که افراد به مرحله ی 4 خواب می رسند الگوی امواج مغزی کندتر و منظمتر می شوند و خواب رفتگان کمترین واکنشی را نسبت به محرکهای محیطی نشان می دهند.
هر شب پس از اینکه چرخه ی خواب از مراحل نخستین به پایانی چندین بار تکرار می شود، امر شگفت انگیزی پدید می آید. به این معنا که ضربان قلب افزایش می یابد و نامنظم می شود، فشار خون و میزان تنفس بالا می رود و موجب نعوظ افراد مُذکّر می شود. بیشتر ویژگیهای این دوره حرکتهای جلو و عقب رفتن چشمها در زیر پلکهاست، مانند اینکه فرد در حال خواب دارد یک فیلم پرماجرا را تماشا می کند. این دوره از خواب را حرکت سریع چشم (9) نامیده اند که حدود 20 درصد از کل خواب بزرگسالان را در برمی گیرد.
شگفت اینکه وقتی همه ی فعالیتها صورت می گیرند، اکثر ماهیچه های مهم بدن، مانند اعضاء فلج عمل می کنند و بیدار کردن شخصی که به خواب رفته دشوار است. افزون بر این، حرکت سریع چشم کسی که خوابیده است همراه با رؤیاست که در بخشی از طول شب رخ می دهد و ممکن است شخص آن را به یاد بیاورد یا نیاورد. به اعتقاد دیمنت (10) وقتی رؤیا رخ می دهد حرکت سریع چشم به سبب آن است که چشم رویدادهای رؤیا را دنبال می کند.
حرکت سریع چشم در خواب نقش مهمی را در وظایف روزانه افراد آدمی به عهده دارد. کسانی که در خواب از حرکت سریع چشم محروم بمانند، به این معنا که هر بار چنین حرکتی از آنان سر بزند، آنها را بیدار کنند، وقتی اجازه استراحت مجدد پیدا کنند اثر حرکت سریع چشم دو چندان می شود. در چنین وضعی کسانی که از این کنش و واکنش در خواب محروم شده اند، وقتی دوباره به استراحت بپردازند حرکت سریع چشم آنان در زمان طولانی تر از حد معمول انجام می گیرد؛ مانند این است که بدن در حد معینی به این رشته از فعالیتها نیاز دارد.
** توضیح تصویر
شکل [1] الگوهای امواج مغزی که به وسیله EEG و حرکتهای چشم در هر یک از مراحل مختلف خواب اندازه گیری شده است. (کوهن د. ب. 1979).

آیا خواب لازم است؟

دلایل تجربی نشان داده اند که خواب عامل بسیار مؤثری در کارکرد اعضای بدن به شمار می آید. بدیهی است که بدن پس از مدتی کار نیاز به آرامش و استراحت دارد تا با تجدید نیرو بتواند فعالیتهای بیشتری را انجام دهد. بسیاری از افراد حدود 7 تا 8 ساعت هر شبانه روز به خواب نیاز دارند، اما افرادی نیز دیده شده اند که 3 ساعت خواب شب برایشان کافی است. سالمندان در مقایسه با جوانان به خواب کمتری نیاز دارند. در اینجا معما این است که اگر خواب نقش نیروبخشی را برای بدن به عهده دارد، پس چرا سالمندان به خواب کمتری نیاز دارند؟ در صورتی که توانایی بدنی آنان از جوانان کمتر است.
به علاوه، بررسیهای دیمنت (11) نشان می دهند افرادی که از خواب ضروری برای مدتی تا 200 ساعت محروم مانده اند با پیامدهایی مانند خستگی و فرسودگی، عدم تمرکز، کاهش آفرینندگی، زودرنجی و تندخویی، لرزش دست رو به رو شده اند. اما پس از اینکه یک بار دیگر به خواب کافی بروند و با رفع خستگی کامل به دوره ی پیش از محرومیت از خواب بازمی گردند.
به عقیده اکهولم (12) کمبود خواب بر اثر ساعتهای طولانی کار و تحصیل به سلامت انسان صدمه وارد می آورد و تا جایی که امکان دارد باید از کمبود خواب و آثار ویرانگر آن دوری جست، زیرا زیان کار و خستگی زیاد بیشتر از دستاورد احتمالی آن است.

پی نوشت ها :

1. هشیاری را خودآگاهی، وجدان و شعور نیز نامیده اند.
2. consciousness
3. hypnosis
4. altered state of consciousness
5. psychedelic
6. biological rhythms
7. Lamberg, L., 1989
8. Electroencephalogram = EEG
9. Rapid Eye Movement = REM
10. Dement, W. C., 1979
11. Dement, W. C., 1976
12. Eckholm, E, 1988

منبع مقاله :
پارسا، محمد؛ (1382)، بنیادهای روان شناسی، تهران: انتشارات سخن، چاپ دوم