سازمان های خدمات اجتماعی در جمهوری اسلامی


 

نویسنده: محمد زاهدی اصل




 

از ضرورتهای جوامع کنونی بشر، وجود سازمانهای اجتماعی (1) و تشکیلات اداری و اجرائی است تا ضمن تأمین امنیت اجتماعی و حفاظت از حقوق انسان ها، امکان ارائه خدمت عمومی و اجتماعی را فراهم سازد. سازمان های اجتماعی در جوامع مختلف، به دلیل پیچیدگی مسائل اجتماعی و گسترش انواع و ابعاد نیازهای انسانی، روز به روز گسترده تر و متنوع تر شده و سیر تکامل و رشد خود را می پیمایند سازمان های مورد بحث از نظر سازمان دهی و تشکیلات و همچنین از لحاظ عملکرد، می توانند به گونه ای طراحی شوند که در ارتباط با مردم، مطلوب ترین وضعیت را بر پایه رضامندی مخاطبین بوجود آورند و یا برعکس.
در نظام اسلامی هدف از حکومت، متفاوت از هدف حکومتهای شرقی و غربی است چنانچه در مقدمه قانون اساسی به صراحت اعلام می شود که هدف از حکومت رشد دادن انسان در حرکت بسوی نظام الهی است تا زمینه بروز شکوفائی استعدادها به منظور تجلی ابعاد خداگونگی انسان فراهم آید و یکی از ابزارهای مهم در تحقق این هدف وجود تشکیلات اداری و ساختار اجرائی منسجم و کارآمد است که صالحان (انسانهای متعهد و متخصص) کارگزار و اداره کننده آن باشند و لذا قوه مجریه به دلیل اهمیت ویژه ای که در رابطه با اجرای احکام و مقررات اسلامی دارد بایستی راهگشای ایجاد جامعه ی اسلامی باشد، محصور شدن در هر نوع نظام دست و پاگیر، که وصول به این هدف را کند و یا خوشه دار کند، نفی می شود.
دولت اسلامی برای ارائه خدمات اجتماعی و تأمین نیازمندی های محرومان جامعه و تحقق تکافل اجتماعی، با بهره گیری از منابع مالی عظیم پیش بینی شده در قرآن کریم، سنت و دیگر متون اسلامی، نیازمند به راه اندازی نهادها و سازمان هائی است که از این طریق بتواند در جهت تحقق قسط و عدالت اجتماعی اقتصادی ایفای وظیفه کند. چنانچه می دانیم انقلاب صنعتی و توسعه روزافزون تکنولوژی و مسائل ناشی از آن در ابعاد مختلف، ایجاد سازمان های مربوط به خدمات اجتماعی و گسترش آنها را ضروری و اجتناب ناپذیر می سازد. بنابراین، امروزه تدبیر دولت ها در ایجاد مؤسسات رفاهی- اجتماعی منطبق با ویژگی های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی جامعه خود یک ضرورت است و لذا در کشور ما نیز در نیم قرن گذشته برای ارائه خدمات اجتماعی، نهادها و ارگان های مختلف دولتی- وابسته به دولت و خصوصی به وجود آمده و به مرور توسعه یافته اند و در حال حاضر بخشی از تشکیلات و نظام اداری و اجرائی جمهوی اسلامی ایران را به خود اختصاص می دهند. تنها برای انجام خدمات و برنامه های پیش بینی شده در اصل بیست و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که افتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی، درمانی و مراقبت های پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی که دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایت های مالی فوق را برای یک افراد کشور تأمین کند»، چندین سازمان و نهاد از جمله سازمان بهزیستی کشور، سازمان تأمین اجتماعی، سازمان تأمین خدمات درمانی، سازمان بازنشستگی، سازمان اوقاف، وزارت کار و امور اجتماعی، وزارت بهداشت و درمان، جمعیت هلال احمر، بنیاد شهید، کمیته امداد امام، جهاد سازندگی، بنیاد پانزده خرداد، بنیاد مهاجرین جنگ تحمیلی، بنیاد جانبازان و... مسئولیت دارند که تنها هماهنگی و همکاری پرتلاش و مشترک آنها می تواند موفقیت لازم در زمینه ی تکافل اجتماعی را ببار بیاورد.

بخش اول- مؤسسات خدمات اجتماعی و اقسام آن:

به طور کلی مؤسسات و خدمات اجتماعی را می توان در چند گروه زیر تقسیم بندی کرد:

1- سازمان های دولتی خدمات اجتماعی:

که در قالب تشکیلات رسمی دولت در زمینه تکافل اجتماعی ایفای وظیفه می کنند. در این گروه می توان از مؤسساتی نظیر سازمان بهزیستی کشور (وابسته به وزارت رفاه و تأمین اجتماعی، سازمان بازنشستگی (وابسته به وزارت رفاه تأمین اجتماعی)، سازمان اوقاف و امور خیریه (وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) و سازمان خدمات درمانی نام برد. لازم به ذکر است که این سازمان ها علی رغم وابستگی شان به یک وزارتخانه، از نظر تشکیلاتی و حقوقی، دارای استقلال نسبی هستند.

2- سازمان های مستقل خدمات اجتماعی:

در این زمینه می توان از سازمان های تأمین اجتماعی نام برد که به عنوان یک تشکیلات مستقل، مسئولیت مربوط به بیمه های اجتماعی را به اجرا درمی آورد. لازم به توضیح است چنین استقلالی بر اساس قانون تأمین اجتماعی مصوب 1354 علی رغم وابستگی کلان سازمان به وزارت راه محفوظ است. و همچنین جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران را نیز می توان در این ردیف قرار داد هر چند، این سازمان، بعد بین المللی نیز دارد و از لحاظ مقررات، با در نظر گرفتن قوانین جمهوری اسلامی ایران، تابع مقررات و مصوبات بین المللی است.

3- سازمان های عام المنفعه خدمات اجتماعی:

که می توان از دارالایتام ها، مراکز خیریه، صندوق های قرضه الحسنه و نظایر آن نام برد که معمولاً توسط افراد و گروه های خیرخواه و انسان دوست به وجود می آیند.
مجوز حوزه خدمات اجتماعی، معمولاً توسط سازمان بهزیستی کشور صادر می شود.

4- نهادهای انقلاب اسلامی:

که عموماً بعد از انقلاب به وجود آمده اند و به جهت ارتباط مستقیم این نهادها با موضوع کتاب، به مطالب مربوط به این نهادها خواهیم پرداخت و بحث راجع به سایر سازمان های خدمات اجتماعی را به موضوعاتی نظیر مدیریت اجتماعی، رفاه اجتماعی و تأمین اجتماعی واگذار می کنیم.

بخش دوم- ضرورت تشکیل نهادهای انقلاب اسلامی

برای نیل به اهداف پیش بینی شده در اصل سوم قانون اساسی که تکیه بر مواردی نظیر، تعلیم و تربیت رایگان، مشارکت مردم در امور مختلف، رفع فقر و محرومیت در زمینه های مختلف تغذیه، مسکن، بهداشت، تعمیم بیمه و بالاخره توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی دارد، اتخاذ تدابیر و اجرای طرح هائی ضرورت می نماید که ایجاد نهادهای منطبق با موازین حکومت اسلامی، تجدید و تحدید سازمان های رفاهی اجتماعی موجود و گذشته را طلب می کند تا بتواند در تحقق اصول هشتم، دهم، بیست و یکم، بیست و نهم و چهل و سوم قانون اساسی گام های مؤثر و قاطع بردارد. همان گونه که اشاره رفت انجام این مهم، به وسیله سازمان ها و مؤسسات دولتی مخصوصاً با توجه به بافت و ویژگی های آنها، به تنهائی امکان پذیر نبود مضافاً این که مسائل و مشکلات بعد از پیروزی انقلاب به ویژه جنگ تحمیلی و آثار و تبعات آن، ایجاد و گسترش نهادهای انقلاب اسلامی را با پشتوانه قوی و ایثار گونه امت مسلمان اجتناب ناپذیر می ساخت.
چنانچه می دانیم با پیروزی انقلاب اسلامی و بنا به ضرورتهای جامعه بعد از انقلاب سازمان های دولتی که اغلب، خود را اسیر در تاروپود نظام بورکراسی طاغوت می دیدند توان کافی در امکان پاسخگویی به مسایل و مشکلات موجود جامعه را نداشتند و انقلاب اداری به عنوان یکی از ابعاد انقلاب اسلامی، در زمانی کوتاه، امکان پذیر نبود احتیاج به بسیاری از مسائل جدید حاصل از شرایط انقلاب و نیز مرتفع ساختن پاره ای از مشکلات به جا مانده از گذشته و همچنین برای حفظ و حراست دستاوردهای انقلاب اسلامی، ارگانهایی با شالوده ای نوین و به دور از کاغذ بازی و مقررات دست و پا گیر اداری، یکی پس از دیگری شکل گرفت.

نهادهایی که بعد از انقلاب به وجود آمدند عبارتند از:

• کمیته امداد امام خمینی (ره)
• بنیاد شهید انقلاب اسلامی
• جهاد سازندگی (با ادغام در وزارت کشاورزی به جهاد کشاورزی تغییر نام داد)
• بنیاد مسکن انقلاب اسلامی
• سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
• کمیته های انقلاب اسلامی (ادغام با شهربانی و ژاندارمری و ایجاد نیروی انتظامی)
• بنیاد مستضعفین و جانبازان انقلاب اسلامی
• بنیاد پانزده خرداد
• بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی (که در سال 1371 وظایف آن به ستاد بازسازی مناطق جنگ زده محول شد)
• ستاد بسیج اقتصادی،
• دادگاه ها و دادستانی انقلاب اسلامی
• ستاد انقلاب فرهنگی (به شورایعالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد)
• ستاد آزادگان
• جهاد دانشگاهی
• انجمن های اسلامی
• شوراهای اسلامی کار
• سازمان های تبلیغات اسلامی و...
• شوراهای اسلامی شهر و روستا
علاوه بر نهادهای فوق برخی از سازمان های گذشته نیز با تغییر و تحول در برنامه و تشکیلات و وظایف و اهداف خود در کنار نهادهای انقلاب اسلامی قرار گرفتند که می توان موارد زیر را نام برد:
• بنیاد علوی (بنیاد پهلوی سابق)
• نهضت سواد آموزی (پیکار با بی سوادی سابق)
• سازمان بهزیستی (از ادغام سیزده سازمان قبل از انقلاب اسلامی)
• جمعیت هلال احمر (جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران سابق)
باید خاطرنشان ساخت که برخی از نهادهای انقلاب اسلامی، از قبیل سپاه پاسداران، کمیته ها و دادگاه ها و دادستانی انقلاب، ستاد انقلاب فرهنگی و نظایر آن وظیفه مستقیمی را در زمینه امور رفاهی اجتماعی جامعه عهده دار نیستند ولی چنانچه مطلع هستیم اثرات و ثمرات تلاش این قبیل نهادها، زمینه های مناسبی را برای به ثمر رسیدن تلاشهای سایر نهادها در جهت تأمین اجتماعی و قسط اسلامی فراهم می سازد.
به طور خلاصه ضرورت هایی که موجب پیدایش نهادهای انقلاب اسلامی شد عبارتست از:
1- بوروکراسی (به مفهوم حاکمیت مقررات دست و پاگیر اداری بر سازمان ها و مناسبات اداری) حاکم بر سازمان های خدمات اجتماعی قبل از انقلاب اسلامی.
2- عدم اعتماد مردم به نظام اداری بجا مانده از طاغوت، به ویژه این که بخشی از سازمان های رفاهی- اجتماعی سابق وابسته به خاندان دربار و رژیم گذشته بودند.
3- ناتوانی سازمان های خدمات اجتماعی در حل ریشه ای مسائل اجتماعی.
4- مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بجا مانده از نظام گذشته.
5- مسائل و معضلات ناشی از جنگ تحمیلی و محاصره اقتصادی و سیاست های سوء استکبار جهانی.
6- حراست از ارزش ها و دست آوردهای انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی.
7- تحقق اصول پیش بینی شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی و کمک به تأمین عدالت اقتصادی- اجتماعی و ایجاد قسط اسلامی در جامعه.

بخش سوم- ویژگی های نهادهای انقلاب اسلامی

برای رعایت اختصار در مباحث مربوط به این بخش، خصوصیات و ویژگی های نهادهای انقلاب اسلامی را با بیانی کلی و به شرح زیر عرضه می داریم.
1- عموماً بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تشکیل شده اند (هر چند نطفه برخی از آنها قبل از انقلاب بسته شده است)
2- از درون امت اسلامی و به صورت خود جوش، ایجاد شده اند و بنابراین، تشکیلاتی مردمی- اسلامی هستند. (هر چند در مواردی به بزرگ شدن حجم دولت منجر شده اند)
3- سرپرست این نهادها از سوی ولی امر و رهبریت انقلاب منصوب شده و یا نماینده رهبری که در آن نظارت مستمر و مستقیم دارد.
4- سلسله مراتب اداری و همچنین روابط رسمی و غیر رسمی در این نهادها، بر اساس تعهد و تخصص، دو معیار لازم و ملزوم به عنوان معیار و ملاک جذب نیرو و سپردن مسئولیت های مختلف است.
5- بودجه این نهادها غالباً از طریق وجوهات شرعی، کمک های داوطلبانه مردمی و همچنین کمک های نقدی و غیر نقدی دولت تأمین می شود.
6- خدمات و برنامه های این نهادها (به ویژه در زمینه تکافل اجتماعی) متوجه محروم ترین و نیازمندترین قشر جامعه است.
7- بودجه این نهادها از شمول دیوان محاسبات خارج و مشمول برنامه حسابرسی ویژه ای می باشد.
8- از شخصیت حقوقی مستقلی برخوردارند.
9- ارتباط بین تشکلات اجرائی (قوه مجریه) با این نهادها توسط یکی از معاونت های رئیس جمهور انجام می گیرد.
10- چون یکی از اهداف ایجاد این نهادها، مقابله و مبارزه با نظام اداری حاکم بر سازمان ها بوده است لذا جلوگیری از نفوذ بوروکراسی منفی در این نهادها به عنوان یک خصیصه و ویژگی برای آنها محسوب می شود که البته قضاوت در این خصوص نیازمند یک پژوهش جدی است.

پی نوشت :

1- Social Services Organizations

منبع مقاله :
زاهدی اصل، محمد؛ (1387)، مقدمه ای بر خدمات اجتماعی در اسلام، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، چاپ دوم