ولایتمداری شهید شیرودی
«اگر امام(ره) بگوید دو فرزند خود را در جلوی پای من قربانی کن من این کار را می کنم. چرا که می دانم امام اگر حرفی بگوید از روی برنامه و اصول است. ای مردم قدر امام را بدانید.»
شهید شیرودی در سخنرانی خود در میدان امام تنکابن فرمود:
وقتی به او خبر دادند خانه اش توسط یک میگ عراقی خراب شده و وسایلش از بین رفته است، خم به ابرو نیاورد وفرمود: «فدای سر امام» فقط پرسید؛ خانواده اش سالم هستند یا نه.
هویت ولایت مداری شهید شیرودی از زبان خواهر ایشان:
یکی از روزها که شهید شیرودی به مرخصی امده بود، به او گفتم: چرا وقتی به مرخصی می ایی زود به جبهه برمی گردی؟ بدان که خانواده ات نیز به شما نیاز دارند.
در جوابم گفت: زمانی که به مرخصی می ایم و به منزلم در کرمانشاه می روم وقتی نگاهم به عکس امام خمینی(ره) که روی دیوار است می افتد، ناخوداگاه حالتی به من دست می دهد که انگار امام با من حرف می زند و می گوید: چرا به خانه آمدی؟ جای تو در اینجا نیست باید به جبهه برگردی. به همین دلیل احساس شرم می کنم وقتی نگاهم به عکس امام می افتد. این است که نمی توانم زیاد در مرخصی باشم چون مسئولیت سنگینی بر دوش دارم.
منبع مقاله :
وبلاگ پرواز آخر
«اگر امام(ره) بگوید دو فرزند خود را در جلوی پای من قربانی کن من این کار را می کنم. چرا که می دانم امام اگر حرفی بگوید از روی برنامه و اصول است. ای مردم قدر امام را بدانید.»
شهید شیرودی در پاسخ به سؤال خبرنگار خارجی که در رابطه با محدوده جغرافیایی پروازهای آینده اش بود، می گوید:«بهتر است نقشه ی دنیا را نگاه کنید زیرا اگر امام خمینی فرمان دهد در هر نقطه جهان که مرکز کفر است بجنگم، حتی اگر پایتخت ممالک شما باشد، آنجا را به آتش می کشم.»
از قول من به امام بگویید:«امروز در جنگ، مکتب است که می جنگد نه تخصص.»
من نوکر آن کسی هستم که طرفدار امام باشد، من نوکر کسی هستم که مطیع و مقلد امام است و در غیر این صورت سرور آن کس هستم.وقتی به او خبر دادند خانه اش توسط یک میگ عراقی خراب شده و وسایلش از بین رفته است، خم به ابرو نیاورد وفرمود: «فدای سر امام» فقط پرسید؛ خانواده اش سالم هستند یا نه.
هویت ولایت مداری شهید شیرودی از زبان خواهر ایشان:
یکی از روزها که شهید شیرودی به مرخصی امده بود، به او گفتم: چرا وقتی به مرخصی می ایی زود به جبهه برمی گردی؟ بدان که خانواده ات نیز به شما نیاز دارند.
در جوابم گفت: زمانی که به مرخصی می ایم و به منزلم در کرمانشاه می روم وقتی نگاهم به عکس امام خمینی(ره) که روی دیوار است می افتد، ناخوداگاه حالتی به من دست می دهد که انگار امام با من حرف می زند و می گوید: چرا به خانه آمدی؟ جای تو در اینجا نیست باید به جبهه برگردی. به همین دلیل احساس شرم می کنم وقتی نگاهم به عکس امام می افتد. این است که نمی توانم زیاد در مرخصی باشم چون مسئولیت سنگینی بر دوش دارم.
منبع مقاله :
وبلاگ پرواز آخر
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}