مؤلف: سوزان پاپا
مترجم: حمیرا ثقفی



 

ما هنوز چیزهای زیادی را درباره ی اعتیاد نمی دانیم. یکی از بزرگترین پرسش ها آن است که چرا بعضی از اشخاص بیشتر از دیگران در معرض خطر معتاد شدن هستند. همه ی کسانی که تجربه ای از مصرف مواد اعتیادآور دارند، گرفتار نمی شوند، اما چنین به نظر می رسد که مغز بعضی از اشخاص آنان را به شکل به خصوصی نسبت به تغییرات ناشی از مصرف مواد اعتیادآور آسیب پذیر ساخته است. در این اشخاص احتمال زیادی وجود دارد که سوء مصرف مواد اعتیادآور به اعتیاد تبدیل شود. هنگامی که شخصی به این نقطه برسد، به ندرت می تواند بدون کمک اعتیاد خود را ترک کند.

چه کسی معتاد خواهد شد؟

به طور مشخص نمی توان پیش بینی کرد که چه کسانی معتاد خواهند شد یا چه کسانی معتاد نمی شوند، اما بعضی از عامل های خطرآفرینی که می توانند تعیین کنند احتمال معتاد شدن بیشتر چه کسانی را تهدید می کند، شناخته شده اند.
یکی از عامل های مهم، سنی است که شخص برای نخستین بار ماده ی اعتیادآور را مصرف می کند. به علت آن که مغز و بدن اشخاص جوان و همچنین نگرش آنان نسبت به زندگی در این سنین در حال تکوین است، خطر اعتیاد در کودکان و نوجوانان بیشتر از خطر آن برای بزرگسالان است. کودکان در مقایسه با بیشتر بزرگسالان، کنترل کمتری بر تکانه های عصبی خود دارند. اشخاصی که سیگار کشیدن یا مصرف الکل را در 15 سالگی آغاز می کنند، نسبت به کسانی که در 21 سالگی یا بالاتر شروع می کنند، با احتمال چندین برابر دچار مشکلات ناشی از اعتیاد می شوند. یکی از بررسی های اخیر ثابت کرده است که نوجوانان حتی اگر فقط روزی چند نخ سیگار بکشند می توانند تنها در ظرف مدت چند هفته به نیکوتین معتاد شوند، این مسئله یکی از علت های جلوگیری نهادهای دولتی از تبلیغ سیگار، به ویژه با هدف گرفتن نوجوانان است.
شخصیت افراد، عامل دیگری است که گرایش آنها را به اعتیاد تحت تأثی قرار می دهد. امروزه، بسیاری از مردم معتقدند که احتمالاً شخصیت های «خطرپذیر» (risk taker) بیشتر از دیگران مواد اعتیادآور را امتحان می کنند. در گذشته، کارشناسان بیش بینی می کردند که شخصیت های وسواسی و بی اراده آماده ترین افراد برای اعتیادند. به رغم کوشش های فراوانی که برای تعریف «شخصیت اعتیادطلب» انجام گرفته است، هنوز هیچ کس ثابت نکرده است که دقیقاً چنین شخصیتی چگونه است، یا اصولاً آیا چنین شخصیتی وجود دارد یا نه.
القاکننده ها و عامل های خطرآفرین دیگر به سختی قابل تشخیص اند. اصرار همسالان برای امتحان کردن یا مصرف مواد اعتیادآور و نیز بسیاری از تأثیرهای ناشی از وضعیت زندگی خانوادگی از آن جمله اند. کودکانی که در خانواده هایشان افراد مصرف کننده ی مواد را می بینند، احتمال زیادی وجود دارد که خودشان نیز مصرف کننده ی مواد شوند. این رابطه به ویژه در میان الکلی ها بارزتر است. به نظر می رسد که بخشی از این ارتباط ناشی از اثرات ژنتیکی باشد، اما نشان داده شده است که اشخاصی که با یکدیگر وابستگی زیست شناختی ندارند - مثلاً، خانواده هایی متشکل از ناپدری، نامادری و یا فرزندخوانده - نیز تحت تأثیر یکدیگر قرار می گیرند. بخشی از این عوامل خطرآفرین نیز می تواند ناشی از آن باشد که در چنین خانواده هایی احتمال کم توجهی یا سوء رفتار با فرزندان افزایش می یابد.
به نظر می رسد که تجربه های ضربه زننده یا سوء استفاده هایی که در کودکی اتفاق می افتند عملاً سبب ایجاد تغییراتی، نه تنها در رفتار، بلکه در نمو مغز می شوند. هنگامی که میمون ها در نوزادی مورد بی توجهی یا بدرفتاری قرار می گیرند، در بزرگسالی بیش از حد پرخاشگر و دردسرآفرین می شوند. اگر برای چنین جانورانی که مورد بدرفتاری قرار گرفته اند، فرصتی فراهم شود، به مقدار بسیار زیادی الکل می نوشند. در مغز این میمون ها ناقل عصبی سروتونین، ترازی پایین تری نسبت به اندازه ی طبیعی دارد. این تغییرات همچنین می توانند خطر اعتیاد را بیافزایند.

نقشی که ژن ها ایفا می کنند

پژوهش اخیر نشان داده است که به علت نوعی تمایل ژنتیکی، در مغز بعضی از مردم پاسخ مثبتی نسبت به دریافت مواد اعتیادآور ایجاد می شود، در نتیجه احتمال معتاد شدن این اشخاص بیشتر است. چندین ژن متفاوت در رابطه با معتاد شدن به نیکوتین، کوکائین، و الکل، یافت شده اند احتمال اعتیاد کودکان اشخاص معتاد به این مواد نیز بالاتر است.
آیا این مطلب بدین معنی است که اگر چنین ژن هایی دارید، محکومید که یک معتاد باشید؟ مطلقاً چنین نیست. رفتار مخلوط پیچیده ای از ژن ها، محیط، تجربه، و گزینش شخصی است. گرایش های ژنتیکی کسی را مجبور به مصرف الکل، سیگار کشیدن، یا مصرف مواد مخدر نمی کنند. آنها فقط بر آنچه بعد از مصرف مواد اعتیادآور بر سر نورون ها می آید، تأثیر می گذارند. بسیاری از مردمی که «ژن های الکلی شدن (alcoholism genes)» را دارند، الکل می نوشند ولی به آن معتاد نمی شوند. این ژن ها تنها موجب افزایش گرایش برای گسترش رفتارهای اعتیادآور می شوند.
اعتیاد هولناک است. آیا فقط با امتحان کردن یک ماده ی اعتیادآور، به آن معتاد خواهید شد؟ تقریباً می توان گفت که قطعاً چنین نیست، اگرچه بعضی از پژوهشگران معتقدند که برای اشخاصی معین و به وسیله ی موادی معین، «اعتیاد آنی» نیز امکان پذیر است. اما اعتیاد تقریباً همیشه در اثر مصرف مکرر و طولانی مدت قطعی می شود. چگونه می توانید مطمئن باشید که معتاد نمی شوید؟ خوب، تنها یک روش مطمئن وجود دارد اگر هرگز مصرف مواد اعتیادآور را آغاز نکنید؛ غیر ممکن است که به آنها معتاد شوید.

تشخیص اعتیاد

کسی که از مواد اعتیادآور - حتی به مقدار زیاد - استفاده کند، لزوماً معتاد نیست. کلید تشخیص اعتیاد آن است که مصرف کننده نمی تواند مصرف آن ماده را برای زمانی طولانی کنترل کند. بیشتر وقت ها، یک معتاد وجود مشکل را نمی پذیرد. این وضعیت انکار نامیده می شود، و در میان معتادان بسیار متداول است. بسیاری از اشخاص معتاد واقعاً فکر می کنند هر زمان که بخواهند می توانند ترک کنند. اما کسی که واقعاً دچار اعتیاد شده باشد معمولاً خود به تنهایی قادر به ترک آن نیست. اجبار به مصرف ماده ای که به آن معتادند، در پی فرمان بیوشیمی خود مغز، بیش از اندازه قدرتمند است. این مسئله بدان معنی نیست که غلبه بر اعتیاد ناممکن است؛ چون بسیار از مردم در کنترل اعتیاد موفق بوده اند. در واقع عده ی کمی از اشخاص غیرعادی می توانند به تنهایی بر اعتیاد خود غلبه کنند، اما بیشتر معتادان به درمان نیاز دارند، این درمان شامل کمک گرفتن از اعضای خانواده، دوستان، و معمولاً پزشک یا مشاور است.
ترک اعتیاد ممکن است فزایندی طولانی و سخت باشد. نخستین - و مهم ترین گام - تشخیص این مشکل و اذعان به تمایل در غلبه کردن بر آن است. سپس برای بهبودی، معتاد باید از چیزی دست بکشد که در همه ی لحظه های بیداری شان روی آن متمرکز بوده است.

نشانگان ترک

نخستین پیامد ترک ماده ای اعتیادآور نشانگان ترک است. دوره ی ترک زمانی است که در طی آن بدن می کوشد که اعمال خود را بدون حضور ماده ی اعتیادآور دوباره تنظیم کند. وابستگی به ماده ی اعتیادآور باعث می شود، که دوره ی ترک برای معتاد و مراقبین او، زمانی به شدت دردناک و ناخوشایند باشد.
با مصرف ماده ی اعتیادآور، مقدار بسیار زیادی دوپامین چرخه ی لذت را فرامی گیرد. ممکن است احساس خوبی داشته باشید، اما در واقع سلول های عصبی مغزتان برای اصلاح این عدم توازن به شدت تقلا می کنند. پس، هنگامی که ماده ی اعتیادآور حضور ندارد، تراز دوپامین به شدت افت می کند، و همچنین ناقل های عصبی دیگر نیز دچار عدم توازن می شوند. در این صورت احساس بسیار بدی پیدا می کنید.
نشانگان ترک برای مواد اعتیادآور گوناگون، بسته به این که بر کدام ناقل های عصبی اثر می گذارند، متفاوت است، اما می توانند شامل تهوع، لرز، عرق کردن، توهم، تشنج، حالت عصبی، اضطراب، سردرد، افسردگی، حساسیت فوق العاده به درد، اسهال، بی خوابی، و تکان خوردن های غیرقابل کنترل باشند. برای برخی از مواد اعتیادآور معین، نشانگان ترک ممکن است حتی مادام العمر باشد.
معتادی که می کوشد ترک کند، در حال پشت سر گذاشتن سم زدایی است که معمولاً از چند روز تا یک هفته طول می کشد، فرد معتاد در این مدت از نشانگان ترک رنج خواهد برد. در طی این زمان، بدن معتاد از ماده ی اعتیادآور کاملاً پاک می شود. یک معتاد پس از پایان سم زدایی، هنوز هفته ها، یا حتی ماه ها ناراحتی جسمی و روانی در پیش رو خواهد داشت.
سم زدایی معمولاً با نظارت پزشکی انجام می شود. گاهی وقت ها برنامه های سم زدایی مستقیماً به درمان دارویی و برنامه های توان بخشی پیوست می شوند، بنابراین به محض آن که بدن معتاد «پاک» می شود، این روش های حمایت کننده آن را همان طور پاک نگه خواهند داشت.

حمایت اجتماعی برای بهبودی

یکی از مهم ترین کمک هایی که معتاد می تواند دریافت کند، محبت و حمایت از سوی دوستان و خانواده است. برای نجات از اعتیاد لازم است که معتاد اعتماد به نفس خود را از نو بسازد و الگوهای سالمی از زندگی را بیاموزد. که این الگوها قادرند جایگزین الگوهای قبلی که بر اساس مواد اعتیادآور بودند، شوند.

نقش پژوهش و پزشکی در درمان اعتیاد

دانشمندان تلاش می کنند تا با یافتن داروها و شکل هایی از ژن درمانی، بتوانند به اشخاص در غلبه بر اعتیاد کمک کنند. در حالی که مشاوره و حمایت برای بهبودی معتاد ضروری اند، مشکل اصلی در معتادان این است که محیط شیمیایی مغز تغییر کرده است. با شناختن بهتر اثرهای اعتیاد بر شبکه ی عصبی، احتمال استفاده از داروها در جهت کمک به رفع تغییرات زیانبار حاصل از مواد اعتیادآور بیشتر می شود. اما، تاکنون به چنین داروهایی دست نیافته اند. برای هر دو روش درمان فوق پژوهش های دقیقی لازم است، زیرا چنین داروهایی خود از مواد اعتیادآورند، و همچنین این که دست کاری ژن ها ممکن است نتایجی غیرقابل پیش بینی به بار آورند. اما، به نظر می رسد که این مسیر پژوهش بسیار نویدبخش باشد.

از کجا کمک بگیریم

خوشبختانه مکان هایی برای کمک به معتادان وجود دارند. نخستین گام مهم آن است که خود معتاد وجود مشکل را بپذیرد. فهرست مختصری از مکان هایی که می توان از آنها کمک گرفت در پایین آمده است:
* مشاور مدرسه
* پزشک یا پرستار
* بیمارستان
منبع مقاله :
پاپا، سوزان؛ (1385)، شگفتیهای مغز (اعتیاد)، ترجمه ی حمیرا ثقفی، تهران: مؤسسه فرهنگی فاطمی، چاپ اول