نویسنده: سید محمدهادی مجیدی




 


استفاده از موسیقی مهمترین ابزار این فرقه در جهت تبلیغ عقاید خود و نیز تحت تأثیر قرار دادن جامعه به خصوص قشر جوان می باشد. گاه این گروه ها خود اذعان می کنند که شیطان پرست هستند و برخی از آنان این ادعا را ندارند ولی در راستای تضعیف بنیان های ارزشی و دینی و تبلیغ افعال شیطانی می پردازند.
در حال حاضر گروه متال با قدیمی شدن علاقه به رپ در ایران، طرفداران بیشتری را به خود جذب نموده است.

موسیقی رپ

فرهنگی که به جوانان سیاه و اقشار فقیر در جوامع غرب تعلق دارد. از آمریکا سرچشمه گرفته و شورشگران سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داده است. موسیقی رپ از تکامل اشکال دیگری از موسیقی سیاهان در محله های فقیرنشین برانکس نیویورک و تا حدودی هارلم شکل گرفته است. این محلات، نقطه تمرکز گروههائی از سیاهان است که سالها پیش تحت شرایط فلاکت بار اقتصادی مجبور به مهاجرت از ایالات جنوبی به شهرهای بزرگ نظیر نیویورک شدند.
اواخر دهه 1960، در شهرهای بزرگ آمریکا تضادهای طبقاتی میان سیاهان با بورژوازی امپریالیستی و پایه های اجتماعی آن شدت یافته بود. بین محلات فقیرنشین سیاهان با سایر نقاط شهر نیویورک، چیزی شبیه به خط مرزی وجود داشت که شاهد درگیری میان دسته های متشکل سفیدهای نژاد پرست و پلیس از یک طرف با گروه های جوانان سیاه بود. گروه های رپ از دل همین تشکلات شورشی سیاهان شکل گرفت.
در سالهای نخستین شکل گیری رپ، با دخالت قدرتمندان، هدف های سیاسی و اجتماعی گروه های سیاهپوست، دستخوش تحریف گردید و درنتیجه به ابزاری برای سیاستمداران و صهیونیسم تبدیل شد.
در طول مدتیکه رپ شکل می گرفت، عناوین مختلفی از این نوع موسیقی توسط موزیسین ها به وجود آمد که با پیوستن خوانندگان معروف به این گروه، موسیقی رپ طرفداران زیادی را به خود جلب و جذب نمود. اکنون رپ نسبت به گروه های دیگر طرفداران بیشتری دارد و جوانان علاقمند، به موسیقی آن گوش می دهند و براساس مدل هایی که به آنها القا می شود، لباس می پوشند و آرایش های ظاهری رپ را برمی گزینند. شلوارهایی که گشادی آن بر روی زمین کشیده می شود، مانتوهایی با آستین های بلند، موهای روغن زده و چسبیده بر سر، عینک های دودی با قالب فلزی، خط ریش پایین تر از گوش پسران و روسری های کوچک و معمولاً سفید رنگ دختران، ویژگی ظاهری گروه رپ است.
برخی از گروههای زیر مجموعه رپ عبارتند از:

ACE OF BASE

که در سبک موسیقی پاپ از سال 1988 در آمریکا و اروپا برنامه اجرا می کنند و اعضای این گروه چهار خواننده سیاهپوست هستند که محور اشعارشان پیرامون عشق و روابط آزاد غیراخلاقی است.

NEW KIDS OF THE BLACK

آهنگ های آنها بسیار تند و با مضامینی درباره ی عشق و زندگی اجرا می کنند.

موسیقی متال

موسیقی متال دارای زیرمجموعه های زیادی است که برخی از آنان جز مهمترین گروه های شیطان پرست محسوب می شوند.
مانند: هوی متال و بلک متال و...

DEATH METAL

مرگ، یگانه حقیقتی است که راه فراری از آن نیست. ایده ی مرگ در نزد شیطان پرستان به دو دسته تقسیم می شود. دسته ی اول کسانی که خودآگاهانه مرگ و ماندن در جهنم را ترجیح می دهند. دسته ی دوم کسانی که منکر مرگ می شوند و بر این گمانند که پرستش شیطان کفایت می کند تا آنان را از چنگال مرگ رهایی بخشد و عمری جاودان نصیب آنان گرداند.

BLACK METAL

بلک متال در نروژ از زمانی پدید آمد که نئو وایکینگ های نروژ در جستجوی راه و وسیله ای برای نابود کردن مسیحیت در نروژ و بعد در تمام دنیا بودند و در این راه انسان های بسیاری را کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند و بلک متال را تا نهایت نواختند که شاید خدای تاریک پاگان ها باز گردد.
بازدیدکنندگان و توریست ها، از نروژ به عنوان کشور حماسه ها و افسانه ها یاد می کنند. در یکی از خانه های مرکز شهر اسلو و در یک اتاق شش ضلعی، گروه mayhem به عنوان صلیب های شکست، نازی بالای سر، به همراه صلیب های برعکس و شمشیر وایکینگ ها که به در و دیوار آویزان شده، دیده می شود. Hell hammer در حال حاضر تنها عضو باقی مانده از اعضای تشکیل دهنده ی گروه است. پایه و اساس این موسیقی در اوایل دهه هشتاد شکل گرفت. نظر مشترک اعضای بلک متال این است که مسیحیت در سال 995 بعد از میلاد توسط olaf tryggvason به نروژ آمد. آنها طلا و نقره ی مردم را به غارت بردند و برای اجرای قدرت شان دین جدید را به مردم نروژ خوراندند. قلعه های پاگان ها را آتش زدند و مردم را سر دو راهی مسیح یا مرگ قرار دادند و مبلغان تبلیغ می کردند که با مسیحی شدن به خدا نزدیک می شوند.
پروفسور tormod engelsviken می گوید: «الان در زمانی شبیه قرون وسطی هستیم و این بار پاگان ها در مقابل مسیحیان قرار گرفته اند که هر دو طرف در عقایدشان بسیار دقیق هستند». او اعتقاد دارد نروژیان دین روحانی و واقعی می خواهند و می گوید: «این حرکت و جنبش پاگان ها نوعی خون خواهی و انتقام از خشونت مسیحیان است. وایکینگ ها در زمان آمدن مسیحیت ساکت بودند و به مرور زمان از بین رفتند، ولی الان نوبت نئو وایکینگ است.»
منبع مقاله :
مجیدی، سید محمدهادی، (1389)، جن، شیطان، روح در نگاه عارفان بزرگ، تهران: ماشی، چاپ دوم