در همان روزهای سخت جنگ در کردستان که نیروی زمینی ارتش تحت امر شهید صیاد شیرازی برخی از توپ های خود را پشت کمپرسی مستقر کرده و در عملیات علیه ضدانقلاب های تجزیه طلب بکار به عنوان توپخانه متحرک بکار می برد هنوز بسیاری از شرکت های سازنده توپ در دنیا مشغول طراحی توپهای خودکششی کامیونی نشده بودند.
با گسترده شدن کاربرد تفنگ های سرپُر در دست پیاده نظام و تأثیر آن بر سرنوشت جنگ ها، فرماندهان به فکر داشتن سلاحی با برد و قدرت بیشتر بودند. از اینرو صنعتگران به ساخت سلاح مورد نظر همت گماشتند که به آن توپ گفته شد.
هر چند اثر توپ بر روند جنگ ها بسیار چشمگیر بود اما توپ ها وسائلی سنگین بوده و برای حمل و نقل آنها نیاز به اسب و نفرات زیادی بود. در میدان جنگ نیز در صورت پیشروی سریع نیروها یا عقب نشینی، جابجایی سریع توپها دشوار بوده و معمولاً برجا باقی می ماندند.

یک نمونه توپ سرپُر قدیمی
با ظهور توپ های نوین در اوائل قرن بیستم که دارای برد زیادی بودند بخشی از مشکل بالا حل شد اما همچنان حمل و نقل این توپها نیاز به بکارگیری واحدهای لجستیکی داشت. با در نظر داشتن این مسائل و شکوفایی پدیده ای به نام تانک، توپ های خودکششی ساخته شدند که در ابتدا بر روی شاسی خودروهای زرهی سوار شدند. بدین ترتیب تا حدود زیادی مشکل حمل و نقل این توپها حل شد و قدرت تحرک بالاتری حاصل شد.
با پیشرفت های بیشتر در صنعت نظامی و حضور توپ های خودکششی در جنگ ها باز هم چند مشکل خودنمایی می کرد. مهمترین مشکل حمل و نقل این توپ ها در جاده ها بود. این توپ ها با توجه به یکسانی سامانه حرکتی با تانک ها با استفاده از شنی روی زمین حرکت می کنند. هر چند این سامانه حرکتی برای محیط هایی چون دشت به عنوان زمین ناهموار و شنزار بسیار مناسب است اما سرعت حرکت بر روی جاده را بسیار محدود می کند به طوری که سرعت اغلب این توپ ها کمتر از 55 کیلومتر بر ساعت است. البته حرکت خودروهای شنی دار بر روی جاده ها باعث آسیب دیدن آن شده و در اکثر موارد این توپ های شنی دار بر روی یک تریلی حمل می شوند که خود مشکل دیگری از نظر لجستیکی به حساب می آید.
مسئله دیگری که در اغلب توپ های خودکششی سابق وجود دارد وزن زیاد این توپ ها است که به سنگینی شاسی خودروی زرهی برمی گردد. این مسئله باعث می شود تا امکان حمل و نقل بیشتر نمونه های این توپها توسط اغلب هواپیماهای باری ناممکن باشد و تنها هواپیماهای غول پیکر آن هم به تعداد بسیار کم بتوانند این سلاح ها را در صورت لزوم جابجا کنند. نمونه های مختلف این توپها وزنهایی از 38 تا 55 تن دارند، هر چند که نمونه های اندکی نیز با وزن کمتر از 30 تن در بین آنها دیده می شود.

Pzh-2000 آلمانی با جرم 55800 کیلوگرم در حال ورود به آنتونف-124
مشکل حمل و نقل و همچنین وزن باعث شد تا سازندگان به فکر استقرار توپ ها بر روی کامیون و خودروهای زرهی چرخدار بی افتند که ما در ادامه به توپ های نصب شده بر روی کامیون می پردازیم.
با نصب توپ ها بر روی کامیون مشکل حمل و نقل تا حدود بسیار زیادی حل شد و این توپهای کامیونی می توانند به راحتی در تمامی جاده ها تردد کرده و با بیشینه سرعت بالاتری نیز حرکت کنند. بنابراین قابلیت تحرک یگان های توپخانه به عنوان یک واحد پشتیبانی مؤثر بسیار بهبود پیدا می کند و ضرورت نیاز به یک تریلی برای نقل و انتقال توپ ها از بین می رود.
مزیت دیگری نیز برای توپ های کامیونی قابل ذکر است که به مدد همین قدرت تحرک بالاتر پدید آمده است. مدتها است که نیروهای زمینی برای یافتن محل استقرار توپخانه دشمن از رادار استفاده می کنند. این رادارهای پس از کشف مسیر حرکت بالستیکی گلوله با استفاده از رایانه به تعیین محل پرتاب می پردازند و مختصات تعیین شده به واحدهای زمینی و هوایی داده می شود تا با سلاح های در دسترس به خصوص توپخانه دوربرد، نقطه مورد نظر را زیر آتش بگیرند. بنابراین امروزه خود توپ ها درمعرض آتش همنوعان خود قرار گرفته اند و این در حالی است که قیمت توپهای کششی 155 میلیمتری تولید شده در برخی کشورهای در حال توسعه به یک میلیون دلار رسیده و توپ های مستقر بر شاسی زرهی نیز قیمت های چند میلیون دلاری دارند. در اینجا مزیت دیگر توپ های کامیونی آشکار می شود که با توجه به قدرت تحرک بالا می توانند پس از شلیک با شتاب بالایی از آن نقطه به راه افتاده و در چند ثانیه خود را به موقعیت دیگری برسانند که می تواند در بین چند تپه مصنوعی برای در امان ماندن از اثرات انفجار گلوله دشمن باشد. بنابراین احتمال نابودی این وسائل ارزشمند و گران قیمت کاهش می یابد در حالیکه از حجم آتش مورد نیاز برای پشتیبانی نیروهای خودی چندان کاسته نمی شود.
کشورهای مختلفی اقدام به طراحی و ساخت چنین توپهایی کرده اند که سوئد، فرانسه و چین از آن جمله اند. «آرچر» که ساخت بوفورس سوئد است با بهره گیری از یک توپ 155 میلیمتری دارای 30 تن وزن و سرعتی معادل 70 کیلومتر بر ساعت است.

آرچر
همانطور که در ابتدای مطلب ذکر کردیم تاریخچه استفاده از توپهای مستقر بر کامیون در ایران به سالهای ابتدایی پس از انقلاب بازمی گردد. در گرماگرم درگیری هایی که به خیال بیگانگان می رفت تا باعث تجزیه خاک ایران اسلامی شده و حداقل باعث مشغول شدن و اتلاف توان نیروهای انقلابی می شد ذهن خلاق همین نیروها با درک نیاز تاکتیکی به توپخانه پرتحرک با هدایت شهید صیاد شیرازی اقدام به استقرار توپهای تاکتیکی در بخش بار کمپرسی های در اختیار خود نمودند که در عملیات ها مورد استفاده قرار گرفت. با این تدبیر ضمن افزایش تحرک واحدهای توپخانه برای پشتیبانی تا حدودی حفاظت از قبضه توپ نیز به عمل می آمد.
سالها پس از جنگ و با پیشرفت صنعت دفاعی کشور و رسیدن به توانمندی های بسیار بالای علمی و صنعتی در آخرین هفته های سال گذشته نمونه مهندسی توپ خودکششی 155 میلیمتری چرخدار ساخت صنایع دفاعی کشورمان رونمایی شد. سلاح به کار رفته در این مجموعه همان توپ 155 میلیمتری HM-41 ایران است و کامیون مورد استفاده نیز قبلآً برای حمل سلاح های دیگری چون راکت انداز 40 تایی استفاده شده بود. بنابراین با ترکیب دو وسیله موجود برای رفع یک نیاز فعلی، وسیله ای جدید با مزیت های تاکتیکی متفاوت پدید آمده است.

توپ خودکششی چرخدار ایرانی
این توپ خودکششی توان حرکت با سرعت بالای 65 کیلومتر بر ساعت را دارد و با قابلیت های سامانه تعلیق کامیون مورد استفاده امکان حرکت در زمین های ناهموار نیز برای آن وجود دارد. دوربین تیر مستقیم، سامانه دید در شب برای راننده و سامانه NBC(حفاظت در برابر حملات ش.م.ه.) نیز از جمله امکانات آن است که به کمک این سامانه ها قابلیت های عملیاتی آن بیشتر نیز شده است.
توپ استفاده شده یک سلاح استاندارد در نیروهای مسلح کشورمان است که در نتیجه این انتخاب نیاز به طراحی و تولید توپ جدید برای این کاربری از بین رفته و در هزینه ها بسیار صرفه جویی شده است. این توپ با مهمات معمولی بردی در حدود 30 کیلومتر داشته و با بهره گیری از گلوله هایی با فناوری بیس بلید و یا راکتی به بردهای بیش از 40 کیلومتر نیز دست می یابد.
نکته ای که باید به آن توجه داشت مسئله گلوله گذاری مجدد در این توپ است که فعلاً به صورت غیرخودکار و دستی است. با توجه به نیاز به نواخت تیر بالاتر و کاهش خدمه مورد نیاز و استقرار توپ در ارتفاع حدود 2 متری از زمین روی کامیون لازم است تا در آینده این توپ به سامانه گلوله گذار خودکار مجهز شود تا کارایی عملیاتی آن به حد نهایی خود برسد. البته با اعلام اینکه این سامانه رونمایی شده نمونه مهندسی بوده این احتمال تقویت می شود که در نمونه تولیدی شاهد بکارگیری سامانه تغذیه خودکار توپ باشیم در این صورت نواخت تیر نیز از میزان فعلی 4 شلیک در دقیقه نیز بیشتر خواهد شد. سامانه القای گرا بر روی قبضه توپ نیز از جمله تجهیزاتی است که به افزایش سرعت عمل این توپ منجر خواهد شد که ساخت توپ های تمام خودکار 100 میلیمتری پدافند هوایی در کشور نشان از وجود توانمندی بکارگیری چنین تجهیزاتی بر روی توپ های سنگین دارد.
با توجه به توانمندی های بالای هواپیماهای بدون سرنشین کشور در امور شناسایی و هدفگیری و توانایی ارسال موقعیت اهداف، برقراری خط ارتباط داده ای بین پهپادها و این توپ به افزایش چشمگیر کارایی عملیاتی آن منجر خواهد شد. با این امکان، به محض شناسایی و هدفگیری اهداف با فرستاده شدن اطلاعات به توپ شلیک دقیقی انجام شده و آتش پشتیبانی توپخانه ای مؤثری فراهم خواهد شد.

توپ خودکششی چرخدار ایرانی
آخرین نکته ای که درباره این سلاح می توان ذکر کرد بکارگیری گلوله های هدایت شوند و هوشمند است که در مصاحبه های مسئولین دفاعی کشور و فرماندهان به آن اشاره شده است. این نوع گلوله ها که از توپ های موجود در کشور قابل شلیک هستند قابل هدایت و هوشمند بوده و بنابراین ضمن افزایش چشمگیر دقت شلیک، توانایی ضربه زدن به اهداف متحرک را نیز فراهم می آورند. همچنین با توجه به میزان هوشمندی این گلوله ها ممکن است توانایی تشخیص اهداف متنوع نیز برای آنها ایجاد شده باشد که در نمونه های خارجی این گلوله ها هم وجود دارد.
برخورداری نیروهای زمینی کشورمان از یک توپ خودکششی کامیونی که به امکانات ذکر شده و گلوله های دوربرد و هوشمند مجهز باشد بی شک توانایی این نیروها را در دفاع در برابر حمله واحدهای زمینی دشمن و همچنین حمایت از نیروهای خودی با آتش پشتیبانی مؤثر و دقیق در فضای نبردهای مدرن افزایش داده و توانمندی آنها را در مواجه با تهدیدات متنوع بسیار افزایش می دهد.
منبع مقاله :
سایت مشرق