اسناد و مکاتبات آیت الله حاج سیدعبدالحسین لاری
اشاره: در این مقاله، نظر به اهمیت اسناد در مطالعات تاریخی، ابتدا مبحثی درباره جایگاه اسناد و سابقه پیدایش علم مطالعه اسناد مطرح می شود و در ادامه یکی از تألیفاتی که به جمع آوری، تنظیم و تدوین اسناد مربوط به آیت الله حاج سید عبدالحسین لاری از روحانیون مبارز عصر مشروطه پرداخته و الگوی مناسبی را در این خصوص ارائه کرده است، معرفی می شود.
اهمیت و جایگاه اسناد در مطالعات تاریخی
در میان منابع تاریخی، اعم از منابع مکتوب و غیرمکتوب، اسناد و مدارک آرشیوی جایگاه مهمی دارند. اسناد یکی از وسایل اطلاعات و اخبار محسوب می شوند و مورخان را در شناخت وقایع و ماهیت اصیل رویدادهای تاریخی کمک بسیار می کنند. اگر منابع تاریخی را در یک تقسیم بندی کلی به دو دسته منابع مکتوب (گزارش ها)و منابع غیرمکتوب (آثار و ابنیه) تقسیم کنیم؛ (زرین کوب، ص 142) منابع مکتوب خود به دو دسته اسناد و کتب تاریخی تقسیم می شوند. در این بین، اهمیت اسناد از این جهت که در خصوص وقایع تاریخی نوشته شده اند و به اصطلاح در متن واقعه بوده اند و جزئی از پدیده تاریخی محسوب می شوند، از کتب بیشتر است. زیرا کتب دوباره پدیده تاریخی نوشته شده است و لذا در مقایسه با سند فاصله بیشتری با پدیده تاریخی دارد و به همان میزان از واقعیت دورتر است. البته باید در نظر داشت که اهمیت بیشتر سند در مقایسه با کتاب بدان معنا نیست که هرگونه اطلاعاتی که از اسناد به دست می آوریم؛ کاملاً مورد اطمینان است. اطلاعات موجود در اسناد نیز ممکن است با حب و بغض و بر پایه منافع شخصی، گروهی، حزبی، سیاسی و اقتصادی نوشته شده باشد و به علاوه، در راستای چنین منافعی تحریف یا قلب شده باشد. همین طور در هنگام مطالعه پیرامون یک دوره تاریخی ممکن است واقعه بی اهمیتی در سند نقل شده باشد و نظر به اهمیت بیشتر اسناد، مورخ آن را به عنوان یک واقعه مهم به کار گیرد و در تحلیل آن دوره دچار اشتباه شود. در این خصوص، با بهره گیری از شیوه های نقد تاریخی و علم مطالعه اسناد، نخست باید ماهیت اصیل رویدادها را شناخت و آنگاه از آنها استفاده کرد.با همه اینها، باید در نظر داشت که اسناد، گنجینه ای تمام نشدنی از اطلاعات و اخبار به شمار می آیند که سوابق فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و قضایی هر جامعه ای را دقیق تر بیان می کند و به یک روایت، جزئی از هویت هر قوم و ملتی به حساب می آیند. اسناد، که معمولاً در هنگام تحریر در جهت پاسخگویی به نیازهای عملی جامعه به وجود آمده اند و فلسفه پیدایش آنها صرفاً آگاه کردن نسل حاضر و آینده جامعه از وقوع رخدادها نبوده است، به شیوه های گوناگونی حاصل شده اند. مکتوب کردن تصمیمات و فرامین طبقه حاکمه و مسئولان بلندپایه جامعه، که با گذشت زمان مقادیر عظیمی از منابع اسنادی فراهم می نمود، پیچیدگی ساختار جوامع که حوزه نفوذ و فعالیت دولت ها را گسترش می داد و با گسترش دیوان سالاری و بسط نظام بوروکراسی، راه افزایش مدارک اسنادی را هموار می کرد، رشد تجارت و فعالیت های اقتصادی، که با خود پیدایش پیمان نامه ها و میثاق ها و اسناد اعتباری را به همراه می آورد و علاقه مندی مردم عادی به ثبت و ضبط اسناد اقتصادی و حقوقی خویش، تمامی، توده عظیمی از اسناد مکتوب را بر جای گذاشته اند. با وجود این که اسنادی از این قبیل در تمامی ادوار تاریخی وجود داشته و بعضاً بایگانی شده و در مراکز حکومتی نگهداری می شده اند، اما مورخان به ندرت به این دسته از منابع اطلاعاتی توجه کرده اند و تا قبل از قرون جدید، اهتمام ویژه ای در این زمینه به خرج نداده اند. مورخین عهود قدیم، قبل از هر چیز، در این فکر بوده اند که یادبود حوادث مهم زندگی ملت ها و یا رفتار و خلق و خوی بزرگان را به شکل ادیبانه ای به آیندگان منتقل کنند و لذا کمتر از منابع آرشیوی و اسناد ضبط شده استفاده کرده اند. (ساماران، ج2، ص 228) این در حالی است که تنها مورخین هستند که می توانند با شناخت شرایط تاریخی عصری که اسناد در آن نوشته شده اند، صحت و سقم آنها را تعیین کنند و با به کارگیری اسناد در مطالعات تاریخی، زمینه های رشد بیشتر دانش تاریخ را هموار نمایند.
مطالعه اسناد به عنوان دانشی که زاده واکنش روحیه انتقادی مورخین و محققین در رویارویی با اسناد و مدارک قدیمی برای بهره گیری صحیح از آنهاست، از قرن 17 م. مورد توجه قرار گرفت. اومانیست ها و محققین عصر رنسانس، در جریان مباحثات قضایی یا مشاجرات سیاسی و مذهبی، به نقد اسناد دوران گذشته پرداختند (همان، ص 231) و با وضع اصطلاح «دیپلم Diplome» برای این اسناد «علم مطالعه اسناد Diplomatic/Diplomatique» را بنا نهادند. در این بین، سهم کسانی مانند «پاپن بروک» Daniel Van papen Broch (1714 -1628م) هلندی و مهم تر «ژان مابیون Jan Mabillon» (1707 -1632م) فرانسوی که وی را مؤسس علم مطالعه اسناد برشمرده اند، از دیگران بیشتر بود (همان، ص 38-233). با این حال بهره گیری از اسناد و مدارک آرشیوی، حتی در دوران قرون وسطی نیز مورد نظر برخی محققین بوده و گاه از این گونه منابع بهره برداری کرده اند(همان، ص 29-228).
در تاریخ ایران نیز، که بنا بر ملاحظات سیاسی-اقتصادی و حقوقی، در تمامی ادوار انبوهی از اسناد و مدارک آرشیوی وجود داشته؛ اما بنا بر مقتضیات تاریخی و به ویژه کوتاهی عمر حکومت ها و دگرگونی مدام سلسله ها از میان رفته اند، مورخین قابلی وجود داشته اند که به نحو گسترده ای از این گونه منابع استفاده می کرده اند. هر چند که این اسناد تاریخی باقی نمانده و اغلب آنها از میان رفته اند؛ اما تاریخ نگاری خاص ایرانیان که تایخ نگاری درباری بوده و اغلب به وسیله دولتمردان نمود پیدا کرده است، این اجازه را به آنها می داد که به آسانی از مدارک موجود در دربارهای حکومتی استفاده کنند و در جهت روشن کردن ابعاد و وقایع از آنها بهره گیرند. گرچه این دسته از مورخین، به ندرت عین اسناد را منتقل کرده اند و اغلب غیرمستقیم از آنها استفاده نموده اند، اما همین امر وجود اسناد و مدارک، آن هم به صورت منظم و بایگانی شده آن و یا استناد به اسناد قدیمی و استفاده عملی از آنها در امور قضایی، سیاسی و اقتصادی را محرز می نماید.(2) با وجود این به هر علتی که فرض کنیم، تا قبل از دوران معاصر اسناد قابل توجهی در مورد ادوار مختلف تاریخ ایران باقی نمانده است. در دوران معاصر نیز، که دگرگونی ساختار جامعه و ملاحظات سیاسی، اقتصادی و حقوقی و اجرایی توده عظیمی از اسناد مختلف را بر جای گذاشته است، ثبت و ضبط اسناد شیوه منظم و مرتبی نداشته و هر اداره، سازمان و وزارت خانه ای، بنابر نیاز خود و اغلب به صورت سلیقه ای اسناد را دسته بندی و نگهداری می کرده است. نبود مراکز مشخصی که اسناد مختلف را ثبت و ضبط کنند و میان آنها ارتباط منطقی و قابل استفاده به وجود آورند به علاوه بینش عمومی که پس از انجام معاملات و رفع نیازهای شخصی اسناد و مکاتبات خویش را معدوم می کردند، و با بی تفاوتی از کنار آنها می گذشتند و در اندیشه واگذاری آن به مراکز علمی پژوهشی نبودند نیز، در نابودی تعداد بی شماری از منابع اسنادی تأثیرگذار بوده است. هر چند که شکل گیری مراکزی که امروزه به کار تحقیق، جمع آوری و دسته بندی اسناد می پردازند، حرکت مبارکی است که از نابودی بسیاری از اسناد جلوگیری می کند و راه استفاده محققین تاریخ را از این منابع مهم هموار می نماید. اما مقادیر انبوهی از اسناد به ویژه آنهایی که به افراد و گروه های مردمی تعلق دارند و به صورت رسمی و فرمایشی تدوین نشده اند، در جامعه وجود دارد که ثبت و ضبط و دسته بندی آنها همت والایی را می طلبد گرچه جلب اعتماد عمومی و تلاش در جهت برطرف کردن برخی ملاحظات سیاسی و فرهنگی و اقتصادی در این زمینه سهم به سزایی دارد، اما قبل از هر چیز، همت پژوهشگران تاریخ را می طلبد تا با سعه صدر بیشتر و در قالب طرح های پژوهشی، تألیف کتب، نوشتن رسالات و هر طریق دیگری راه جمع آوری، حفظ و تنظیم و دسته بندی اسناد را فراهم سازند. انجام تک نگاری هایی همانند آن چه که در مطالب بعدی به معرفی آن پرداخته می شود، در این جهت سیار راهگشا خواهند بود.
اسناد و مکاتبات آیت الله حاج سیّد عبدالحسین لاری، عنوان کتابی است که دکتر محمدباقر وثوقی، استاد دانشگاه تهران با دقت و موشکافی فراوان، به جمع آوری و تألیف آن پرداخته و مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی دانشگاه تهران، در سال 1385، آن را به چاپ رسانده است. کتاب در 256 صفحه، همراه با پیشگفتار و مقدمه و در سه بخش جداگانه تدوین شده است.
در مقدمه کتاب با عنوان: مروری بر زندگانی آیت الله عبدالحسین لاری، ضمن بیان اوضاع سیاسی و اقتصادی مناطق جنوبی ایران و جایگاه برجسته تجّار در تحولات منطقه، به شرح حیات سیاسی-اجتماعی آیت الله لاری می پردازد و از ورود وی به لارستان در سال 1309 هـ.ق(1892 م) بنا بر دعوت تجّار و توصیه استاد خویش، میرزای شیرازی، سخن می گوید. اهمیت سوق الجیشی منطقه لارستان در حیات تجاری جنوب ایران و نقش مهم آن در برقراری پیوند تجاری سواحل خلیج فارس با مراکز مهم فارس، که تجّار منطقه را به یکی از اقشار تأثیرگذار در منطقه تبدیل کرده بود، موجب شد تا این قشر برای مقابله با فشارهای اقتصادی عمّال دیوانی، نبود امنیت لازم و اجازه فعالیت آزادانه تر، سیّدعبدالحسین لاری را به لارستان دعوت کنند تا یک هسته مقاومت را در برابر دولتیان به وجود آورند. ورود سیّد، که از همان آغاز با حمایت شدید بازرگانان و موافقت مردمی همراه بود، موجب شکل گیری جریانی شد که حدود فعالیت آن از منطقه لارستان گذشت و مناطق اطراف اعم از جهرم، فیروزآباد، داراب، شیراز، بندرعباس، بوشهر، بندرلنگه و حتی تا کرمان را دربرگرفت. به علاوه، شخصیت برجسته سیّد موجب شد که عملکرد نهضتی که وی در رأس آن قرار داشت، شعاع سیاسی گسترده تری به خود گیرد و با جریانات مشروطه خواهی و به ویژه آن چه که در طی استبداد صغیر به وقوع پیوست، پیوند بخورد. سیّد لاری که با تأسیس حوزه علمیه جنوب و تربیت شاگردان زیادی با دیدگاه خاص خویش، اوّلین اقدامات خود را شروع کرد؛ حداقل یک دهه قبل از صدور فرمان مشروطه، با انتشار رساله «آیات الظالمین» در سال 1314 هـ ق/1897 م، موضع گیری خود را نسبت به حکومت سلطنتی قاجار نشان داد. وی در مقابل فعالیت های مسیونرها نیز واکنش شدیدی نشان داد و در مقابله با یهودیان منطقه جنوب نیز، که در نهایت به اخراج تدریجی آنها انجامید، سعی بلیغ کرد. در آستانه انقلاب مشروطه، فعالیت های سیّد شعاع گسترده تری پیدا کرد و با بهره گیری از حوزه نفوذ شاگردان خود در مناطق مختلف، برقراری ارتباط با عشایر فارس و به ویژه قشقایی ها، اقتدار مذهبی و سیاسی خود را به اثبات رساند. سیّد لاری که با بهره گیری از درایت سیاسی خویش، تا زمان پیروزی مشروطه خواهان، موقعیت ثابت خود را بر حکام محلی تحمیل کرده و با اجرای حدود شرعی و مذهبی انتقال قدرتی آرام و بدون خونریزی را در منطقه لارستان موجب شده بود، با انتشار دومین رساله سیاسی خویش با عنوان «تشویق و تحریض مشروطه مشروعه» در سال 1325 هـ ق/1907 م ویژگی های فکری خود را به خوبی نشان داد. این رساله سیاسی که گاه با عنوان قانون «مشروطه مشروعه» ز آن یاد شده است، از ورود سیّد به جمع اندیشمندان سیاسی ایران و افق گسترده دید سیّد حکایت می کند(وثوقی، ص 14). موقعیت مستحکم سیّد در جنوب فارس، موجبات دعوت وی و نیروهایش از سوی انقلابیون شیراز را فراهم آورد و با ورود ایشان به شیراز، موقعیت مشروطه خواهان تثبیت شد و دو جناح مشروطه خواه و مستبد شیراز شکل مشخص تری به خود گرفتند (همان، ص 15). آوازه فعالیت های سیاسی-اجتماعی سیّد که در این زمان بسیار بالا گرفته و ذهن نمایندگان مجلس ملی و محافل سیاسی تهران را به خود جلب کرده بود، با انتشار سوّمین اثر سیاسی او با عنوان «مشروطه مشروعه در حمایت از مجلس ملی احباء» گسترده تر شد و جایگاه او را به عنوان تنها روحانی محدوده جنوب، که با انتشار رسائل سیاسی در مناقشات فکری شرکت می کرد، برجسته تر کرد(همان، ص 17-16). سیّد لاری که در زمان استبداد صغیر مبارزه مسلحانه را علیه استبداد محمدعلی شاهی آغاز کرده بود، به کمک شاگردان خویش ضمن تصرف گمرک بندرعباس و محاصره کرمان و دخالت در بوشهر و تسخیر آن به وسیله انقلابیون، هرچه بیشتر شایستگی خویش را به اثبات رسانید. در حالی که دولت استبدادی با دستور قوام، خواستار تصرف لار و دستگیری سیّد شده بودند، سیّد مواضع خود را تحکیم بخشید و حتی با چاپ تمبرهایی با عناوین «پست ملّت لاریه» و «پست ملّت اسلام»، حرکت ضد استبدادی خود را پررنگ تر کرد. در این مرحله، اگرچه نیروهای مستبد قوام در یک مرحله لار را تصرف کردند و آن را به باد غارت گرفتند؛ اما در برابر فشار نیروهای روحانی نجف و تجار و انقلایون فارس مجبور به ترک شهر شدند و پایگاه سیّد هم چنان محفوظ ماند. پس از این تحولات، سیّد لاری که با عقد اتحاد با صولت الدوله قشقایی و نیروهای بوشهر و عشایر جنوب، در صدد انتقام از نصرت الدوله قوام برآمده بود، آماده تصرف شیراز شد. در این مرتبه که بار دیگر اوضاع فارس رو به سمت بحران داشت، دولت های روسیه و انگلیس با حمایت از قوام الملک سعی در جلوگیری از عدم تصرف شیراز داشتند و در نهایت امر به این دلیل یا در نتیجه پیروزی مشروطه خواهان بر استبداد محمدعلی شاهی و میل سیّد به عدم خونریزی بیشتر، بحران خاتمه یافت و سیّد به لارستان برگشت. با این حال، سیّد لاری و هوادارانش با وجود حمایت جدی از انقلابیون، پس از پیروزی مشروطه خواهان طرف چندانی نبستند و سرادر اسعد بختیاری وزیر داخله دولت انقلابی، در نتیجه رقابت نیروهای قشقایی و بختیاری و احساس خطر از وجود یک هسته مقتدر قدرت در جنوب ایران، مخالفت و تلاش در جهت سرکوب نهضت سیّد لاری را در دستور کار قرار داد. این مسائل که یک دوره آشوب پنج ساله را در نواحی جنوبی ایران به دنبال داشت، عاقبت به پیروزی جناحی انجامید که سردار اسعد و نیروهای ایل خمسه و قوام الملک و مستبدین فارس با حمایت بریتانیا در رأس آن قرار داشتند. سرخوردگی هواخواهان سیّد که به مشروطه خواهان و انقلابیون دل بسته بوندند، اما امید آنها نتیجه معکوس داد و همین طور دلسردی تجّار، که به جای امنیت شاهد دورانی از آشوب و ناامنی شده بودند، به همراه فشار مضاعف نیروهای دولتی که به رهبری والی فارس حمله گسترده ای را در سال 1322 هـ ق سامان دادند و شهر لار را تسخیر کردند، عمر سیاسی نهضت سیّد لاری را به پایان رسانید. هر چند سیّد از این تهاجم جان سالم به در برد و به صولت الدوله قشقایی در فیروزآباد پناه برد؛ اما در عمل نهضت آزادی خواهی منطقه با شکست مواجه شد. سیّد هم پس از مدت زمانی زندگی آرام در فیروزآباد به دعوت مردم جهرم به این شهر رفت و سال های آخر عمر خود را تبعیدگونه در جهرم گذراند. در نهایت، در چهارم شوال 1342 هـ ق/یازدهم اردیبهشت 1303 هـ ق پس از اقامه نماز جمعه، دار فانی را وداع گفت (همان، ص 28-26).
بخش اول کتاب، با عنوان رسائل فقهی و سیاسی، در رساله «سؤال و جواب مولا قلی اخباری و آیت الله سیّد عبدالحسین لاری»، دیدگاه های فقهی سیّد لاری در خصوص مسائل مهم مورد اختلاف علمای اصولی و اخباری مطرح می کند و به ویژه دیدگاه های متفاوت وی با اخباریون در خصوص مسأله اجتهاد را نشان می دهد. آیت الله سیّد عبدالحسین لاری، که از علمای اصولی عصر خویش بوده است، پس از تأسیس حوزه علمیه در لار و جمع شدن شاگردان بسیاری از گوشه و کنار که به ترویج افکار و اندیشه های وی می پرداختند، واکنش علمای اخباری را برانگیخت و عده ای، از جمله مولا قلی اخباری را به مقابله و مخالفت واداشت. به ویژه حمایت مالی تجار و بازرگانان محلی از سیّد و حوزه علمیه وی، امری که ترویج بیشتر اندیشه های سیّد را به دنبال داشت، در این گونه مخالفت ها سهیم بود. رساله سؤال و جواب مولا قلی اخباری، که از علمای اخباری منطقه بوده و به صورت کتبی از سیّد سؤالاتی می کرده و او نیز پاسخ می داده است، یک نمونه از چنین مخالفت هایی است. آن چنان که دکتر وثوقی نیز متذکر می شود، نخستین پرسش مولا قلی اخباری در خصوص تعریف اجتهاد نزد مجتهدین بوده است که سید نیز به آن پاسخ داده است. چنان که از متن رساله نیز پیداست، مسأله عمده مورد اختلاف طرفین حول محور اجتهاد که از جمله مسائل اختلاف برانگیز اخباریون و اصولیون بوده است، دور می زند. اصل رساله سؤال و جواب در شصت و سه صفحه و سی و دو برگ با خط نسخ کتابت شده و از دو قسمت تشکیل شده است. قسمت اول آن پرسش و پاسخ مولا قلی و سیّد لاری است که در نهایت با امتناع سیّد از ادامه پاسخ پایان می پذیرد. این نسخه تاریخ ماه ربیع الثانی 1315 هـ ق را بر خود دارد. قسمت دوم آن که نوشته مولا قلی اخباری در ردّ اجتهاد است، در سال 1314 هـ ق نوشته شده است (همان، ص 33-32). آن چنان که دکتر وثوقی یادآوری و به قول نوه آیت الله لاری نیز استناد کرده است، امکان تحریف دیدگاه های سیّد لاری در این رساله وجود دارد و از آن جا که اسناد و مدارک دیگری که مؤید این آراء باشد وجود ندارد، نمی توان آراء مذکور را به طور قطع دیدگاه های سیّد برشمرد(همان، ص 33 و ص 69).
ادامه بخش اول کتاب با عنوان «نگاهی به بیانیه فقهی-سیاسی جنگ جهانی اول» به نقش سیّد در جنگ جهانی اول و سهم فتوای وی در این خصوص که به سعایت مخالفان موضع گیری هایی را در برابر آن برانگیخت و سیّد در صدد پاسخگویی به آنها برآمد، می پردازد. مطالب این قسمت حاکی از این است که هر چند سیّد لاری به دنبال درگیری 1322 هـ ق/1914 م و شش ماه پیش از آغاز جنگ جهانی اول، نیروهای خود را از دست داده بود و در حالتی تبعیدگونه به سر می برد و عملاً از هرگونه دخالت در امور نظامی و سیاسی برکنار مانده بود؛ اما در زمان جنگ نقش مؤثری در تهییج و تحریک اقشار گوناگون مردم جنوب ایران علیه انگلیس ایفا کرد.
قدر مسلم فتوای جهاد سیّد در مشروعیت یافتن فعالیت های مسلحانه قشقایی ها در فارس و تنگستانی ها در بوشهر، سهم پررنگی داشته است. مؤلف محترم کتاب، اسناد چندی که احکام جهاد سیّد علیه انگلیس را در خود دارند مشاهده کرده و بر نقش مهم سیّد در این خصوص صحه گذاشته است. به خصوص یکی از فتاوای وی را که در آن همه مسلمانان را به جهاد علیه کفار روس و انگلیس دعوت کرده بود و عده ای را با حمایت خاندان قوام به عکس العمل واداشته است، می آورد (همان، ص 73). در ادامه، به تلاش سیّد در جهت پاسخگویی به ادعاهای مخالفین فتوای خود می پردازد و به سند مهمی که با عنوان بیانیه فقهی-سیاسی، در دوازده صفحه تنظیم شده و سیّد لاری در شش بند جداگانه ادعاهای مخالفین را رد کرده است، اشاره می کند. در این سند که با خط فردی به نام «شاهانی جهرمی» که از منشیان سیّد نوشته شده است، پس از مقدمه ای در شرح فساد و افساد روس و انگلیس، انتقادات شش گانه مخالفین را پاسخ می دهد. در پایان این رساله هم، مُهر چهارگوشه سیّد با عبارت «عبده عبدالحسین» حک شده است (ص 90-79). در بندهای شش گانه، سیّد با استناد به: ضدیّت روس و انگلیس با سایر ملل، صرف نظر از مسیحی یا یهودی بودن این دو دولت، شیوع فساد از طرف این دول و بر باد دادن حیثیت اجتماعی و ثروت ملل که نظم و قانون آنها را در جهت منافع خودشان به کار می گیرد، مغایرت قوانین آنها با ملاحظات عرفی و شرعی جوامع مسلمان، موضوعیت نداشتن حکم آیه قرآنی بر لزوم دوستی با مسیحیان که تنها به «نجاشی» پادشاه حبشه اشاره داشته و همه مسیحیان دور از حقیقت را در بر نمی گیرد، این که آبادانی و معموریت بلاد آنها به ازای تخریب سایر بلاد حاصل شده است، و لزوم دفاع از اساس اسلام که اکنون در خطر قرار گرفته و انجام آن بر عهده تمامی مسلمانان اعم از زن و کودک است؛ مخالفان را پاسخ داده است. بدین ترتیب، مشخص می شود که آیت الله لاری در آخرین سال های حیات خویش و در زمان تبعید نیز با تلاش خستگی ناپذیر در صحنه سیاسی-عقیدتی جامعه حضور فعال داشته و با اعلام جهاد علیه روس و انگلیس دین خود را ادا کرده است(ص 78-77).
بخش دوم کتاب با عنوان: اسناد؛ جمع آوری شده مربوط به فعالیت های آیت الله لاری را از ابتدای ورود به لارستان تا زمان وفات وی، در خود دارد. مؤلف محترم کتاب اسناد، جمع آوری شده را نخست در جدولی فهرست گونه و سپس به تفصیل، در چهار قسمت آورده است.
الف. نامه های رسمی:
این قسمت 26 سند را در برمی گیرد. اعلامیه عمومی محکومیت قتل علمای شیراز با تأیید آیت الله لاری، نامه هایی که تأیید سیّد لاری را در خود دارند، نامه ها، گزارش ها و متن تلگراف های حکّام فارس و احیاناً بوشهر در خصوص فعالیت های سیّد از جمله این نامه هایند. متن این اسناد بیست و شش گانه در صفحات 138-99 کتاب آمده است.ب. مکاتبات و نامه های شخصی:
این قسمت به مکاتباتی که سیّد در دفاع از شخصیت های مورد نظر خود نوشته است و نگرانی های او نسبت به وضع موجود می پردازد و موضع گیری های او را در قبال وقایعی همچون غارت لار، دستگیری برخی از یاران خویش، غارت جهرم، کشتار و غارت در فسا، ناامنی جاده ها، لزوم عدم پرداخت مالیات به دولت و جریانات پس از استبداد صغیر نشان می دهد. در نهایت هم، نامه سیّد به خط مشی او در خصوص جهاد علیه انگلیس و مستبدین فارس در سال 1333 هـ ق آمده است. متن این استناد در صفحات 192 -139 کتاب گنجانده شده است.ج. فتاوی و اعلامیه های سید:
این قسمت احکام و فتاوای سید را در قالب ده سند در خود دارد. استفتاء زائر محمد اشکنانی از سید و پاسخ وی، اعلامیه سید علیه یهودیان لار، فتوای سید در جهت فروش املاک برای تأمین هزینه های مجاهدین با تأیید آیت الله مازندرانی و خراسانی، حکم جهاد علیه مستبدین در سال 1326 هـ ق، حکم واگذاری املاک به عنوان حق المجاهده، حکم وی در زمینه ابطال آنچه در خصوص نقل و انتقال املاک به وی نسبت داده اند، فتوی در خصوص اعلمیت حاج میرزا عبدالباقی شیرازی، فتوی در خصوص ترکه سید شهید از سادات بیرم، حکم جهاد علیه قوام الملک شیرازی و انگلیسی ها در سال 1333 هـ ق و حکم جهاد سید علیه انگلیس به سال 1336 هـ ق، از جمله این احکام و فتاوی است. متن تفصیلی این احکام در صفحات 202-193 کتاب آمده است.د. عکس ها و تصاویر:
در این قسمت علاوه بر تصویر حکم جهاد آیت الله لاری به خط منشی او در سال 1336 هـ ق، تصاویری از عکس های آیت الله لاری، برخی از یاران و دیگر روحانیون هم رزم او، تصویر صولت الدوله قشقایی، قوام الملک، رؤسای ایل قشقایی، برخی از روشنفکران فارس، کنسول انگلیس به همراه عبدالحسین فرمانفرما و ژنرال سایکس، کنسولگری انگلیس در شیراز، و جمعی از افسران انگلیسی را در شیراز شامل می شود. در ادامه تصویر پست ملت لار، سجع مهر انجمن ولایتی لارستان، سجع مهر انجمن مقدس مجاهدین لار و مهر تجار خطه لار آمده است. این تصاویر در صفحات 222-207 کتاب آمده است.بخش سوم کتاب با عنوان: ضمائم؛ ضمن این که روزشمار زندگی سید از زمان تولد وی در نجف به سال 1264 هـ ق/1848 م تا وفات او در جهرم به سال 1342 هـ ق/1924م را در خود دارد، شرح حال مختصری از زندگی بیست و نه نفر از رجال عصر مشروطه فارس را در بر می گیرد. در روزشمار زندگانی آیت الله لاری، مؤلف محترم دقیق تر به زندگی نامه سید پرداخته است و اطلاعاتی کامل تر از آن چه که در متن کتاب آمده است، ارائه می دهد.
نگاه جامع و دقیق مؤلف محترم که بسیاری از کتب خطی و روزنامه های عصر مشروطه را ملاحظه کرده است؛ استفاده از منابع متعدد مربوط به دوران زندگی آیت الله لاری در مقدمه و روزشمار زندگی سید از آنها بهره برده است؛ اهتمام به تواریخ محلی و ارائه نوعی تاریخ نگاری محلی که در جای خود جالب توجه است؛ جمع آوری اسناد قابل توجهی که بدون سعی و همت مؤلف محترم به راحتی قابل دسترسی نبوده اند و بالأخره ارائه الگویی مناسب برای انجام پژوهش هایی از این قبیل، که راه جمع آوری و تنظیم اسناد تاریخی را هموار می کند، کتاب اسناد و مکاتبات آیت الله لاری را از اهمیت ویژه ای برخوردار می سازد.
پی نوشت ها :
1. استادیار گروه تاریخ دانشگاه لرستان.
2. در منابع تاریخی گزارش های زیادی پیرامون بهره گیری مورخین از اسناد موجود وجود دارد. اصلاحات غازان خان که رشیدالدین صورت دقیق آنها را همراه با فرامین و دستورالعمل های سیاسی، اقتصادی، قضایی آورده است؛ صورت فرامین و اسنادی که هندوشاه نخجوانی مؤلف «دستورالکاتب فی تعیین المراتب» جمع آوری کرده است؛ حل دعاوی ملکی بر پایه استناد به قبالنامه هایی که بیشتر از سی سال قدمت داشتند و در دوره های مختلف تاریخی دوران میانه، اقداماتی که اتابک ابوبکر بن سعد در قرن هفتم هجری در فارس انجام داد و بسیاری از اراضی را که سند بیشتر از پنجاه سال نداشتند تصاحب کرد؛ دعوای قراختائیان کرمان و شبانکارگان بر سر قلعه سیرجان که با استناد به اسناد موجود آن را به ترکان خاتون کرمان برگرداندند و موارد متعدد دیگر نمونه هایی از بهره گیری از اسناد توسط مورخین برای شرح وقایع است. (رشیدالدین فضل الله، ج2، بخش اصلاحات غازان؛ وصاف، ص 163؛ تاریخ شاهی قراختائیان، ص 192؛ نخجوانی، ج1و2)
- تاریخ شاهی قراختائیان، به اهتمام و تصحیح محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایرانی، 2535.
- زرین کوب، عبدالحسین؛ تاریخ در ترازو؛ چ5، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1377.
- ساماران، شارل؛ روش های پژوهش در تاریخ؛ ترجمه گروه مترحمان؛ چ2، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، 1375.
- نخجوانی، محمدبن هندوشاه؛ دستورالکاتب فی تعیین المراتب؛ به سعی و اهتمام و تصحیح عبدالکریم اوغلی زاده؛ ج1، مسکو اداره انتشارات دانش، 1964.
- نخجوانی، محمدبن هندوشاه؛ دستورالکاتب فی تعیین المراتب؛ به سعی و اهتمام و تصحیح عبدالکریم اوغلی زاده؛ چ2، مسکو اداره انتشارات دانش، 1976.
- وثوقی، محمدباقر، اسناد و مکاتبات آیت الله حاج سیدعبدالحسین لاری، تهران، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، 1385.
- وصاف الخضره، فضل الله بن عبدالله شیرازی؛ تجزیه الامصار و تزجیه الاعصار (تاریخ وصاف الحضره)؛ به اهتمام محمد مهدی اصفهانی؛ تهران، کتاب خانه ابن سینا و کتابخانه جعفری، تبریز، 1338.
- رشیدالدین فضل الله همدانی؛ جامع التواریخ؛ به کوشش بهمن کریمی؛ چ2، تهران، انتشارات اقبال، 1362.
منبع مقاله :
کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 111، صص 74-70
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}