نویسنده: مهشید السادات اصلاحی (1)
منبع :راسخون



 

چکیده:

انسان در طول تاریخ نیازمند راهنمایی بوده است. این راهنمایی باعث جلوگیری او از خطا و لغزش می شد. پیامبران الهی همواره در انجام تکلیف و تحمل مشقت ها و ناگواری ها و شب زنده داری ها برای انسان ها کوشاتر بودند. امیرالمومنین (ع) در خطبه اول نهج البلاغه به هدف رسالت ها پرداخته و می فرمایند: خداوند سبحان در میان انسان ها، صاحبان رسالت را برانگیخت و پیامبران خود را پیاپی برای آنان فرستاد تا گنجینه های نهانی عقول آنان را بکاوند و بارور سازند و با ابلاغ رسالت ها، دلیل و حجت را بر آنان تمام کنند. بنابراین میتوان اذعان کرد مهمترین موضوعی که در تاریخ بشر رخ داده، همان مسأله نبوت و رسالت انبیاء بوده است. پیامبران الهی با ارایه الگوهای مناسب در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انسان را به سمت سعادت و خوشبختی بردند و او را از شقاوت و ظلالت و افتادن در چاه هوس بازداشتند. در واقع پژوهش حاضرمیکوشد که به تبیین و بررسی ابعاد اصلاحات اجتماعی امیرالمومنین (ع) به صورت تحلیلی بپردازد.
تاریخ، رسالت, اصلاحات امیرالمومنین (ع)

مقدمه:

تاریخ بشر انسان هایی فوق العاده مهم را در درون خود ثبت و ضبط کرده است، که مطالعه چهره های برجسته در هر حوزه ای اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و.. می تواند ما را در زندگی شخصی و شغلی هدایت و راهنمایی کند. در واقع نقشه و الگویی می شود که افراد برای رسیدن به هدف خود به کار می گیرند و به نتیجه می رسند. پیامبران و امامان معصوم (ع) از جمله کسانی هستند که با مطالعه زندگی آن ها همراه با دقت و تامل فرد به یک بینش و بصیرتی که همراه با عقلانیت و معنویت است می رسد. البته بیان این نکته ضروری است که مطالعه زندگی نامه پیامبران وامامان فقط در حوزه زندگی شخصی فرد قرار نمی گیرد بلکه با بررسی ابعاد مختلف زندگی آن ها می توان آن را در پیشبرد سعادت جامعه به کار برد و نتایج پرباری را بدست آورد. مطالعه زندگی نامه حضرت امام علی (ع) نیز به عنوان امام اول شیعیان می تواند تأثیری شگرف در زندگی روزمره مردم داشته باشد. در این مقاله بر آنیم به بررسی ویژگی اخلاقی حکومت حضرت علی (ع) بپردازیم.

ولادت:

حضرت علی (ع) در روز 13 رجب سال 30 عام الفیل در خانه کعبه، از فاطمه دختر اسدبن هاشم زاده شد. (شیخ مفید، بی تا، ج 1: 3) ازالقاب وی مرتضی، هادی، فاروق، صدیق و...است (ابن شهرآشوب،1405 ق:59) حضرت علی (ع) از کودکی در خانه پیامبراکرم (ص) پرورش یافت (تلمسانی، بی تا:12) و از نخستین کسانی بود که در روزگار پیامبراکرم (ص) اسلام آورد و با رسول خدا (ص) نماز به جا آورد (ابن سعد, بی تا، ج 3: 21) و هنگام دعوت خویشاوندانش به اسلام درباره حضرت علی (ع) فرمود: این برادر و وصی و خلیفه من در میان شماست پس از وی بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید. (طبری،1409 ق، ج 2: 63)

اصلاحات امیرالمومنین (ع):

حضرت علی (ع) پس از یک دوره بازگشت به سنت های اشرافی جاهلی و برخی از انحراف ها از اصول قرآنی و سنت نبوی به خلافت رسید و وی ناچار شد با توجه به اوضاع آشفته حکومت، دست به اصلاحاتی بزند و حکومت را در راستای حکومت اسلامی پیش ببرد. علاوه بر این خود آن حضرت مشتاق این اصلاحات بود، بیشتر مردم هم مشتاق این اصلاحات بودند. بنابراین حضرت علی (ع) پس از به خلافت رسیدن و در دست گرفتن امور مملکت دست به اصلاحاتی در زمینه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زد که حکومتی بنیان شود براساس موازین اسلام که در کنار آن مردم در آرامش و آسایش و رفاه باشند.

آزادی اجتماعی:

یکی از اصلاحات امیرالمومنین (ع) برقراری آزادی اجتماعی بود البته تعریف آزادی حضرت علی (ع) با تعریف آزادی افراد جامعه متفاوت است و هدف حضرت علی (ع) از این آزادی ارتقا به حس انسانیت و بزرگی و شرف انسان است و به انسان گوشزد میکند که تو دارای اختیار و آزادی هستی البته در حیطه و میدان عقل میتوانی به اهداف و آزروهای خود برسی تا آنجایی که میفرماید:

(ولاتکن عبد غیرک وقد جعلک الله حرا)

برده دیگری نباش که خدا تو را آزاد افریده (نهج البلاغه،1379: نامه 31)

مبارزه با فقر:

آن حضرت نژادپرستی را نفی میکرد و برای پیروان دیگر ادیان حق کرامت و آزادی قایل می شد چنان که به فرمانداران خود توصیه می کرد براهل کتاب ستم نکنند (ابن واضح، 1379 ق، ج 2: 111) وهمچنین در نامه خود به مالک اشتر میفرماید:
مالکا رحمت و محبت و لطف بر مردم جامعه را به قلبت بفهمان (به طوری که آن را دریافت کند نه این که در حدیک تصورذهنی بماند) و برای آنان درنده ای خونخوار مباش که خوردن آنان را غنیمت بشماری زیرا مردم بر دو صنف اند یا برادردینی تو هستند یا نظیرتو در خلقت (همنوع تو می باشند)(نهج البلاغه،1379: نامه 53)

مبارزه با تبعیض:

حضرت علی (ع) هیچ کس را در تقسیم اموال عمومی بر دیگری ترجیح نمی داد. یکی از اشراف گفت یا امیرالمومنین این شخص تا دیروز غلام و برده من بود و امروز آزادش کردم چگونه سهم او با من برابر است؟ حضرت در پاسخ گفت: به همان اندازه که به تو میدهم او نیز همان مقدار سهم دارد (شاکری، 1412 ق، ج 3: 230).
حضرت علی (ع) چنان در امر حکومت داری و اصلاحات دقیق بود که به محمد بن ابی بکر، فرماندار مصرچنین توصیه می کند که حتی در شیوه نگاه کردن نیز میان مردم تبعیض روا مدار تا بزرگان در تو طمع نکنند و ضعیفان از عدالتت ناامید شوند (فیض الاسلام، بی تا:886) و همچنین فرمودند: اگر با غل و زنجیر به این سو وآن سو کشیده شوم، خوش تر دارم تا خدا و رسولش را در روز قیامت در حالی ملاقات کنم که به برخی از بندگانم ستم و چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم (نهج البلاغه،1379: خطبه 224) حضرت علی (ع) زمانی که برادرش عقیل از گرسنگی و تنگدستی در مضیقه بود تبعیض نکرد و آهن گداخته ای به او نزدیک کرد و گفت مادران داغ دیده در سوگ تو مویه کنند ای عقیل تو از آهن گداخته می نالی ولی من از شراره آتش دوزخ ننالم (همان) آن حضرت همچنین عدالت را گشایشی برای همه میداند و می فرماید: به خدا سوگند هر مال تاراج شده ای را بیابم به صاحبان آن بازمی گردانم گرچه به کابین زنان یا کنیزکانی خریده باشم زیرا در عدالت گشایش برای همه است و آن کس که عدالت بر وی گران آید تحمل ستم برای او سخت تر است (فیض الاسلام، بی تا:66)

فقرزدایی:

در اصلاحات اقتصادی امیر المومنین (ع) فقرزدایی و توجه به طبقه پایین جامعه از جایگاه ویژه و اولویت خاصی برخوردار است زیرا آن حضرت طبقه فقیر را به عدل و انصاف نیازمندتر می داند (فیض الاسلام، بی تا:1019) ویکی لز اهداف مهم حکومت آن امام مبارزه با فقر و نجات گرسنگان و محرومان و جدال با ثروت های باد آورده بود (همان:52) و همیشه دعا می فرمودند که: خدایا آبرویم را با بی نیازی نگهدار و با تنگدستی شخصیت مرا لکه دار مفرما.
و به فرزندش محمد حنفیه می فرمود: ای فرزند من از دیو پلید فقر برتو می ترسم از فقر به خدا پناه ببر که همانا فقر، دین انسان را ناقص و عقل راسرگردان و عامل دشمنی است (نهج البلاغه،1379: حکمت 319)
بنابراین برنامه های حضرت علی (ع) برای اصلاحات را می توان در موارد زیرخلاصه کرد:
1- تعیین سهم مشخصی از بودجه درآمدهای عمومی جامعه برای فقرزدایی
2_برخورد برابر و یکسان و عدم تبعیض در ارایه خدمات
3- شناسایی طبقه محروم، چون بسیاری از مستضعفان به دلیل عفت و عزت نفس نمی توانند تنگدستی خود را آشکار کنند
4- استخدام کارگزارانی با دو ویژگی خداترسی و فروتنی، تا همه نیازمندان واقعی تحت پوشش قرار گیرد
5-در اولویت قرار دادن دوقشر جامعه (یتیمان و سالخوردگان) زیرا هیچ چاره ای ندارند. (فیض الاسلام، بی تا:1019)
بنابراین حضرت علی (ع) برنامه های عملی خود را برای مبارزه با فقر و تنگدستی شروع کرد و این برنامه هارا به کارگزاران خود هم ابلاغ کرد. حضرت علی (ع) در خطاب به یکی از کارگزارانش که بر سفره رنگین ثروتمندان حضور داشت اما فقیران و مستمندان درآن مجلس حضور نداشتند نکوهش می کند و می گوید:
همانا امام شما از دنیا فقط به دو جامه کهنه و از خوراکش به دو قرص نان اکتفا نموده است ... اگر بخواهم می توانم دست یابم به صافی این عسل و مغز این نان گندم و این جامه ابریشم ولی محال است که خواهش نفس بر من غالب گردد و طمه زیاد مرا به گزینش طعام ها وادارد در حالی که شاید در شهر حجاز یا یمامه کسی باشد که طمع قرص نانی نداشت باشد و سیر شدن را به خاطر نیاورد و ممکن نیست من با شکم پر بخوابم در حالی که در اطراف من شکم های گرسنه و جگرهای گرم وجود داشته باشد (فیض الاسلام، بی تا:965-971)
حضرت علی (ع) با فقیران همدردی می کردند و این همدردی به کاهش فشار فقر و دوستی فقرا با سران حکومت می انجامید. کم کم وضیت فقرا و یتیمان رو به بهبود رفت تا آنجایی که حضرت علی (ع) فرمودند: کسی در کوفه نیست که در رفاه به سر نبرد حتی طبقات پایین نان گندم می خورند و سرپناه دارند.

برقراری مساوات برای تمام افراد جامعه:

حضرت علی (ع) مساوات را برای تمام مردم اعم از سیاه پوست، برده، حاکم و ... اجرا می نمود و به موالی مانند اعراب هدیه می داد و آن حضرت حتی در میان قوم و قبایل مختلف هم تبعیض قایل نمی شد چنان که روزی به یکی از زنان عرب وزنی از موالی به تساوی 25 درهم و مقداری گندم داد زن عرب اعتراض کرد و حضرت گفت: من میان فرزندان اسماعیل و اسحاق فرقی را مشاهده نمی کنم (ثقفی کوفی، 1407 ق، ج 37:3-46)
این امر حاکی از ان است که امام علی (ع) همواره در زندگی خود می کوشید که مساوات را بین مردم رعایت کند و حتی ذره ای به دیگری ستم و ظلم نشود.

عدالت اجتماعی:

یکی دیگر از اصلاحاتی که امیر المومنین (ع) در طول حکومت خود انجام داد برقراری عدالت اجتماعی بود وی فرمود:
داد خداوند و مردم را از جانب خود و خویشاوندان نزدیک خود بده و نسبت به ان عده از مردمان که آنان را دوست داری دادرسی نما که اگر حق آن ها را ندهی و دادرسی ننمایی، ستمکار خواهی بود (فیض الاسلام، بی تا:995). و می فرماید: کاری که بیش از هر امری دوست داشته باشی میانه روی در حق است و همگانی کردن ان در برابری و دادگری سبب خوشنودی مردم می شود. (همان:996) وی همیشه به کارگزاران خود و زیردستان سفارش می کرد که عدالت و مساوات را رعایت کنند و حتی ستمی بر دیگران وارد نشود و حتی رعایت نکردن عدالت و مساوات در بین مردم را نوعی ستم تلقی می کند که روز قیامت از او بازخواست خواهد شد وی در یکی از سفارش های خود به مالک ابن اشتر می نویسد:
و هرکس از نزدیکان و یا بیگانگان که به سبب حقی ملزم شود، او را به همان حق ملزم کن (حق را درباره او اجرا کن) و در انجام این تکلیف بردبار باش و تقرب به خدا را منظور بدار و هروضعی که اجرای حق درباره خویشان و و خواصت پیش بیاورد مانع اقدام تو برای اجرای حق نباشد و تو عاقبت احقاق حقی را اگرچه سنگین است در نظر بگیر زیرا نتیجه و پایان ان پسندیده است. (همان:975)
و همچنین آن حضرت محبوب ترین مشخصه را برای زمامدار حکومت عدل می داند وبه مالک ابن اشتر می فرماید: می دانی که محبوب ترین صفت ها برای زمامدار در همه حال چیست؟ آن که همواره در راه زندگی میانه رو و متوسط باشد و عدلش مانند ابر رحمت سراسر کشور را در سایه گیرد و با جدیت تمام بکوشد که زیردستانش را راضی و خشنود سازد. (فاضل، 1390:14)

رحلت حضرت علی (ع):

حضرت علی (ع) تمام شب جمعه 19 رمضان را بیدار بود و به عبادت مشغول بود و برای نماز صبح به مسجد کوفه رفت و توسط عبد الرحمان ابن ملجم مرادی ضربت خورد و در حالی که آن حضرت غرق در خون بود وصیت کرد و مردم را به ترس از خدا، خوش رفتاری با همسایگان، رسیدگی به کار یتیمان، رساندن و کمک به فقیران و امر به معروف و قران و نماز، جهاد در راه خدا، بخشش و عطا به یکدیگر، عمل کردن به قران و پرهیز از مثله کردن قاتل خود سفارش کرد (فاضل، 1390:925-929) و سرانجام در 21 رمضان سال 40 هجری در حالی که 63 سال از عمر با برکت ان حضرت می گذشت به شهادت رسید. (ثقفی کوفی، 1407 ق، ج 3:37)

نتیجه:

امام علی (ع) نشان داد که علم، ریاست و سیاست میتواند در کنار هم به رشد و پرورش یک ملت کمک کند و می توان جامعه را براساس اصول مدیریتی به سمت و سوی عدل پیش برد. در یک جامعه اصل زندگی جمعی براساس تعهد و احساس مسئولیت در برابر جمع است. امام علی (ع) در طول حکومت خود مردم را نسبت به حقوق و وظایف یکدیگر آشنا ساخت و همکاری، تعاون، اقامه قسط، رعایت تقوا، ارتباط سازنده، وحدت و...را در جامعه برقرار ساخت و اصول حکومت داری وی سرمشقی شد برای دیگر زمامداران و حکام هر منطقه که بواسطه عملکرد و اصول مدیریتی آن حضرت بتوانند حکومتی را براساس شور و مشورت مردم و عدل برپا سازند. بی شک اصولی که یک جامعه را سازنده و پویا برقرار می سازد ارتباط صمیمانه حاکم و زمامداران با مردم یک جامعه است در حالی که ما در طول تاریخ شاهد حکومت هایی هستیم که بدون دخالت مردم جامعه برپا شده و حتی در امور حکومت و امرکشورداری از مردم مشورت گرفته نمی شد و مردم را نوعی برده تلقی می کردند که همواره باید گوش به فرمان حکام باشند، در صورتی که حضرت علی (ع) انتقاد از حکومت را جزئی از اصول حکومت اسلامی می داند و از مردم در امر کشورداری مشورت می گیرد. اصولی را که حضرت علی (ع) در طول حکومت 4 سال و 9 ماهه خویش برگرفت توانست الگویی برای جامعه و حکام زمان های آینده باشد تا آن جایی که این اصول و قواعد حکومت اسلامی تا زمان حاضر و حتی در آتی در پیشبرد اهداف حکومت اسلامی قابل اجراست.

پی نوشت ها :

1- پژوهشگر و دانشجوی رشته تاریخ دانشگاه اصفهان

کتابنامه :
1-ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، دارصادر، بیروت، بی تا، ج.3
2-ابن شهر آشوب، مناقب الامام علی بن ابی طالب، بیروت، دارالاضوا.
3-تلمسانی، محمد بن ابی بکر، جوهرة، ترجمه فیروز حریرچی، تهران،1361،امیرکبیر.
4-ثقفی کوفی، ابواسحاق ابراهیم بن محمد، الغارات، تحقیق عبدالزهراالحسینی، دارالأضواء، بیروت، 1407 ق
5-نهج البلاغه، تحقیق و ترجمه محمد دشتی، انتشارات مستشرقین، قم، 1379.
7-شاکری، حسین، علی فی الکتاب و السنه، دارالمورخ العربی، بیروت، 1412 ق، چ 2، ج 3.
8-شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، الارشاد، ترجمه و شرح سید هاشم رسولی محلاتی، انتشارات اسلامیه، تهران، بی تا.
9-طبری، محمد بن جریر، تاریخ، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1409 ق، ج 2.
10-فاضل، جواد، فرمان نامه حضرت امیرالمومنین علی (ع) به مالک اشتر، تهران، خانه فرهنگ و هنر گویا، 1390، چ 1.
11-مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، تحقیق محمد محی الدین عبد الحمید، دارالمعرفه، بیروت، بی تا، ج 2.
12-یعقوبی، ابن واضح، تاریخ، دارصادرودارالبیروت، 1379، ج 2.