اهمیت تألیفات و میراث مکتوب فارابی
فارابی نخست در پی پیشنهاد شهریاران سامانی در فکر آن بود که متنی ویراسته و تصحیح شده و پیراسته از مجموعه ی آثار ارسطو پدید آورد. این کار را نخستین بار یعقوب کِندی شروع کرد و همو بود که کوشید تا ارسطو را به عنوان
نویسنده: غلامرضا جمشید نژاد اوّل
فارابی نخست در پی پیشنهاد شهریاران سامانی در فکر آن بود که متنی ویراسته و تصحیح شده و پیراسته از مجموعه ی آثار ارسطو پدید آورد. این کار را نخستین بار یعقوب کِندی شروع کرد و همو بود که کوشید تا ارسطو را به عنوان فیلسوفی کامل و جامع معرّفی کند، لیکن فارابی در تحصیل معرفت و شناخت ارسطو بدان حد کوشید که به تصدیق همگان بر کندی تفوّق یافت و به گفته ی جرجی زیدان(1): «همه ی درس هایی را که کندی فرا گرفته بود، او فراگرفت و در بسیاری از آنها بر او تفوّق یافت، به خصوص در منطق» و دانشمندان پس از او به آثار وی بیشتر اعتماد کردند، تا به آثار کندی.
اهمیّت و نقش ویژه ی آثار فارابی
فارابی هرچه از ترجمه های دانش های پیشینیان را نادرست و ناویراسته یافت، در ویراسته سازی و پیرایششان کوشیده و همه را خلاصه گردانید و در میان مردم انتشار داد. او به ویژه، هرچه از کتاب های ارسطو پیدا کرد، به تفسیر آنها پرداخت و تألیف های وی تا مدّت هایی دراز پس از وی در میان مردم دست به دست می گشتند.در باب ارزش و اهمیّت کتاب های فارابی همین بس که شخصیت بزرگی همچون شیخ الرئیس ابن سینا می گوید:
«چون به طور کلّی، علم منطق و طبیعی و ریاضی را استوار ساختم و به علم الهی بازگشت نمودم، کتاب مابعدالطبیعه را مطالعه کردم، امّا چیزی از آن نمی فهمیدم و به کُنه مقصود نمی رسیدم و حتّی چهل بار آن را دوره کردم و باز هم از آن سر درنمی آوردم. پس از خود نومید شدم و می گفتم: این کتابی است که راهی به فهمش نیست!
در این اثنا، روزی، وقت عصر، در بازار ورّاقان [: ناشران] حاضر گشتم. دلاّلی را دیدم مجلّدی در دست دارد و بر آن ندا می کند. آن را بر من عرضه کرد. من آن را بر وی رد کردم، ردِّ کسی که از چیزی به تنگ آمده باشد و اعتقادش آن باشد که فایده ای در آن نیست. پس دلاّل گفت: بخر این کتاب را که بسیار ارزان است و به سه درهم می فروشم، زیرا صاحبش به بهای آن محتاج است!
چون وی چنین گفت، آن را بخریدم و آن کتابی بود از مؤلّفات ابونصر فارابی، در بیان اغراض کتاب مابعدالطبیعه. پس به خانه بازگشتم و به زودی به مطالعه ی آن رو آوردم. همان وقت، اغراض آن کتاب بر من گشوده شدند، زیرا که عبارت هایش را به طور کامل، در حفظ داشتم. پس به غایت شادمان و فرحناک گشتم و اموال بسیاری بر فقرا و مستحقّان، به شکرانه ی آن گشاد، تصدّق نمودم».(2)
موسی بن میمون آندلسی از شاگردان برجسته ی ابوالید ابن رشد آندلسی(520-594ق/ 1126- 1198م) نیز در اهمیّت کتاب ها و تألیف های فارابی به دوست خود صموئیل اسرائیلی گفته است: «آگاه باش که در منطق جز کتاب های فارابی را نخوانی، زیرا هرچه او نوشته است، از دیگران استوارتر نوشته است».(3)
جالب تر از همه، داوری امام محمّدغزالی (د: 505ق / 1111م) درباره ی مترجمان آثار و متون یونانی و فلسفه گرایی مسلمانان است که در ضمن آن در اهمیّت کتاب های فارابی می گوید:
«سخنان مترجمان آثار ارسطو از تبدیل و تحریف برکنار نیستند و همواره نیازمند تفسیر و تأویل اند، به نحوی که این امر در میان آنان به انگیزش نزاع انجامیده است. البتّه، در این میانه، استوارترین آنان برای نقل و تحقیق از فلسفه گرایان اسلامی ابونصر فارابی و ابن سینا می باشند».(4)
از میان خاورشناسان اروپایی ماکس مایوهوف در این باره گفته است:
«کتاب های فارابی، پس از مرگ وی اثر بزرگی به جا گذاشته، تا جایی که چندین قرن آنها را به عنوان کتاب های درسی در مصر و اسپانیا می خواندند»(5).
نگاهی به شمار کلّی و عنوان های کتاب های فارابی
در باب تعداد کتاب ها و رساله های فارابی و آنچه از آنها باقی مانده است، میان کتاب شناسان و فهرست نویسان و نگارندگان شرح حال وی اختلاف وجود دارد. ابن ندیم تنها در منطق هفت رساله از تألیف های فارابی را نام برده است. قفطی تعداد کتاب های او را هفتاد و چهار اثر ذکر کرده است، ولی ابن ابی اصیبعه شمار آنها را صد و شانزده اثر یاد کرده است.(6)امروزه، در منطق در کتابخانه های اروپایی دوازده رساله از فارابی موجود است که برخی از آنها به زبان لاتین یا عبری ترجمه شده اند.
فارابی هفده شرح بر کتاب های ارسطو، کتاب ایساغوجی برفیروس صوری، کتاب مجسطی بطلمیوس و جز اینها نوشته است. همچنین او شصت کتاب و بیست و پنج رساله در موسیقی، منطق، فلسفه، فلک و سیاست تألیف کرده است، جز اینکه از میان انبوه تألیف های وی جز سی کتاب به زبان عربی و شش کتاب به زبان عبری و دو کتاب به زبان لاتین به دست ما نرسیده است و مهم ترین کتاب های موجود وی، بدین قراراند:
1. آراءاهل المدینه الفاضلة/ اندیشه های اهل آرمان شهر؛
2. اجوبة عَن مسائل فلسفیة/ پاسخ هایی درباره ی پرسمان هایی فلسفی؛
3. اِحصاء العلوم و التعریف بأغراضها/ بر شماری دانش ها و معرّفی هدف های آنها، به منزلت دائرةالمعارفی است از همه ی دانش های عصر فارابی و معرّفی فشرده ی آنها. درباره ی اهمیّت این کتاب گفته اند: «دانشجویان، به هیچ روی، از مطالعه و رهنمودهای کتاب احصاءالعلوم و التعریف بأعراضها، بی نیاز نمی باشند».
ترجمه ی این اثر به زبان لاتین در تمام سده های میانه در اروپا به عنوان کتابی مرجع معروف بوه و تحت عنوان: «درباره ی علوم(7)» و یا «درباره ی ریشه ی علوم(8)» در میان دانش پژوهان دست به دست می گشته است.
موضوع اصلی این کتاب رده بندی دانش های بشری است که آنها را در هشت دسته یا موضوع، مورد پژوهش و مطالعه قرار داده است، بدین ترتیب:
الف) دانش های زبانی، یا نحو و لغت؛
ب) علم منطق که شامل معانی و بیان و شعر هم می گردد؛
ج) علوم ریاضی، یا علم تعالیم، یعنی، همان مَثِماتیکِ یونانی، یعنی دانش های آموختنی یا علوم تعلیمی و یا ریاضیات، شامل: دانش شمار یا حساب، هندسه، علم مناظر و مرایا یا پرسپکتیو، نجوم یا علم فلک، موسیقی، علم جرّاثقال و علم حِیَل یا مکانیک؛
د) فیزیک یا علوم طبیعی که شامل علم پدیده های جوّی، گیاه شناسی، جانورشناسی و روان شناسی می گردد؛
هـ) متافیزیک یا مابعدالطبیعه و یا علم الهیات؛
و) سیاست یا علوم مدنی و اجتماعی و اقتصادی؛
ز) علم قوانین که شامل فقه و حقوق می گردد؛
ح) علم کلام یا فنون مناظره های دینی و روش ها و شیوه های دفاع از آموزه ها و مبانی دینی و مذهبی؛
4. أغراض أرسطوطالیس فی کتاب مابعدالطبیعة / هدف های ارسطو در کتاب مابعدالطبیعه. این کتاب از بهترین کتاب های فارابی است و آن را درباره ی هدف ها و مقصودهای ارسطو، در کتاب مابعدلطبیعه نوشته و آن کتاب را آسان فهم کرده و روشن ساخته است. این کتاب در سال 1349ق / 1930 م در حیدرآباد دکن چاپ شده است؛
5. التعلیقات، کتابی گرانبها در کاوش های فلسفی است که در 1346 ق / 1927م در حیدرآباد دکن چاپ شده است؛
6. التنبیه علی سبیل السعادة/ آگاهانیدن بر راه خوشبختی، این کتاب هم در 1346ق / 1927م در حیدرآباد دکن هند به چاپ رسیده است و موضوع آن، فلسفه ی نظری و اخلاق می باشد؛
7. الجمع بین رأیی الحکیمین افلاطون الهی و ارسطوطالیس/ فراهم آوری میان اندیشه های دو حکیم: افلاطون الهی و ارسطو، فارابی در این اثر تلاش کرده است که میان اندیشه های افلاطون و ارسطو در اصل ها سازگاری برقرار سازد و روشن گرداند که ایشان اگرچه در فرع ها و روش هایی که هر کدام پیشه کرده است، اختلاف نظر دارند، امّا در باب اصل ها اتفّاق نظر دارند. در این کتاب فارابی بر کتاب اِثولوجیا و برخی از گفته های آمونیوس سکاس تکیه و اعتماد کرده است و میانه ی آن دو فیلسوف را حتی در گزاره های مُثُل و شناخت و پرسمان هایی دیگر از همین قبیل گرفته است که آنان با هم در آن زمینه ها نظرهایی مختلف و بلکه متضاد و متناقض دارند. بدین ترتیب، فارابی در این کتاب به گمان خود، نشان داده است که میان عقیده ها و اندیشه های فلسفی و اجتماعی افلاطون و ارسطو اختلاف و تضادّی وجود ندارد؛
8. الدعاوی القلبیة/ فراخوانش های قلبی، در 1349ق/ 1930 م در حیدرآباد دکن هند چاپ شده است؛
9. رسالة فی اثبات المفارقات / نگارشی در اثبات موجودهای مجرّد می باشد و در 1345 ق، در حیدرآباد دکن چاپ شده است؛
10. رسالة فی تحصیل السعادة / نگارشی در به دست آوردن خوشبختی می باشد و در 1345ق، در حیدرآباد دکن چاپ شده است. فارابی در این اثر اثبات کرده است که فلسفه شالوده ی خوشبختی فرهیختگان و مردم ویژه و برگزیده است.
11. رسالة فی السیاسة/ نگارشی در سیاست است، یعنی در سیاست اخلاقی و تدبیر امور و اداره ی کارهای اجتماعی و خوش رفتاری و سلوک با دیگران: کردارهای سیاسی که شایسته است هر شخصی در سیاست خود با دیگران پیشه سازد؛ با رؤسای خود، با همگنان خود، با زیردستان خود و با خودش؛
12. رسالة فی مسائل متفرّقه/ نگارشی است در پرسمان هایی پراکنده که در 1344 ق، در حیدرآباد دکن چاپ شده است؛
13. السیاسات المدنیة/ السیاسة المدنیة، این اثر در تحت عنوان نخست: السیاسات المدنیة در 1346ق در حیدرآبادِ دکن چاپ گردیده است. همچنین تحت عنوان دوم: السیاسة المدنیة، آن را اَب لویس شیخو در 1902 م در بیروت چاپ کرده است. جرجی زیدان درباره ی این کتاب می نویسد:
«این کتاب از قبیل کتاب های مربوط به اقتصاد سیاسی است که اهل تمدّن جدید چنان می پندارند که از اختراع های ایشان است، در حالی که فارابی هزار سال پیش، در این موضوع، یعنی: اقتصاد سیاسی، کتاب را نوشته است... (9)
14. شرح رسالة زینون الکبیر الیونانی/ شرح رساله ی زینون بزرگ یونانی، این اثر در 1349 ق در حیدرآباد دکن چاپ شده است؛
15. عیون المسائل، کتابی است مهم از آثار فارابی که به پژوهش مهم ترین گزاره های فلسفی می پردازد، همچون: منطق، واجب الوجود، ممکن الوجود، عقل های مفارق یا مجرّد، حرکت، پیدایش و نفس یا روان؛
16. فضیلة العلوم و الصناعات، در 1367ق/ 1948م در حیدرآباد دکن به چاپ رسیده است؛
17. کتاب فُصوص الحِکَم، در زمینه ی الهیات و علوم انسانی و روانی است و در 1345 ق در حیدرآباد دکن به چاپ رسیده است. نیز در مصر بارها چاپ شده و در ایران هم استاد مهدی الهی قمشه ای آن را به فارسی ترجمه و در جلد دوم مجموعه ی «حکمت الهی» خود به چاپ رسانیده است.
فصوص الحکم 68 فصّ / نگین دارد که در هر کدام به مطلبی از مباحث فلسفی پرداخته شده است؛
18. مقالة فی العقل/ گفتمانی درباره ی ی خرد، فارابی در این اثر معنی های عقل/ خرد را معرّفی می کند و می گوید که عقل در نزد تودگان همان خردورزی و درست اندیشی و خوش رفتاری است و در نزد متکلمان عبارت است از چیزی که به کمال اجماع نظرها رسیده باشد، امّا در کتاب برهان ارسطو، تعریف آن عبارت از نیروی جان بر شناخت نخستین پایه های نظری معرفت و به دست آوردن یقین به وسیله ی آن، به طوری فطری و در کتاب اخلاقِ همین فیلسوف، عقل بخشی از نفس است که به وسیله ی آن به مقدمه ای از پدیده های ارادی، یقین به دست می آید (خوب و بد)، و در کتاب نفس/جان ارسطو هم عقل/ خرد به چهارگونه آمده است: عقل به قوّه، و عقل به فعل، و عقل مستفاد/ اکتسابی، و عقل فعّال/ کُنشمند. در تعریف این خردها به نظر می رسد که فارابی به نظرهای شارحان ارسطو نزدیک تر است، تا به نظر خود ارسطو.
پی نوشت ها :
1. آداب اللغة العربیة، ج2/ص213.
2. تاریخ الحکماء، قفطی، صفحات 557-558، ترجمه ی فارسی، چاپ دانشگاه تهران، 1371ش.
3. التراث الیونانی، صفحات 79-80، چاپ مصر.
4. تهافت الفلاسفه، غزالی، صفحات 75-76، چاپ مصر، به کوشش سلیمان دنیا.
5. التراث الیونانی، ص 84.
6. أعلام الفلاسفة العربیة، یازجی و کرم، چاپ مصر، ص 184.
7. On the Sciences.
8. On the origin of Sciences.
9. تاریخ آداب اللغة العربیة، ج2/ص212.
جمشید نژاد اوّل، غلامرضا؛ (1388)، آرمان شهر فارابی (مروری بر زندگی و آثار ابونصر محمد فارابی)، تهران: همشهری، چاپ دوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}