نویسنده: محمود خدایی

 
اگر بسته به شرایط مختلف نیازهای مختلف و پیچیده ای در زندگی روزمره بوجود آید که انسان ها برای ادامه سیر زندگی خود محتاج جوامع دیگر باشند حال این نیاز طبیعی یا غیرطبیعی(ممدوح یا مزموم) باشد، به تدریج جهانی پیوسته پدید می آید که نیازهای تمام ساکنین خود را باید مرتفع کند. با ادامه این روند ایجاد جامعه جهانی اجتناب ناپذیر است. حال سوالی مطرح می شود که آیا اراده ای نهان یا آشکار وجود دارد که به دنبال جهان باب میل خود باشد؟

پاسخ قطعا مثبت است. حال به برسی این نکته می پردازیم چگونه و با چه روشی تمدن غرب در راس آن ایالات متحده همواره به دنبال استیلا و جهان شمول کردن ارزش های خود است؟
ترویج و انتقال سبک زندگی از طریق ستاره‌های ورزشی در حوزه ورزش یکی از روش‌های گلوبالیزه کردن (جهانی سازی) است. امپراتوری فرهنگی با معرفی ستاره‌های ورزشی نقش مهمی را در به قلیان آوردن و مدیریت هیجانات حوزه عوام جامعه بازی می‌کند، به طبع احساس علاقه‌ای در دل‌های هواداران بوجود می‌آید که تحت تاثیر آن، سوپراستار ورزشی به عنوان امام و الگوی عملی در جامعه قرار گرفته و از طریق آموزش سبک زندگی نقش خود را ایفا می‌کند.
روشی که آنها در پیش گرفته اند ذائقه سازی فرهنگی است به عبارت دیگر ایالات متحده با اشاعه و ترویج سبک زندگی آمریکایی به دنبال جهان باب میل خود است. در این شیوه دامنه ی گسترده ای از نیازها که عمدتا مزموم هستند برای انسان ها تعریف می شود و با توجه به اینکه قدرت برتر تکنولوژیکی، سایبری و رسانه ای هستند به شیوه خود به نیازها پاسخ می دهد. این پاسخ همان سبک زندگی آمریکایی(American life style) است.


دکترین امنیت توازن بین تهدید و آسیب است و نیاز دروازه ورود تهدید. هر انسان دارای نیازهایی است و دامنه این نیازها می تواند از نیازهای ممدوح تا مزموم باشد. هر چه انسان نیازهایش بیشتر باشد به طبع آسیب هایش نیز بیشتر است و تهدید پذیرتر است. اشاره شد کسانی که داعیه اربابی جهان را دارند نیازی را تعریف می کنند و زمانی که این نیاز توسط انسانها پذیرفته شد پاسخی متناسب ارائه می دهند. به عبارت دیگرایالات متحده زمین بازی تعریف می کند که دیگران مجبورند با قواعد او در زمین بازی کنند که این قواعد در راستای اهداف و اراده آنها در پروژه جهانی سازی است. بدون شک استفاده از ابزارهای متعدد به طور پیوسته و در عرض یکدیگر بهترین روش برای تاثیرگذاری در جامعه هدف است. به طوری که امروز سینما، اینترنت، بازیهای کامپیوتری و فوتبال بهترین زمینه هایی برای سرمایه گذاری هستند.

امپریالیسم در تلاش است تا ارزش های خود را که عمده ترین آن لیبرال دموکراسی است را در جهان بسط و گسترش دهد. در این میان ویژگی فوتبال به عنوان یک زبان واحد جهانی در مدل منحصر بفرد آن است. هنر غرب در تحمیل اراده به حریف در این است که اراده را نه از اجبار بلکه با اختیار و رضایت قلبی به حریف تحمیل کند. در این مدل که مفاهیم به طور القای غیرمستقیم ترویج می یابد فوتبال و جاذبه های آن به طرق مختلف زمینه سازی می شود.

ذائقه سازی

برای ذائقه سازی در گام نخست باید جاذبه سازی کرد. در این باره مثالی ارائه می شود. "شخصی که در پیاده رو قدم می زند جلب توجه نمی کند مادامیکه همان فرد به جای قدم زدن شروع به دویدن کند مورد توجه رهگذران واقع می شود" هنر فوتبال و زیبایی های نهفته در این ورزش در جلب توجه کردن و به قلیان درآوردن هیجانات توده ها نقش مهمی را در ذائقه سازی ایفا می کند.


سوپر استارسازی

قدرت نرم تحمیل اراده خود را بر دیگران از طریق شک و یقین و حب و بغض انجام می‌دهد همانگونه که در جنگ سخت «مدیریت دفاعی» و در جنگ نیمه‌سخت «مدیریت بازار» مطرح است، در جنگ نرم نیز «مدیریت شک و یقین، و مدیریت حب و بغض» موضوعیت دارد. یکی از عناصری که حب و بغض را رقم می‌زنند ورزشکاران هستند که با تولید هیجان تماشاگران را ارضاء کرده و این رضایت موجب تولید حب در دلهای آنها می شود که در نهایت ولایت پذیری از ورزشکاران را در پی دارد و افراد آنها را به عنوان گروه مرجع خود انتخاب می کنند. بنابراین ترویج و انتقال سبک زندگی از طریق ستاره های ورزشی در حوزه ورزش یکی از روش های گلوبالیزه کردن (جهانی سازی) است. امپراتوری فرهنگی با معرفی ستاره های ورزشی نقش مهمی را در به قلیان آوردن و مدیریت هیجانات حوزه عوام جامعه بازی می کند، به طبع احساس علاقه ای در دلهای هواداران بوجود می آید که تحت تاثیر آن، سوپراستار ورزشی به عنوان امام و الگوی عملی در جامعه قرار گرفته و از طریق آموزش سبک زندگی نقش خود را ایفا می کند.

سوپراستار ورزشی ← ارضا ← تولی ← القای سبک زندگی

در ادامه به چند ویژگی مهم فوتبال در پروژه جهانی سازی اشاره می گردد.

فیفا به مثابه شورای امنیت

از نظر آماری تعداد کشورهایی که عضو فیفا هستند از تعداد اعضای سازمان ملل نیز بیشتر است. زمانی که سیاست به بن بست می خورد مهترین راه خروج ار آن ادامه سیاست به طرق دیگر است و پرداختن به فوتبال می تواند بهترین راه باشد. فیفا به عنوان یک NGO که لبه تیغ آن برنده تر از شورای امنیت سازمان ملل است، قوانین خود را به همه کشورهای عضو دیکته می کند و آنها را ملزم به پذیرش این فرامین می نماید. در این راستا اگر حکومت هر کشوری در مسائل فوتبال به هر بهانه ای دخالت کند عضویت آن کشور از فیفا تعلیق خواهد شد و به این ترتیب دولت باید پاسخگوی فشار احساسات مردم عاشق فوتبال در کشور خود باشد. بنابراین هیچ دولت عاقلی سعی نخواهد کرد که چوب لای چرخ فیفا بگذارد. البته این قوانین و سیاست ها که بیشتر در راستای گرما بخشیدن به مسابقات فوتبال در سراسر جهان دنبال می شود هدف دیگری دارد و آن نیز بسترسازی برای نظم نوین جهانی است.  


فوتبال تمرین سیاست

مدل مهندسی اجتماعی در جامعه ایالات متحده به صورت دو وجهی(دوحزبی) طراحی شده به طوری که همواره دو روزنامه اصلی نیویورک تایمز و واشنگتن تایمز، دو مجله تایمز و نیوزویک و دو حزب اصلی لیبرال دموکرات و جمهوری خواه وجود دارد و مردم نیز این مدل را پذیرفته اند. کارکرد این مدل تقسیم کردن مردم جامعه به دو بخش و polarize کردن فضای اجتماعی است. در این راستا حتی موسسه ای تحت عنوان(BPC( Bipartisan Policy Center با هدف تئوریزه کردن دموکراسی دو وجهی در سال 2007 در ایالات متحده تاسیس شده است.
هنری کیسینجر استراتژیست ارشد ایالات متحده در دهه 60 میلادی در زمان رئیس جمهور کندی، پروژه دموکراتیزه کردن جهان از طریق فوتبال را آغاز کرد. این پروژه که به ترویج و بسط دموکراسی دو وجهی می پردازد در بسیاری از کشورها نظیر کره جنوبی، ترکیه، پاکستان و.. کلید خورد و همزمان با ورود رسانه به عرصه فوتبال گرمای خاصی به آن بخشید. مهندسی اجتماعی مناسبات ورزشی این مدل به گونه ای است که همواره در بیشتر شهرها و کشورهای جهان دو تیم اصلی فوتبال وجود دارند که رقابت اصلی میان آن هاست.
کارکرد فوتبال در جوامع این است که مردم در آن به تمرین سیاست می پردازند. در جایی که بازیکنان دو تیم در زمین بازی رقابت می کنند، تماشگران نیز به هواداری یکی از دو تیم می پردازند. فوتبال با دو قطبی کردن فضای اجتماعی جامعه، به طور القای غیر مستقیم نظام دو وجهی را به مردم آموزش می دهد و مردم تحت تاثیر آن به حمایت و هواداری یکی از دو حزب اصلی جامعه برمی خیزند و همانند بازی فوتبال زمانی که از حزب "الف" خسته شدند به حمایت از حزب "ب" می پردازند. در سال های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در جامعه دو مجله اطلاعات هفتگی و جوانان و دو روزنامه اصلی اطلاعات و کیهان رایج بود که روزنامه اطلاعات با لوگوی قرمز به جریان سیاسی چپ و روزنامه کیهان با لوگوی آّبی به جریان سیاسی راست تعلق داشت و این دو اکنون نیز پس از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی از تاثیرگذارترین رسانه های جامعه می باشند.


تبلیغات

با ادامه روند مدرنیته و صنعتی شدن جوامع به همراه تولید و مصرف انبوه و اهمیت یافتن پدیده‏ای به نام اوقات فراغت، توجه موسسه‏‌های تجاری به عرصه ورزش جلب شد. در این فرآیند محیط‏های ورزشی فرصت لازم برای معرفی، نمایش و تبلیغ کالاهای متنوع تولید شده را در اختیار تولیدکنندگان قرار دادند به طوری که هم اکنون هیچ میدان فوتبالی را نمی‌‏توان یافت که در معرض هجوم انواع کالاهای مصرفی نباشد. ورزشکاران در قبال قراردادهای مالی خود ملزم به تبلیغ کالایی خاص می‌‏شوند و طرفداران خود را ترغیب به مصرف کالاهای مذکور می‌‏نمایند. با توجه به اینکه بسیاری از طرفداران ورزش و سوپر استارهای ورزشی را نوجوان و جوان تشکیل می‌‏دهد، این امر سبب رواج فرهنگ مصرف‏گرایی مفرط در میان آنان و به طبع جامعه خواهد شد.


نقل و انتقالات بازیکن

با پیشرفت فوتبال زمینه انتقال بازیکنان نیز در سراسر جهان فراهم شد. در ابتدای دهه 1900 اکثر فوتبالیست ها تنها در لیگ های کشور خود بازی میکردند به تدریج به جایی رسید که تیم هایی درکشورهای صاحب فوتبال وجود دارند که اکثر بازیکنان آن تیم ملیتی دیگر دارند. یک جریان سیالی که به سرعت در طی چندین دهه گذشته همه دنیا را فراگرفته و جهان را به یک دهکده تبدیل کرده است در ضمیر ناخودآگاه تماشاگران تداعی می کند که حال که پذیرفتی بازیکن خارجی در کشور بازی کند چرا کالا و یا فرهنگ خارجی نتواند وارد کشور شود. به طوری که این روند در کشور خودمان نیز به سرعت در حال گسترش است. تعداد بازیکنان خارجی در فوتبال ایران در اواخر دهه 70 که به ندرت به چشم می خورد که به تدریج و پس از یک دهه شاهد تعدد زیاد آنها هستیم. این تحولات حس کوچک شدن جهان را به انسان دست می دهد. کارکردی که نقل و انتقالات فوتبال در جهان امروز دارد با توجه به ورود سوپراستارهای فوتبال به کشورهای مختلف جهان ایجاد زمینه ای برای مولتی کالچرالیسم می باشد.


نظام اقتصادی و گردش مالی

قیمت هر ورزشکار معادل هیجانی است که او تولید می‌کند، در واقع ورزشکاران در مقابل پولی که دریافت می‌کنند کالا یا خدمتی متناسب با آن ارائه نمی‌دهند به عبارت دیگر میان حجم پول تولید شده و عملکرد متناسب ورزشکار ارتباط معناداری نمی‌توان یافت مضاف بر آن تبادلات مالی غیر شفاف ورزش مدرن که زمینه را برای مناسبات پول شویی به وجود می‌آورد و ورود آن به چرخه اقتصادی تاثیرات منفی را در اقتصاد کشور دربر خواهد داشت. کمرنگ شدن نقش دولت در کنترل گردش مالی و اقتصادی ورزش و تاثیرات آن در اقتصاد و فرهنگ کشورهای سوسیالیستی به ویژه با توجه به ماهیت لیبرالی فوتبال، زمینه ای را برای ترویج تفکر لیبرالیستی در این کشورها به وجود آورد به عبارت دیگر کشورهایی که دشمن تفکر لیبرالیستی بودند با پیوستن به جریان فوتبال جهانی آغوش خود را برای تفکر لیبرالیستی باز کردند. شکل گیری جریان اقتصادی در فوتبال با رونق گرفتن بازار نقل و انتقالات بازیکنان و مربیان حرفه‌ای، خرید و فروش حق پخش تلویزیونی بازی‌های ورزشی، تبلیغات تجاری گسترده در جریان بازی‌ها و سرمایه گذاری کلان در حمایت از تیم‌های ورزشی، همگی بر ماهیت لیبرالی ورزش مدرن حکایت دارد.

منبع مقاله : مشرق نیوز