نقدی بر انیمیشن "هورتون صدایی میشنود"؛
هورتون کودکان را به دنبال خدایی میکشاند که بتوانند آن را حس کنند
هورتون صدایی می شنود بر اساس کتاب تئودور سئوس گایزل، معروف به دکتر سئوس ساخته شده است. سازندگان هورتون صدایی می شنود با به تصویر کشیدن تقابل دو جهان کوچک و بزرگ و اثبات هر دو جهان برای یکدیگر از
هورتون صدایی می شنود بر اساس کتاب تئودور سئوس گایزل، معروف به دکتر سئوس ساخته شده است. سازندگان هورتون صدایی می شنود با به تصویر کشیدن تقابل دو جهان کوچک و بزرگ و اثبات هر دو جهان برای یکدیگر از طریق حس و مشاهده توسط اهالی جهانیان به خوبی توانست اندیشه های خود را به تصویر بکشد.
از جذاب ترین سرگرمیِ نوجوانان و حتی بزرگ سالان، انیمیشن های سینمایی می باشد که طرفداران زیادی در سراسر دنیا را به خود جلب کرده است؛ انیمیشن با داشتن جذابیت های بصری و رنگ های شاداب و زنده به همراه داستانی دلنشین، ظرفیتی شگرف برای انتقال انواع پیام به مخاطب را دارد.
تعداد انیمیشن های مطرح در سطح جهانی در برابر فیلم های سینمایی از محدودیت چشم گیری برخوردار است که این مسئله خود دلیلی بر مشکل بودن ساخت و پیچیدگی طراحی و همچنین هزینه سنگین ساخت انیمیشن دلالت می کند.
هم اکنون کمپانی های متعددی در ساخت و پخش انیمیشن فعالیت می کنند و با توجه به عقبه فکری هر یک از آن ها و همچنین رسالت جهانی صنعت هالیوود برای یکه تازی در عرصه فرهنگی و گستراندن هژمونی فکری خود بر جهانیان، انیمیشن وسیله خوبی برای رسیدن به این هدف است.
یکی از انیمیشن های بسیار خوش ساخت و پربیننده که در سال 2008 میلادی توجه زیادی را به خود جلب کرد انیمیشن هورتون صدایی می شنود (Horton Hears a Who) می باشد.
دراین باره می توان برنامه تلویزیونی دکتر سئوس در خوش گذرانی (Dr.Seuss on the Loose) به نویسندگی وی در سال 1974 میلادی را نام برد که بعدها شکل و شمایل شخصیت اصلی آن در انیمیشن هورتون صدایی می شنود به کار گرفته شد؛ بن مایه این کتاب علیرغم مخاطبش که کودکان هستند از مفاهیم فلسفی اجتماعی شکل گرفته است.
خلاصه داستان هورتون صدایی می شنود:
هورتون صدایی می شنود مربوط به داستان فیلی به نام هورتون می باشد که در جنگلی به نام نول (Nool) زندگی می کند. در روزی که هورتون در حال آب تنی می باشد ذره ای شبیه گرده گل از مقابل او گذشته و هورتون صدایی از آن می شنود بعد از مدتی وی متوجه شهری به نام (Whovile) شده که موجودات میکروسکوپی زیادی بر آن زندگی می کنند.در این حال هورتون که برای اثبات خود نیازمند تلاش بیشتری بود در نهایت به دلیل اعتقاد به چیزی که دیگران توانایی دیدن و شنیدن آن را نداشتند در قفسی زندانی می شود و کانگورو تصمیم به انداختن آن گرده در داخل روغن داغ می گیرد تا آنکه تمامی افراد شهر روی گرده با ایجاد سر و صدای فراوان و رساندن صدای خود به دنیای بیرون خود را اثبات می کنند.
القائیات هورتون صدایی می شنود:
پوزیتیویسم و حس گرایی:
پایه روش شناسی کنت به عنوان نماینده مکتب علمی فرانسه که از او آفریننده ی فلسفه اثباتی یاد می شود عبارت است از این که دانش بشر اگر باید گسترش یابد، باید روش علمی یا اثباتی را که در برگیرنده مشاهده، آزمایش و مقایسه است به کار برد؛ در این دیدگاه زمانی چیزی قابل اثبات است که در ابتدا مشاهده شود از این جهت به وسیله مکتب پوزیتیویسم می توان به یک دانش عینی از جهان دست یافت که بر محوریت گزاره های تجربی استوار است.
حال اگر در سِیر انیمیشن تعمق شود بستر شکل گیری آن تطبیق چشم گیری با پایه و اساس نظریه پوزیتیویسم دارد، اصول کلی در این فیلم عدم پذیرش چیزی که قابل حس کردن است می باشد هر چند در سکانسی از فیلم بخشی از کودکان حیوانات با پذیرفتن نظر هورتون و به دست گرفتن یک شبدر و ساختن عالم خیالی برای خود بدون دیدن و یا شنیدن صدای موجودات زنده بر روی گرده، نظر هورتون را پذیرفتند اما کانگورو و دیگر افراد بالغ این حرف را نپذیرفته و به رد نظر هورتون بر خواستند.
کارگردان و نویسنده فیلم در سکانس اشاره شده با تحقیر افراد ضد پوزیتیوست و تمسخر آنان و نفی مراحل کلامی یا تخیلی و مرحله فرا طبیعی و یا انتزاعی که در مباحث تئوریک از سوی کنت مطرح شده بود به اصول اثبات گرایی می پردازد و مخالفین خود را تعدادی کودک تخیل پرداز می نامد.
در سکانسی از فیلم به هنگامی که شبدر او در میان میلیون ها شبدر گم می شود او با تلاشی فراوان به دنبال شبدر گشته و در نهایت موفق به پیدا کردن شبدر می شود.
هورتون به مثابه فیلسوفی اثبات گرا که با حس عینی خود به درک حضور ساکنین بر روی گرده رسیده است جز باورمندانی محسوب می شود که در اثبات خود هیچ گاه عقب نشینی نمی کند.
حلقه وین، متشکل از چهره های سرشناسی نظیر رودلف کارنپ (Rudolf Carnap)، موریتس شلیک (Moritz Schlick) با جداشدن از پوزیتویست های فرانسوی و ایجاد رویکرد اثبات گرای منطقی گامی دیگر در این راستا برداشتند. پوزیتیویسم منطقی نوعی دیگر از رویکرد تجربه گرایی با وجه ممیزه اصل تحقیق پذیری می باشد؛ حلقه وین نیز تنها اصالت را به روش هایی می دهد که امکان تحقق آن را به طور عینی فراهم سازد به واقع حلقه وی و پوزیتیویسم منطقی را باید در راستای فلسفه ی تجربی لحاظ کرد.
پوزیتیوسم و نفی ایمان به غیب:
به طور قطع این جمله مشهور و معروف جرج بارکلی، (Esse est percipi) که به معنای «شرط وجود، درک شدن توسط حواس است» می توان شاه بیت انیمیشن و اصلی ترین پیام سازندگان انیمیشن به مخاطب باشد.حال اگر در حوزه اثبات گرایی از ابعاد صرفاً روش شناسی خارج شده با نکته حائز اهمیتی مواجه می شویم؛ مفروضات معرفت شناسی (Epistemology) در اثبات گرایی دارای پیام های متعدد هستی شناسی (Ontology) می باشد و ماهیت یک پدیده را تحت الشعاع قرار می دهد.
اگر شخصی در خواندن متون اندیشه پوزیتیویست ها مجذوب نظرات اثبات گرایان شود بدون شک بسیاری از اعتقادات دینی و متعلقات ایمانی که هیچ گاه قابل مشاهده نخواهد بود مورد خدشه واقع خواهد شد؛ به همین منوال و بلکه عمیق تر، کودک و یا مخاطبی که به دیدن این انیمیشن بنشید و مجذوب جذابیت های سینمایی انیمیشن گردد به طور ناخودآگاه نظام معرفتی وی دچار خدشه شده و اصول پوزیتیوسم در او حک خواهد شد؛ به مرور زمان و شکل گیری نظام معرفتی کودک به وسیله رسانه و این دست انیمیشن های فلسفی، کودک و نوجوان در حال رشد به یک اثبات گرا تبدیل شده و در آینده به دنبال خدایی می رود که بتواند با حواس خود بیابد و حال آنکه ایمان به غیب هیچ گاه به شکل تجربی و حسی به دست نخواهد آمد.
پوزیتیوسم و بنی اسرائیل:
در نگاه اثبات گرایان به هیچ وجه وجود ملائک و آخرت قابل پذیرش نخواهد بود، در این دیدگاه فلسفه ای که بر پایه اومانیسم واقع شده است قضا و قدر الهی هیچ جایگاهی ندارد و بسیاری دیگر از موارد که از اصول ایمانی یک انسان دینی و مسلمان است بر مبنای این فلسفه ماتریالیستی که در تارو پود انیمیشن هورتون صدایی می شنود گنجانده شده است به محاق خواهد رفت.آیه ذکرشده به خوبی نشان دهنده عقبه تاریخی ادعای اثبات گرایان و روند کنونی آنان در جهان فعلی می باشد که متأسفانه به دلیل قدرت مسلم این تفکر بر دنیای فعلی اثرات آن در شقوق مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی عیان است.
هورتون صدای می شنود نیز در راستای این تفکر و در جهت اثبات اندیشه ضد الهی و در جهت لائیسته سازیون جهانی به خوبی توانسته است در غالب سرگرمی تمامی مبنا و اصول فکری اثبات گرایان را به مخاطبان جهانی خودالقا کند.
حال اگر این مسئله را در پارادایم دینی مورد بررسی قرار دهیم می توان این پافشاری و تلاش برای ایستادگی بر حقیقت را در حوزه ایمان و القا ارشاد گونه وجود غیب بدون مشاهده عینی به مخاطب خود طراحی کنیم، همان گونه که این انیمیشن بدون مطرح کردن مقصود خود و صرفاً با ایجاد داستانی سرگرم کننده تمامی اهداف ضد الهی خود را به قلوب مخاطب خود وارد کرده است می توان با ساختن انیمیشنی که کلامی از مسائل دینی در آن آشکار نیست اما در تاروپود آن مفاهیم عمیق الهی گنجانده شده است به سادگی بتوان نظام معرفی کودکان را به سمت و سوی حق جهت داد.
این امر نیازمند داشتن عقبه نظام مند فکری و همچنین شخصیت سازی مناسب در انیمیشن می باشد، از دلایل موفقیت انیمیشن هورتون صدایی می شنود شخصیت سازی و داستان نویسی قوی توسط دکتر سئوس و گنجاندن مفاهیم فلسفی مورد نظر در لابه لای داستان می باشد، ساخت این انیمیشن و تلاش تمامی عوامل آن بدون وجود داستان اصلی هیچ گاه به این موفقیت دست پیدا نمی کرد.
تئوریزه کردن لائیسیته با القای اثبات گرایی به مخاطبین انیمیشن و تربیت کودکان با این مفاهیم، ناشی از یک کار منسجم و دقیق و نشأت گرفته از تفکر عمیق فردی چون دکتر سئوس می باشد.
منبع مقاله :
سایت مشرق نیوز
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}