نویسندگان:
دکتر مهرداد نوابخش (1)
دکتر سید رحمان اقبالی (2)




 

مقدمه

توسعه پایدار شهری از جمله مهم ترین مباحث روز جوامع شهری در خصوص مسائل کنونی و آینده محیط زیست و شهرها می باشد. همگام با گرایش فزاینده جهانی نسبت به موضوع توسعه پایدار، شناخت این مقوله و توجه بیشتر به آن در سطح ملی با توجه به شتاب روزافزون توسعه شهرنشینی در کشور، فزونی یافته و اقداماتی در تحقق توسعه پایدار شهری به عمل آمده است. آنچه در این مقاله مدنظر است، تبیین مفاهیم، روندها و رویدادهای مرتبط و ملاحظه تاریخچه ای از تکوین ایده توسعه پایدار می باشد. همچنین آشکارکردن ابعاد نظری و عملی آنچه امروزه از آن به عنوان توسعه پایدار شهری در مقیاس جهانی یاد می شود. در این زمینه ابتدا مفهوم توسعه پایدار و روند شکل گیری آن در فاصله دهه های 1960 تا 1990 میلادی مورد بررسی قرار گرفته سپس با بیان زمان و مکان رویدادهای مؤثر بر آن نمونه های شناخته شده از تلاش های فردی و جمعی تا کنفرانس های جهانی بیان می گردد.
تا زمان نگارش این مقاله، آخرین رویداد مهم در چارچوب برنامه های بین المللی توسعه پایدار، سومین فوروم جهانی شهر بوده است که در تابستان سال 2006 با همت برنامه اسکان بشر ملل متحد میلادی در ونکوور کانادا، تحت عنوان «آینده ما: شهرهای پایدار- تحقق ایده ها از طریق عمل» برگزار گردید. در واقع این اقدام یکی از حلقه های زنجیروار اقداماتی است که در حدود دو دهه گذشته با هدف نهادینه کردن و تحقق توسعه پایدار، به ویژه توسعه پایدار شهری در جامعه بین المللی به انجام رسیده است. نشست چهارم فوروم جهانی شهر و نخستین المپیاد جهانی طراحی شهری، از دیگر رویدادهای مرتبط با آن می باشند که به ترتیب در سال 2008 در شهر نانجینگ چین و در سال 2009 در شهرهای شیراز و اسلامشهر ایران برگزار خواهند شد.
توجه و گرایش فزاینده جهانی نسبت به موضوع توسعه پایدار و لزوم شناخت و توجه بیشتر به آن در سطح ملی و نیز توجه به شتاب روزافزون توسعه شهرنشینی در کشور، انگیزه اصلی این نوشتار را تشکیل می دهد. نوشتار حاضر روندی را که به سوی پایداری شهری در جریان است، از جنبه های نظری و عملی مرور می کند، همچنین ملاحظه مسیری است که به شناخت نقش شهرها و شهرنشینی در توسعه پایدار منتهی می شود و علاوه بر آن، نقش اقدام محلی را برای پایداری آشکار می سازد. این موارد در رویدادهای مهمی ریشه دارند که می توان آنها را تاریخچه پیدایش توسعه پایدار دانست. نخست «اجلاس زمین» در سال 1992 در ریودوژانیرو و متعاقباً تنظیم «دستورکار 21» زمینه لازم را برای اقدام محلی در چارچوب «دستورکار 21 محلی» فراهم آورد. در مرحله دوم، «کنفرانس هبیتات 2» که در سال 1996 در استانبول ترکیه برگزار شد، از طریق تدوین «دستور کار هبیتات» به شکل آشکاری نقش شهرها، سازمان ها و تشکل های جوامع شهری و دولت های محلی را به عنوان عوامل کلیدی حمایت کننده و به وجود آورنده شکل های پایدارتر توسعه معرفی کرد.

1- توسعه پایدار

طی سال های متمادی، گفتگوهای جهانی بر سر استراتژی های مورد نیاز برای ایجاد جوامع، اقتصاد و محیط زیست سالم با پذیرش تدریجی افق های جنبش زیست محیطی همراه بوده است. از سال های نخستین دهه 1960 تأثیرات منفی توسعه بر محیط زیست مورد توجه قرار گرفت. از جمله آنها می توان به کتاب «چشمه خاموش» اثر راشل کارسون (Carson,1962)، زیست شناس آمریکایی اشاره کرد که نسبت به ظرفیت محدود محیط برای جذب مواد شیمیایی و خطرات ناشی از آن هشدار داده و عزم جهانی برای حفاظت از محیط زیست را خواستار شده بود. سال 1968 شاهد به وجود آمدن «کلوپ رم» بود که توسط اورلیو پکی صنعت مدار ایتالیایی و الکساندر کینگ دانشمند اسکاتلندی هدایت می شد. هدف آنان از این اقدام، ایجاد درک کلی از مسئله دار بودن محیط زیست در جهان بود. آنها از طریق همکاری با گروهی از دانشمندان انستیتوی تکنولوژی ماساچوست، نخستین شبیه سازی کامپیوتری از تأثیرات زیست محیطی تولیدات صنعتی، رشد جمعیت و مصرف منابع طبیعی را به انجام رساندند. هنگامی که نتایج مربوطه تحت عنوان «محدودیت های رشد»(Meadows et al.1972) در سال 1972 انتشار یافت، چهار میلیون نسخه از آن طی چهار سال به فروش رفت و به این ترتیب یکی از همگانی ترین مباحث تاریخ ملاحظات زیست محیطی را فراهم آورد. دغدغه های زیست محیطی، همچنین موجب برگزاری کنفرانس ملل متحد در مورد زیست محیط انسانی در استکهلم (به سال 1972) گردید. این کنفرانس مسائل آلودگی های منطقه ای و باران های اسیدی اروپای شمالی را مطرح کرد و جمع بندی اکولوژیکی آن مورد حمایت جدی جامعه جهانی قرار گرفت؛ هرچند که موضع گیری هایی در قبال مسائل مطرح شده، به دنبال داشت. این رویداد مشخص کننده نخستین اجماع بین المللی در خصوص نگرانی های زیست محیطی بود و به تأسیس «برنامه محیط زیست ملل متحد» در همان سال انجامید (Allen & You, 2002).
مفهوم و اندیشه توسعه پایدار، ابتدا در حمایت از برنامه های اکولوژیکی چون راهبرد حفاظت از جهان «اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت» مطرح شد. این راهبرد، عوامل اصلی تخریب سکونت گاه های طبیعی را عواملی چون فقر، ازدیاد و فشار جمعیت، نابرابری اجتماعی و شرایط داد و ستد دانست. این گام اولیه، در واقع حرکتی بسیار مهم در تبیین ارتباط میان محیط زیست و روندهای توسعه بود. با این وجود، واقعیتی که از همین نقطه برخاست، نگرانی از اختصاص یافتن مفهوم توسعه پایدار به موضوع حفاظت اکولوژیک به جای توجه به ماهیت توسعه به مفهوم وسیع آن بود. به این ترتیب در سال 1983 «کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه» به ریاست گرو هارلم برانتلند، نخست وزیر وقت نروژ، در راستای تلاش برای پیوند دادن مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی شکل گرفت و نتیجه آن همگانی شدن اصطلاح «توسعه پایدار» از طریق انتشار کتاب «آینده مشترک ما» بود. در این گزارش، توسعه پایدار چنین تعریف شده بود: «توسعه ای که نیازهای نسل کنونی را بدون تخریب توانمندی نسل های آینده برای برآورده کردن نیازهای خود برآورده می سازد»(WCED 1987). با این تأکید که مسیرهای کنونی، توسعه پایدار نبوده اند.

2- رشد شهرنشینی در جهان

تقریباً 50 درصد مردم جهان امروز در شهرها زندگی می کنند و جمعیت شهرنشین با شتابی فزاینده، به ویژه در کشورهای به اصطلاح کمتر توسعه یافته جنوب، در حال افزایش است. شهرها سالی 65 میلیون نفر و یا به عبارتی، بیش از 180 هزار نفر در روز بزرگ تر می شوند. روند شهرنشینی در طول نیمه دوم قرن بیستم تا به امروز، موجب پیدایش و ازدیاد شهرهای بزرگ با جمعیت بیش از یک میلیون نفر و ظهور ابرشهرهایی با جمعیت بیش از ده میلیون نفر بوده است. در سال 1950 تعداد 65 شهر در جهان با جمعیت بیش از یک میلیون نفر وجود داشت که 40 مورد از آنها در کشورهای به اصطلاح صنعتی شمال قرار داشتند. در پایان قرن بیستم، 300 شهر بیش از یک میلیون نفری وجود داشت که دو سوم آنها در کشورهای در حال توسعه بوده و در مجموع شامل 12 ابرشهر بوده اند. چنین تخمین زده می شود که تا سال 2015 میلادی، به احتمال قوی در حدود 360 شهر میلیونی وجود خواهد داشت که 150 مورد از آن در آسیا خواهد بود و تقریباً 30 ابرشهر وجود خواهد داشت که نیمی از آنها در آسیا خواهند بود.
برآورد شده است که امروزه در حدود 650 میلیون شهرنشین در شرایط تهدیدکننده زندگی از جمله فقر و کیفیت های نامطلوب زیست محیطی زندگی می کنند و انتظار می رود که این رقم تا سال 2025 میلادی به دو برابر افزایش پیدا کند. اگرچه این آمارهای جهانی قابل توجه می باشند، ولی نمی توانند بازگوکننده پیچیدگی و گوناگونی فقر شهری باشند. فقر شهری با فقدان یک درآمد کافی و مطمئن برای تأمین غذا، سرپناه، لباس، بهداشت، آموزش و پیشرفت برای هر یک از اعضای خانوار تعریف می شود. در عین حال، درآمد و دارایی، تنها شاخصه های فقرشهری نیستند؛ بلکه کاهش درآمد با ناامنی های اجتماعی و کالبدی، آسیب پذیری در قبال بحران ها و مشکلات ناشی از بیماری، بیکاری، سوانح طبیعی و در حاشیه قرارگرفتن از لحاظ قومی و فرهنگی نیز ارتباطی بلافصل دارد. فقر شهری تبعاتی منفی برای اقشار آسیب پذیر و کم درآمد داشته و امنیت و کارآمدی تمام شهر را تحت تأثیر قرار می دهد؛ چرا که فقر شخصی افراد باعث تشدید و دامن گیر شدن فقر عمومی در شهرها می شود. خانوارهایی که دچار فقر شهری هستند، بار مالی و اداری سنگینی بر دوش ادارات و سازمان های شهری می گذارند. آنان مشتریان اصلی نهادهای بهزیستی و خدمات اجتماعی در جامعه ای هستند که خود از نظر مالی سهم اندک یا ناچیزی در آن داشته اند. بنابراین، فقرزدایی از شهر می تواند عملی ترین رویکرد نهادهای شهری باشد که در نتیجه ی آن، هم هزینه های عمومی کاهش می یابد و هم خانوارهای شهرنشینی به مراتب بیشتری در تولید ثروت همگانی مشارکت کرده و در اقتصاد شهری سهیم می شوند(Wakey & You 2001).

3- توسعه پایدار شهری

نخستین کنفرانس ملل متحد در خصوص سکونت گاه های انسانی، در سال 1976 و به نام کنفرانس هبیتات، به تأسیس «مرکز ملل متحد برای سکونت گاه های انسانی» منجر شد و اکنون به نام «اسکان بشر ملل متحد» شناخته می شوند. اولین کنفرانس هبیتات به برقراری شرایط عادلانه برای اقشار فقیر شهری تأکید داشته و بیشترین توجه را به تأمین مسکن معطوف کرد. علاوه بر آن، توسعه قابلیت ها با هدف برنامه ریزی و مدیریت شهرهای دارای سرعت فزاینده سکونت، مدنظر قرار گرفته شد. در دهه 1980 «بخش توسعه شهری بانک جهانی» نسبت به تبیین موردی اقدام کرد که «دستور کار قهوه ای» نامیده می شود (Cohen,1991) منظور از این اصطلاح، تأکید بر نیاز به آگاهی زیست محیطی با تمرکز بر مسائل زیست محیط شهری همچون مدیریت پساب ها و پسماندهای جامد، کنترل آلودگی هوا و سایر جنبه های نامناسب زیست محیط شهری بود. در همان زمان، توجه جنبش زیست محیطی و رسانه ای به مسائل جهانی محیط زیست همانند: گرم شدن کره زمین، کاهش باران های جنگلی و از دست رفتن تنوع زیستی، به عنوان «دستور کار سبز» شناخته شد.
مسئله محیط زیست، چه از طریق کاهش تأثیر منفی شهرها بر آن و چه به وسیله تقویت نیروی بالقوه شهرها برای توسعه پایدار، معضلی مهم برای مدیران شهری و ساکنان شهرها محسوب می شود. در هر دو، دستور کار «سبز» و «قهوه ای»، شهر یک مسئله و محور اساسی و اصلی است. دستور کار سبز مسائل بلندمدت و دارای اثر جهانی همچون از دست رفتن اکوسیستم های طبیعی و بکر، صدمات وارده به گوناگونی گونه ها، پارگی لایه ازن یا گرم شدن جهان را مدنظر قرار می دهد، که نیاز به همکاری جهانی دارند و یک شهر یا کشور به تنهایی قادر به مواجهه با هر یک از آنها نمی باشد. دستور کار قهوه ای به آن دسته از مسائل زیست محیطی مربوط می شود که یک اثر محلی فوری (مانند آلودگی آب و هوا یا مدیریت زباله های جامد) دارند. دستور کار قهوه ای می خواهد تأثیر مثبتی بر محیط زندگی شهرنشینان داشته و نابسامانی در محیط زیست شهری و پی آمدهای زیانبار آن را بر کیفیت زندگی شهری مورد توجه قرار دهد (McGranahan,G.& Satterthwaite,D.2003).
هرچند که بنابراین شناسایی و معرفی مجدد این مفاهیم ضرروی نشان می داد، اما اغلب توسط متخصصان مسائل توسعه شهری به مثابه مواجهه با عوارض به جای پرداختن به علل اصلی تعبیر می شد. برای رفع این نقیصه، فعال کردن دولت های محلی در دستور کار «اجلاس زمین» قرار گرفت. موقعیت و نقش مدیران شهری و دولت های محلی در اثرگذاری مستقیم بر چنین مسائلی به وضوح قابل فهم است. بنابراین مدیران شهر نقش و مسئولیتی اساسی در پاک سازی و سبزکردن محیط زیست شهرها برعهده دارند که در سال 1996 در کنفرانس ترکیه، هبیتات 2 در استانبول به صورتی مضاعف بر آن تأکید شد.
با جلب نظر فزاینده شرکت کنندگان، اعم از مؤسسات دولتی و غیر دولتی، سازمان های اجتماعی و رسانه ها به این موضوع، استقبال چشمگیری نسبت به گذشته از مسائل مطروحه به عمل آمد و در نتیجه «دستور کار هبیتات» همچون یک دستاورد مهم از این نشست حاصل شد. فاصله چهارساله میان کنفرانس ریودوژانیرو و هبیتات 2، دوران پختگی دیدگاه ها و تصمیمات بود. هر یک از کنفرانس های ملل متحد در این خصوص شامل: «کنفرانس جهانی حقوق بشر» در وین (1993)، «کنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه» در قاهره(1994)، «اجلاس جهانی برای توسعه جهانی» در کپنهاگ (1995) و «چهارمین کنفرانس جهانی زنان» در پکن(1995)، اهم جنبه های توسعه پایدار با محوریت مردم را تبیین کرد.
کنفرانس هبیتات 2 و به دنبال آن «بیانیه استانبول» و دستورکار هبیتات، فراخوانی برای اقدام در راستای تدارک سرپناه برای همه و تأمین سکونت گاه های پایدار انسانی بود. دستور کار هبیتات تکمیل کننده «دستور کار 21» بود که قبلاً در کنفرانس ریو به منظور فراهم کردن مبنایی برای توسعه پایدار در قرن بیست و یکم تدوین شده بود. در دستور کار هبیتات، بر تأمین مسکن، خانه سازی و مدیریت شهری توجهی دو چندان شده و نقش شهرنشینی در توسعه پایدار مورد تأکید قرار گرفت. دستور کار هبیتات، در واقع پیوندهای ناگسستنی میان مسائل کلیدی و عمده شهری همچون فقر، تبعیض اجتماعی، برابری و ملاحظات مدیریتی و حکومتی در سکونت گاه های انسانی را آشکار می کرد. پنج سال پس از کنفرانس ریو یا همان اجلاس زمین که نام دیگر آن «کنفرانس ملل متحد در خصوص محیط زیست و توسعه» می باشد، نوزدهمین «نشست ویژه مجمع عمومی ملل متحد» به منظور مرور و بررسی روند عملی شدن دستور کار 21 در نیویورک تشکیل شد که به نام ریو+5 شناخته می شود. در طی این نشست، مشخص شد که روند عملی شدن دستور کار 21 علی رغم بعضی پیشرفت ها رضایت بخش نبوده و لذا سران پنجاه و سه کشور به همراه وزیران و سایر مقامات بلندپایه رسمی، مأموریت و برنامه عملی کردن دستور کار 21 را مورد تصویب قرار دادند(www.un.org).
این گونه فعالیت های جامعه بین المللی، در تلاش های بخش خصوصی نیز برای عملکرد بهتر زیست محیطی منعکس گردید. در سال 1996 «مؤسسه بین المللی استاندارد» مجموعه استاندارد ایزو 14000 را برای اجرای داوطلبانه سیستم های مدیریت زیست محیطی در صنعت به وجود آورد. جامعه شهری نیز در این دوران فعال بوده و به عنوان مثال، «منشور زمین» را ارائه کرد که به منظور تبیین اصول اخلاقی بنیادین برای یک مسیر پایدار زندگی تدوین شد.
در سال 2001 نشست ویژه مجمع عمومی ملل متحد یا «استانبول+5» برای مرور دستور کار هبیتات تشکیل شد که وضعیت به مراتب بهتری را نسبت به گذشته نشان می داد. بیش از 1000 تجربه مستندسازی شده از سراسر جهان که حاکی از بهبود روندهای پایداری به کمک مشارکت های محلی بود، مبین تغییر رویکردها و سیاست های قبلی توسعه و در نتیجه محدودشدن تأثیرات منفی آن بوده است (www.unchs.org).
تسریع در اقدام، نقطه تمرکز «اجلاس جهانی توسعه پایدار» در ژوهانسبورگ به سال 2002 میلادی بود. این اجلاس برای اقدام محلی با مشارکت رهبران دولت های محلی و متخصصان فنی تأکید کرده و سه اولویت موضوعی را که از سال 1992 تاکنون به عنوان مسائل اصلی پایداری شهری بدون تغییر پابرجا مانده اند، مجدداً مورد شناسایی قرار داد:

1- فقر و نابرابری و شکاف موجود میان غنی و فقیر در شهرها و کشورها و میان جوامع توسعه یافته و در حال توسعه.
2- عدم تأمین امنیت که نه فقط از منابع ناکافی اقتصادی، بلکه از بلایای طبیعی، غیرطبیعی، نظام های بی ثبات سیاسی و خطرات ناشی از جنگ و جنایت برمی آید.
3- تصحیح و جبران شرایط تنزل یافته محیط زیست، به ویژه در جوامعی که به اندازه کافی در برنامه ریزی برای تحول زیست محیطی یا تخفیف تأثیرات منفی بر آن توانایی ندارند و این امر به افزایش فقر و عدم امنیت آنها منجر می شود.

در «نخستین فوروم جهانی شهر» که در سال 2002 میلادی با حضور حدود 1200 شرکت کننده از 80 کشور جهان در نایروبی برگزار شد، بر نقش شهرها به عنوان مراکز تولید، مصرف و تغییرات سیاسی و اجتماعی تأکید و تصریح گردید. که در شهرها، فقرا از جریان اصلی اقتصاد شهری و جامعه به حاشیه رانده شده اند و به ساختارهای تصمیم سازی که می توانند وضعیت زندگی آنان را بهبود بخشند، دسترسی بسیار محدود و اندکی دارند، لذا شهرها باید نقش قوی تر و مؤثرتری را در استراتژی های کاهش فقر در سطح ملی برعهده گیرند(UN-HaBitat 2002).
نقطه تمرکز «دومین فوروم جهانی شهر» که با حضور 4400 شرکت کننده در سال 2004 در بارسلون برگزار گردید، پدیده جهانی شدن و مسئله فرهنگ ها بود که از جمله مهم ترین مسائل شهرها، به ویژه برای آن دسته از شهرهایی بود که در این روند، مهاجرپذیر محسوب می شوند. بنابراین بسیار مهم است که ارتباط میان فرهنگ و بخش های مختلف شهری شامل بخش های خانه سازی، میان شالوده ها و بخش مدیریت و اداره شهرها برقرار گردد. از این جهت، مسئله هویت مورد توجه قرار دارد و حفاظت از میراث و ثروت فرهنگی شهری باید با مشارکت جامعه محلی در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های شهری تأمین گردد. از آنجا که فرهنگ، متحد طبیعی توسعه و دشمن فقر است، سهم آن باید در برنامه ریزی، طراحی و مدیریت شهرها در نظرگرفته شود (Ibid). سومین فوروم جهانی شهر که در سال 2006 میلادی و با حضور نزدیک به 10000 شرکت کننده از بیش از صد کشور جهان در ونکوور تشکیل شد، در واقع جستجوی ایده های نو و راه حل های عملی برای مسائل شهری موجود در جهان بود که در طی آن بر نیاز به کار بیشتر و سخت تر همه بازیگران صحنه شهرها، اعم از شهروندان، دولت های محلی، دولت های استانی و ایالتی، دولت های ملی، بخش خصوصی و سازمان های جامعه شهری در جهت حل این مسائل تأکید گردید. هر کدام از این بخش ها باید سهم خود را بر عهده گرفته و به جای آنکه مسئولیت خویش را به دیگران منتقل کرده یا فرافکنی کنند، به آن عمل نمایند(Ibid).

4- نتیجه گیری

توسعه پایدار نه فقط مقوله ای زیست محیطی بلکه امری اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می باشد. اکنون توسعه پایدار شهری، یکی از مهم ترین چالش های جامعه جهانی در دوره ای است که می توان آن را با توجه به شتاب روزافزون شهرنشینی «عصر شهرها» نامید. این امر موجب شده است برای نخستین بار در طول تاریخ، بیش از نیمی از جمعیت جهان شهرنشین باشند. هنوز چشم انداز دور و درازی از توسعه و رشد شهرنشینی پیش روی نسل امروز و نسل های آینده جهانیان قرار دارد که بر لزوم و ضرورت همکاری های محلی، ملی و بین المللی در فائق آمدن بر مسائل و دشواری های آن دلالت دارد. از دهه 1990 میلادی به این سو، آگاهی و توجه فزاینده به مسائل توسعه پایدار شهری، اتخاذ راهکارهای عملی و اقدامات مشخصی را جهت تحقق توسعه پایدار شهری موجب شده است. هرچند که این راهکارها علی رغم مؤثر و نتیجه بخش بودن، کافی نبوده و تنها توانسته است تعیین کننده مسیری باشد که در توسعه پایدار در ابتدای آن قرار داشت، لذا نباید فراموش کرد که هنوز راهی طولانی و دشوار در تحقق توسعه پایدار شهری باید ایجاد و پیموده شود. در این میان نقش اقدام محلی برای نه تنها حل مسائل همان منطقه، بلکه به منظور فائق آمدن بر مسائل مشابه در مقیاس جهانی بسیار مهم و برجسته می باشد. البته این مهم، نیاز به ایده های نو و خلاق در انگیزش های عملی به سوی تأمین و تحقق پایدار شهری دارد و از اهم ملاحظاتی است که باید در کنار سایر ضرورت های شناخته شده در این خصوص مورد توجه قرار گیرد.

پی‌نوشت‌ها:

1. دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات.
2. استادیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره).

منبع مقاله:
1. Allen, A. & You,N.2002 , Sustaininable Urbanisation: Bridging the Green and Brown Agendas,The Development Planning Unit, University College London, London.
2- Carson, R.1962, Silent Spring, Houghton Mifflin, Boston, Reprint by Mariner Books,2002.
3- Cohen, M.1991, Urban Policy and Economic Development: An Agenda for the 1990s,World Bank Policy Paper, Washington DC.
4- Meadows, D.et al. 1972,The Limits to Growht, Universe Books,New york.
5- UN-HABITAT 2002,Reprot of the Firts Session of the World Urban Forum, Nairobi, Kenya, 29 April-3 May 2002.
6- UN-HABITAT 2004,Report of thd Second Session of the World Urba Forum, Barcelona, Spain, 13-17 September 2004.
7- UN-HABITAT 2006, Reprot of the Third Session of the World Urban Forum, Vancouver, Canada, June 19-23,2006.
8- Wakely, P & You, N.2001, Implementing the Habitat Agenda: In Search of Urban Sustainiability, The Development Plannin Unit University College London,London,
9- World Commission for Environment and Development (WCED)1987,Our Common Future, Oxford Univesity Press, Oxford.
www.un.org/rio+5/summit
www.unchs.org/istanbul+5/declaration-cities.
10-McGranahan,G.& Satterthwaite, D.2003, Environmental Health or Ecological Sustainability? Reconciling the Brown and Green Agendas in Urban Development, in Zetter,R.& White,R.(eds)2003,Planning in Cities: Sustainability and Growth in the Developing World, Practical Action Publishing, Warwickshire.


منبع مقاله:
زیرنظر رضا صالحی امیری؛ (1389)، مجموعه مقالات مدیریت و برنامه ریزی شهری، تهران: مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرکز تحقیقات استراتژیک، چاپ نخست.