نویسنده: علی باقی نصرآبادی




 

مقدمه

زندگی منتظرانه، پیشینه ای دراز در تاریخ و افقی ناپیدا در آینده ی روزگار دارد. باور انتظار، تنها به پایان عصر غیبت بر نمی گردد، بلکه به دوران آغازین دین باز می گردد؛ زیرا تاریخ اسلام، این سلوک را در زندگی دینی آن روزگار، نشان می دهد.
عشق به تکامل، شعله ی جاویدانی است که سراسر وجود انسان را در برگرفته؛ یعنی انسان می خواهد بیشتر بداند، بیشتر از زیبایی ها ببیند، بیشتر از نیکی ها بهره بگیرد و آن چه را که مایه ی پیشرفت و برتری او است فراهم سازد. بنابراین، علاقه ی انسان به پیشرفت و تکامل، علاقه ای است، اصیل، همیشگی و جاودانی و انتظار ظهورِ مصلح بزرگ جهانی، نقطه ی اوج این علاقه است.
به نظر می رسد برای تفسیر بحث فرهنگ انتظار و نقش آن در پویایی و تکامل جوامع باید به زندگی پیرامون خود توجه داشته باشیم، آن گاه در می یابیم که زندگی انسان همیشه توأم با انتظار است و هر کسی در موقعیتی با انتظار زندگی می کند. بدین ترتیب، لحظات زندگی ما سرشار از انتظار است. به نظر می رسد که فرهنگ انتظار با سه رکن مهم تحقق پیدا می کند:
1. نارضایتی یا قانع نبودن به وضع موجود؛
2. امید داشتن به آینده ی بهتر؛
3. حرکت و تلاش.
اما این انتظار، فقط در حیطه ی زندگی فردی انسان ها توسعه پیدا نمی کند، بلکه در اعماق زندگی و روابط اجتماعی انسان ها تحقق می یابد.
این مقاله، کوششی در جهت توصیف نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه ی مطلوب است، بدان امید که مورد توجه و تحقیق بیشتر علاقه مندان فرهنگ انتظار قرار گیرد.

بررسی مفاهیم

مفهوم انتظار

انتظار، باوری است بارور به عمل، که در زندگی منتِظر، در قالب کرداری خاص تجسم می یابد. بدون هیچ عکس العملی، خود را منتظر دانستن، تفسیری وارونه و منافقانه از انتظار است. انتظار، اعتقادی است درگرو عمل به آن چه فرهنگ انتظار ایجاب می کند.
انتظار، چشم داشتن به حاکمیتی است که در آن ناپاکان، ظالمان، متظاهران بی اعتقاد و معتقدان بی کردار، به شمشیر عدالت و دیانت سپرده می شوند. دین از بدعت ها، کجی ها، نفاق ها و ناروایی های بشری پیراسته می گردد. نادرستی ها و ناراستی ها کنار می رود، کاخ های به ظلم افراشته ی تاریخ سقوط می کنند، زنجیرهای جهل و اسارت، گسسته می شوند. نابخردی ها و ناحقی ها، پایان می یابند و دنیای ناراستان به فرجام می رسد.(1)
در جای دیگر مفهوم انتظار این گونه بیان شده است:
«انتظار یا آینده نگری به حالت کسی گفته می شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش می کند...انتظار یعنی آماده باش کامل».(2)

مکتب انتظار

1. انتظار مکتب آمادگی

آمادگی همیشگی، جوهر اصلی انتظار است و وظیفه ی قطعی منتظران. انتظار قیام و ظهور مهدی (عج)، آمادگی پیشین می خواهد، از جمله پاک زیستن، صداقت در عقیده و عمل، دارا بودن توان روحی برای جهاد و مبارزه در رکاب امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
حضرت علی (علیه السّلام) می فرماید:
«منتظر امر ما، بسان کسی است که در راه خدا به خون خود، غلتیده باشد.»(3)

2. انتظار مکتب تعهد و تکلیف

جاودانگی شریعت و احکام آن، اصلی بی تردید است و در همه ی عصرها، پیروی از دستورها و تعالیم دینی و پیاده کردن آن ها در متن زندگی واجب است. بر پایه ی این اصل مسلّم، دینداران، برای همیشه حضور در صحنه و انجام تکالیف فردی و اجتماعی و وظیفه ی خود می دانند. امام سجاد (علیه السّلام) می فرماید:
«معتقدان به مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و منتظران ظهور او در عصر غیبت، در پنهان و آشکار مردمان را به دین خدا فرا می خوانند.»(4)
پس انتظار، باوری نیست که با آن تعهد اجتماعی انسان نفی شود، یا سکوت و سازش با ستم کاران و ظالمان توجیه گردد.

دیدگاه ها و انتظار فرج

امامت، غیبت، ظهور و قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از موضوعاتی است که همواره در قرآن و سنت پیامبر و اندیشمندان اسلامی بیان شده و دانشمندان شیعه و سنی در این باره کتاب های زیادی نوشته اند و مفسران با توجه به آیات و احادیث موضوع ظهور، امامت، غیبت و قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بیان و تفسیر کرده اند. از جمله دیدگاه های معتبر درباره ی انتظار فرج عبارت اند از:

الف) دیدگاه قرآن

1. (وَ یَقُولُونَ لَوْ لاَ أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ‌ )؛(5)
و می گویند: چرا از سوی پروردگارش معجزه ای بر او نازل نمی شود. بگو: آگاهی از غیب خاص خداوند است، پس انتظار بکشید من نیز، همراه شما از منتظران خواهم بود.
شیخ صدوق(رحمه الله) می گوید: امام صادق (علیه السّلام) غیبت را در این آیه تأویل به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کرده است.(6)
2.اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ‌)؛(7)
بدانید که خداوند زمین را پس از پژمردنش زنده می دارد. به راستی که آیات را برای شما به روشنی بیان کردیم، باشد که تعقل کنید.
شیخ طوسی (رحمه الله) در کتاب الغیبة از ابن عباس روایت می کند که در تفسیر این آیه گفت:
خداوند، زمین مرده را بعد از بیدادگری اهلش، به وسیله ی ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اصلاح می کند.
3.(وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ‌)؛(8)
و همواره شما را به نوعی از ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کمبود محصول می آزماییم. و (ای پیامبر) صابران را نوید بده.
در ینابیع المودة چنین آمده: پیش از ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) علامات و نشانه های الهی وجود دارد برای مردمی که ایمان آورده اند.
4.(إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ وَ اللَّهُ لاَ یُحِبُّ الظَّالِمِینَ‌)؛(9)
اگر آسیبی به شما رسیده باشد، به آن قوم نیز آسیبی همانند آن رسیده است و این روزگار (برای عبرت) در میان مردم می گردانیم و تا خداوند مؤمنان را معلوم بدارد و از شما گواهانی بگیرد و خدا ستم کاران را دوست ندارد.
در تفسیر البرهان آمده: از روز پیدایش جهان دو نیروی رحمانی و شیطانی حکومت می کرده، ولی در عهد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تنها یک حکومت الهی در جهان حکومت می کند.
5. (وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ‌ )؛(10)
و به راستی در زبور پس از تورات نوشته ایم که زمین را بندگان شایسته من به ارث می برند.
در زبور کنونی که ملحق به تورات موجود است، چنین آمده:
صالحان وارث زمین خواهند بود و در آن تا ابد سکونت خواهند کرد.
6. (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَعَى فِی خَرَابِهَا أُولئِکَ مَا کَانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَائِفِینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ)؛(11)
و کیست ستم کارتر از کسی که نگذارد نام خداوند در مساجد یاد شود و در ویرانی آن بکوشد، آنان را معنا ندارد جز این که ترسان، لرزان پا به درون آن ها بگذارند، در دنیا خفت وخواری و در آخرت عذابی بزرگ در پیش دارند.
سیوطی در الدرّ المنثور از ابی جریر اسدی نقل می کند:
مراد از ذلتی که نصیب ستم گران در دنیا می شود روزی است که مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حکومت را به دست می گیرد.(12)

ب) روایات و احادیث

ابونعمیم اصفهانی از عبدالرحمان بن عوف روایت می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: در زمانی که روزگار نامساعد است، خدای بزرگ مردی از دودمان ما بر می انگیزاند که او عدالت را در زمین گسترش می دهد و مال و ثروت را در اختیار مردم می گذارد.
در سنن ابن داود آمده که حضرت علی (علیه السّلام) از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده:
«اگر تنها از روزگار یک روز باقی بماند، خدای متعال مردی از اهل بیت من مبعوث می کند تا جهان را پر از عدل و داد کند، پس از آن که جور و ظلم دنیا را فرا گرفته باشد».(13)
در ینابیع المودة آمده است که امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرموده:
هنگام ظهور، حضرت مهدی پرچم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را در دست دارد و دولت احمدی تشکیل می دهد و با شمشیر قیام می کند. او گفتاری راست دارد و زمین را با نیروی الهی زنده می کند و برای بهره برداری آماده می کند و سنن و احکام اسلام را زنده می کند.
ابوخالد کابلی روایت می کند که روزی خدمت امام چهارم شرف یاب شدم و از ایشان درباره ی اولی الامر سؤال کردم، حضرت با کمال صراحت اولی الامر را معرفی فرموده و از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) شروع کرد و اسامی ائمه را یک به یک برشمرد تا به مهدی رسیدو سپس در جواب کابلی که گفت سرانجام چه خواهد شد، فرمود: غیبت او ادامه پیدا می کند و مردمی که در عصر غیبت زندگی می کنند، امامت امام دوازدهم را تأیید و قبول می کنند و با کردار نیک خود، انتظار فرج او را دارند، و آن ها بر مردم سایر اعصار برتری خواهند داشت؛ زیرا آن ها در راه خداشناسی و معارف الهی آن قدر پیشرفت نموده و مورد توجهات الهی قرار گرفته اند و خرد و بینش آن ها آن قدر اوج گرفته که در زمان غیبت چون زمان حضور درک می کنند و به حق می رسند.

ج) انتظار در اندیشه ی امام خمینی؛

حضرت امام (رحمه الله) با ژرف اندیشی تمام، احیای فرهنگ انتظار را به عنوان یکی از ارکان مهم احیای هویت اسلامی و وسیله ای برای تحقق دوباره ی قدرت و شوکت گذشته ی مسلمانان در جهان مطرح کرده و در یکی از بیانات خود، ضمن بیان مفهوم «انتظار فرج» منتظران حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را چنین بر شمردند:
«ما همه ، انتظار فرج داریم و باید در این انتظار، خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند و مقدمات ظهور إن شاء الله تهیه بشود.»(14)
حضرت امام (رحمه الله) در برهه های مختلف انقلاب اسلامی به منظور آماده ساختن مردم برای مقابله با مشکلات و خطراتی که انقلاب و نظام نوپای اسلامی را تهدید می کرد، بر مفهومی که خود از انتظار داشتند تأکید می فرمودند و مردم را به پایداری و تلاشی بیشتر فرا می خواندند:
«من امیدوارم که إن شاءالله برسد، روزی که آن وعده ی مسلّم خدا تحقق پیدا کند و مستضعفان مالک ارض بشوند. این مطلب وعده ی خداست و تخلف ندارد. منتها آیا ما درک کنیم یا نکنیم، آن به دست خداست. ممکن است در یک برهه، کمی وسایل فراهم شود و چشم ما روشن بشود به جمال ایشان. این چیزی که ما در این وقت، در این عصر وظیفه داریم، این مهم است. همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی شود، بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست، ما باید ملاحظه وظیفه ی فعلی شرعی- الهی خودمان بکنیم و باکی از هیچ امری از امور نداشته باشیم. کسی که برای رضای خدا، إن شاء الله مشغول انجام وظیفه است، توقع این را نداشته باشد که مورد قبول همه نبوده است، لکن انبیا به وظایفشان عمل کردند و قصور در آن کاری که به آنها محول شده بود نکردند، گر چه مردم اکثراً گوش ندادند به حرف انبیا، ما هم آن چیزی که وظیفه مان هست عمل می کنیم و باید بکنیم گر چه بسیاری، از این عمل ناراضی باشند، یا بسیاری هم کار شکنی بکنند.»(15)
تفکر امام راحل و موضوعی که همواره، چه در نظر و چه در عمل، مد نظر ایشان بود، عمل به وظیفه و ادای تکلیف الهی است و همین موضوع، دیدگاه ایشان را در باب انتظار فرج از سایر دیدگاه ها متمایز می سازد. برای درک برداشتی که حضرت امام (رحمه الله) از موضوع انتظار داشتند، لازم است که سایر برداشت ها نیز مورد مطالعه قرار گیرند، از این رو در این جا دیدگاه های متفاوتی که در موضوع انتظار فرج ابراز شده، از زبان امام (رحمه الله) نقل می کنیم تا تفاوت دیدگاه ایشان با سایر دیدگاه ها روشن شود:

برداشت ها و دیدگاه های متفاوت از موضوع انتظار فرج

حضرت امام (رحمه الله) در یکی از بیانات خود برداشت های متفاوتی که از موضوع «انتظار فرج» شده، دسته بندی کرده و به شرح زیر مورد نقد و بررسی قرار می دهند:
1. دیدگاه کسانی که تکلیف مردم در زمان غیبت را تنها دعا برای تعجیل فرج حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می دانند:
«بعضی ها، انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه و در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچون اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آن ها را که من سابقاً می شناختم بسیار مرد صالحی بودند، یک اسبی هم خریده بودند، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود. اینها به تکالیف خودشان هم عمل می کردند و نهی از منکر هم می کردند و امر به معروف هم می کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی آمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند نبودند».(16)
2. دیدگاه دوم بسیار شبیه به دیدگاه اول است؛ با این تفاوت که در دیدگاه دوم، به طور کلی وظیفه ای که هر فرد مسلمان نسبت به جامعه ی خود دارد به فراموشی سپرده شده و حتی از امر به معروف و نهی از منکر هم غفلت شده است:
«یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، بر ملت ما چه می گذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند و کاری به کار آن چه در دنیا می گذرد یا در مملکت خودمان می گذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دسته ای، مردمی بودند که صالح بودند».(17)
امام (رحمه الله) در ادامه بیاناتشان به نقد و بررسی دو دیدگاه یاد شده پرداخته و می فرمایند:
«ما اگر دستمان می رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تا ظلم ها و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست؛ منتها ما نمی توانیم، این که هست که حضرت، عالم را پر می کند از عدالت، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه این که شما دیگر تکلیف ندارید.»(18)
3. سومین برداشت از مفهوم انتظار فرج، برداشت کسانی است که به استناد برخی روایات می گویند: حضرت قائم، (ارواحنا له الفدا) زمانی ظهور می کنند که دنیا پر از فساد و تباهی شده باشد، پس ما نباید در زمان غیبت با انحراف ها و مفاسدی که در جامعه وجود دارد مقابله کنیم، بلکه باید جامعه را به حال خود بگذاریم تا به خودی خود زمینه ی ظهور حضرت فراهم شود. اما در این باره می فرمایند:
«یک دسته ای می گفتند که خوب باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند. گناه ها زیاد بشود تا فرج نزدیک بشود.»(19)
4. دیدگاه چهارم این است که ما نه تنها نباید جلوی معاصی و گناهانی که در جامعه وجود دارد بگیریم، بلکه باید به آن ها دامن هم بزنیم تا زمینه ظهور حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هر چه بیشتر فراهم شود:
«یک دسته از این بالاتر بودند، می گفتند: باید دامن زد به گناه ها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشریف بیاورند. این هم دسته ای بودند که البته در بین این دسته منحرف هایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند. منحرف هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند».(20)
حضرت امام دو دیدگاه اخیر (سوم و چهارم) را به شدت مورد انتقاد قرار داده و در ادامه ی سخنانشان می فرمایند:
«یعنی خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا حضرت صاحب بیاید! حضرت که تشریف می آورند برای چه می آیند؟ برای این که گسترش بدهند عدالت را، برای اینکه حکومت را تقویت کنند، برای این که فساد را از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفه ی قرآن، دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای این که حضرت بیایند. حضرت بیایند چه می کنند؟ حضرت می آیند، می خواهند همین کارها را بکنند. الان دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد؟ بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد!».(21)
5. آخرین دیدگاهی که حضرت امام (رحمه الله) در بیانات خود بدان می پردازد، دیدگاه کسانی است که هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت را خلاف شرع دانسته و عقیده دارند که این عمل با نصوص روایات مغایر است:
«یک دسته دیگری بودند که می گفتند که هر حکومتی در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است. آن ها مغرور بودند، آن هایی که بازیگر نبودند مغرور بودند؛ به بعضی روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمی بلند شود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است، آن ها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات که هر کس عَلَم بلند کند، علم مهدی به عنوان مهدویّت بلند کند. حالا ما فرض می کنیم که یک همچون روایاتی باشد، آیا معنایش این است که ما تکلیفمان دیگر ساقط است».(22)
حضرت امام خمینی (رحمه الله ) در ادامه کلامشان به نتایج چنین دیدگاهی پرداخته و می فرمایند:
«این که می گویند حکومت لازم نیست معنایش این است که هرج و مرج باشد. اگر یک سال حکومت در یک مملکتی نباشد، نظام در یک مملکتی نباشد، آن طور فساد پر می کند مملکت را، که آن طرفش پیدا نیست. آنی که می گوید حکومت نباشد، معنایش این است که هرج و مرج بشود، همه هم [دیگر] را بکشند، همه به هم ظلم بکنند، برای این که حضرت بیاید، حضرت بیاید چه کند؟ برای این که رفع کند این راه، این یک آدم اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سیاستی این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آن ها نداشته باشیم، آن ها بیایند هر کاری بخواهند انجام بدهند، این باید خیلی آدم نفهمی باشد.»(23)
ایشان در ادامه نیز چنین می گویند:
«اینهایی که می گویند که هر عَلَمی بلند بشود...خیال کردند که هر حکومتی باشد، این برخلاف انتظار فرج است، اینها نمی فهمند چه دارند می گویند. اینها تزریق کردند بهشان که این حرف ها را بزنند، نمی دانند دارند چی چی می گویند، حکومت نبودن؛ یعنی این که همه ی مردم به جان هم بریزند، بکشند همه را، بزنند همه را، از بین ببرند، برخلاف نص آیات الهی رفتار بکنند. ما اگر فرض می کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می زدیم برای این که خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایت قابل عمل نیست، و این نفهم ها، نمی دانند دارند چه می گویند».(24)
حضرت امام (رحمه الله) در پایان بررسی دیدگاه های یاد شده، دیدگاه خود را در باب مفهوم انتظار فرج را به صراحت مطرح کرده و می فرمایند:
«البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمی توانیم بکنیم اگر می توانستیم می کردیم، اما چون نمی توانیم بکنیم، ایشان باید بیایند. الان عالم پر از ظلم است، شما یک نقطه هستید در عالم، عالم پر از ظلم است، ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم، اما نمی توانیم بکنیم. چون نمی توانیم بکنیم، باید او بیاید تا بکند، اما ما باید فراهم کنیم کار را، فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)».(25)
آری انتظار در قاموس و فرهنگ امام خمینی (رحمه الله)، مفهومی جز آمادگی فردی و اجتماعی برای برپایی دولت کریمه ی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ندارد و این همان است که در فرهنگ شیعی بدان اشاره شده و در روایات معصومین (علیه السّلام) از آن سخن به میان آمده است.
این جاست که هر پژوهش گر منصفی، بر نقش عظیم حضرت امام خمینی (رحمه الله) در احیای اندیشه و فرهنگ انتظار اذعان نموده و اقرار خواهد کرد که هیچ حرکتی در طول قرون گذشته به اندازه ی حرکت رهایی امام (رحمه الله) در زمینه سازی ظهور حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تأثیر نداشته است.

انواع انتظار

انتظار فرج و دل بستن به آینده دو گونه است:
1. انتظاری که سازنده، نگه دارنده، تعهدآور، نیروآفرین و تحرک بخش است؛ به گونه ای که می تواند نوعی عبادت و حق پرستی شمرده شود؛
2. انتظاری که گناه، ویران گر، اسارت بخش، و فلج کننده است و نوعی «اباحی گری» باید محسوب گردد.(26)

ارزش و فضیلت انتظار

انتظار از ویژگی های عالی مردانی است که در راه موفقیت، گام بر می دارند؛ زیرا بر اساس گفتار خاندان وحی که درباره ی شخصیت مردان بزرگ در دوران غیبت بیان فرموده اند، منتظران راستین ظهور، با فضیلت ترین مردم هستند. به این جهت گروهی - با برداشت کاملی که از مسئله انتظار دارند - آن را مهم ترین عامل موفقیت، در این روزگار می دانند و معتقدند که انسان می تواند همه ی عوامل تعالی وتکامل را در «انتظار راستین» جست و جو نموده و به وسیله ی آن بر فراز آسمان معنویت به پرواز درآید و خود را از مشکلات و گرفتاری های اجتماعی و گرفتگی های روحی نجات بخشد.(27)
در روایات ائمه ی معصومین (علیهم السّلام) آن چنان مقام و منزلتی برای منتظران موعود در آخرالزمان برشمرده شده که گاه انسان را به تعجب وا می دارد: حضرت علی (علیه السّلام) می فرماید: «منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید. به درستی که خوشایندترین اعمال نزد خداوند عزوجل، انتظار فرج است.»(28)
با توجه به این ارزش است که می گوییم: کسی به مراحل عالی صراط انتظار گام نهاده است که دارای قدرت های خارق العاده باشد.

وجوب و ضرورت انتظار

در تفکر شیعی، انتظار موعود با خصوصیاتی که برای آن برشمرده شده، به عنوان یک اصل مسلّم اعتقادی مطرح بوده و در بسیاری از روایات شیعه بر ضرورت انتظار قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تصریح شده است؛ از جمله می توان به روایت زیر اشاره کرد:
از ابوبصیر روایت شده که روزی امام صادق (علیه السّلام) خطاب به اصحاب خود فرمودند:
«آیا شما را خبر ندهم به آن چه خدای عز و جل هیچ عملی را جز به آن از بندگان نمی پذیرد؟ گفتند: آری. فرمود: گواهی دادن به این که هیچ شایسته ی پرستشی جز خداوند نیست و این که محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بنده و فرستاده ی اوست و اقرار کردن به آن چه خداوند به آن امر فرموده و ولایت ما و بیزاری از دشمنانمان و تسلیم نشدن به آنان و پرهیزکاری و اجتهاد و اطمینان و انتظار قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)».(29)
روایات دیگری نیز وجود دارند که بر لزوم انتظار حضرت قائم در دوران غیبت دلالت می کنند و در اینجا مجال طرح آن ها نیست.

فلسفه ی انتظار

سخن از آینده ی جهان بشریت، چه نتیجه ای برای امروز ما دارد؟ امروز با هزاران مشکلات و گرفتاری دست به گریبانیم و باید برای غلبه بر این مشکلات بیندیشیم؛ ما را با فردا چه کار؟ این سؤال ممکن است برای هر فردی پیش آید.
گروهی از کوته فکران از مسئله ی انتظار سوء استفاده کرده و با قضاوت های عجولانه در صددند که ایمان به وجود مصلح بزرگ جهانی را واکنشی از وضع نابسامان مسلمانان در دوران های تاریک تاریخ بدانند. عده ای دیگر از پژوهش گران شرقی و اسلامی که تحت تأثیر افکار غربی ها قرار دارند، تلاش می کنند تا ایمان به وجود مهدی و مصلح بزرگ جهانی را یک فکر وارداتی تلقی کنند که از عقاید یهود و مسیحیان گرفته شده و عده ای از جامعه شناسان ماتریالیست می کوشند که از مسئله ی انتظار ظهور مهدی، دلیلی بر عقیده ی خود ترتیب دهند که این عقیده یک ریشه ی اقتصادی دارد و برای تخدیر افکار توده های به زنجیر استعمار کشیده ساخته و پرداخته شده است.(30)
ولی با تمام این نظریات باید گفت: اعتقاد به چنین ظهوری یک ریشه ی فطری دارد که در اعماق عواطف انسان نفوذ کرده است.
به طور مسلّم انتظار دارای فلسفه های زیر است:

الف) خودسازی فردی

چنین تحولی قبل از هر چیزی نیازمند عناصر آماده و با ارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان اصلاحات وسیعی را در جهان به دوش بکشند، و لازمه ی آن، بالا بردن سطح اندیشه، آگاهی و آمادگی روحی و فکری افراد جامعه است. منتظر واقعی، برای چنان برنامه ی مهمی هرگز نمی تواند نقش تماشاچی را داشته باشد، بلکه باید حتماً در صف اصلاح طلبان قرار گیرد. برای تحقق چنین انقلابی، به مردانی بسیار بزرگ و بلند نظر با بینشی عمیق نیاز است و خود سازی برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیق ترین برنامه های اخلاقی، فکری و اجتماعی است.

ب) خودیاوری های اجتماعی

منتظران راستین، وظیفه دارند تنها به خویش نیندیشند؛ بلکه باید ضمن خودسازی و مراقبت از خود، در اصلاح دیگران هم بکوشند؛ زیرا برنامه ی عظیم و سنگینی که انتظارش را می کشند، برنامه ای است که باید همه ی عناصر تحول در آن شرکت جویند، تا کوشش ها و تلاش ها هماهنگ با هم به ثمر برسد.(31)
ما باید سعی کنیم تا حقیقت معنای انتظار را بدانیم و این حالت را در خود و دیگران ایجاد کنیم. برای فراگیر شدن مسئله انتظار و آموختن و جلوه دادن عظمت آن به دیگران، راه های گوناگونی وجود دارد که با استفاده از آن ها، می توانیم حالت انتظار را در جامعه ایجاد کنیم و در ژرفای وجود آنان، بذر آن را بپاشیم. اینک بعضی از مهم ترین راه هایی را که به وسیله ی آن ها جامعه به سوی مسئله انتظار گرایش پیدا می کند، یادآور می شویم:
1. آشنایی با مقام عظیم ولایت و شناخت عظمت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛
2. آشنایی با آثار شگفت انتظار به معنای کامل و مراحل عالی آن؛
3. آشنایی با اوصاف و ویژگی های اصحاب امام عصر که به مرحله ی عالی انتظار رسیده و از قدرت های عظیم روحی برخوردار شدند و فرمان های امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را انجام می دهند؛
4. آشنایی با آینده ی انسان و جهان، تحولات عظیم و دگرگونی های مهمّی که در زندگانی مردم زمان ظهور واقع می شود.(32)
معرفت به مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شناخت یاوران بزرگ آن حضرت، تکمیل عقل ها و تکامل علمی، اعتقاد به عالم غیب، سفر به آسمان و فضاهای دور و مسائلی دیگر از این قبیل، مردم را به سوی مسئله ی ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرا می خواند و حالت انتظار و آمادگی برای دولت پر شکوه و اسرارآمیز آن حضرت را در آنان ایجاد می کند.

آثار انتظار

1. گریز از یأس و ناامیدی

در جامعه ای که دین در آن نقشی ندارد و مردم آن در انتظار آینده ای بهتر نیستند، سرخوردگی از زندگی، قتل و خون ریزی و خودکشی، به چشم می خورد؛ زیرا عواملی مانند فقر و تنگدستی، ظلم و ستم، تجاوز و قانون شکنی، بی اعتنایی به حقوق انسان ها و مانند آن موجب یأس و ناامیدی انسان ها می شوند؛ زیرا به خدا و آینده امیدی ندارند و تنها راه نجات خود را در خودکشی می پندارند، با دست زدن به این جنایت نه تنها دنیا و آخرت خود، بلکه خانواده و جامعه ی خود را به تباهی می کشانند. ولی شخصی که حالت انتظار را در خود به وجود آورده و هر لحظه امیدوار است، تابش انوار تابناک ولایت را بر سراسر هستی می نگرد و هیچ گاه حاضر نیست دست به این گونه جنایات بزند یا زندگی عده ای دیگر را به تباهی بکشد، بنابراین، مسئله انتظار فرج برای او گشایش است و زمینه ی گریز از ناامیدی و تباهی را فراهم می کند.

2. تکامل روحی

انسان می تواند با ایجاد انتظار کامل، مقداری از حالت مردم زمان ظهور - مانند تطهیر قلب- را در خویشتن ایجاد کند و به وسیله ی امید و انتظار، خود را از ناامیدی و تباهی نجات دهد. به این جهت امام صادق (علیه السّلام) از پدران بزرگوار خود و آن ها از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) نقل کرده اند که آن حضرت فرمود:
«برترین عبادت فرد مؤمن، انتظار فرج است».(33)
بنابراین، انسان بر اثر داشتن حالت انتظار، می تواند بعضی از آثار تکامل روحی زمان ظهور را در خود ایجاد کند.

3. شناخت مقام ولایت

با انتظار ظهور، مقام ولایت امام زمان (علیه السّلام) در قلب و جان منتظر تثبیت می گردد و موجب شناخت بیشتر این مقام می شود و منتظر روزی است که قدرت الهی به دست آن حضرت آشکار شود و همه ی طاغوتیان جهان را که زالو صفت به مکیدن خون ضعیفان پرداخته اند، به سزای اعمال ننگینشان برساند و با صلابت و قدرت عظیم ولایت، به همه ی جهانیان ثابت و روشن کند، که کسی دارای مقام امامت و ولایت است که بتواند قدرت خدا را ظاهر و آشکار نماید.
این اندیشه و اعتقاد یک فرد منتظر است. بنابراین، انتظار ظهور، همراه با اعتقاد به عقاید و معارف اصیل دین است؛ چون انتظار، بذر معرفت و شناخت اعتقادات را در اذهان منتظران بارور می کند و به آنان تفهیم می کند که سرانجام، سراسر گیتی تحت سیطره ی قدرت ولایت سرو سامان می یابد و قدرت عظیم و ناشناخته ی ولایت، همه ی قدرت های ستم گر جهان را به زانو در می آورد و تمدن مادی جهان، در برابر دریای بیکران ولایت الهی تاب نیاروده و عالم در اختیار نیروهای شگفت انگیز مصلح جهان قرار می گیرند».(34)

4. شناخت مدعیان

در طول تاریخ شیعه، افراد متعددی با ادعای مهدویّت قیام نموده اند و خود را رهبر مصلح مردم معرفی کرده و با این حیله جان و مال انسان ها را از بین برده اند و عده ای را به گمراهی کشانده اند، ولی افرادی که صادقانه در صراط انتظار قدم برداشته و وجود خود را با انوار تابناک ولایت روشن ساخته اند، به دام این صیادان گرفتار نشده اند و با زبان حال به آنان گفته اند:

برو این دام بر مرغ دگر نه *** که عنقا را بلند است آشیانه

آگاهی آنان و شناخت شیادان و دزدان طریق، به خاطر آشنایی آنان به مقام رفیع امامت است؛ به این جهت آب حیات را به سراب نمی فروشند و غاصبان خلافت را به امامت بر نمی گزینند.(35)

5. تقویت انگیزه ی ظلم ستیزی

معتقدان به اصل انتظار در برابر بی عدالتی ها ایستادگی نموده و هرگز تسلیم زورگویی های مستکبران نمی شوند و همواره از طریق برطرف ساختن نارسایی ها زمینه ی تشکیل حکومت عدل جهانی را فراهم می کنند و در این راستا اگر در برهه هایی از زمان به جهت تسلط بیش از حد زور مداران و طاغوت ها دچار انواع شکنجه ها و فشارها شوند، نه تنها روحیه ی خود را نمی بازند، بلکه ضمن یادآوری وعده ی صدق پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمودند:
«اگر از عمر دنیا فقط یک روز باقی باشد خداوند متعال آن یک روز را به اندازه ای طولانی خواهد ساخت تا مردی از فرزندان من که نامش، نام من و کنیه اش کنیه ی من است ظهور نماید و زمین را پس از پر شدن از ظلم و ستم با عدل و داد پر سازد.»(36)
هر لحظه بیش از پیش به مقاومت و پایداری خود می افزایند تا سهم بیشتری را در زمینه سازی پیروزی حق بر باطل به خود اختصاص دهند.

6. تحصیل آمادگی های لازم

همان گونه که منتظر هر امری، از قبل در خود یک سلسله آمادگی های لازم را ایجاد می کند، بر همین اساس، منتظر منجی و مصلح عالم نیز آمادگی های فکری، اخلاقی و اعتقادی خاصی در زندگی فردی و اجتماعی خود ایجاد می نماید تا از شایستگی های لازم برای شرکت در تشکیل حکومت عدل جهانی برخوردار باشد؛ زیرا کسانی توفیق یاری کردن آن حضرت را پیدا می کنند که از معرفت و کمالات اخلاقی و آمادگی و شایستگی های خاص یاران حضرت برخوردار باشند.

7. مقاومت در برابر فساد محیط

یکی از اثرات مهم اصل انتظار آن است که فرد را از تسلیم شدن در برابر آمادگی ها و حل شدن در فساد محیط و خودباختگی در مقابل انواع عوامل منحرف کننده ی داخلی و خارجی باز می دارد.
طبق روایات زیادی، در دوره ی غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عوامل انحراف و موانع پای بندی به ارزش های الهی آن چنان افزایش پیدا می کند که اغلب مردم به جهت ضعف ایمان و وسوسه ی شیطان و هواهای نفسانی به فساد و تباهی کشیده می شوند. در چنین شرایطی یکی از عوامل مهمی که می تواند انسان را به خویشتن داری دعوت کند امید به اصلاح نهایی است که اصل انتظار به آن دلالت دارد.(37)
بنابراین انتظار ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نظر روانی، انسان را در مقابل امواج سهمگین فساد و آمادگی، مقاوم می سازد و از حل شدن وی در آلودگی محیط جلوگیری می کند. در صورت وجود یک برنامه ی منسجم، در زمینه ی احیا و گسترش فرهنگ انتظار می توان با شبیخون فرهنگی دشمنان که مخصوصاً روح و اندیشه قشر جوان را هدف قرار داده، مقابله کرد.

وظایف منتظران

در مورد این که شیعیان در دوران غیبت چه وظایفی بر عهده دارند، سخن های بسیاری گفته شده است و حتی در بعضی کتاب ها تا هشتاد وظیفه برای منتظران حضرت بقیة الله، بر شمرده شده است.(38)
اما از آن جا که تبیین همه ی وظایفی که شیعیان در عصر غیبت بر عهده دارند در قالب یک مقاله نمی گنجد، ما در این جا به تناسب عنوان مقاله، تنها به بیان آن دسته از وظایف می پردازیم که توجه به آن ها می تواند در رشد و بالندگی و پویایی فرهنگ جامعه ی اسلامی مؤثر باشد:

1. شناخت حجت خدا و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

اولین و مهم ترین وظیفه ای که هر شیعه ی منتظر بر عهده دارد، کسب معرفت نسبت به وجود مقدس امام و حجت زمان خویش است. این موضوع، تا بدان درجه از اهمیت قرار دارد که در روایات بسیاری که شیعه و اهل سنت از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السّلام) نقل کرده اند، آمده است:
«هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است».(39)
نکته ی مهمی که در این جا باید در نظر داشت این است که شناخت و معرفت حقیقی نسبت به حجت خدا، جز با عنایت حضرت حق حاصل نمی شود.

2. تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی

وظیفه ی مهم دیگری که هر شیعه بر عهده دارد، تهذیب نفس و آراستن خود به اخلاق نکو است، چنان که در روایتی که نعمانی به سند خود از امام صادق (علیه السّلام) نقل می کند، آمده است:
«هر کسی دوست دارد از یاران حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد، باید منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید...»(40)
در توقیع وارده از ناحیه ی مقدسه آمده است:
«فما یحبسنا عنهم الا ما یتصل بنا مما نکرهه و لانؤثره منهم؛
....پس تنها چیزی که ما را از آنان (شیعیان) پوشیده می دارد، همانا چیزهای ناخوشایندی است که از ایشان به ما می رسد و خوشایند ما نیست و از آنان انتظار نمی رود.»(41)

3. پیوند با مقام ولایت

حفظ و تقویت پیوند قلبی با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تجدید دایمی عهد و پیمان با آن حضرت، یکی دیگر از وظایف مهمی است که هر شیعه ی منتظر در عصر غیبت بر عهده دارد؛ یعنی علی رغم غیبت ظاهری آن حجت الهی، انسان منتظر هرگز نباید احساس کند که در جامعه رها و بی مسئولیت شده و هیچ تکلیفی نسبت به امام و مقتدای خود ندارد. در روایتی که از امام محمد باقر (علیه السّلام) نقل شده آن حضرت در تفسیر این کلام خدای تبارک و تعالی: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ‌)؛ (42) فرمود:
«بر انجام واجبات صبر کنید و در برابر دشمنانتان پایداری کنید و پیوند خود را با امام منتظران مستحکم نمایید.»(43)
دقت در روایت فوق می رساند که اگر هر شیعه ی منتظر در آغاز هر روز، با حضور و توجه، چنین عقد و پیمانی را با امام و مقتدای خود تجدید نماید، آیا هرگز تن به رکود، ذلت و خواری و ظلم و بی عدالتی می دهد؟

4. کسب آمادگی برای ظهور حجت حق

یکی دیگر از وظایفی که به صریح روایات، در دوران غیبت بر عهده ی شیعیان و منتظران فرج قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است، کسب آمادگی های نظامی و مهیا کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای یاری و نصرت امام غائب می باشد، در روایتی که نعمانی به سند خود از امام صادق(علیه السّلام) نقل کرده آمده است:
«هر یک از شما، باید برای خروج حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) [سلاحی] مهیا کند؛ هر چند که یک تیر باشد و خدای تعالی هرگاه بداند که کسی چنین نیتی دارد، امیدوارم عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را درک کند [و از یاران و همراهانش قرار دهد]».(44)
در حال حاضر، به سبب وجود حکومت شیعی و حاکمیت فقیه جامع الشرایط بر سرزمین اسلامی، این وظیفه در درجه ی اول بر عهده ی حکومت اسلامی است که در هر زمان قوای مسلح کشور را در بالاترین حد آمادگی نظامی قرار دهند، تا به فضل خدا در هر لحظه که اراده ی الهی بر ظهور منجی عالم بشریت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار گرفت، بتوانند به بهترین نحو در خدمت آن حضرت باشند.
بنابراین، انتظار، حالتی امیدوار کننده و نجات بخش است که منتظران را در دوران سیاه غیبت از گرداب حیرت نجات می بخشد و آنان را به سوی وادی نور و صفا می کشاند. انتظار، غم زدگان را حیاتی دیگر می بخشد و نیرویی تازه به فرد مسلمانان می دهد و دل های افسرده را امیدوار می نماید و جهانی از شادکامی و درخشندگی را در اذهان پرورش می دهد.
انتظار، مردمان وارسته را می جوید و حالات خجسته را می نماید و جمال فروزنده را نشان می دهد. انتظار، موانع و تیرگی ها را می زداید و نوری فروزنده در وجود انسان های تکامل یافته، ایجاد می کند. انتظار، بذر معارف و اعتقادات اصیل شیعه را در قلب منتظران بارور می کند و کامل ترین حالات معنوی را برای با فضیلت ترین انسان ها به ارمغان می آورد.
اگر می خواهید حالت انتظار را در خود ایجاد نموده و تقویت نمایید، با مقام عظیم ولایت انس بگیرید و از آثار شگفت انتظار آگاهی یابید و با پی گیری در حالات منتظران تکامل یافته، از خصلت ها و ویژگی های آنان آگاه شوید و با خجستگی های زمان ظهور حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحناه فداه) قلب و جان خود را آشنا کنید، تا ناخودآگاه انتظار فرا رسیدن آن روزگار پر شکوه، همه ی وجودتان را فرا گیرد و بدین وسیله، فرهنگ انتظار در جامعه ی عصر ما نهادینه گردد.

چکیده ی مقاله

انتظار، حالتی امیدوار کننده و نجات بخش است که منتظران را در دوران سیاه غیبت از گرداب حیرت، تردید و ظلمت نجات می بخشد و انسان ها را به سوی وادی نور رهمنون می نماید. انتظار، غم زدگان را حیاتی دوباره می دهد و نیرویی تازه به انسان می بخشد و دل های افسرده را امیدوار می کند و جهانی از شادکامی، بهروزی و درخشندگی را در اذهان انسان ها پرورش می دهد؛ چرا که انتظار واقعی با سه رکن مهم: کسب معرفت، باور به جهان آینده و حرکت و تلاش توأم است. پس سعی کنیم زندگی مان همراه با انتظار باشد؛ چون انتظار و نهادینه کردن فرهنگ آن در پویایی و تکامل زندگی فردی و اجتماعی نقش بسزایی دارد.
این مقاله، تلاشی هر چند کوتاه در تبیین صحیح فرهنگ انتظار و نقش فردی و اجتماعی آن در پویایی و تکامل جوامع انسانی دارد. در نتیجه به طور اجمال و اختصار، مواردی را به عنوان ابعاد مهم فرهنگ انتظار ذکر می کند که این موارد و مؤلفه های سازنده در بحث فرهنگ انتظار به شرح ذیل است:
1- در مبانی بحث، بررسی مفهومی انتظار مورد تعریف قرار می گیرد؛
2. خصوصیات مکتب انتظار که شامل آمادگی و تعهد و تکلیف فرد منتظر است بیان می شود؛
3. سپس دیدگاه های معتبر در مورد انتظار فرج از قرآن، روایات و اندیشه ی امام خمینی (رحمه الله) مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و در این راستا تفاوت برداشت سایر دیدگاه های شایع در مسئله انتظار با انتظار در نگرش امام مقایسه می شود و صحیح ترین دیدگاه از نظر امام مطرح می گردد؛
4. نویسنده در ادامه ی این مقاله، خواننده را با عناوینی نظیر انواع انتظار، ارزش و فضیلت آن، وجوب و ضرورت، فلسفه ی آن، عوامل انتظار، آشنایی با آثار انتظار و وظایف منتظران آشنا می کند.

پی نوشت ها :

1- جمعی از نویسندگان، چشم به راه مهدی، ص 222.
2- ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص 101 و 103.
3- بحار الأنوار، ج 52، ص123.
4- شیخ صدوق، کمال الدین، ص 320.
5- یونس(10) آیه ی 20.
6- شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة ، ج 1، ص 18.
7- حدید(57)آیه ی 17.
8- بقره(2) آیه ی 155.
9- آل عمران(3) آیه ی 140.
10- انبیا (21) آیه ی 105.
11- بقره (2) آیه ی 114.
12- جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج1، ص 108.
13- سنن ابی داود، ص 712، ح 5/ 4277.
14- صحیفه ی نور، ج 7، ص 255.
15- همان، ج19، ص 154.
16- همان، ج 20، ص 196.
17- همان.
18- همان، ص 197.
19- همان، ص 196.
20- همان.
21- همان، ص 197.
22- همان.
23- همان.
24- همان، ص 197.
25- همان.
26- مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه ی تاریخ، ص 7.
27- سید مرتضی مجتهدی، اسرار موفقیت، ج2، ص 193.
28- بحار الانوار، ج 52، ص 123.
29- نعمانی، الغیبة، ص 200.
30- مرتضی مطهری، همان، ص 30- 7.
31- ناصر مکارم شیرازی، همان، ص 107- 108.
32- سید مرتضی مجتهدی، همان، ص 199- 196.
33- بحار الانوار، ج 52، ص 131.
34- شهید دستغیب، ولایت، ص 94.
35- سید مرتضی مجتهدی، همان، ص 209.
36- بحار ا لانوار، ج 51، ص 74.
37- روزنامه قدس، ت 17/ 6/ 79.
38- ر. ک: بحار الانوار، ج 8، ص 368 و ج 32، ص 321 و سلیمان قندوزی حنفی، ینابیع المودة، ج 3، ص 72.
39- شیخ صدوق، همان، ج 1، ص 371.
40- بحار الانوار، ج 53، ص 177.
41- همان.
42- آل عمران(2) آیه ی 200.
43- نعمانی، الغیبه، ص 199 و بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 334.
44- نعمانی، الغیبه، ص 177.

منبع مقاله :
معرفت، محمد هادی (رحمه الله) و دیگران،(1385)، گفتمان مهدویّت، سخنرانی و مقاله های گفتمان پنجم، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ی قم)، چاپ دوم