تروریسم انتحاری Suicide terrorism
طی دهه گذشته، کشورهای چندی ازگرداگرد جهان ناچار از مقابله با پدیده حملات انتحاری شده اند. فعالان تندرو کشورهای بسیار متفاوتی چون عراق، ترکیه، سریلانکا، لبنان و نیز فلسطینیان در حملات تروریستی بر ضد آماج های
نویسنده: مارتین گریفیتس
مترجم: علیرضا طیب
مترجم: علیرضا طیب
طی دهه گذشته، کشورهای چندی ازگرداگرد جهان ناچار از مقابله با پدیده حملات انتحاری شده اند. فعالان تندرو کشورهای بسیار متفاوتی چون عراق، ترکیه، سریلانکا، لبنان و نیز فلسطینیان در حملات تروریستی بر ضد آماج های گوناگون-نظامی و غیرنظامی-که معمولاً در آن ها جمعیت های انبوهی حضور دارند از خودکشی به منزله یک سلاح بهره برداری کرده اند.
حملات انتحاری مرحله تازه ای از بالاگرفتن تروریسم است که هدف آشکار آن وارد ساختن حداکثر تلفات و خسارات ممکن و ضربه زدن به روحیه مردم است. حمله انتحاری شیوه ای عملیاتی است که در آن انجام حمله در گرو کشته شدن انجام دهنده آن است. تروریست انتحاری به خوبی می داند که حمله برنامه ریزی شده انجام نمی شود مگر با مرگ خودش. چنین حمله ای معمولاً با فعال ساختن مواد منفجره ای صورت می گیرد که تروریست به خود آویخته یا به صورت یک بسته قابل حمل یا تعبیه شده در یک وسیله نقلیه به همراه خود آورده است.
تعریف درست حمله انتحاری اهمیت دارد زیرا ممکن است انواع متفاوتی از حملات به خطا در زمره این گونه ویژه قرار داده شوند. بسیاری اوقات، انجام دهنده حمله با آگاهی از قوی بودن احتمال کشته شدن خودش در جریان حمله، روانه انجام آن می شود. هرچن هم که خطری فوری متوجه جان تروریست باشد مادام که امکان اجرای حمله بدون مجبور شدن تروریست به کشتن خودش طی حمله وجود داشته باشد آن را نمی توان حمله ای انتحاری خواند. گاه تروریست ها خودشان را برای کشته شدن در جریان اجرای حمله کاملاً آماده می کنند (وصیت نامه می نویسند، مراسم تطهیر انجام می دهند و ...) اما این آمادگی ها به خودی خود حمله را به یک حمله انتحاری مبدل نمی سازد. در برخی حملات، تروریست ها به سلاح ها یا مواد منفجره ای مجهزند تا چنان چه حمله به درستی پیش نرفت (برای نمونه اگر حمله شکست خورد یا نیروهای امنیتی وارد ساختمانی شدند که تروریست ها گروگان ها را در آن نگه داشته اند) خودشان را منجفر کنند (ـــ امنیت). وجود چنین سلاح ها یا مواد منفجره ای-و حتی تصمیم به استفاده از آن ها-دلیل کافی برای تلقی چنین حمله ای به منزله یک حمله انتحاری به دست نمی دهد. در یک حمله انتحاری واقعی، تروریست ها می دانند که حمله بدون کشته شدن خودشان انجام نخواهد شد.
حملات انتحاری برای سازمان های تروریست جذابیت دارد زیرا مزایای گوناگونی در بردارد. نخست، این حملات معمولاً به تلفات بسیار و خسارات گسترده می شود. دوم، حملات انتحاری به شکل گسترده در رسانه ها انعکاس می یابد. حمله انتحاری رویدادهای خبرساز برای رسانه هاست زیرا نشانه عزم و تمایل چشمگیر تروریست ها برای فداکردن خودشان است. سوم، گرچه حمله انتحاری نوعی بسیار ساده و ابتدایی حمله است ولی کاربرد تاکتیک های انتحاری تضمین می کند که حمله از حیث شرایط موجود در محل آماج در مناسب ترین زمان و مکان صورت خواهد گرفت. این تضمین می کند که شمار تلفات به حداکثر خواهد رسید (برخلاف کاربرد وسایل فنی مانند بمب ساعتی یا حتی مواد منفجره مجهز به ادوات کنترل از راه دور). از این جهت، بمب گذار انتحاری چیزی نیست مگر بمبی پیشرفته-حاملی که بسته انفجاری را به محل درست خود می رساند و آن را در زمان مناسب منفجر می کند.
در یک حمله انتحاری، به مجردی که تروریست عازم مأموریت خود می شود موفقیت حمله تضمین شده است. مقابله با حملات انتحاری پس از آن که تروریست ها به سوی آماج خود روانه شده باشند بسیار دشوار است؛ حتی اگر نیروهای امنیتی موفق شوند تروریست ها را پیش از رسیدن به آماج مورد نظرش متوقف سازند باز تروریست می تواند بمب را فعال کند و خساراتی به بار آورد. بدین ترتیب، انجام فعالیت های دقیق اطلاعاتی در خصوص برنامه های سازمان های تروریست ضرورت قاطع می یابد. چهارم، طراحی و اجرای نقشه های فرار پس از انجام حمله تروریستی معمولاً یکی از پیچیده ترین و دردسرسازترین مراحل هر حمله تروریستی است. حملات انتحاری نیازی به هیچ نقشه فراری ندارند. سرانجام، از آنکه اجرا کننده حمله طی حمله انتحاری کشته می شود از این که تروریست پس از حمله به چنگ نیروهای امنیتی بیفتد و بازجویی شود و اطلاعاتی را لو دهد که دیگر فعالیت ما را به خطر اندازد هیچ هراسی وجود ندارد.
حملات انتحاری در چشم گروه های متعصب مذهبی و ملت گرا که آن ها را نوعی جنگ مقدس و اجرای فرمان الهی می دانند جذابیت خاصی دارد. این پدیده به ویژه در میان گروه های تروریست بنیادگرای مسلمان رواج چشمگیری پیدا کرده است. برای نمونه، از دید آن ها انجام دهنده حمله انتحاری دست به خودکشی نزده است بلکه وی شهید شده است که در جریان اجرای حکم دینی جهاد یا «جنگ مقدس» جان سپرده است.
ممکن است حملات انتحاری برای فرد شهید و خانواده اش پاداش های قابل ملاحظه ای در برداشته باشد. اگر این شهیدان پیشینه اجتماعی پایینی دارند و پس از مرگ موقعیت اجتماعی خود و خانواده شان ارتقا می یابد. در برخی موارد خانواده شهید غرق در افتحار و تمجید می شود و برای انجام حمله پاداش های مالی دریافت می کند.
این گونه شهیدان ویژگی های مشترک چندی دارند که می توان خطوط اصلی سیمای بمب گذار انتحاری را بر اساس آن ترسیم کرد. آنان معمولاً جوان سال (18 تا 30 ساله)، مجرد، بیکار، و از خانواده ای تهیدست اند. بنابراین دلیل اصلی و اولیه انجام حمله انتحاری توسط بیش تر این شهیدان آمیزه ای از تعصب مذهبی و افراط گرایی ملی همراه با آرزوی انتقام کشی است نه نومیدی فردی.
تروریست های انتحاری به ندرت برای چنین مأموریت هایی داوطلب می شوند. برعکس، معمولاً سازمان های تروریست آن ها را پس از بررسی دقیق و آشنایی طولانی مدت انتخاب می کنند. پس از آن که تروریست انتحاری بالقوه، انتخاب شد معمولاً جلسات آموزشی طولانی را از سر می گذراند تا ایستارها و عملکردش تحت فشار و در موقعیت هایی که جانش به خطر می افتد آزموده شود. تنها آن دسته از آموزش دیدگان که هم آماده و هم خونسرد باشند اجازه ورود به مرحله بعدی را پیدا می کنند. در این مرحله معمولاً آنان بدون خداحافظی خانه خود را ترک می گویند و آموزش چند روزه فشرده ای را آغاز می کنند تا همه جوانب عملیاتی مأموریت خود را بشناسند و نحوه کار با مواد منفجره را بیاموزند. آنان هم زمان مرحله «تطهیر» جسمی و روحی را نیز از سر می گذرانند.
هر کشوری که ناچار از مبارزه با این نوع تروریسم شود برای کاهش لطمات وارد به روحیه مردم باید حداکثر تلاش خود را برای حفاظت از مردم به عمل آورد و به آنان این احساس را ببخشد که برای مبارزه با حملات انتحاری می توان کارهایی صورت داد و صورت هم خواهد گرفت. دولتی که با حملات انتحاری رو به روست باید به کمک فعالیت های اطلاعاتی، تدابیر عملیاتی (جلوگیری از تروریسم) و اقدامات حفاظتی (مبارزه با تروریسم) مانع از انجام این حملات شود. باید تمهیدات روان شناختی را نیز به این اقدامات اضافه کرد. در زنجیره ممانعت از هر حمله تروریستی، فعالیت های اطلاعاتی نخستین حلقه است و برای جلوگیری از حملات انتحاری پیش از عملی شدن آن ها نیز بیش ترین اهمیت را دارد.
اما اقدامات اطلاعاتی و عملیاتی به تنهایی کافی نیست، یکی از مهم ترین کارها پشتیبانی از مردم غیرنظامی و تقویت آنان در برخورد با تروریسم انتحاری است. باید به خاطر داشت که قربانیان اصلی تروریسم به طور کلی و تروریسم انتحاری به طور خاص، غیرنظامیان هستند و همان ها هستند که در خط مقدم مبارزه با تروریسم قرار دارند. هنگام مبارزه با پدیده تروریسم انتحاری باید به خاطر داشته باشیم که حمله انتحاری اقدامی نیست که یک تروریست روانی یا نومید برای انتقام گیری به آن دست زده باشد بلکه حمله تروریستی کاملاً برنامه ریزی شده است که نیازمند مقدمه چینی وسیع و مشارکت تعدادی از فعالان و رهبران است. بنابراین مقابله با این موج تروریسم به آمیزه ای از اطلاعات سرّی مؤثر، فعالیت عملیاتی، تدابیر امنیتی و روان شناختی همراه با همکاری بین المللی در زمینه مبارزه با سازمان هایی نیاز دارد که مسئولیت چنین حملاتی را به دوش می کشند.
ـــ القاعده؛ تروریسم
-2004 Reuter,c.My Life Is a Weapon:A.Modern History of Suicide Bombing,Princeton,NJ:Princeton University Press.
-2003 Stern,J.Terror in the Mind of God,New York:HarperCollins.
مارتین گریفیتس
منبع مقاله :
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390
حملات انتحاری مرحله تازه ای از بالاگرفتن تروریسم است که هدف آشکار آن وارد ساختن حداکثر تلفات و خسارات ممکن و ضربه زدن به روحیه مردم است. حمله انتحاری شیوه ای عملیاتی است که در آن انجام حمله در گرو کشته شدن انجام دهنده آن است. تروریست انتحاری به خوبی می داند که حمله برنامه ریزی شده انجام نمی شود مگر با مرگ خودش. چنین حمله ای معمولاً با فعال ساختن مواد منفجره ای صورت می گیرد که تروریست به خود آویخته یا به صورت یک بسته قابل حمل یا تعبیه شده در یک وسیله نقلیه به همراه خود آورده است.
تعریف درست حمله انتحاری اهمیت دارد زیرا ممکن است انواع متفاوتی از حملات به خطا در زمره این گونه ویژه قرار داده شوند. بسیاری اوقات، انجام دهنده حمله با آگاهی از قوی بودن احتمال کشته شدن خودش در جریان حمله، روانه انجام آن می شود. هرچن هم که خطری فوری متوجه جان تروریست باشد مادام که امکان اجرای حمله بدون مجبور شدن تروریست به کشتن خودش طی حمله وجود داشته باشد آن را نمی توان حمله ای انتحاری خواند. گاه تروریست ها خودشان را برای کشته شدن در جریان اجرای حمله کاملاً آماده می کنند (وصیت نامه می نویسند، مراسم تطهیر انجام می دهند و ...) اما این آمادگی ها به خودی خود حمله را به یک حمله انتحاری مبدل نمی سازد. در برخی حملات، تروریست ها به سلاح ها یا مواد منفجره ای مجهزند تا چنان چه حمله به درستی پیش نرفت (برای نمونه اگر حمله شکست خورد یا نیروهای امنیتی وارد ساختمانی شدند که تروریست ها گروگان ها را در آن نگه داشته اند) خودشان را منجفر کنند (ـــ امنیت). وجود چنین سلاح ها یا مواد منفجره ای-و حتی تصمیم به استفاده از آن ها-دلیل کافی برای تلقی چنین حمله ای به منزله یک حمله انتحاری به دست نمی دهد. در یک حمله انتحاری واقعی، تروریست ها می دانند که حمله بدون کشته شدن خودشان انجام نخواهد شد.
حملات انتحاری برای سازمان های تروریست جذابیت دارد زیرا مزایای گوناگونی در بردارد. نخست، این حملات معمولاً به تلفات بسیار و خسارات گسترده می شود. دوم، حملات انتحاری به شکل گسترده در رسانه ها انعکاس می یابد. حمله انتحاری رویدادهای خبرساز برای رسانه هاست زیرا نشانه عزم و تمایل چشمگیر تروریست ها برای فداکردن خودشان است. سوم، گرچه حمله انتحاری نوعی بسیار ساده و ابتدایی حمله است ولی کاربرد تاکتیک های انتحاری تضمین می کند که حمله از حیث شرایط موجود در محل آماج در مناسب ترین زمان و مکان صورت خواهد گرفت. این تضمین می کند که شمار تلفات به حداکثر خواهد رسید (برخلاف کاربرد وسایل فنی مانند بمب ساعتی یا حتی مواد منفجره مجهز به ادوات کنترل از راه دور). از این جهت، بمب گذار انتحاری چیزی نیست مگر بمبی پیشرفته-حاملی که بسته انفجاری را به محل درست خود می رساند و آن را در زمان مناسب منفجر می کند.
در یک حمله انتحاری، به مجردی که تروریست عازم مأموریت خود می شود موفقیت حمله تضمین شده است. مقابله با حملات انتحاری پس از آن که تروریست ها به سوی آماج خود روانه شده باشند بسیار دشوار است؛ حتی اگر نیروهای امنیتی موفق شوند تروریست ها را پیش از رسیدن به آماج مورد نظرش متوقف سازند باز تروریست می تواند بمب را فعال کند و خساراتی به بار آورد. بدین ترتیب، انجام فعالیت های دقیق اطلاعاتی در خصوص برنامه های سازمان های تروریست ضرورت قاطع می یابد. چهارم، طراحی و اجرای نقشه های فرار پس از انجام حمله تروریستی معمولاً یکی از پیچیده ترین و دردسرسازترین مراحل هر حمله تروریستی است. حملات انتحاری نیازی به هیچ نقشه فراری ندارند. سرانجام، از آنکه اجرا کننده حمله طی حمله انتحاری کشته می شود از این که تروریست پس از حمله به چنگ نیروهای امنیتی بیفتد و بازجویی شود و اطلاعاتی را لو دهد که دیگر فعالیت ما را به خطر اندازد هیچ هراسی وجود ندارد.
حملات انتحاری در چشم گروه های متعصب مذهبی و ملت گرا که آن ها را نوعی جنگ مقدس و اجرای فرمان الهی می دانند جذابیت خاصی دارد. این پدیده به ویژه در میان گروه های تروریست بنیادگرای مسلمان رواج چشمگیری پیدا کرده است. برای نمونه، از دید آن ها انجام دهنده حمله انتحاری دست به خودکشی نزده است بلکه وی شهید شده است که در جریان اجرای حکم دینی جهاد یا «جنگ مقدس» جان سپرده است.
ممکن است حملات انتحاری برای فرد شهید و خانواده اش پاداش های قابل ملاحظه ای در برداشته باشد. اگر این شهیدان پیشینه اجتماعی پایینی دارند و پس از مرگ موقعیت اجتماعی خود و خانواده شان ارتقا می یابد. در برخی موارد خانواده شهید غرق در افتحار و تمجید می شود و برای انجام حمله پاداش های مالی دریافت می کند.
این گونه شهیدان ویژگی های مشترک چندی دارند که می توان خطوط اصلی سیمای بمب گذار انتحاری را بر اساس آن ترسیم کرد. آنان معمولاً جوان سال (18 تا 30 ساله)، مجرد، بیکار، و از خانواده ای تهیدست اند. بنابراین دلیل اصلی و اولیه انجام حمله انتحاری توسط بیش تر این شهیدان آمیزه ای از تعصب مذهبی و افراط گرایی ملی همراه با آرزوی انتقام کشی است نه نومیدی فردی.
تروریست های انتحاری به ندرت برای چنین مأموریت هایی داوطلب می شوند. برعکس، معمولاً سازمان های تروریست آن ها را پس از بررسی دقیق و آشنایی طولانی مدت انتخاب می کنند. پس از آن که تروریست انتحاری بالقوه، انتخاب شد معمولاً جلسات آموزشی طولانی را از سر می گذراند تا ایستارها و عملکردش تحت فشار و در موقعیت هایی که جانش به خطر می افتد آزموده شود. تنها آن دسته از آموزش دیدگان که هم آماده و هم خونسرد باشند اجازه ورود به مرحله بعدی را پیدا می کنند. در این مرحله معمولاً آنان بدون خداحافظی خانه خود را ترک می گویند و آموزش چند روزه فشرده ای را آغاز می کنند تا همه جوانب عملیاتی مأموریت خود را بشناسند و نحوه کار با مواد منفجره را بیاموزند. آنان هم زمان مرحله «تطهیر» جسمی و روحی را نیز از سر می گذرانند.
هر کشوری که ناچار از مبارزه با این نوع تروریسم شود برای کاهش لطمات وارد به روحیه مردم باید حداکثر تلاش خود را برای حفاظت از مردم به عمل آورد و به آنان این احساس را ببخشد که برای مبارزه با حملات انتحاری می توان کارهایی صورت داد و صورت هم خواهد گرفت. دولتی که با حملات انتحاری رو به روست باید به کمک فعالیت های اطلاعاتی، تدابیر عملیاتی (جلوگیری از تروریسم) و اقدامات حفاظتی (مبارزه با تروریسم) مانع از انجام این حملات شود. باید تمهیدات روان شناختی را نیز به این اقدامات اضافه کرد. در زنجیره ممانعت از هر حمله تروریستی، فعالیت های اطلاعاتی نخستین حلقه است و برای جلوگیری از حملات انتحاری پیش از عملی شدن آن ها نیز بیش ترین اهمیت را دارد.
اما اقدامات اطلاعاتی و عملیاتی به تنهایی کافی نیست، یکی از مهم ترین کارها پشتیبانی از مردم غیرنظامی و تقویت آنان در برخورد با تروریسم انتحاری است. باید به خاطر داشت که قربانیان اصلی تروریسم به طور کلی و تروریسم انتحاری به طور خاص، غیرنظامیان هستند و همان ها هستند که در خط مقدم مبارزه با تروریسم قرار دارند. هنگام مبارزه با پدیده تروریسم انتحاری باید به خاطر داشته باشیم که حمله انتحاری اقدامی نیست که یک تروریست روانی یا نومید برای انتقام گیری به آن دست زده باشد بلکه حمله تروریستی کاملاً برنامه ریزی شده است که نیازمند مقدمه چینی وسیع و مشارکت تعدادی از فعالان و رهبران است. بنابراین مقابله با این موج تروریسم به آمیزه ای از اطلاعات سرّی مؤثر، فعالیت عملیاتی، تدابیر امنیتی و روان شناختی همراه با همکاری بین المللی در زمینه مبارزه با سازمان هایی نیاز دارد که مسئولیت چنین حملاتی را به دوش می کشند.
ـــ القاعده؛ تروریسم
خواندنی های پیشنهادی
-199 Hoffman,B.Inside Terrorism New York:Columbia University Press.-2004 Reuter,c.My Life Is a Weapon:A.Modern History of Suicide Bombing,Princeton,NJ:Princeton University Press.
-2003 Stern,J.Terror in the Mind of God,New York:HarperCollins.
مارتین گریفیتس
منبع مقاله :
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}